سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا


عدالت در میان ملل


تاریخ نشر : ۸۴۰۹۲۰
تیراژ : ۱۰۰۰
تعداد صفحه : ۵۰۸
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۳۶۱-۳۰۸-۹
رده دیویی : ۱۷۲.۴
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع : وزیری
جلد : شومیز
محل نشر : تهران
مترجم : یونسی - مصطفی
نویسنده : پنگل - توماس
نویسنده : آهرنزدوف - پیتر

نگارنده در این کتاب کوشیده تا میزان اهمیت نقش فکری شخصیت‌های برجسته‌ی فلسفی گذشته را در مطالعه‌ی روابط بین‌الملل نشان دهد. بر این اساس، کتاب با این مقدمه آغاز شده که عصر هسته‌ای، پسامدرن، پسا جنگ سرد و حیرت‌انگیزانه‌ی متلاطم، ما را به تامل فلسفی در خصوص ویژگی‌ اخلاقی سیاست بین‌الملل ملزم می‌کند. سپس با معرفی متفکرینی، در این خصوص نشان داده شده که اوج تفکر فلسفی را آگاهی از پیچیدگی بسیار اخلاقی جهان و به دنبال آن تاکید بر بررسی مجدد نظرات و ادعاها در خصوص معنا و جایگاه اخلاقیات در سیاست بین‌الملل، مشخص و متمایز می‌کند. 'توکودیدس' ـ موسس رئالیسم بین‌الملل ـ در سراسر اثر خود، نظر آنتی‌های رئالیست را عرضه می‌دارد که می‌گویند چون همه‌ی ملت‌ها به دلیل اجبار طبیعت خود همیشه متوجه منافع خود و تعقیب آن چه بر اساس باورشان، منافع آن‌هاست هستند، عدالت در سیاست بین‌الملل جایگاهی ندارد، اما وی در اثر خود، ایده‌ ضد رئالیستی 'اسپارت‌ها' (و ملنی‌ها و نیسی‌ها) را نیز عرضه می‌کند که بر اساس آن عدالت در امور انسانی از خود قدرت دارد، در جهان نظام اخلاقی وجود دارد، توسط موجودات الهی هدایت و اجرا می‌شود و سرانجام کسانی که به این نظم اعتماد ندارند زیان می‌بینند. 'توکودیوس' به خوانندگان خود تعلیم می‌دهد که اگر بخواهیم ماهیت سیاست بین‌الملل و ماهیت انسان را بفهمیم، باید بین آنتی‌های رئالیست و رقبای اخلاقی و متدین آن‌ها مجددا گفت و گویی برقرار کنیم. 'افلاطون' و 'ارسطو' می‌گویند که زندگی سیاسی در بهترین حد خود به زندگی فلسفی که انسان در آن کمال مطلق خود را پیدا می‌کند، اشاره داشته و آن را پرورش می‌دهد، اما آن‌ها در عین حال تاکید می‌ورزند که چون بهترین جوامع سیاسی نیز حقیقتا جماعت‌گرا هستند پس باید کوچک و اختصاصی باشند. گسیسرون' نشان می‌دهد که از طریق ارتقای فضیلت مدنی توسط فضیلت اخلاقی و فلسفی تا حدودی جامعه‌ی سیاسی در معرض آرمان عقلانیت و کل‌گرایی قرار گرفته و توسط آن مدنی می‌شود و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که جهان وطن‌گرایی حقیقی تنها در فراسوی سیاست و در زندگی فراسیاسی تحقق می‌شود. با توجه به اهمیت ظهور مذهب مبتنی بر کتاب مقدس در عرصه‌ی جهان ـ در نمودهای یهودی، مسیحی و اسلامی آن ـ عقل‌گرایی سیاسی کلاسیک باید با الهیات، مدعی آموزش در خصوص وضعیت انسان به منزله‌ی یک کل و زندگی سیاسی به صورت خاص است مواجه شده و شاید تابع آن شود. الهیات سیاسی الهام گرفته از کتاب مقدس، وجود کل‌گرایی سیاسی اصیل را آشکار ساخته یا وعده می‌دهد. بر این اساس این سوال مطرح می‌شود که آیا این الهیات در تضاد آشتی‌ناپذیر با عقل‌گرایی قرار ندارد؟ پاسخ 'ماکیاولی' به این سوال آن است که امید به حکومت جهانی خدا در واقع فریبی کشنده است. به عقیده‌ی وی، فلاسفه باید در زندگی نظر ورزانه‌ی خود را ترک گفته و بیشتر سیاسی شوند تا سیاست بتواند بیشتر عقلانی شود. 'هابز'، 'لاک' و 'مونتسکیو' نیز همین عقیده را دارند. نگارنده در پایان بر آن است که مبارزه‌ی بین رئالیسم مدرن و ایده‌الیسم اخیر را با بازاندیشی درک درست بدیل‌های پیشامدرن پایان داده و به این ترتیب مبحث مدرن عمیق‌تر شده و به گفت و گوی آموزنده‌ی دو جانبه‌ ارتقا یابد.