چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
سرزمینهای ایرانی، امارات متحده امروزی
در حالی که یک مقام وزارت خارجه امارات در سخنانی بسیار توهینآمیز با ادعای مجدد نسبت به مالکیت بر جزایر سهگانه و نیز تشابه این موضوع با فلسطین، ایرانیان را «اشغالگر» نامیده است و نیز همزمان با تکرار این ادعاهای بیپایه اخیر دولت امارات متحده عربی علیه تمامیت ارضی ایران در خلیج فارس، به تازگی شاهد سوءرفتار و بیحرمتی به ایرانیان این کشور نیز بودهایم که تکرار این رفتارهای بیپروا و گستاخانه، هشیاری هرچه بیشتر ایرانیان را نسبت به وقایع پیش روی منطقه اجتنابناپذیر مینماید. این در حالی است که همجواری کشور امارات متحده عربی با ایران در آن سوی خلیج فارس و مبادلات انبوه تجاری ـ اقتصادی با این کشور، به ویژه صدور دوباره کالا از دبی، یکی از بسترهای بسیار بااهمیت رشد و پیشرفت اقتصادی این امیرنشین بوده است.
عملکرد شیخنشین کوچک امارات در مدت کمتر از ۳۷ سال عمر کوتاه آن، نشاندهنده اولویت سیاست پانعربیسم بر پایه شونیسم عربی در رابطه با دیگر کشورها بوده است. این امیرنشین در دوم دسامبر ۱۹۷۱ با اتحاد امارتهای «شارجه»، «امالقوین»، «فجیره» و «عجمان» شکل گرفت و پس از مدتی، امارت «رأسالخیمه» نیز به این اتحاد پیوست، ولی تلاشهای حکام امارات برای پیوستن امیرنشین بحرین ـ که به تازگی از ایران جدا شده بود ـ به این اتحاد، پس از مخالفت و تهدید شدید دولت وقت ایران، به نتیجه نرسید.
دولت امارات از آغاز پیدایش نسبت به جزایر سهگانه که در ۶۸ سال اشغالگری انگلیس مورد ادعای شیخ شارجه و شیخ رأسالخیمه بود، ادعای مالکیت را مطرح کرده است، اما آنچه توجه بیش از پیش کارشناسان، دستاندرکاران و مسئولان میهندوست ایرانی را میطلبد، تأکید بر پیشینه حاکمیت ملی ایران بر خلیج فارس، جوازیر و سواحل آن است که میتواند به عنوان دستمایهای مهم برای اثبات حقانیت حاکمیت ایران بر این جزایری باشد که هجده کشور عربی آن را «جزایر اماراتی» نامیدهاند.
● پیشینه حاکمیت ایران بر جزایر خلیج فارس
از هزاره دوم پیش از میلاد مسیح (از بیش از چهار هزار سال پیش) تاکنون جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به همراه دیگر جزایر، بنادر و سواحل شمال و جنوب خلیج فارس قلمرو حکومتهای گوناگون ایرانی بوده است. وجود نقشههای باستانی حکومت هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، سنگنبشتههای متعدد، نامهای نژاده پارسی این مناطق، بیش از ۲۳ نقشه رسمی و نیمهرسمی که توسط دولتهای بریتانیا و دیگر دول غربی در قرون گذشته به چاپ رسیده، نامههای رسمی دولتی حکومتهای گوناگون ایرانزمین و اسناد و کتابهای تاریخی موجود در کتابخانههای سراسر دنیا و بسیاری اسناد دیگر، تعلق این جزایر را به ایران به خوبی به اثبات میرساند. از جمله کتابهای تاریخی میتوان به کتاب «محمود سدید کبابی بندر عباسی» اشاره کرد که در آن اسناد جالب توجهی است که از آن میان، میتوان به سندی اشاره کرد که در آن حاکمان شارجه و رأسالخیمه برای تعلیف احشام خود در جزیره ابوموسی ـ که به دلیل مراتع سرسبز خود به «گت سبزو» نیز معروف بود ـ از حاکمان ایران اجازه میگرفتند و پس از تعلیف هم مراتب خدمتگزاری و سپاس خود را به ایرانیان اعلام میداشتهاند!
ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، سه جزیرهای هستند که با وجود اینکه وسعت چندانی ندارند، ولی از اهمیت استراتژیک منحصر به فردی برخوردارند. این جزایر همچون زنجیرهای دفاعی و امنیتی در جنوب ایران، در دهانه خلیج فارس و تنگه هرمز همانند ناوگانی ثابت، هرگونه تحرک و عبور و مرور کشتیها به خلیج فارس را در کنترل دارند.
در سال ۱۸۵۰ میلادی بنا بر آمار انگلیسیها، جمعیت ابوموسی از حدود شصت خانوار که اغلب بلوچ ایرانی بودهاند، تشکیل شده بود و اندک خانوارهای عرب ساکن آن از بندرلنگه به آنجا مهاجرت کرده بودند. تنب بزرگ مسکونی بوده و تنب کوچک یا تنب مار، با دو کیلومتر مربع وسعت، صخرهای و همیشه خالی از سکنه بوده است. نام این جزایر نیز ریشهای ایرانی دارد. ابوموسی، مخفف «بوم موسی» یعنی خانه موسی بوده و تنب نیز تغییریافته واژه پارسی تنگستانی «تمب» به معنای تپه پشته و تل است.
استعمار بریتانیا در اوایل سده بیستم میلادی همزمان با گسترش نفوذ و استیلای خود در منطقه و نیز همگام با مرعوب کردن شیوخ بادیهنشین حاشیه جنوب خلیج همیشه فارس، جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را اشغال کرد و به قبایل عرب تحتالحمایه خود سپرد، اما این امر بلافاصله با اعتراض رسمی دولت ایران روبهرو شد و همه دولتهای ایران در سالهای اشغال همواره با کوششهای پیگیر، با اعتراضات رسمی مکتوب، حتی با بازدید و نصب پرچم سهرنگ ایران بر این جزایر، بر حق حاکمیت سرزمین ایران بر این جزایر پای میفشردند، تا اینکه در پی یک معامله ننگین که هیچگاه توسط ملت ایران به رسمیت شناخته نشد، در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۴۹، بحرین از پیکره میهن جدا شد و همزمان با خروج استعمار انگلیس از خلیج فارس در سال ۱۹۷۱ میلادی (۱۳۵۰ شمسی) طی تفاهمنامهای با شیخنشین شارجه و با میانجیگری انگلستان، جزیره ابوموسی پس از ۶۸ سال اشغال توسط بیگانه، به مام میهن بازگشت و جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک نیز با توافق غیرمکتوب با بریتانیا به ایران بازگردانده شدند، چراکه بنا بر دیدگاه دولت وقت ایران، هرگونه توافق مکتوب با بریتانیا ممکن بود در مورد حاکمیت مطلق ایران بر دو جزیره تنب، جای تردید باقی بگذارد.
● ادعاهای بیپایه و تجاوزکارانه اعراب
کشورهای عربی در دهههای اخیر، همواره بر تکرار ادعاهای بیپایه خود علیه تمامیت ارضی ایران پافشاری میکنند. این در حالی است که ملت ایران در تاریخ چند هزار ساله خود و به ویژه در طول جنگ هشت ساله عراق علیه ایران به اثبات رساندهاند که با رشادت و ازخودگذشتگی جوانان پاک و فداکار و تقدیم خون گلگون صد هزار شهید و رشادتهای دهها هزار جانباز قطع عضو و شیمیایی و ایثار هزاران خانواده داغدار شهیدان جاویدالاثر از وجب به وجب مرزهای خشکی و آبی میهن عزیز خود ایران دفاع کردند و اجازه ندادهاند که هیچیک از اهداف شوم سردار مفلوک قادسیه که شامل لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، حاکمیت کامل بر اروندرود، تجزیه خوزستان و نیز جدا ساختن جزایر سهگانه از ایران بود، به نتیجه برسد و دیگر بار نیز اجازه نخواهند داد که پارهای دیگر از ایران همچون بحرین از مام میهن جدا شود.
▪ در مسئله ادعاهای امارات نسبت به تمامیت ارضی ایران در خلیج فارس، چند نکته قابل تأمل است:
۱) در زمان انعقاد تفاهمنامه میان ایران و شیخ شارجه و بازگشت جزایر به ایران، هنوز دولتی با نام امارات متحده عربی، وجود خارجی نداشت تا بتواند ادعایی نسبت به جزایر تاریخی ایران داشته باشد. درواقع امارات متحده عربی دو روز پس از بازگشت جزایر به ایران به عنوان یک کشور موجودیت یافت.
۲) شورای همکاری خلیج فارس نیز در زمان انعقاد این تفاهمنامه، هنوز تشکیل نشده بود؛ بنابراین، از لحاظ حقوق بینالملل نمیتواند نسبت به تمامیت ارضی ایران، ادعایی مطرح کند.
۳) بنا بر یک اصل حقوقی در روابط بینالملل، وجود قرارداد دوجانبه، حق و مسئولیتی برای کشور سوم ایجاد نمیکند، بنابراین دخالت هر کشور و نهاد و سازمان ثالث در مسئله جزیره ابوموسی، غیرقانونی است.
۴) پس از اعمال حاکمیت دوباره ایران بر جزایر سهگانه، چند کشور عربی از جمله لیبی، عراق و یمن، در دسامبر ۱۹۷۱ از ایران به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کردند که شورای امنیت با بررسی پرونده، آن را برای همیشه مختومه اعلام کرد. اینگونه بود که اعراب به دنبال راهکاری برای بینالمللی کردن دوباره این ادعاهای بیپایه خود بودند تا اینکه بهترین حربه را توسل به دادگاه لاهه یافتند.
بنا بر قوانین بینالمللی، طرح هر دعوای حقوقی در صورت وجود اختلافات بین دو کشور قابل بررسی خواهد بود؛ بنابراین، اعراب همواره بر وجود اختلافات میان ایران و امارات دامن میزنند تا بر مبنای القای لزوم حل اختلافات ادعایی در مرجع دادگاه بینالمللی لاهه از جنبه حقوقی به ادعای غیرقانونی خود مشروعیت بخشند که خوشبختانه دولت جمهوری اسلامی ایران تاکنون با هشیاری برای بیاثر کردن این ترفند پانعربیستهای ضدایرانی، وجود اختلافات میان خود و امارات را همواره رد کرده و این مسائل را صرفا ادعاهای واهی و غیرقانونی امارات متحده عربی علیه تمامیت ارضی ایران اعلام میکند و همواره در پاسخ به ادعاهای واهی اعراب، ضمن تأکید بر تعلق ابدی این جزایر به ایران، سخنان تجاوزگرانه دشمنان ایران را محکوم کرده است.
▪ کوتاه سخن اینکه:
۱) جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک همچون همه جزایر و سواحل کرانههای شمالی و جنوبی خلیج فارس در طول تاریخ کهن ایرانزمین متعلق به ایران بوده و خواهد بود و ایرانیان حقوق ملی تاریخ خود را هیچگاه فراموش نکردهاند و اگر هفده شهر قفقاز، سمرقند و بخارا، مرو و فیروزه، کوه آرارات، هرات و بحرین بر اثر خطای تاریخی شاهان قاجار و پهلوی از ایران جدا شدند، ملت ایران پیشینه سترگ خود را از یاد نبردهاند.
بنابراین بسیار ضروری است که در صورت تکرار و پافشاری اعراب نسبت به ادعای واهی امارات، ایران نیز به افشاگری حقوق تاریخی خود در مالکیت بحرین که در فرآیند جدایی آن از مام میهن اشکالات فراوان حقوقی مستتر هست، اقدام کند.
۲) بدون تردید، پیششرط ایران برای هرگونه مذاکره رو در رو جهت رفع سوءتفاهم با امارات درباره جزیره ابوموسی، باید به تعهد و الزام امارات متحده در به کارگیری نام صحیح تاریخی، بینالمللی و رسمی خلیج فارس همراه باشد و در غیر این صورت هیچ مذاکرهای با طرف اماراتی برای ایرانیان قابل قبول نخواهد بود.
۳) بسیار بجا خواهد بود در برابر اقدام امارات در نامگذاری خیابان مجاور سفارت جمهوری اسلامی ایران در امارات با نام جعلی ابداعی توسط این کشور، ایران نیز خیابان مجاور سفارت امارات را با نام «خلیج فارس» مزین کند.
۴) روشنگری و بهرهگیری از پتانسیل صدها هزار ایرانی مقیم امارات، بحرین، قطر و کویت در قبال منافع ملی ایران در خلیج فارس نیز میتواند به عنوان اهرم فشاری قاطع در برابر تکرار ادعاهای واهی علیه تمامیت ارضی ایران به کار آید.
دکتر میرسنجری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست