یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مجله ویستا
در باب سکوت
سیاستمدار اگر حرف نزند، دق میکند! در دنیای پزشکی، «تپش قلب» و «تنفس» را نشانههای حیات میدانند، اما در عرصه سیاست، «سخن گفتن»، حسیترین و شناختهشدهترین نشانهای است که به جامعه میفهماند: سیاستمدار، هنوز نمرده است!
آیا میشود کسی خودش را به «مردن» بزند و همچون نعش، بیهیچ حرکت و نشانهای از زندگی، بیکمترین واکنشی در برابر هر عامل تحرک، خونسرد و آرام باقی بماند؟ چراکه نشود!؟ اما آنچه شدنی نیست، استمرار این «مردهنمایی» و حتی تراژیک شدن سرانجام آن است. چه بسا کار به کفن و دفن برسد! «سیاستمدار ساکت» اگر به اقتضای «جبرزمانه» به سکوت واداشته شده باشد پس ساکت نیست، طنین امواج کلامش، هرچند به یاری «دستگاه اولتراسوند» به جامعه میرسد، گاه رساتر از هر نوع سخن گفتن! آیا زندانیان سیاسی در سراسر جهان، زباندارترین ساستمداران ساکت نیستند؟! پس «سکوت اجباری» سیاستمدار، فرصت تغییر لحن گوینده و کیفیتافزایی سازوکار شنونده است. یعنی اصلا سکوت نیست! اما نوع دیگری از «سکوت سیاستمدار» نیز متصور است: «ساز»ی که صدایش بعدها درخواهد آمد!
سیاستمدار، آنگاه که «سکوت» را به مثابه یک «تاکتیک» انتخاب میکند، حتی در خلوت خانه خویش، در واقع «زبان متفاوتی» را برای سخن گفتن بر میگزیند که هرچند «رازآلود» و معمایی به نظر میرسد اما گاه در انتقال پیام و تاثیرگذاری بر مخاطب کارسازتر است. «سکوت تاکتیکی» برای سیاستمدار که موجودیت او به سخن گفتن است، در واقع نوعی «ساختارشکنی» محسوب میشود که خاصیت «بازآفرینی» و «انگیزشگری» دارد. پس سکوت مرگ نیست، نوعی تمهید زندگی و خیزش و حرکت است، همان «ساز»ی که صدای آن بعدها به گوش خواهد رسید!
به باور من، تاریخ تحولات سیاسی- اجتماعی چه در ایران و چه در همه جهان، بسیار وامدار همین «سکوت تاکتیکی سیاستمدار» است: سکوت در متن، فریاد در حاشیه! نوعی آرامش در حضور دیگران! آیا تحول اساسی در نوع نگرش بسیاری از روشنفکران سیاستپیشه در دهههای هژمونی اندیشههای چپ مارکسیستی و رویگردانی آنان از قبله پیشین، حاصل برههای از سکوت سیاسی نبوده است؟ سیاستمدار اگر اهل اندیشه باشد، به ناچار نیازمند برهه و حتی برهههایی از «سکوت تاکتیکی» به مثابه مجالی برای «ساختارشکنی» در «ارزشهای مألوف» است. پس نباید به سادگی از کنار «سکوت رازآلود» سیاستمداران گذشت.
این نوع سکوت به تعبیر نحلهای از کارگردانان سینما، در واقع نوعی «مرگ مولف» است، یعنی بودن و دیده نشدن! آیا سکوت سیاستمدار را میتوان ارزشگذاری کرد که مثلا: فضیلت است یا رذیلت؟! پاسخ این قلم منفی است. مگر نفس کشیدن و تپش قلب انسان تا وقتی زنده است، فضیلت به حساب میآید و مگر مردگان را به خاطر نداشتن نشانههای حیاتی میتوان سرزنش کرد؟ سیاستمدار، اگرنه از سر «جبر زمانه» و نه از موضع «تاکتیک» برای بازآفرینی و انگیزشگری یا ساختارشکنی هویت خود، بلکه تنها براساس یک عامل شخصی، سکوت اختیار میکند، در واقع خود را از «دایره داوری» بیرون میبرد. پس دوگانه «فضیلت – رذیلت» از اساس منتفی میشود. چنین کسی به عنوان سیاستمدار «مرده» است. هر چیز دیگری میتواند باشد اما سیاستمدار نیست. اینک وقت آن است که با نیمنگاهی به پیرامون، این پرسش را پیشروی خواننده قرار دهم که آیا جامعه ایران در شرایط کنونی به هیچ گونهای از «سکوت سیاستمدار» نیازمند است؟
به گمان این قلم، جز «سکوت عافیتجویانه» که البته حق شخصی سیاستمدار برای انتخاب «مردن» است، جامعه ایران برای آن که سروسامان بگیرد، پیشرفت کند، چالشهای گوناگون پیشروی توسعه و تحول مطلوب را پاسخی شایسته فراهم سازد، نیازمند همهگونههای «سکوت سیاستمدار» است. هرچند اندک نمونههایی از این «کیمیای رویایی» در روزگار ما مشاهده میشود اما انگار عرصه سیاست در این سرزمین، همچون «خمارمستی» تمام کائنات وجود سیاستمداران را تسخیر کرده و حکم ازلی – ابدی یافته است! چرا کمتر سیاستمداری پیدا میشود که سکوت اختیار کند؟ «فوبیای مرگ» بیتردید مهمترین عامل این پرهیز است که البته قابل انکار هم نیست. اما فراموش نکنیم که «مرگ سخن» هزار بار فاجعهبارتر از «مرگ سخنگو»ست!
سیاستمدار همواره باید هوشیارانه مترصد لحظهای باشد که جامعه بیش از سخن گفتن به «سکوت» او نیاز دارد. نباید فرصت را از دست بدهد. جانسختی در برابر «ضرورت سکوت» به فوبیای مرگ شتاب میبخشد و آن را جامه عمل میپوشاند.
کم نیستند سیاستمداران مادامالعمر که البته «سخن» آنان از «سکوت» بسیار کمدامنهتر و بیاثرتر است.
به نظر من، سکوت سیاستمدار آنگاه که از موضع یک «تصمیم ابتکاری و ناعادلانه» و به مقتضای زمانه صورت میگیرد، در حکم «فرصتسازی» برای حضور و انتخاب دیگران، سرشار از خلاقیت و بازآفرینی است. سایه سنگین و محترم یک سیاستمدار با «سکوت» اوست که همچون پرده حاجب کنار میرود و زمینه «رونمایی» سیاستمداران تازه فراهم میشود.
سیاستمدار، اگر مبتکرانه و به هنگام، سکوت اختیار کند، هرگز نخواهد مرد.
احمد پورنجاتی
منبع : شهروند امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست