جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
باروت شدن آدمها
پرخاشگریهای خیابانی، اراذل و اوباش و واژهها و اصطلاحاتی از این دست، نه فقط در این حوالی كه در اقصی نقاط دنیا جزو واژهها و اصطلاحات آشنا و متداول بهشمار میروند. اما بهراستی این پرخاشگریها از كجا ریشه میگیرند و این اراذل و اوباش از كجا میآیند؟ با دكتر محمود دژكام، دكترای روانشناسی بالینی، در همین زمینه به گفتگو نشسته ایم.
ـ آیا پرخاشگری زاییده دنیای مدرن و صنعتی امروز است یا باید ریشههای آن را در جای دیگری جستجو كرد؟
پرخاشگری در تمام اعصار وجود داشته است ولی ممكن است تظاهراتش از دورهای به دوره دیگر فرق كند، یا از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت باشد. از سوی دیگر ما باید بین تجربه پرخاشگری و ابراز پرخاشگری تفاوت قایل شویم. ابراز پرخاشگری كه در واقع همان رفتار پرخاشگرانه است در بعضی جوامع به نسبت جوامع دیگر بسیار كم و در بعضی جوامع خیلی بیشتر است. ولی پرخاشگری چیزی است كه در ذات همه حیوانات و از جمله انسان وجود دارد.
ـ اگر موافق باشید موضوع بحث را كمیخاصتر و به كشور خودمان محدود كنیم. آیا شما با اصطلاح <پرخاشگری خیابانی> موافقید؟ یا فكر میكنید این پرخاشگریها از خانه به خیابان راه مییابند؟
پرخاشگری اجتماعی یك رویداد ناپسند است. این یك رویداد زشت اجتماعی است كه دو انسان نتوانند با توجه به قدرت استدلال، قدرت بیان وقدرت كلام، اختلافی را كه با هم دارند حل كنند. اینكه این پرخاشگریها در خیابان بیشتر است یا در خانه، واقعا درصدش را كسی نمیداند اما من احساس میكنم كه همان طور كه خودتان هم تلویحا گفتید اینها به هم ربط دارند. ولی به نظر میرسد پرخاشگریهای پنهان و پوشیده كه عمدتا پشت درهای بسته بین اعضای خانواده انجام میگیرد به عرصههای دیگر زندگی نیز منتقل شود. مثلا به فرض از طرف پدر خانواده به صورت كودك آزاری - كه خیلی هم گزارش میشود - انجام شود یا به صورت همسرآزاری كه ممكن است مرد یا زن خانواده مورد پرخاشگری قرار گیرند واین پرخاشگری را به كودك هم منتقل كنند. اما این درمورد چیزی كه شما فقط تمركز روی پرخاشگریهای خیابانی میكنید من فكر میكنم این پرخاشگریها همبستگی با مسایل دیگری دارد كه در واقعایجاد كننده پرخاشگری هستند.
ـ چرا افراد دست به رفتار پرخاشگرانه میزنند؟
تقریبا یكی از رایجترین عوامل پرخاشگری ناكامیهایی است كه در سطوح مختلف، با شدتهای متفاوت و با فراوانیهای متفاوت، برای افراد پیش میآید. این ناكامیها در واقع شخص را تهییج میكنند كه برای روبهرو شدن با این ناكامیهایی كه عمدتا هم به فرد و هم به جامعه تحمیل میشود از واكنشهای پرخاشگری استفاده كنند.
ـ ساز و كارهای شهری مانند ترافیك یا سیستم اداری دست و پاگیر كه در ایران مشكلات فراوانی برای مردم به وجود آورده، میتوانند روی ابراز پرخاشگری تاثیر داشته باشند؟
ببینید هر چه زندگی پیچیدهتر میشود و توقعات فرد از زندگی بیشتر، به همان اندازه انسان درماندهتر میشود. وقتی فرد در مراجعاتش به خواسته خودش نمیرسد- مثلا در پیچ و خمهای اداری- توام با ناكامیو نهایتا استرس میشود به هر حال این استرس یك جایی باید تخلیه شود. حالا وقتی این استرس آنقدر زیاد میشود كه از توان و كنترل فرد خارج شود، فرد به مرحلهای میرسد كه مثل یك باروت در انتظار انفجار است. یعنی بهانه كوچكی ممكن است باعث بروز پرخاشگری در قالب رفتارها شود. چون عوامل ناكامی و عوامل استرسزا در جامعه، در خیابان، در ادارات، در نهادهای مختلف ممكن است زیاد باشد شخص ترجیحا مایل است كه پرخاشگریاش را یا به صورت مستقیم یا غیرمستقیم متوجه عوامل بیرونی كند. در تئوریها یكی از عوامل پرخاشگری احساس بیعدالتی و احساس تبعیض علیه فرد است.
ـ فكر میكنید در ساختار ذهنی مردم ایران چیزی هست كه بتواند فراوانی پرخاشگری خیابانی راتبیین كند؟ حتی در جاهایی كه منطقی است رفتار آرامی داشته باشیم ما شاهد پرخاشگری هستیم.
بله. اصل بر این است كه همیشه حق با مشتری است. چون مشتری باعث گردش كار فروشنده است. اگر مشتری وجود نداشته باشد فروشنده نابود خواهد شد. انسان احساس عزت نفس، حرمت و شرافت انسانی را در تعاملات اجتماعی به دست میآورد. ولی وقتی كسانی كه قرار است در خدمت فرد باشند به او دستور میدهند و تعیین تكلیف میكنند، فرد ممكن است پرخاشگری كند.
ـ میتوانید مثالی بیاورید؟
مثل یك راننده تاكسی كه مسیر را برای مسافر تعیین میكند یا فروشندهای كه اجازه نمیدهد مشتری به چیزی كه مایل است بخرد دست بزند یا كارمندی كه در اداره نشسته و فكر میكند صاحب اداره است - در صورتی كه اصلش این است كه خادم ارباب رجوع است به همین دلیل به خودش اجازه میدهد كه هر نوع رفتاری كه حاكی از سلطه است از خود بروز دهد.اینها همه همان طور كه گفتید باعث پرخاشگری میشود اما من فكر میكنم پرخاشگریهایی هستند كه اصلا بیان نمیشوند. این پرخاشگریهایی كه شما میگویید مال آدمهایی است كه احتمالا جسارت اجتماعی یا عمومیشان بالاست كه میتوانند این نارضایتی را به صورت پرخاشگری نشان دهند ولی عده زیادی هستند كه تمام پرخاشگریهای خودشان را میخورند. یقینا این همه بیماریهای روانتنیای كه داریم مثل بیماریهای گوارشی، قلبی و عروقی كه خیلیها معتقدند جزو بیماریهای روانتنی هستند بر اثر فروخوردن و بیان نكردن خشمهایی است كه افراد در درون خودشان دارند و تبدیل میشود به علامتهای بدنی كه كاملا فیزیكی است و فرد برایاین مسایل ناچار بهپزشك مراجعه میكند در صورتی كه درد در جای دیگریست، درد در جامعه است.
ـ چرا پرخاشگری در جوامع گوناگون میزان متفاوتی دارد؟
برای اینكه پاسخ این سوال روشن شود شما دو جامعه مثل روستا و شهر را در نظر بگیرید. در روستا خیلی چیزها تقسیم شده، مرزها مشخص و ارتباط افراد با یكدیگر هم كاملا مشخص است كه بهطور معمول جنسش از نوع همكاری و همیاری و تعاون واین جور چیزهاست. در روستا رقابت كم است و افراد كمتر در تعارض با یكدیگر هستند.
این به آن معنا نیست كه تعارض اصلا وجود ندارد، دارد ولی كم است. ولی در زندگی محدود شهری فرض كنید یكترافیك بهاین معنی است كه همه در رقابت با هم هستند. یك فضای محدود وجود دارد كهاین فضا در اختیار اتومبیلهای با تعداد بیش از حداین فضای محدود قرار داده شده است بنابراین یك رقابت ضمنی بین افراد وجود دارد و به همین خاطر است كهاین استعداد وجود دارد كه به جای اینكه در كنار هم باشند افراد در مقابل هم قرار بگیرند.
مناین كارها را تایید نمیكنم ولی فرض كنیم اگر فضای خیلی كافی برای افراد بوداین تقابلها یا رو در روییها هیچ وقت پیش نمیآمد بنابراین ما فضای بسیار محدودی برای زیست اكثریت داریم كه گاه جنگ و جدل به خاطر كسباین فضاست. حتی ما ممكن است رقابتهایی داشته باشیم كه در ظاهر در آن هیچ پرخاشگریای وجود ندارد: رقابت كنكور، رقابت برای استخدام شدن در یك اداره كه برای دو نفر گاهی ۱۰۰ نفر جمع میشوند. وقتی از ۱۰۰ نفر ۹۸ نفر موفق نمیشوند وارد این شغل شوند ما ۹۸ ناكامیداریم كه وقتیاین ناكامیها روی هم جمع میشوند صدایشان از جایی دیگر شنیده میشود، كه در اصطلاح ما به آن میگوییم پرخاشگری، خشم، خشونت، رفتارهای خصمانه رفتارهای دوری گزین، پرخاشگریهای انفعالی كه به شكل تخریبیخودش را آرام و پنهان نشان میدهد.
ـ به عنوان آخرین سوال چه راهكاری ارائه میدهید كه كمتر دچار رفتارهای پرخاشگرانه شویم؟
خوشبختانه آن طور كه من شنیدهام در برنامههای بعضی از مدارس برای محصلان و بعضا دردانشگاهها و برای اعضای شركتها و سازمانهای مختلف كارگاههای مهارتهای زندگی تشكیل شده است. در كوتاهمدتاین شیوه جواب میدهد تا افراد بتوانند به مهارتهایی مجهز شوند كه از تجربه استرسهای زیاد یا روبهرو شدن با ناكامیهای فراوان جلوگیری كنند و یا حتی درك واقعیتهای زندگی آسانتر شود. البتهاین حالتها بر اثر مسایلی است كه شاید به تك تك افراد كمتر مربوط باشد واین سیستم جامعه است كه باید اصلاح شود. زیرا وقتی فرد در برابر جامعه قرار میگیرد و احساس عجز و ناتوانی میكند به مرور به رفتارهای پرخاشگرانه روی میآورد. این مسوولان جامعه هستند كه باید بتوانند تك تكاین محدودیتها را بشناسند و مطابق فطرت انسان طرح را تنظیم كنند.
برای مثال نباید در شهری كه خیابانها و اتوبانهایش ظرفیت پذیرش اتومبیل جدید ندارد مجوز فروش اتومبیل جدید داده شود. بنابراین همه قربانی مجموعهای میشوند كه هیچ كدام اختیاری در دست خودشان نیست. آموزش مهارتهای اجتماعی شاید بتواند تا حدودی از شدت این درد كم كند اما بهطور یقین به حل درد منجر نخواهد شد.
منبع : روزنامه سلامت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست