چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا


جشنواره برگزار کنیم یا جنگ؟


جشنواره برگزار کنیم یا جنگ؟
گزارشی از این جنس را می‌توان با این حرف تکراری آغاز کرد که «برگزاری جشنواره‌های موضوعی در سال‌های اخیر به یکی از مسائل پیچیده سینمای ایران تبدیل شده است.» در ادامه این مطلب هم می‌توان با استفاده از جملاتی مانند: «برگزاری جشنواره‌های غیر ضروری»، «ریخت و پاش بی‌جهت» و... مطلبی مفصل نوشت و اساس برگزاری چنین جشنواره‌هایی را نفی کرد، اما برای نگاهی واقع‌بینانه به چنین رویدادی بهتر است صرف نظر از چنین پیشداوری‌هایی، ابتدا به این سوال پاسخ داده شود که اساسا جشنواره‌ای موضوعی مانند جشنواره فیلم شهر با چه هدفی از سوی برگزارکنندگان آن برپا شده و از طرف دیگر، برگزاری این جشنواره تا چه اندازه با اهداف چنین جشنواره‌ای همراهی داشته است؟ تلاش کرده‌ایم تا در این مطلب پاسخ این چند سوال داده شود.
● جشنواره‌ای مجلل متولد می‌شود
برای بسیاری از دست‌اندرکاران سینما ترکیب افراد حاضر در مدیریت یک رویداد یا جشنواره می‌تواند تا حدود زیادی تعیین‌کننده کیفیت و نحوه برگزاری آن جشنواره باشد. تیم برگزاری سومین جشنواره فیلم شهر، در سابقه کاری خود برگزاری جشنواره‌های گسترده‌ای مانند: جشنواره فیلم پلیس و جشنواره میلاد کوثر را به ثبت رسانده است. ویژگی هر دوی این جشنواره‌ها نیز این بوده که برگزارکنندگان آن تلاش کرده‌اند تا با استفاده از حداکثر توان و قدرت خود، جشنواره‌ای برگزار کنند که بولتن و کاتالوگ و هیات داوران آن نه تنها چیزی از جشنواره فجر به عنوان مهم‌ترین رویداد سینمایی کم نداشته باشد بلکه حتی گاهی از جشنواره فجر نیز بزرگ‌تر و گسترده‌تر باشد. صرف‌نظر از این‌که رفتن به سراغ چنین الگویی برای جشنواره‌ای مانند شهر خوب است یا بد؟ باید به این مساله توجه کرد که در چنین الگویی تلاش می‌شود تا با برگزاری بخش‌های جنبی و مسابقه و خارج از مسابقه مختلف، تمامی ‌فیلم‌های موجود در سینمای ایران در جشنواره نمایش داده شود و بعد هم از طریق تشکیل هیات‌های انتخاب و داوری مختلف، تمامی‌ چهره‌های سرشناس سینمای ایران به کار گرفته شوند. جشنواره فیلم شهر در ۱۰ بخش رقابتی و ۴ بخش غیررقابتی برگزار شد. در مجموع نیز ۴۱۷ فیلم در بخش مسابقه فیلم محله و ۳۰ اثر در بخش انقلاب اسلامی ‌و با مشارکت دبیرخانه جشنواره تولید شد که در ۱۴ سالن سینما به نمایش درآمد. همچنین انتشار ۱۰ عنوان کتاب و ۱۲ شماره نشریه تصویر شهر به همراه برگزاری ۴ سمینار تخصصی و تشکیل کانون فیلم شهر از دیگر فعالیت‌های جشنواره بود.
بخش‌های موضوعی جشنواره در رشته‌های خدمات شهری، شهر و حرکت، شهر و معماری، شهر و طبیعت، شهر و بانوان، شهر و جامعه، شهر و حقوق شهروندی و شهر، آیین و معنویت برگزار شد تا از این طریق بتوان فیلم‌های مختلفی را در جشنواره نمایش داد. البته جشنواره فیلم شهر به اینجا هم رضایت نداد و با قرار دادن بخش فیلم‌های کودک و نوجوان و نیز گسترده‌تر کردن بخش بین‌الملل با حضور فیلمسازان خارجی، تلاش کرد تا آخرین برگ برنده خود را هم در برگزاری این جشنواره رو کند. شاید بتوان مصداق جمع آوری همه فیلم‌ها در زیر چتر جشنواره فیلم شهر چه با ربط و چه بی‌ربط را در پاسخ یکی از فیلمسازان خلاصه کرد که وقتی از بولتن جشنواره با او تماس گرفته و از او پرسیده‌اند: فیلم شما چه ربطی به شهر دارد؟ گفته است: «خودم هم نمی‌دانم. شاید به این خاطر در جشنواره شهر پذیرفته شده که از کنار کادر چند اتومبیل رد شده است»!
در جشنواره فیلم شهر نیز مانند سایر جشنواره‌های عریض و طویل موضوعی، نام چند هنرمند و فیلمساز شاخص هم در بخش‌هایی همچون: بزرگداشت و مروری بر آثار و... گنجانده شد تا حق مطلب درباره دیگر فیلمسازان ادا شود. فعالیت‌های مختلف دیگری هم انجام شد تا در این جشنواره چهره‌های سینمایی دیگر هم درگیر شوند و برای این منظور برخی عنوان‌ها نیز تراشیده شد. البته این شیوه برگزاری جشنواره تنها سلیقه برگزارکنندگان این رویداد نبوده و صحبت‌های مسوولان جشنواره نیز نشان می‌دهد که به برگزاری چنین جشنواره‌ای تمایل فراوانی داشته‌اند. مثلا «مجید سرسنگی» قائم مقام سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در گفتگو با شماره هفت نشریه روزانه جشنواره عنوان کرده و گفته بود «شهری مانند تهران که تبدیل به یک ایران کوچک شده است جشنواره‌ای چنین گسترده را نیز طلب می‌کرد... امروز شاهد هستیم که جشنواره با گستردگی قابل تامل خود توانسته است موانع را پشت سر گذاشته و آن چیزی را به شهروندان تهرانی و جامعه هنری کشور ارائه کند که در شان آنهاست.»
ستاد خبری جشنواره هم در خبر پایانی خود از مراسم اختتامیه این تیتر و روتیتر را انتخاب کرد: «با حضور بی‌نظیر هنرمندان و مخاطبان رقم خورد/ پلان آخر از سکانس آخر جشنواره فیلم شهر؛ یک اتفاق باشکوه.»
حالا کافی است کمی‌دیدگاه خود را گسترده کنیم تا متوجه شویم چنین رویداد عریض و طویلی تا حدود زیادی مطابق با سلیقه شخص شهردار تهران است.
سازمان برگزارکننده جشنواره یعنی شهرداری تهران در تمامی ‌برنامه‌های فرهنگی و هنری خود تمایل فراوانی به برگزاری رویدادها در حد «عالی» دارد. مثلا اگر در روز خبرنگار دولت به خبرنگاران سفر مشهد هدیه می‌دهد، شهرداری در مراسمی ‌مشابه حتما این هدیه را تبدیل به سفر کربلا می‌کند تا «هوا»ی خبرنگاران را داشته باشد. البته باید به این مساله هم توجه کرد که برگزاری چنین رویدادی در این سطح و با این حجم کار چندان ساده‌ای نیست. کافی است در مقیاسی کوچک‌تر جشنواره فیلم شهر را در نظر بگیرید تا ببینید در اغلب دوره‌های برگزاری آن حتی با وجود تجربه طولانی دست‌اندرکاران، باز هم شاهد انواع و اقسام ناهماهنگی‌ها هستیم، اما همین جشنواره فیلم شهر در دوره سوم برگزاری خود، برای اولین بار در سینمای ایران، گفتگو با فیلمساز پیش از نمایش فیلم و سخنرانی یک منتقد درباره فیلم را برگزار می‌کند که در نوع خود کار مهم و با ارزشی است.
شاید بتوان با قاطعیت گفت که در مجموعه شهرداری وقتی قرار است «کاری» انجام شود، همه نیروها و توان مالی و معنوی به کار گرفته می‌شود تا آن کار «انجام» شود و در این مسیر هر نوع هزینه‌ای که لازم باشد انجام می‌شود. در همین جشنواره برنامه نمایش فیلم‌ها توسط فردی بسته می‌شود که هر سال جدول نمایش جشنواره فیلم فجر را تنظیم می‌کند. کاتالوگ دوجلدی شاهکاری است که در تاریخ جشنواره‌های ایران بسیار کم‌سابقه‌ شاید هم بی‌سابقه است. مراسم افتتاحیه و اختتامیه هم که جای خود دارد. خروجی نهایی هم این است که در نهایت همه از سر این سفره راضی بلند می‌شوند و هیچ‌کس دلخور نمی‌شود. بر خلاف جشنواره فیلم فجر که در همین دوره اخیر آن، چندین فیلمساز شاخص ناراضی از جشنواره بودند و به دلایل مختلف مراسم افتتاحیه با «حداقل» حضور چهره‌های سینمایی برگزار شد؛ در نقطه مقابل مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم شهر با یک مهمانی فوق‌العاده و پر از ریخت و پاش چنان مملو از چهره‌های سینمایی بود که انگار همه اهالی سینما خود را به این مراسم رسانده بودند تا در قاب عکس نهایی آن قرار گیرند. فضای برگزاری این مراسم نیز آن قدر شاد و متنوع بود که در آن هیچ خبری از ژست‌های اتوکشیده و چهره‌های اخمویی که تلاش می‌کنند تا پشت لبخندهای تصنعی، برای سینمای ایران تعیین تکلیف کنند نبود.
● آیا برگزاری خوب جشنواره همه ماجرا است؟
محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در مراسم اختتامیه این جشنواره نیز مانند تمامی‌دیدارهای خود با سینماگران، به جای آن‌که ژست قیمومت برای سینماگران بگیرد و مانند برخی مسوولان سینمایی، در قالب سخنانی شعرگونه حرف‌هایی به سینماگران بزند که احتیاج به ترجمه دارد، خیلی صریح و روشن خطاب به سینماگران گفت: «من در جمع هنرمندان اعلام می‌کنم که این ما هستیم که دست نیاز به سوی شما دراز می‌کنیم تا به ما در این امر مهم کمک کنید. با کمک هنرمندان ما می‌توانیم نقش جدی و اساسی خود را برای شهروندان بویژه نسل جوان به درستی ایفا کنیم.» به بیان ساده‌تر قالیباف با سیاستمداری تمام به فیلمسازان احترام می‌گذارد و همین مساله است که برای او در میان این قشر مهم و تاثیرگذار جاذبه فراوانی ایجاد می‌کند.
ظرفیت سینمای ایران ظرفیت بالایی است که اگر مسوولان سینمایی از آن درست استفاده نکنند، افراد دیگری «حاضر و آماده» هستند تا‌ برگ‌های برنده‌ای از جنس جشنواره فیلم شهر رو کنند
البته از همان ابتدا هم قابل پیش‌بینی بود که مسوولان رسمی ‌سینمایی چندان به این جشنواره اعتنا نمی‌کنند و برخلاف جشنواره‌های منطقه‌ای و موضوعی نسبتا کم‌اهمیت که همواره با پیامی ‌از مسوولان سینمایی «مزین» می‌شوند، این جشنواره از سوی آنها «تحویل» گرفته نمی‌شود. البته این سکوت نتیجه زیادی در کیفیت برگزاری این جشنواره ندارد، به هرحال ظرفیت سینمای ایران ظرفیت بالایی است که اگر مسوولان سینمایی از آن درست استفاده نکنند، افراد دیگری «حاضر و آماده» هستند تا از این ظرفیت بیشترین بهره را ببرند و البته همیشه هم برگ‌های برنده‌ای از جنس جشنواره فیلم شهر برای رو کردن دارند. در مراسم اختتامیه وقتی یکی از میهمانان خارجی از حضور خود در ایران ابراز شادی کرد، رضا رشیدپور، مجری مراسم مطلب جالبی عنوان کرد و گفت: «اگر نتیجه برگزاری جشنواره‌این باشد که چند صد نفری بیایند ایران را ببینند و بگویند ما ایران را دوست داریم این کفایت می‌کند.»
‌● فیلم‌هایی که بیننده نداشتند
جشنواره فیلم شهر فرصت بسیار خوبی بود تا چند مستند خوب و جالب ببینم. فیلم مستند «صد سال بلدیه» یکی از این فیلم‌ها بود که ارد عطارپور، مستندساز برجسته کشورمان، با آگاهی و هوشمندی فیلمی‌ که می‌توانست تبدیل به اثری «گزارش کاری» از پیشینه صد سال فعالیت شهرداری در تهران باشد را تبدیل به اثری جذاب و دیدنی درباره تاریخ اجتماعی ۱۰۰ سال اخیر ایران کرده بود که در آن ده‌ها نکته و اطلاع جالب از شهر تهران قابل دریافت بود. تماشای فیلم انرژی مخاطب خود را تخلیه می‌کند و حس شیرینی به او می‌بخشد. در فیلم دیگری با نام « هزار و یک نام» فیلمساز به بررسی وضعیت نامگذاری افراد پرداخته بود و نکات جالبی را در این زمینه مطرح کرده بود. در فیلم دیگری به نام «پیاده‌رو‌ها» کارگردان با نگاهی انتقادی به بررسی وضعیت پیاده‌روهای تهران پرداخته بود و در فیلم دیگری به نام «جای خالی» کارگردان خلاق فیلم با رفتن به سراغ مدرسه‌ای که ۲۰ سال قبل در آن مشق شب ساخته شده بود، وضعیت کودکان این مدرسه را پس از ۲۰ سال مرور کرده و به حقایق تکان‌دهنده‌ای رسیده بود.
این فیلم‌ها در شرایطی نمایش داده شد که ستاد خبری جشنواره از «استقبال گسترده و بی‌نظیر» مخاطبان از فیلم‌هایی مانند درباره الی خبر می‌داد که حتی نمایش آن در سینماهای بی‌کیفیت جنوب شهر نیز می‌تواند صف عظیمی‌ را در مقابل خود ایجاد کند. در کنار این مساله جشنواره‌ای مانند فیلم شهر که می‌توانست محلی برای ارائه مستندهای ارزشمند شهری و ترویج آنها باشد، به دلیل این‌که توجه برگزارکنندگان جشنواره بیشتر معطوف به برگزاری یک «شو عظیم» بود، تبدیل به رویدادی شد که مثلا در جلسه نمایش فیلم صد سال بلدیه که از سوی جشنواره نیز تقدیر شد، کمتر از ۱۵ نفر تماشاگر حضور داشت که بخش عمده‌ای از آنها هم دست‌اندرکاران فیلم بودند. درباره فیلمی‌ مانند پیاده‌رو‌ها شاید باور نکنید اما با مسوول سالن سینما، تنها ۵ نفر در سئانس ساعت ۱۹ سینما ملت ۱ در تاریخ چهارشنبه ۱۴ اسفند حضور داشتند!
جشنواره فیلم شهر بر اساس یک الگوی جالب توجه آنقدر بزرگ و گسترده برگزار شده بود که بسیاری از ضعف‌ها و مشکلات محتوایی در سایه این گستردگی دیده نشود، اما بیایید بدون تعارف این مطلب را بپذیریم که واقعا نتیجه این همه هزینه به چه کشف تازه‌ای منجر شده است؟ آیا برای چنین جشنواره‌ای بعد رسانه‌ای گسترده کفایت می‌کند؟ آیا شهرداری در چنین حرکتی باید نگاهی سطحی و تبلیغاتی را دنبال کند یا این‌که به دنبال عمق و محتوایی جدی باشد؟ اگر بخش دوم این حرف درست است پس چرا مستندهایی که با هزار دقت و جزئیات ساخته شده، جز دست‌اندرکاران و خبرنگاران مخاطبی در این جشنواره پیدا نمی‌کنند؟
رضا استادی
منبع : روزنامه جام‌جم