سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
راههای ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام در نوجوانان و جوانان
جواد محدثی نقش محبت نوع رابطه ما با اهل بیت (علیهم السلام)، برچه مبنایی است و بر چه مبنایی باید باشد؟ آیا مثل رابطه ملت و حاكم است؟ آیا رابطه علمی میان شاگرد و استاد است؟ آیا رابطه «محبت» و «مودت» و پیوند قلبی و درونی است، كه هم كارسازتر و هم بادوامتر و ریشهدارتر است؟ قرآن كریم روی این رابطه، تاكید دارد و «مودت اهل بیت» را اجر رسالت پیامبر (ص) معرفی میكند: (قل لا اسئلكم علیه اجرا الا المودهٔ فی القربی) در روایات هم، مودت و ولایت، به عنوان یك «فرض» و ملاك قبول اعمال به حساب آمده است. تولای شما فرض خدایی است قبول و رد آن مرز جدایی است هر آن كس را كه در دین رسول است ولایت، مهر و امضای قبول است دیانتبیشما كامل نگردد بجز با عشقتان دل، دل نگردد حتی اهل سنت هم طبق احادیثشان این نكته را قبول دارند و در شعر شافعی چنین آمده است: یا اهل بیت رسول الله حبكم فرض من الله فی القرآن انزله كفاكم من عظیم القدر انكم من لم یصل علیكم لا صلاهٔ له ای خاندان پیامبر خدا! محبتشما فرض و واجب است كه در قرآن آن را نازل فرموده است. در عظمت قدر شما همین بس كه هركس (در نماز) بر شما درود و صلوات نفرستد، نمازش صحیح نیست.» هرچه محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی بیشتر باشد، تبعیت، همرنگی، همراهی و همدلی هم بیشتر خواهد شد. ایمان عاطفی به رهبری، حتی در طاعتسیاسی و اجتماعی هم تاثیر میگذارد و تبعیتی عاشقانه میشود، نه صرفا تشكیلاتی و رسمی. از این رو، ارتباط شیعه با اهل بیت (علیهم السلام) را علاوه بر جنبههای اعتقادی برمبنای علمی، احادیث و منابع دینی، باید عاطفی، روحی و احساسی قرار داد و «آگاهی عقلی» را با «عاطفه قلبی» درهم آمیخت و عقل و عشق را با هم پیوند زد. ایجاد محبت و عشق را باید از مراحل ساده، بسیط و عاطفی شروع كرد و در مراحل بعدی با بصیرت و شناختبیشتر، آن را تعمیق داد، تا آنجا كه «حب»، جزء سرشت انسان گردد و «محبت اهل بیت»، جزء دین یك مسلمان و شیعه در آید و «هل الدین الا الحب»؟ برای این كار، باید زمینههای روحی و آمادگیهای قبلی افراد را در نظر گرفت، و الا محبت اهل بیتبه دلهای غیر مستعد و غیر آماده نمیچسبد، آنچنان كه كاشی به دیوار كاهگلی نمیچسبد. گاهی هم باید موانع را زدود، هم چنانكه در لحیمكاری، ابتدا با سنباده و مواد دیگر، چربیها، آلودگیها و جرمها را از محل میزدایند، تا لحیم، بچسبد و جوش بخورد.
● راههای ایجاد محبت
۱) استفاده از علاقه به محبوبیت. هر كس دوست دارد مورد علاقه و محبت دیگران باشد و مورد توجه قرار گیرد. در جذب افراد، اظهار علاقه، خیلی مؤثر است. بخصوص آن طرفی كه انسان مورد علاقه او باشد اگر شخصیتی معروف، مهم و معتبر باشد، مورد رغبتبیشتری است. تاچه رسد به اینكه آن طرف، خدا، رسول و ائمه (علیهم السلام) باشند. باید چنین القاء كرد كه رشته محبت و علقه ولایی با اهل بیت، موجب میشود انسان محبوب خدا و رسول گردد و چه موهبتی بالاتر از این؟ طرح این مسئله كه ائمه، دوستدارانشان را دوست دارند، ایجاد محبت میكند. روایت در این زمینه، بسیار است. از جمله، این حدیث: كسی به محضر علی (ع) رسید و گفت: «السلام علیك یا امیر المؤمنین و رحمهٔ الله و بركاته، كیف اصبحت؟» سلام و رحمت و بركات الهی برتو، ای امیرمومنان، چگونه صبح كردهای؟ حضرت سربلند كرد و پاسخ سلامش را گفت و فرمود: «اصحبت محبا لمحبینا و مبغضا لمن یبغضنا» صبح كردم، در حالی كه دوستدارانمان را دوست دارم و با دشمنان دشمن هستم. طرح مسئله حب متقابل و رضایت طرفینی میان خدا و بنده یا پیامبر و امت، كارساز است. قرآن هم نمونههایی دارد، همچون: «رضی الله عنهم و رضوا عنه»، «فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه» خدا از آنان راضی است، آنان هم از خدا راضیاند. خداوند كسانی را خواهد آورد كه آنان را دوستبدارد و آنان هم دوستدار خدا باشند.
۲) بیان فضیلتحب آل پیامبر (ص) فعال ساختن كانال تبلیغ محبت اهلبیت، در جذب دیگران اثر دارد. گفتن و مطرح كردن مؤثر است. به عنوان یك دستور كار، باید فضیلت، آثار و بركات محبت اهل بیت را به صورت پیوسته طرح كرد. به هر حال در عدهای اثر میگذارد و مردم به دنبال یك موج تبلیغاتی در رسانهها یا مراكز فرهنگی، به سمت و سویی گرایش مییابند. در این باره، احادیث فراوان است. به عنوان نمونه: پیامبر اكرم (ص) فرمود: «الا و من مات علی حب آل محمد مات شهیدا الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفورا له الا و من مات علی حب آل محمد مات تائبا الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستكمل الایمان الا و من مات علی حب آل محمد بشره ملك الموت بالجنهٔ الا و من مات علی حب آل محمد فتح له فی قبره بابان الی الجنهٔ الا و من مات علی حب آل محمد جعل الله قبره مزار ملائكهٔ الرحمهٔ...» هركس با محبت آل محمد از دنیا برود، شهید مرده است، آمرزیده میشود، با توبه از دنیا رفته است، با ایمان كامل مرده است، فرشته مرگ او را به بهشتبشارت میدهد. از قبر او دو در گشوده میشود به روی بهشت، خداوند قبر او را مزار فرشتگان رحمت قرار میدهد. چنین روایاتی فراوان است. ذكر اینها، دلها را تكان میدهد و شیفته اهل بیت میسازد.
۳) طرح نیازمندی انسان به این محبت و بهرهمندی از آن انسان معمولا مجذوب كسی یا جایی میشود كه گره از كار او بگشاید و بهره برساند. در رابطههای اجتماعی افراد، به وضوح این مساله دیده میشود. در زندگی ممتد و مستمر ما كه تا آخرت ادامه مییابد، كجاها گیر میكنیم و نیاز به كمك داریم؟ هنگام مرگ، در برزخ، در رستاخیز، هنگام عبور از صراط و... به كارسازی محبت اهل بیت آگاه میشویم. در این زمینههم حدیثبسیار است. از جمله این چند حدیث مشهور رسول خدا (ص): «حبی و حب اهل بیتی نافع فی سبعهٔ مواطن اهوالهن عظیمهٔ: عند الوفاهٔ و فی القبر و عند النشور و عند الكتاب و عند الحساب و عند المیزان و عند الصراط»، محبت من و خاندانم در هفت جا، كه هول و هراس آنها عظیم است، سود میبخشد: هنگام مرگ، در قبر، هنگام رستاخیز، هنگام گرفتن نامه اعمال، وقتحساب، كنار میزان و سنجیش اعمال و هنگام عبور از صراط. «سال رجل رسول الله عن الساعهٔ، فقال: ما اعددت لها؟ قال: ما اعددت لها كبیرا الا انی احب الله و رسوله. قال: فانت مع من اجببت (المرء مع من احب). قال انس: فما رایت المسلمین فرحوا بعد الاسلام لشیء اشد من فرحهم بهذا» مردی از رسول خدا (ص) از زمان قیامت پرسید. حضرت فرمود: برای آن چه آماده كردهای؟ گفت: چیز مهمی آماده نكردهام، جز اینكه خدا و رسولش را دوست دارم. حضرت فرمود: تو با كسی هستی كه دوست میداری. انسان با محبوب خود خواهد بود. انس گوید: من ندیدم كه مسلمانان بعد از اسلام، به چیزی بیش از این مژده رسول خدا خوشحال شده باشند. علی (ع): «من احبنا كان معنا یوم القیامهٔ، و لو ان رجلا احب حجرا لحشره الله معه» هر كس ما را دوستبدارد در قیامتبا ما خواهد بود. و اگر كسی سنگی را دوستبدارد، خداوند او را با آن سنگ محشور میكند. این مژده بزرگی است كه علاقهمند به اهل بیتبداند كه در آخرت هم با آنان محشور خواهد بود. وقتی محبت تا این اندازه كارساز است، چرا این گنج را نداشته باشیم؟!
۴) ارزش جلوه دادن محبت اهل بیت (علیهم السلام) وقتی كاری مورد تقدیر و تشویق قرار میگیرد و به عنوان «الگو» مطرح میشود، در دیگران هم جذبه و كشش ایجاد میكند. ارزشگذاران جامعه، مسؤولان فرهنگی هنری، برگزاركنندگان مسابقات و جایزه دهندگان، اینها همه نقش دارند. وقتی كسی به خاطر شعر گفتن یا قصه نوشتن یا كتاب خواندن در مورد ائمه (علیهم السلام) تشویق شود، هم محبت پیدا میكند و هم به خاطر این پیوند، احساس عزت و سربلندی دارد. چون میداند كه این كیف، چادر، كتاب و جایزه رابه خاطر این موضوع، جایزه گرفته است. وقتی از جوانها میپرسند: در باره چه چیزی، شعر میگویید؟ اغلب میگویند: عشق، بهار، دوستی، زندگی، گل، بلبل و... وقتی پرسیده میشود: چه كتابهایی میخوانید؟ میگویند: رمان، كتابهای علمی، داستانهای تخیلی و... گویا سختشان استبگویند: كه در باره خدا و نماز و ائمه (علیهم السلام) شعر میگوییم. یا كتابهای مربوط به اهل بیت و كتب دینی میخوانیم.چون از این جهت مورد تشویق قرار نمیگیرند، باید شرایطی پیش آورد كه اگر كسی در باره اهلبیت، شعر گفت، شعر حفظ كرد، حدیثحفظ كرد، كتاب خواند، قصه نوشت، فیلم ساخت، تابلوی هنری كشید، یا حتی نام ائمه را داشتیا نام اهلبیت را روی فرزند خود گذاشت، احساس افتخار و سربلندی كند و این را ارزش احساس كند و ارزش تلقی كند. مهر تو را به عالم امكان نمیدهم این گنج، پربهاست، من ارزان نمیدهم وقتی از رسانهها، تلویزیون، مسابقات و گزارشها «الگو» معرفی میشود، این، تاثیرگذار است. امام صادق (ع) فرمود: «یا معشر الشیعهٔ!... علموا اولادكم شعر العبدی فانه علی دین الله.» ای گروه شیعه! به فرزندانتان شعر «عبدی» را بیاموزید، چرا كه او بر آیین خداست. این تشویق امام صادق (ع) كه شیعیان شعر «عبدی كوفی» را به بچههایشان یاد بدهند، بزرگترین «تشویق» است و «الگودهی» است. شعر عبدی، از فضلیتهای اهل بیت، موج میزد. «سید حمیری» كه از شاعران متعهد شیعه است، میگفت: هر كس حدیثی بگوید از فضائل علی و اهل بیت (علیهم السلام) كه من آن را در شعرم نگفتهام، این اسبم را به او میبخشم. دختر «ابو الاسود دؤلی» وقتی فهمید كه خلیفه، عسل را فرستاده تا محبت اهل بیت را از دل آنها بیرون كند، آنچه خورده بود، پس آورد، و نخواستبا عسل، مهر «آل علی» را از دستبدهد. معلمان در این مسائل، خیلی میتوانند خطدهی داشته باشند و به گرایشها و الگوگیریهای نوجوانان جهتبدهند. حتی اگر یك دختر و پسر غیر متعهد، به خاطر این كه اسمشان مهدی یا زینب و فاطمه است، جایزه بگیرند، همین تاثیر ضمنی ایجاد محبت میكند.
۵) تعظیم و تكریم جوانان، به خاطر حالت الگوگیری از مربیان، حتی از حالات و رفتار آنها هم سرمشق و نكته میگیرند. نحوه برخورد مربیان با اهل بیت در حضور فرزندان، و شاگردان و جوانان، به آنان هم یاد میدهد. نام ائمه (علیهم السلام) را با تكریم و احترام یاد كردن، همراه اسمشان سلام و صلوات فرستادن، به احترام نام امام زمان (عج) برخاستن و دستبر سرنهادن، روز میلاد ائمه را جشن گرفتن و بزرگ داشتن، روز وفاتشان حریم نگهداشتن و حرفهای خندهدار و برخوردهای شاد نداشتن و در غم و اندوهشان حالت غم داشتن، تاثیرگذار است زیرا كوچكترها به بزرگترها نگاه میكنند. این حالت، خصلتشیعه است: «شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا، یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا» شیعیان ما از افزوده سرشت ما خلق شدهاند، با شادی ما شاد میشوند و با اندوه ما غمگین میشوند. حتی كیفیت نام بردن و لحنما در این مساله، مؤثر است. یك وقت میگوییم: امام رضا فرمود. و یك وقت میگوییم: حضرت امام رضا علیه السلام فرمود. این دو با هم خیلی فرق دارد. اگر هنگام شنیدن نام پیامبر (ص) یا یكی از معصومین (علیهم السلام)، زیر لب صلوات بر آنها بفرستیم، این هم نوعی تكریم است و در دیگران، تاثیرگذار. در سالهای اخیر نسبتبه برخی از مناسبتها مثلا ایام «فاطیمه» یا «روز زن»، در مورد حضرت فاطمه (س) بیش از گذشته، كار فرهنگی و تبلیغی و گرامیداشت، انجام شده است، یا نسبتبه امام زمان (ع) این است كه میبینیم، به همین تناسب، محبت فاطمه و مهدی (علیهما السلام) و گرایش به این دو، نسبتبه گذشته بیشتر شده است، بخصوص در میان جوانان. طبعا زبان و بیان خاص مربوط به نوجوانان و جوانان، چه در سخن و چه در نوشتهها باید مراعات شود و افق فكر و سطح كودكان در نظر گرفته شود، چه در برنامههای رادیویی و تلویزیونی، چه در صبحگاهها و مراسم جشن و عزا در خانهها، مدارس، مساجد و هیئتها. ۶- ذكر فضایل اهل بیت و فرهنگ آنان مردم، آرمانگرا و قهرمان دوستند. اگرشخصیت، فضلیت، فكر و فرهنگ امامان اهل بیت (علیهم السلام) را بشناسند به آنان علاقه پیدا میكنند و این علاقه به تبعیت و همسویی میكشد. امام رضا (ع) در حدیثی فرموده است: «ان الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا» «مردم اگر خوبیهای حرفها و تعالیم ما را بشناسند، از ما پیروی میكنند.» اینكه چگونه مردم، جوانان و بشریت را با فرهنگ اهل بیتباید آشنا كرد، نكته ظریفی است و باید از تكنیك «هنر» استفاده كرد و در عرضه محتوای كلامی و حیاتی ائمه (علیهم السلام) به نسل امروز، كار رسانهها در این جهت، مهم است و متاسفانه ضعیفیم.
● فضایل در دو محور است
الف) جهات آرمانی، خلقت، طینت و...
ب) جهات عملی و قابل اسوهگیری و تبعیت عینی و ملموس از رفتار اهل بیت. طرح هر دو جهت، عامل ایجاد علاقه است، ولی محور دوم موثرتر است كه در عین بیان عظمتهای فوق تصور، امكان راه یافتن به حریم كمال آنان هم باشد. نوشتن و سرودن در باره فضایل و خوبیهای ائمه و ترویج آنها میان نسل نو، محبت میآورد.
۷) گره زدن خوشیهای زندگی به حیات ائمه با استفاده از قضیه شرطیه (قضیه پاولوف) به نحوی عمل كنیم كه با دیدن چیزی و خاطرهای، پیوند با اهل بیت مطرح شود، جشن گرفتن و شیرینی و عیدی دادنها، و جشن تكلیف گرفتن و اعطای مدال و اهدای جوایز و تشویقها اگر در روز تولد فلان معصوم (ع) باشد، خواه ناخواه تاثیر غیر مستقیم دارد. گره خوردن یك خاطره خوش با اهل بیت. شبهای تولد یا روزهای میلاد ائمه، در خانهها و مدرسههای ما باید یك حادثه خوب یا خاطره خوش پیش آوریم. مثلا با یك جعبه شیرینی به خانه رفتن، یا شب تولد امام هادی (ع) با یك جعبه شیرینی در دفتر مدرسه گذاشتن به همین مناسبتها، كه سبب میشود از یاد نرود.
۸) معرفی كتاب و نگارش مقاله و شعر این، نوعی كار فرهنگی است كه با شناختن و شناساندن كتابهای خوب، جذاب و سازنده در مورد اهلبیت، از علاقه به مطالعه بچهها استفاده كنیم. كتابی كه به مسابقه میگذاریم یا برای تلخیص پیشنهاد میكنیم یا موضوعی كه برای مقالهنویسی، شعر و قصه، حتی عكس و نقاشی میدهیم، اگر سوژههای اهل بیتی داشته باشد، مفید است. یا كشاندن روزنامه دیواری به این سمت. یا در خواستخاطرهنویسی از زیارت، عاشورا، نیمه شعبان، شب قدر، مجالس سوگواری و امثال اینها.
۹) تشكلهای هیئتی برنامههای خودجوش نوجوانان كه كار گروهی انجام دهند، مثل فعالیتهایی كه در نیمه شعبان و برگزاری جشن دارند، یا تشكیل هیئت و راه انداختن دسته عزاداری یا آراستن مسجد، حسینیه و تكیه و برنامههای ایستگاههای صلواتی آب، شربت، اطعام، احسان و... همه گرهزننده قلب نوجوانان با تشكیلات اهل بیت است. بچهها زمینههای روحی دارند. اینها را باید به كار گرفت، در محلههای مختلف از خود آنان «هیئت» درست كرد و خودشان مسؤولیتبه عهده بگیرند تا فعال شوند. ایام محرم یكی از مناسبترین فرصتهای ایجاد اینگونه تشكلهای هیئتی از دانش آموزان بخصوص در مقطع راهنمایی و اوائل دبیرستان است. در عاشورا و نیمه شعبان، به خاطر شور عمومی مردم، بچهها جذب اینگونه مراسم میشوند. برای استفاده از این حس خود جوش بچهها و جهت دادن آن برای ایام دیگر باید سرمایهگذاری كرد. وقتی بچهها برای خودشان در ارتباط با ائمه، صاحب علم، پرچم، دسته و هیئت میشوند، احساس تشخص میكنند.
۱۰) ایجاد فضای روحی و معنوی پدید آوردن صحنهها و فضاهایی كه بچهها در شرایط خاصی قرار بگیرند و به تدریجحس درونی آنان بیدار شود و جذب گردند. چه بسا اگر كودكان را به حال خود رها كنیم، به این سمت و جهت، كشیده نشوند و به دعا و توسل نیایند. ولی اگر ترتیبی دهیم كه در این فضا قرار گیرند، جذب میشوند. مثلا اردوها و دیدارهای از حرمها، زیارتگاهها، مجالس دینی، دعا، توسل و عزاداری، محكم كننده این رشته و رابطه است. این همه اردوهای سیاحتی و زیارتی تشكیل میشود و دانشآموزان مثلا به قم، شیراز، مشهد، جمكران و امثال آنها میروند، تنها تماشای ساختمان، در، دیوار و گنبد نباشد، همراه این دیدارها، تغذیه فكری و روحی شوند و مطلب یاد بگیرند و الگو بگیرند و عشقها و علاقههایشان را به این خاندان، پیوند بزنند. دیدار با شخصیتهایی كه تاثیرگذارند در صورت امكان حتما در برنامه این سفرها و اردوها قرار بگیرند. شركت در مجالس با حال، همین طور است. یك هشدار با همه اهمیتی كه برای محبت اهل بیت و ایجاد آن در دل بچهها قائلیم، باید از یكسونگری هم پرهیز داشت و پرهیزشان داد. یعنی آمیختن «محبت» به «عمل»، كار اصلی ماست تا صرف محبت و عشق به اهل بیت (منهای عمل، تقوا و تبعیت) غرور برای محبان نیاورد. امام صادق (ع) فرموده است: تعصی الاله و انت تظهر حبه هذا محال فی الفعال بدیع لو كان حبك صادقا لاطعته ان المحب لمن یحب مطیع خدا را نافرمانی میكنی، در حالی كه اظهار عشق و محبت نسبتبه خداوند داری، این محال است و در كارها چیز شگفتی است. اگر محبت تو صادقانه بود، از او اطاعت میكردی، چرا كه دوستدار، نسبتبه كسی كه دوستش میدارد، مطیع و فرمانبردار است. اظهار دوستی با خدا باید همراه با تبعیت و اطاعتباشد نه معصیت، چون حب صادقانه به اطاعت محبانه منجر میشود. ادعای دوستی با اهلبیت ولی اهل گناه و آلودگی بودن، نوعی تناقض است. باید تفهیم كرد كه هرچند دین، «دین حب و محبت» است ولی محبتی، صادقانه است كه به همرنگی و هماهنگی كشیده شود. هم چنانكه دو نفر وقتی به هم محبت دارند، به خاطر همین محبت، میكوشند مثل هم باشند و از رنجاندن و مخالفت دیگری، پرهیز كنند. حدیثی از امام رضا (ع) گویای همین نكته است كه نباید به اتكای دوستی اهلبیت، «عمل صالح» را رها كرد و گفت كه: «علی داریم: چه غم داریم؟» و امثال اینها: «لا تدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العبادهٔ اتكالا علی حب آل محمد و لا تدعوا حب آل محمد و التسلیم لامرهم اتكالا علی العبادهٔ، فانه لا یقبل احدهما دون الآخر.» «نه عمل صالح و تلاشی در عبادت را به اتكای محبت اهل بیت، رها كنید و نه محبت و دوستی اهل بیت و تسلیم آنان بودن را به اتكای عبادت، چرا كه هیچ كدام بدون دیگری پذیرفته نیست.» آری... آمیختن «محبت اهل بیت» به «عمل صالح و بندگی».
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست