سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
گرانی گناه من نیست
به نظر میرسد روزهای پرحاشیهای را سپری میکنید. بحث استیضاح و زیر سوال رفتن بخشی از برنامههایتان، مثل تنظیم بازار، تعامل با اصناف وگرانی. کمی خسته به نظر میرسید آقای وزیر.
کار مداوم در وزارتخانهای مثل وزارت بازرگانی خستگی هم به دنبال دارد. بحث اصلی استیضاح نیست. استیضاح حق نمایندگان مردم است ومن از این نکته خوشحال میشوم که عرصه استیضاح، محل بیان واقعیتهایی درمورد اقتصاد کشور باشد. اما استیضاح یک وزیر از مجموعه وزرای اقتصادی یک کابینه به بهانه گرانی وتورم، برخاسته از اهدافی است که نمیدانم این اهداف چیست. با خودم فکر میکنم یعنی مسبب همه گرانیها وزیربازرگانی به تنهایی بوده است؟بحث تورم وگرانی، ریشه در ساختار اقتصادی کشور دارد ومحاکمه کردن یک وزیر، آن هم وزیری که باید مدافع حقوق مصرف کننده باشد وطرف عرضه وتولید هم نیست، کمی عجیب است.
▪ احتمال دارد کابینه را ترک کنید. این موضوع ناراحت کننده نیست؟
ـ چرا باید ناراحتکننده باشد؟ خانوادهام که خوشحال میشوند.
▪ بعد از این که خبر استیضاح را شنیدید چه واکنشی نشان دادید؟
ـ لبخند زدم.
▪ آقای رئیس جمهور چه واکنشی داشتند؟
ـ نمیدانم. لحظه اعلام خبر آن جا نبودم.
▪ رئیس جمهور از وزیر بازرگانیاش حمایت خواهد کرد؟
ـ از خودایشان بپرسید.
▪ اما چرا نباید حمایت شود؟
ـ برخی سایتها این گونه تحلیل کردهاند که رئیس جمهور در راستای ادامه ترمیم کابینه، موافق با استیضاح وزیر بازرگانی است. حتی گفته میشود قرار است وزیر بازرگانی قربانی گرانیها شود.
این روزها انتشار شایعه، خرج زیادی ندارد. برای تحلیل شایعه هم نیاز نیست زحمت زیادی صرف شود. روزی روزگاری، برای انتشار وتحلیل شایعه، نیاز به کاغذ یارانهای بود اما درحال حاضر انتشار خبرهای دروغین وتحلیلهای آبکی وستون شایعات، نیازمند به کمکهای دولتی نیست. به لطف اینترنت، همه جا پرشده است از این گونه شایعات و تحلیلهای سطحی.
▪ فکر میکنید آقای رئیس جمهور از شما حمایت کند؟
ـ آدمی صریحتر از آقای احمدینژاد میشناسید؟ این که میگویند رئیس جمهور از وزیر بازرگانی راضی نیست ومجلس را تحریک میکند تا وزیر کابینهاش را استیضاح کند، چه مبنایی میتواند داشته باشد؟من آدمی صریحتر ازاحمدینژاد نمیشناسم. ایشان اگر با کسی مشکل داشته باشد، به صراحت وبدون ملاحظه عنوان میکند. احمدینژاداهل بازیهای سیاسی نیست. ایشان از عملکرد وزارت بازرگانی راضی است واین نکته بارها عنوان شده ومن نیازی به بازگویی آن نمیبینم.
▪ چند سال است که آقای احمدینژاد را میشناسید؟
ـ از سالهای دور. مدتی با ایشان فعالیتهای مشترک سیاسی وتشکیلاتی در دانشگاه علم وصنعت داشتم. خیلی وقت است که ایشان را میشناسم.
▪ همین دوستی دیرینه باعث شد به کابینه دعوت شوید؟
ـ نه. آن قدرها دوست نبودیم. همدیگر را میشناختیم، اما رفقای صمیمی وهمیشگی نبودیم. من برای آقای احمدینژاد غریبه نبودم و از سوی کسی هم به کابینه تحمیل نشدم.
▪ پس چگونه به کابینه پیوستید؟
ـ یک روز تماس گرفتند وقرار مذاکره گذاشتند. من ازطرف دوستان مشترکی که داشتیم به آقای احمدینژاد معرفی شدم.
▪ چه دوستان مشترکی؟
ـ دوستان قدیمی در دانشگاه علم وصنعت. همچنین دوستانی درسپاه پاسداران وبرخی دوستان دیگر.
▪ درسپاه پاسداران سابقه فعالیت دارید؟
ـ من وقتی ۲۱ سال داشتم، فرمانده سپاه پاسداران درغرب تهران بودم. جزو بچههای جبهه وجنگ هستم وسالها در ردههای مختلف فرماندهی در جنگ ودفاع مقدس حضور داشتهام.
▪ چگونه به کابینه پیوستید؟
ـ با توجه به سابقهای که داشتم ودوستان مشترکی که میان من وآقای احمدینژاد وجود داشت، به کابینه دعوت شدم.
▪ اگر رشته کلام از دست شما خارج نمیشود، لطفا درمورد پیشینه وسابقه خود توضیح دهید. درمورد درس ودانشگاه و سابقه مدیریت اجرایی.
ـ آقای امیری (رئیس دفتر وزارتی) به من گفت شما میخواهید درمورد افزایش جهانی قیمت موادغذایی وتورم گفت وگو کنید اما شما ظاهرا علاقهای به این بحث ندارید. (با خنده)
▪ خیلی زیاد وارد پیشینه و سابقه شما نمیشویم. در حد این که بدانیم سابقه مدیریت شما درامور اجرایی چقدر است و چگونه وارد کابینه شدید.
ـ من ۴۸ سال سن دارم وبه قول تهرانیها، بچه خیابان نامجو در نظامآباد تهران هستم. پدرم درحوالی میدان گرگان قدیم، که حالا به میدان نامجو معروف است، مغازه داشت ومن کودکیام را درهمین منطقه پشت سرگذاشتم. درسال ۱۳۶۵ موفق شدم از دانشگاه علم وصنعت، مدرک مهندسی صنایع بگیرم وسه سال بعد ازهمین دانشگاه، مدرک فوق لیسانس مهندسی صنایع گرفتم.
مدتی بعد بورس تحصیلی برای اعزام به خارج گرفتم، اما به دلیل شرایط خانوادگی ترجیح دادم درداخل ادامه تحصیل بدهم که درهمین زمینه دردانشگاه علم وصنعت پذیرفته شدم ودر سال ۱۳۶۸مدرک دکترای مهندسی صنایع ازاین دانشگاه گرفتم. همان طورکه اشاره کردم، درجریان دفاع مقدس، در ردههای مختلف فرماندهی جنگ، درجبهه حضور داشتم وپس ازآن به عنوان معاون پژوهش وآموزش دانشکده فنی دانشگاه امام صادق(ع) فعالیت کردم. بعد درهمین دانشکده به عنوان قائم مقام انتخاب شدم تا این که به وزارت دفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح پیوستم.
از سال ۱۳۷۶ به عنوان رئیس هیات مدیره ومدیرعامل سازمان اتکا انتخاب شدم وتا یک سال پیش اززمان پیوستن به دولت نهم، دراین پست مشغول بودم.
درطول سالهای گذشته، عمده فعالیتهای من در دانشگاه متمرکز بود ودرطول این سالها، همواره عضو هیات علمی دانشگاه هم بودهام. درزمینه مسایل فنی ومهندسی ومدیریتی هم ازسال ۱۳۶۲ سوابق من موجود است.
▪ چگونه به دولت نهم پیوستید؟
ـ من درجریان چیدمان کابینه نبودم، اماازچند ناحیه به آقای احمدینژاد معرفی شدم. همان طور که اشاره کردم، آقای احمدینژاد را ازمدتها پیش میشناختم ولی درچندسال متوالی همدیگر را ندیده بودیم. روزی که برای پست وزارت معرفی شدم، کنجکاو بودم ببینم از چه ناحیهای به آقای احمدینژاد پیشنهاد شدهام وبعدها فهمیدم که از محافل دانشگاهی وانجمنها ودوستان مشترک سپاهی، حمایت شدهام. نکته جالب توجه این بود که نام من درفهرست چند وزارتخانه قرار داشت که جدیترین آنها وزارت صنایع و معادن و وزارت بازرگانی بود که درنهایت به عنوان وزیر بازرگانی به مجلس معرفی شدم ورای اعتماد گرفتم.
▪ مشهوراست که وزرای دولت نهم پیش از ورود به کابینه، قول وقرارهای زیادی با رئیس جمهور منتخب میگذاشتند، شما چه قولی به آقای احمدینژاد دادید وچه قولی از ایشان گرفتید؟
ـ من هم مثل خیلی ازوزرای دیگر با ایشان نشستهایی برگزار کردم وصحبتهای زیادی بین ما رد وبدل شد. بخشی از این صحبتها به مسایل فنی و برنامههای من برمیگشت وبخشی هم مسایل مورد نظر آقای احمدینژاد بود.
در مورد برنامههایی که داشتم، بحث اصلی و محور برنامههای من توجه به صادرات بود و مشارکت بخش خصوصی در بازرگانی کشور. منطقی کردن تعرفهها هم مورد تاکید من قرار داشت و آقای احمدینژاد هم ضمن تایید این برنامهها، تاکید داشتند که مردم نباید با کمبود مواد غذایی درکشور مواجه شوند. من قول دادم این برنامهها را عملی کنم و ایشان قول دادند حمایت کنند.
در صحبتهای مفصلی که با رئیس جمهور داشتم و حتی در برنامهای که به مجلس ارایه کردم، به این موضوع تاکید داشتم که نگاه من به وزارت بازرگانی، صرفا نگاه داخلی نیست و حضور اقتصاد ایران در بازارهای جهانی و پرداختن به مقوله صادرات اهمیتی کمتر از دیگر سیاستهای داخلی ندارد.
من به این نکته اشاره کردم که دراقتصاد ایران پتانسیلهای زیادی وجود دارد که درطول سالهای متمادی مغفول مانده است واگر این سیاستها مورد توجه قرار گیرد میتواند آثار مثبتی برای اقتصاد ایران داشته باشد.
▪ گفتید از رئیس جمهور خواستید که از برنامههای شما حمایت کند. بیشتر نگران به چالش کشیده شدن چه برنامههایی بودید؟
ـ به هرصورت وزارت بازرگانی نقطه حساسی در اقتصاد ایران است و اعمال هر سیاستی، میتواند برای وزیر بازرگانی حاشیه ایجاد کند. من احساس کردم وزارت بازرگانی میتواند برای برخی، حالت سهمیه وارثیه داشته باشد که از آقای احمدینژاد خواستم از سیاستهایم حمایت کنند تا اجازه ندهم وزارت بازرگانی به ارثیهای برای برخی جریانها تبدیل شود.
▪ در مجلس چه برنامهای را اعلام کردید؟
ـ در مجلس همان برنامههای اعلام شده به آقای احمدینژاد را مطرح کردم. برنامههایی مثل تنظیم بازار، ساماندهی رابطه با اصناف وازاین دست برنامهها.
▪ گفته میشود شما بیشتر از سایر همکاران خود به برنامه چهارم توجه داشتید. این موضوع را در روزی که میخواستید رای اعتماد بگیرید مطرح کردید؟ آیا در این زمینه با همکارانی که برنامه چهارم را قبول نداشتند به چالش نرسیدید؟
ـ من اهداف برنامه چهارم را قبول داشتم هرچند در برخی موارد دسترسی به آن را ممکن نمیدانستم اما تلاش خودم را کردم. در این زمینه من هیچگاه به چالش نخوردم. افزایش صادرات جزو برنامههای پیشبینی شده در برنامه چهارم بود و من تلاش زیادی کردم تا پیشبینیها محقق شود. برای پیشبرد اهداف صادراتی، دهها برنامه نوشتیم و تدوین کردیم و میبینید که این سیاستها جواب داده و با وجود اعمال فشارهای زیاد، صادرات کشور ما افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. اهمیت این موفقیت زمانی بیشتر میشود که به رقابتهای شدید کشورها برای بازارگشایی هم توجه کنیم.
▪ روزی که برای گرفتن رای اعتماد در مجلس حضور داشتید، یکی از مهمترین برنامههای خود را تنظیم رابطه دولت واصناف اعلام کردید. اکنون که سه سال از آن روزها میگذرد، فکر میکنید تا چه اندازه توفیق داشتهاید؟
ـ در طول سه سال گذشته، بحث اصناف یکی از مهمترین برنامههای من در وزارت بازرگانی بوده است. در این زمینه تلاشهای زیادی کردیم و به نظر میرسد پس از سه سال، نتایج خوبی به دست آوردهایم.
از ابتدای آمدن به وزارت بازرگانی وقت زیادی صرف اصلاح امور اصناف واتاقهای بازرگانی کردیم. در زمینه اصناف یک سال زمان صرف کردیم تا اعتمادسازی کنیم. اوایل روی کار آمدن دولت نهم گاهی نگاه به وزارت بازرگانی و مجموعه دولت آن قدر منفی بود که ناامید میشدیم به همین دلیل یک سال زمان گذاشتیم تا تعامل خوبی با اصناف داشته باشیم. من در طول یک سال به همه استانها سفر کردم و تلاشم بر این موضوع متمرکز شده بود که تشکلهای بخش خصوصی باور کنند که میتوانند آزادی عمل بیشتری برای حضور دراقتصاد ایران داشته باشند.
من اعتقاد جدی دارم که دولت نباید کار بازرگانی انجام دهد. وزارت بازرگانی باید کار نظارت را دنبال کند و بخش خصوصی باید وارد میدان شود. درتمام مدت زمانی که در وزارت بازرگانی بودهام، به این نکته توجه داشتم. شما میتوانید با اصناف گفت وگو کنید و در این زمینه صحت و سقم این اظهارات را جویا شوید.
گاهی به عنوان رئیس هیات نظارت، به جای این که در مسند پرسشکننده بنشینم، پاسخگو بودم. فضا به گونهای بود که باید اعتمادسازی میکردیم. من واقعا به ایجاد فضای دموکراتیک برای بخش خصوصی اعتقاد جدی دارم و به آن عمل کردهام. به طور مثال در دولت مصوبهای تدوین شد مبنی بر این که کارگروهی تشکیل شود تا بحث بیمه اصناف، مالیات وخیلی مسایل دیگر را خود اصناف پیشنهاد کنند. یعنی مسایلی که سالها برای اصناف به معضل و مشکل تبدیل شده بود، با مشارکت خود آنها حل شد. دراین زمینه کارگروه همچنان مشغول بررسی مشکلات اصناف است. برخی مسایل حل شده و برخی مسایل در حال جمعبندی و نهایی شدن است.
▪ یکی از انتقادهایی که به شما میشود این است که به بازرگانی داخلی بیشتر از بازرگانی خارجی توجه دارید.
ـ نه اتفاقا یکی از انتقادهای خودم این است که به اندازه کافی به بازرگانی خارجی توجه ندارم. متاسفانه مسایل داخلی گاهی آن قدر حاشیهساز میشود که ناخودآگاه از مسایل مهمی مثل صادرات و حضور دربازارهای جهانی غفلت میکنیم اما کدام وزیر بازرگانی را در کشورهای خارجی سراغ دارید که وقتش را صرف پیگیری مسایلی مثل قیمت نان و تخممرغ کند. پرداختن به امور کوچک گاهی ما را از اهدافی که داریم دور میکند و متاسفانه حاشیهها نمیگذارند حتی کارهای کوچک را پیگیری کنیم. باورکنید ۸۰ درصد توان من صرف مسایل داخلی شده است درحالی که آرزو دارم ۵۰درصد توانم را صرف حضور در بازارهای جهانی کنم.
▪ وزارت بازرگانی، یا بهتر بگوییم حوزه تجارت و بازرگانی، درطول سه سال گذشته به دلیل اتخاذ سیاستهای خاص وزارت امورخارجه بیشترین تاثیر را پذیرفته است. با توجه به این که به طور کامل از تاثیر فشارهای بینالمللی و اعمال تحریم علیه ایران آگاه هستید، در کابینه چه مواضعی اتخاذ میکنید؟
ـ بحث دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای موضوعی ملی وسیاستی مورد تاکید است که دردولت نهم به طور کامل درمورد آن اجماع وجود دارد. دستیابی به انرژی هستهای برای اقتصاد ایران منافع بلندمدت دارد ودرآینده منجر به افزایش ثبات وامنیت اقتصاد ایران خواهدشد. من منکر هزینه تحریمها واعمال فشارهای یک طرفه به اقتصاد ایران نیستم. با این حال باید عنوان کنم که یکی از موفقترین سیاستهای این دولت، سیاست خارجی است. دولت نهم دراین زمینه بسیار موفق عمل کرده است و من معتقدم اعمال این سیاستها، نتایج خوبی ازجمله افزایش اقتدار ایران به دنبال داشته است. پیش از این ما درعرصه بینالمللی این قدر فعال نبودیم و تا این اندازه حضور موثر نداشتیم اما در حال حاضر با اقتدار درعرصه بینالملل حضور داریم.
پیش از این، اروپاییها برای ما شرط تعیین میکردند و حالا این ما هستیم که شرط میگذاریم. اروپاییها میگویند ما حاضریم شرط پارسال را قبول کنیم و ما میگوییم نه آن شرط مال امسال نیست و تاریخ آن گذشته است، چرا پارسال نپذیرفتید؟ زمان که میگذرد، متوجه میشویم که سیاستها اصولی بوده وموفق عمل شده است. این دستاوردها را سیاسی نکنید. باور کنید میزان محبوبیت ایران درمیان کشورهای مسلمان وغیر مسلمان افزایش یافته است. این مسایل را نمیشود کتمان کرد.
▪ با این توضیح که بخش خصوصی قبول کرده است که هزینههای تحریم را به دلیل دستیابی به منافع ملی بلندمدت بپذیرد، شما به عنوان وزیر بازرگانی برای کاهش هزینههای تحریم و فشارهای بینالمللی به اقتصاد ایران چه اقدامی انجام دادید؟
ـ به هرحال فشار تحریمها را قبول دارم و بخش خصوصی هم در این زمینه همراهی خوبی داشته است اما افزایش واردات و صادرات نشان میدهد که تحریمها کماثر بودهاند.
▪ چرا فکر میکنید تحریمها کماثر بودهاند درحالی که میدانید هزینه تجارت بسیار افزایش یافته است؟
ـ به هر حال در اثر اعمال فشارهای سیاسی برخی هزینههای مالی در کشور افزایش یافته، اما دستیابی به انرژی هستهای واقتدار درعرصه بینالمللی، بازدهی بلندمدت وماندگار برای کشور دارد. تامین انرژی کشوردر آینده بدون انرژی هستهای غیرممکن است بنابراین باید بردستیابی به آن پافشاری کرد. اما قبول دارم که در اثر این سیاستها ریسک اقتصاد ایران افزایش یافته وهزینه واردات نیز بیشتر شده است. ازسوی دیگر دلایل و قرائنی هم وجود دارد که نشان میدهد تحریمها کماثر بوده است. نه درطول سه سال گذشته که درطول ۳۰ سال گذشته. مگر نمیگویید اقتصاد ما تحریم شده؟ آثارتحریم را باید درکاهش واردات وصادرات دید. مگر این گونه نیست؟ اما میبینید که هم واردات وهم صادرات افزایش پیدا کرده است. البته این نکته راهم یادآوری میکنم که دستیابی به انرژی هستهای برای ما صرفه اقتصادی بلندمدت دارد وما نباید منافع کوتاهمدت را با منافع بلندمدت عوض کنیم.
فراوانی درکشورنشان میدهد تحریمها خیلی اثرگذار نبوده است. به این موضوع توجه کنید که تورم جهانی در حال افزایش است، افزایش قیمت نفت باعث شده است که هزینه حملونقل در همه جای دنیا افزایش پیدا کند با این حال شما چه کالایی میخواهید که نمیتوانید در ایران پیدا کنید؟ آیا فراوانی نشاندهنده این نیست که تحریمها بیاثر بوده و نه تنها اقتصاد ایران که هیچ اقتصاد دیگری، تحریم پذیر نیست. قبول دارم که هزینه بیشتری باید بپردازیم اما هیچگاه دچار کمبود نشدهایم. به همین دلیل اعتقاد دارم سلطهگران به اهداف خود نرسیدهاند.
▪ آقای دکتر میرکاظمی، وقتی درمورد عملکرد شما صحبت میکنیم، حتی اگر زیرتیغ استیضاح هم باشید، نمیتوانیم به سیاستهای ضد انحصاری شما در اتاقهای بازرگانی که منجر به خانهتکانی اساسی در این حوزه شد، اشاره نکنیم. شکستن انحصار دراتاقهای بازرگانی به عنوان یکی از برنامههای موفق شما به ثبت رسیده است. اکنون که ۱۵ ماه از خانهتکانی دراتاقهای بازرگانی میگذرد، چه ناگفتهای از این اتفاق دارید؟
ـ همان طور که اشاره کردید، ششمین دوره انتخابات اتاقهای بازرگانی نقطه عطفی دراقتصاد ایران بود که پس از ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ پیام خوبی به بخش خصوصی داد. واقعیت این بود که انتخابات اتاقهای بازرگانی میتوانست آن گونه که برگزارشد، برگزار نشود اما در مجموعه وزارت بازرگانی این عزم واراده وجود داشت که انتخابات، کاملا دموکراتیک برگزارشود. ما علاقه نداشتیم بخشی از ظرفیتهای بخش خصوصی از صحنه رقابتهای انتخاباتی حذف شود بنابراین بر رقابتی بودن انتخابات پافشاری کردیم که خوشبختانه به نحو احسن تامین شد.
▪ اما اقدامات شما باعث شد بخشی از نیروهای اصلاحطلب به اتاق بازرگانی راه یابند ودرعوض چهرههای سنتی جناح اصولگرا، تعداد زیادی از کرسیهای اتاق بازرگانی را واگذارکردند. پافشاری شما برانتخابات آزاد دلایل سیاسی داشت؟
ـ خواهش میکنم بحث راسیاسی نکنید. من به برگزاری انتخابات آزاد اعتقاد داشتم. هیچ کس به من حکمی نکرد. چرا اختیار وزرا را درقانون اساسی دست کم میگیرید؟ چرا فکر میکنید رئیس جمهور مخالف تحول درمدیریت بخش خصوصی است؟ اینها که شما میگویید حاشیه بحث است اما نکته مهم این است که انتخابات اتاق بازرگانی قانونی بود و در حضور همه خبرنگاران داخلی وخارجی برگزارشد. به قول یکی از روزنامهها همه چیز در اتاق شیشهای برگزار شد.
▪ آن چه از صندوقها بیرون آمد مورد تایید شما بود؟ به این دلیل که برخی برندگان انتخابات، مخالف سیاسی دولت بودند.
ـ من انتخابات را کاملا تایید میکنم به این دلیل که انتخابات آزادانه برگزار شد. اما خواهش میکنم بحث سیاست را وارد اقتصاد نکنید. اجازه بدهید اتاقهای بازرگانی همین گونه که حضور فعال دراقتصاد دارند، به این حضور فعال ادامه دهند. بخش خصوصی را وارد سیاست نکنید. بارها از همه اعضای اتاقهای ایران و تهران خواهش کردم اتاق را سیاسی نکنید. به اندازه کافی با پوست واستخوان، از سیاسی بازی و سیاسی کاری ضربه خوردهایم لطفا به بخش خصوصی انگ نزنید. تاجر اصلاحطلب واصولگرا نداریم. تاجر تاجر است. چکار به گرایش آدمها داریم؟▪ تحلیل شما ازرفتار گروهی که به انحصار مدیریت در اتاق بازرگانی اعتقاد داشتند چه بود؟
ـ من دیدگاهی دارم که از ابتدای حضورم در وزارت بازرگانی، هیچ گاه اجازه ندادم خدشهای به آن وارد شود. بسیار اصرار دارم که سفارشپذیر نباشم. وزارت بازرگانی همیشه درمعرض فشارهای مختلف قرار دارد اما من هیچگاه مدیری سفارشپذیر نبودهام. در جریان انتخابات اتاق بازرگانی، بعضیها انتظار دوستی سیاسی داشتند. بعضیها انتظار ملایمت و مهربانی داشتند اما ملایمت با چه؟ ملایمت با ایجاد انحصار؟ مهربانی با تراست؟ اصل ۴۴ مگر چه میگوید؟ آیا اصل ۴۴ گفته است فلان گروه نباید باشد؟آیا انحصارایجاد کرده است؟ درسیاست، گاهی بخش عمدهای ازتوانمندیها حذف میشود اما این قاعده نباید درمورد بخش خصوصی صدق کند. چرا باید بخشی از توانمندی اقتصاد کشور حذف شود؟
▪ هنوز هم فکر میکنید اتاقهای بازرگانی به مثابه قهوهخانه عمل میکنند؟
ـ قهوهخانهها حالا کافیشاپ شدهاند (میخندد) این تعبیر را پیش از انتخابات در محفلی خصوصی مطرح کردم و نمیدانم چگونه به مطبوعات کشیده شد. در یکی از سفرهای استانی شنیدم یکی از فعالان اقتصادی گفت: اتاقهای بازرگانی به محلی برای نوشیدن چای تبدیل شده. عدهای میآیند چایی میخورند و میروند. وبعد در صحبتهایم گفتم نباید اتاقهای بازرگانی مثل قهوهخانه باشد. گفتم اینجا را قهوهخانه نکنید. نمیدانم چگونه وارد مطبوعات شد.
انتخابات اخیر اتاقهای بازرگانی با استقبال زیادی مواجه شد. تعداد شرکتکنندهها به شدت افزایش یافت. رسانهها ومطبوعات خیلی کمک کردند و انتخابات شفاف برگزار شد. نتیجه هم کاملا دمکراتیک بود ومن خیلی به این انتخابات افتخار میکنم. درمجموع من خیلی به اتاق بازرگانی اعتقاد دارم و معتقدم میتواند نقش بسیار تعیینکنندهای در اقتصاد داشته باشد. اگربه ابلاغیه اصل ۴۴ توجه کنید، متوجه میشوید که اولویت اصل ۴۴ آزادسازی است. همه فعالان اقتصادی باید مشارکت داشته باشند. نقش واقعی اتاق بازرگانی همین است. ایجاد همافزایی دراقتصاد ملی. جمع همه توانها و مهارتها. هیچ کس حق ندارد کسی را حذف کند.
▪ با این حال نتیجه انتخابات برای شما مطلوب بود؟
ـ بله. دراین انتخابات نتیجه بسیار خوبی حاصل شد. بخشی ازمدیران باسابقه بخش خصوصی و بخش دیگری از تحصیلکردههای اقتصاد ایران به اتاق بازرگانی راه یافتند که به نظر من ترکیب خوبی ایجاد کرد.
▪ انتخابات هیاترئیسهها چطور؟
ـ هیاترئیسه اتاقهای بازرگانی را من انتخاب نکردم. افراد زیادی کاندیدا شده بودند و در نهایت ترکیب خوبی حاصل شد. ما هیچ نقشی در انتخاب هیاترئیسه اتاقها نداشتیم. درحال حاضربه نظر میرسد درک متقابلی میان جریانهای مختلف اتاق بازرگانی وجود دارد. اتاقهای بازرگانی جان تازهای گرفتهاند. اتاقها پی بردهاند که مجموعه وزارت بازرگانی برای خدمت به بخش خصوصی آماده است. دراین زمینه برای نخستینبار منشور همکاری با اتاق بازرگانی را امضا کردیم اما اگر چیزدیگری هم مطرح شود امضا میکنم.
▪ در اتاقهای بازرگانی ایران وتهران انتقادهای تندی به سیاستهای اقتصادی دولت میشود، این موضوع را تایید میکنید؟
ـ به قواعد دموکراتیک اعتقاد دارم ونسبت به انتقادها اعتراضی ندارم اما لحن برخی انتقادها را نمیپذیرم. باید با ادبیات ملایمتری رفتار کرد. به صرف این که آنها بخش خصوصیاند وما بخش دولتی، نباید توهین شود. نمایندگان اتاقهای بازرگانی باید به خطوط قرمز توجه داشته باشند. انتقاد به جای خود. من فکر میکنم اتاق درحفظ حرمتها کوشش داشته است.
▪ شمارا متهم کردهاند به "اعمال سیاستهای غلط بازرگانی که منجر به بیثباتی در بازارهای داخلی و افزایش سطح عمومی قیمتها" شده است، در پاسخ به این انتقاد چه دفاعی از عملکرد خود میکنید؟
ـ درمورد افزایش سطح عمومی قیمتها وافزایش نرخ تورم، هرروز اظهارنظرهای متفاوتی میشنویم. عدهای از افزایش سطح عمومی قیمتها به عنوان چماق سیاسی استفاده میکنند واحتمالا قصد برخی از این افراد، سیاهنمایی و القای این موضوع است که دولت در کنترل اقتصاد ناتوان عمل کرده است.
▪ نمایندگانی که برگه استیضاح را امضا کردهاند دراین دسته جای میگیرند؟
ـ اجازه بدهید هنوز صحبت من تمام نشده است. استیضاح حق نمایندگان مردم است وآنها ازاین طریق میتوانند دغدغه خود را در مورد مهمترین مسایل کشور دنبال کنند اما در این زمینه چند موضوع مشخص نشده است. اول این که چرا وزیر بازرگانی؟ وزیری که در تنظیم سیاستهای مالی وسیاستهای بازار پول کمترین نقش را دارد. چرا وزیر بازرگانی؟ وزیری که نه در طرف عرضه قرار دارد ونه در طرف تقاضا. نه در طرف تولید و نه در طرف مصرفکننده. نکته مهم دیگر این است که چرا در واپسین روزهای عمر مجلس هفتم موضوع استیضاح مطرح شده است؟ آیا این موضوع سال گذشته برای استیضاحکنندگان مهم نبود؟ چرا پس ازاین که نتیجه انتخابات مشخص شده است؟ من معتقدم برای حل مشکل افزایش قیمتها نیاز به مچگیری و محکوم کردن همدیگر نیست.
▪ من فکر میکنم چیزی حدود ۳۰ عامل در افزایش نرخ تورم تاثیر دارند و اگر بخواهید به ترتیب عوامل استیضاح کنید، بخش بازرگانی در ردیف سی قرار میگیرد.
ـ یکی از این عوامل مشکلات ساختاری اقتصاد ایران است که ازسالهای دور روی هم انباشته شده است. از همین عامل مهم میشود عوامل تاثیرگذاری مثل بهرهوری را مطرح کرد که وضعیت آن درایران نگران کننده است.
▪ به نظر شما سیاستهای دولت در مورد افزایش نقدینگی تاثیر بیشتری بر افزایش نرخ تورم دارد یا بهرهوری پایین؟
ـ در قسمتی از صحبتهایم گفتم که میتوانم به ۳۰عامل تاثیرگذار برتورم اشاره کنم. رشد نقدینگی یکی از این عوامل است که به تقاضا دامن میزند و باعث بالا رفتن قیمتها میشود. یا به بحث افزایش سالانه دستمزدها اشاره میکنم که هر سال به میزان مشخصی افزایش پیدا میکند و تاثیر زیادی بر افزایش سطح عمومی قیمتها دارد. درهمین زمینه لازم است در مجموعه ساختار اقتصاد ایران مثل ساختار مکانیزم عرضه و تقاضا، نظام پولی و مالی کشور و نقدینگی، تورم وارداتی و افزایش قیمتهای جهانی از جمله عوامل تورم است که نیاز است به آنها بپردازیم.
▪ وزارت بازرگانی تا چه اندازه در افزایش سطح عمومی قیمتها موثر بوده است؟
ـ افزایش سطح عمومی قیمتها محدود به یک وزارتخانه یا حتی دولت نمیشود. به طور قطع در این زمینه باید علل مختلفی را جست وجو کرد. این منصفانه نیست که در پی بروز مشکلی دراقتصاد، دنبال مقصر و قربانی باشیم و از حلقهای گسترده ومرتبط به هم، یکی از اعضا را جدا وقربانی کنیم یا به عنوان مقصر مطرح کنیم. من بارها در این زمینه توضیح دادهام که ریشه اصلی تورم در کشور ما ساختار بیمار اقتصادی است. در این زمینه تصویری فاندامنتال از اوضاع اقتصاد جهان باید تهیه کرد و به صورت عمودی از بالا به پایین مرور کرد.
▪ همان طور که میدانید قیمت نفت در چند ماه گذشته سیر صعوی عجیبی طی کرد و بالاترین رکوردهای تاریخ را پشت سر گذاشت. قیمت بالای نفت تاثیر زیادی بر اقتصاد کشورها گذاشت. به طور مثال کشورهایی که نفت را گران خریدند، بنزین را گران کردند یا بر قیمت محصولات پتروشیمی صادراتی خود افزودند. قیمت بالای نفت همچنین باعث شد قیمت حملونقل و مواد غذایی و خیلی اقلام دیگر افزایش پیدا کند. منتقدان دولت آیا این روند را کتمان میکنند؟
ـ محاسبات ما نشان میدهد ۱۹ درصد افزایش میزان واردات به دلیل تورمی بوده است که در خارج از ایران رقم خورده و زمانی که وارد کشور شده، تاثیر خود را گذاشته است. همان طور که تحلیلگران بازار انرژی معتقدند دوران نفت ارزان به سرآمده، من هم میگویم دوران غذای ارزان به سرآمده و امسال به وضوح میبینیم که افزایش قیمت مواد غذایی در خیلی از کشورهای جهان، بحران آفریده است.
این روزها درهمتنیدگی زیادی میان قیمتها در بازارهای جهانی وجود دارد. زمانی که تلویزیونها به طور مستمر قیمت جهانی غلات را زیرنویس میکنند و روزنامهها مدام به تحلیل قیمتهای جهانی میپردازند، طبیعی است که در ایران نیز قیمتها افزایش پیدا کند. این ویژگی و مشخصه اقتصاد جهانی در شرایط جدید است.
با این تحلیل باید بپذیریم اگرکالای وارداتی ما ۱۹ درصد گران شده، به طور قطع درداخل هم تاثیر خودش را خواهد گذاشت. ما باید علتها را بیابیم و تأثیرش را در قیمت تمام شده بازار بررسی کنیم. همان طور که اشاره کردم درحال حاضر بحران غذایی جهان را تهدید میکند درهمین زمینه در یک سال گذشته قیمت انواع مواد غذایی درجهان افزایش یافته است.
▪ شرایط این روزهای محصولاتی مثل برنج، دانههای روغنی، گندم، جوو ذرت را مرور کنید. میبینید که برخی محصولات استراتژیک حتی ۲۰۰درصد افزایش قیمت داشته است. در خیلی از کشورها، ارتش، توزیع مواد غذایی را در دست گرفته و این نشان میدهد دامنه بحران تا چه اندازه نگران کننده شده است. اما شما به بازار داخل نگاه کنید. چه زمانی احساس کمبود کردهاید؟ در کدام نقطه کشور کمبود احساس میکنید؟
ـ همه چیز در چرخه اقتصاد به هم پیوسته و درهم تنیده است مسلماً افزایش قیمت جو میتواند در افزایش لبنیات و دامپروری و طیور تأثیر بگذارد. در بخش پولی هم باید ریشه تورم را جستوجو کرد. سیاستهایی که درگذشته منجر به رشد نقدینگی شده بود، امروز درافزایش تورم تاثیرگذار است. در بخش تولید و عرضه هم باید به دنبال مسایل ومشکلات بود. در خیلی موارد اگر تولید به ظرفیت واقعیاش نمیرسید، وزارت بازرگانی وارد عمل میشد وتنظیم بازار میکرد. حتی ردپای تورم را میشود دربرخی مصوبههای مجلس دنبال کرد. این گونه نیست که یک وزیر، مقصر اصلی تورم باشد.
سال گذشته شاهد ورود ریالهای حاصل از فروش نفت به اقتصاد کشور بودیم. زمانی که ریال ناشی از فروش نفت به اقتصاد تزریق شد، حجم فعالیتهای عمرانی افزایش یافت که نتیجهاش افزایش تقاضا برای برخی کالاها بود واین روند باعث افزایش قیمت این کالاها شد. زمانی که درمورد تورم صحبت میکنیم نمیتوانیم به سیاستهای پولی توجه نکنیم. به طور مثال سال گذشته افزایش خالص داراییهای بانک مرکزی را شاهد بودیم که اثر مستقیم در افزایش تورم داشت. یا افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی و خیلی مسایل دیگر.
▪ یکی از موارد مطرح شده درنامه استیضاح شما، افزایش قابل توجه واردات است. آیا شما نگران واردات بیرویه نیستید؟
ـ در سال گذشته، درمجموع ۴۸ میلیارد دلار واردات داشتهایم که ۵/۳ میلیارددلار آن سوخت است. دوستان، زمانی که بحث صادرات غیرنفتی میشود میعانات را از آمار صادرات جدا میکنند اما برای واردات و برای این که عدد نمودارشان بیشتر نشان دهد، واردات سوخت را تفکیک نمیکنند. این هم از ظلمهایی است که به ما میشود. از نظر وزنی واردات کاهش پیدا کرده اما ارزش آن بیشترشده. سال گذشته ۱۹ درصد تورم وارداتی داشتهایم که نشان میدهد بخشی از واردات صورت گرفته به دلیل افزایش بهای جهانی کالاها بوده است. دردوسال گذشته، کالاهای واسطهای و سرمایهای نقش عمدهای در ترکیب واردات داشته که به نظر من طبیعی به نظر میرسد به این دلیل که هر چه صادرات بیشتری داشته باشیم، به مواد اولیه بیشتری نیاز داریم بنابراین طبیعی است که شاهد رشد واردات باشیم.
▪ چرا کسانی که واردات را چماق میکنند، به صادرات اشارهای نمیکنند؟ رشد صادراتی در دولت نهم بینظیر بوده است. سال گذشته ۲۱ میلیادردلار صادرات داشتهایم که اگر میعانات را هم از این رقم کم کنید، حدود ۱۶ میلیارد دلار صادرات داشتهایم که به نظر من خیلی قابل توجه است. این را هم درنظر داشته باشید که دیدگاهی دردولت وجود دارد که صادقانه معتقد است مردم باید از افزایش درآمدهای نفتی سهمی عایدشان شود. این دوستان میگویند چرا باید قیمت نفت از ۱۰۰دلار بگذرد اما ازاین درآمدها چیزی عاید کشور نشود. چگونه میشود افزایش درآمدهای نفتی را بر زندگی مردم انعکاس داد؟ ـ شاید از نگاه آنها فراوانی کالاها بهترین راه برای سهیم کردن مردم در افزایش قیمت نفت باشد.
▪ برخی نمایندگان مجلس معتقدند وزارت بازرگانی بدون اجازه مجلس، یک میلیاردو ۲۰۰میلیون دلار از حساب ذخیره ارزی برداشت کرده تا میوه وارد کند. به عقیده آنها این کار دولت زشت و ناپسند بوده. این موضوع درست است؟
ـ نه من این موضوع را تکذیب میکنم. هیچ برداشتی ازحساب ذخیره ارزی نداشتهایم. نکته جالب توجه این است که وزارت بازرگانی به هیچ وجه میوه وارد نکرده وحتی صادر هم نکرده است. من بارها این جمله را تکرار کردهام اما نمیدانم چرا برخی دوستان نمیخواهند قبول کنند. یکی از افتخارات ما این است که درسه سال گذشته به هیچ عنوان میوه وارد نکرده است. وزارت بازرگانی درسه سال گذشته فقط واردات میوه توسط بخش خصوصی را مدیریت کرده است.
▪ و نکته جالبتر این است که حجم صادرات میوه در سال گذشته بیش از یک میلیاردو ۷۰۰میلیون دلار بوده و واردات آن ۲۸۸ میلیون دلار بوده که بخش عمده آن موز بوده است. پس نگرانی ما از چیست؟ کشاورز درسه سال گذشته دغدغه نداشته، مصرف کننده زیان ندیده، پس این انتقادهای غیر واقعی چه دلیلی دارد؟
ـ وزارت بازرگانی حتی یک کیلو میوه وارد نکرده است. چرا درگفتاربرخی از دوستان صداقت وجود ندارد؟ ما حتی ارز نداریم که روغن وارد کنیم. نمیدانم منشا این گونه اظهارنظرها چیست؟خیلی لازم نیست تلاش کنید به وبسایت گمرک مراجعه کنید. همه این آمارها موجود است.
▪ اما سیاستهای وزارت بازرگانی در مورد تعرفه ورود کالا خیلی مورد انتقاد قرار گرفته است؟ چرا وزارت بازرگانی چنین سیاستهایی اتخاذ کرده یا زیر بار این گونه تغییرات رفته است؟
ـ پرسش خوبی مطرح کردید. نگاه به تعرفه در کشور ما نگاه خوبی نیست. درحقیقت تعرفه به مانع وارداتی تبدیل شده است. یکی از ویژگیهای تعرفه باید حمایت ازتولید داخل باشد اما حمایت نبایدمنجر به زیان مصرفکننده شود. استفاده کردن ازتعرفه باید بر اساس سیاستهای خاص صورت گیرد.
به نظر من نگاه به تعرفه باید اصلاح شود. اینگونه نباید باشد که تعرفه به عنوان عاملی برای جبران کسری بودجه تلقی شود. یعنی هر جا بودجه کم آمد، برای جبران کسری آن تعرفه را افزایش دهیم. تجربه هم نشان داده که این ابزار در جهت ایجاد درآمد، زیاد کارآمد نیست که عملاً تحقق پیدا نمیکند چون بر میگردد به شکل ترکیب کالاهای وارداتی و به موضوع قاچاق هم باید توجه شود. گفته میشود نرخ موثر تعرفهها درسال گذشته اثر روانی زیادی در بازار داشته است. به عقیده من افزایش نرخ موثر تعرفهها در دورهای باعث افزایش قیمت شد. دولت و مجلس این دیدگاه را داشتند که برای حمایت از کالاهای داخلی، نرخ مؤثر تعرفهها باید افزایش پیدا کند ومن معتقدم درافزایش قیمت کالاهای وارداتی موثر بود.
▪ وزارت بازرگانی در افزایش تعرفهها چه نقشی را میپذیرد؟
ـ وزارت بازرگانی موافق تنظیم منطقی تعرفه است و هیچگاه درجهت زیان تولید ملی و در عین حال زیان مصرفکننده گام برنداشته است. در بودجههای سال ۸۵ و۸۶ بندی وجود داشت که براساس آن نرخ موثر تعرفه از ۱۰ درصد به ۱۵ درصد افزایش پیدا کرد. شاید تحلیل این بود که درآمدها و هزینهها در بودجه همخوانی ندارد بنابراین با تعرفهها بازی شد و نرخ موثر تعرفهها افزایش یافت. این نگاه تاجرمآبانه بود وبه هیچ عنوان منطق اقتصادی نداشت.
من مخالف این دیدگاه بودم و عنوان میکردم که اگر قرار به حمایت از تولید داخلی است باید در کوتاهمدت از ابزار تعرفهای استفاده کرد اما بنگاه باید در درازمدت به سمت اصلاح ساختار و افزایش بهرهوری گام بردارد. در سایه همین سیاستگذاریهاست که در کشور بنگاههای ناکارآمد داریم و تا زمانی که این سیاستها دنبال شود، چیزی از ناکارآمدی این بنگاهها کم نخواهد شد. این گونه شرکتها، مثل پهلوانهایی هستند که فقط درکوچه ومحله خودشان پهلوانی میکنند اگر راست میگویند وارد رقابتهای جهانی شوند. در سال ۱۳۸۵ که نرخ موثر تعرفه افزایش پیدا کرد، چیزی حدود ۱۱۰۰ قلم کالا مشمول تعرفههای جدید شد وبه نظر من این سیاست یکی از عوامل موثر بر افزایش قیمت برخی کالاها بود. درسال ۱۳۸۶ همین سیاست تکرار شد ودوستان ما درمجلس دراین زمینه نقش داشتند.
▪ روزی که مقابل نمایندگان قرار بگیرید، برای دفاع از عملکرد خود چه صحبتهایی خواهید کرد؟
ـ همه میدانند که من پشتوانه سیاسی خاصی نداشته و ندارم. به جز رئیس جمهور هیچ کس از من حمایت نخواهد کرد. اهل لابی و رایزنی و معامله هم نیستم بنابراین منتظر وقوع هر اتفاقی هستم. فقط یک چیز برای من آزاردهنده است؛ اینکه من نباید مقصر گرانیها معرفی شوم. من نه چپ هستم نه راست ونه برایم اهمیت دارد که فرد مقابلم چه دیدگاهی دارد. من اصولی دارم که همیشه به آن پایبند بودهام. درزمینه حضورم دروزارت بازرگانی همیشه این اصول را رعایت کردهام. من دروزارت بازرگانی به هیچ عنوان به سمت فامیلبازی ورفیقپروری نرفتم.
شورای معاونان من یکی از کمحاشیهترین شوراهای معاونان در مجموعه دولت بود. من همه معاونانم را از قبل میشناختم و به همه آنها اعتقاد کامل دارم. من با تمام توان در جهت حذف انحصارها عمل کردم و زمانی که قصد داشتم تعرفهای را تغییر دهم، پیش از اعمال، اعلام میکردم. برخی حمایتهای سطحی وبه قول معروف کشکی این گونه بود که داد میزدند ما حامی کشاورزهستیم اما میوه کشاورز را ۷۰ تومان میخریدند وهمین میوه را در بازار میفروختند به ۲۰۰۰تومان. چه حمایتی؟ فضای انحصاری ایجاد کرده بودند. اما من اعلام کردم که به طور مثال در بهمن ماه قرار است تعرفه میوه کاهش پیدا کند. چه کسی مخالف این رویه است؟ همان کسی که هرسال بیش از ۵۰۰میلیارد تومان از انحصار میوه در شب عید سود میبرد.
منبع : شهروند امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست