سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا
جامعه شناسی سن
سالخوردگی، فرایندی طبیعی است كه برای همه روی می دهد و آن را در تغییرات فیزیكی كه اتفاق می افتد می توان دید. به عقیده جامعه شناسان، مسأله سن از این واقعیت ناشی می شود كه با افراد مطابق سنشان به گونه ای دیگر رفتار می كنیم، و در ارتباط با آنچه كه باید انجام دهند، انتظارات بسیار متفاوتی داریم. جست و خیز یك مرد چهل ساله در یك بعدازظهر در خیابانی پر رفت و آمد می بایست منظره خنده داری باشد. به او گفته می شود مطابق سن و سالش رفتار كند، و تماشاگران فكر می كنند كه او مست و یا دیوانه است. ولی اگر یك پسر بچه ۴ ساله در طول همان خیابان بالا و پایین بپرد، چطور؟ ممكن است هیچ اظهار نظری در مورد وی وجود نداشته باشد. پس سن علاوه بر عنصر زیستی، دارای عنصری اجتماعی هم هست. تقسیمات عمده سن عبارتند از: ۱. كودكی; ۲. جوانی; ۳. بزرگسالی; ۴. پیری.
۱ـ كودكی
امروزه ما كودكان را به عنوان مخلوقاتی لطیف و پر ارزش می پنداریم كه به محافظت ما نیاز دارند و دارای قوانین ویژه ای برای حمایت از آن ها می باشیم. ولی در غرب سابقاً چنین نبوده، بلكه با فرایند صنعتی شدن، كه ثروت طبقه متوسط رو به فزونی گرفت و شانس زنده ماندن كودكان در بدو تولد بالا رفت، ایده جدید كودكان «گرامی» شكل گرفت. پیش از آن در كشورهای اروپایی به كودكان به عنوان بزرگ سالان كوچكی، كه به زودی از طفولیت خارج می شوند، نگریسته می شد. بنابراین، كودكان، ساعت های طولانی در مزارع و بعدها در كارخانه ها، كار می كردند.
▪ در قرن اخیر، كودكان به دو گروه تقسیم می شوند:
۱ـ كودكان طبقات متوسط و بالا، كه به عنوان موجوداتی حساس و نیازمند به مراقبت تلقی می شدند.
۲ـ كودكان طبقات پایین كه، به عنوان موجوداتی پرطاقت و توانا در مراقبت از خودشان پنداشته می شدند.
هر دو گروه كودكان، تحت كنترل دقیق والدینشان قرار داشتند و اگر نافرمانی می كردند به سختی مجازات می شدند. با وجود این، در سرتاسر این قرن، یك باور عام وجود داشت مبنی بر این كه كودكانِ همه گروه ها محتاج محافظت و راهنمایی می باشند. و اطاعت كور كه به وسیله خشونت تقویت می شود غلط است. در خانواده های جدید، نظرات كودكان معمولاً به عنوان نظراتی ارزشمند محسوب شده و روابط میان كودكان و والدین شراكتی است.
به هر حال، باید خاطرنشان كرد كه هنوز خشونت بر علیه كودكان وجود دارد و این واقعیت كه هنوز مددكاران اجتماعی و (سازمان جامعه ملی برای جلوگیری از ظلم به كودكان) (NSPSS)وجود دارد، نشان می دهد كه مشكل چقدر بزرگ است.
● «كودكی» در قبیله آی كی (IK)
قبیله آی كی در اوگاندای شمالی قبیله كوچكی بود كه كودكان را به عنوان مزاحم های بزرگ تلقی می كردند; به طوری كه توسط مادرانشان در سن سه سالگی بیرون انداخته می شدند و انتظار داشتند كه كودك از خودش مراقبت كند. در آن محیط، یك كودك به طور مستقل تا رسیدن به سن ۱۳ سالگی هیچ شانسی برای زنده ماندن نداشت. بنابراین، كودكان دو گروه سنی را تشكیل می دادند كه اولین گروه ۳ تا ۷ ساله بودند. این كودكان بیش تر اوقات انجیر كه توسط بابون ها (میمون ها) خورده می شد، مقداری گیلاس و پوست درخت می خوردند و وقتی واقعاً گرسنه بودند خاك یا سنگریزه می بلعیدند.
● آیین گذر
بارمیتزا (Barmitzvah) یك مراسم و آیین (آیین گذر) می باشد كه هر پسر در سن ۱۳ سالگی در دین یهود آن را طی می كند. معنای این مراسم این است كه پسری به اجتماع یهودان بزرگ سال وارد می شود; مرد شده است و آماده است تا فرامین مذهبی در كتاب تلمود، كتابی كه قوانین باستانی یهود و سنت های آن را مرتب كرده، را انجام دهد.در این زمان، دختران زیادی در سن ۱۲ سالگی در یك مراسم موازی كه باتمیتزا(Batmitzbah)۲نامیده می شود شركت می كنند. به طور سنتی، اولین اعلان عمومی در ارتباط با پذیرش جدید یك كودك به جمع بزرگ سالان دراولین شنبه پس از سیزدهمین سالروز تولد پسر روی می دهد. این مراسم با از برخواندن دعای خیرعبریِ پدر،پایان می پذیرد.دعای خیرپدر چنین است: «خدایا از تو سپاسگزاریم كه ما را از مسؤولیت این كودك رهایی بخشیدی» این دعا مسؤولیت پسر نسبت به خود و اعتراف مردم به مسؤولیت تغییر یافته شان نسبت به فرزند پسر را روشن می سازد.۳
۲ـ جوانی
ما اصطلاح جوانی را در گفتوگوهای معمولی، بدون تصور دقیق از سن جوانی و سنی كه جوان آن را ترك می كند، به كار می بریم. آیا نوجوانی، در سن ۱۶ سالگی، زمانی كه مدرسه را ترك می كنید، به پایان می رسد؟ یا در سن ۱۷ سالگی، وقتی می توانید رانندگی كنید، یا در سن ۱۸ سالگی وقتی می توانید رأی بدهید؟ شاید جوانی مستقیماً به هیچ سنی محدود نباشد. ولی شاید هم تا وقتی است كه شما ازدواج كنید. مسلماً تصور جوانی مبهم است و شاید هم معنای جوانی این باشد كه جوانی عبارت است از دوره گذر از بچگی; «یعنی زمانی كه شما تحت مراقبت یك فرد قرار دارید به عنوان كسی كه كم تر در مباحثات درباره امور مهم مشاركت كند»، به دوره بزرگ سالی; یعنی زمانی كه ما متحمل مسائل خانوادگی، بدهی های خانوادگی و پرورش كودكان می گردیم.» بسیاری از جوامع دارای شاخص های اجتماعی (Social Markers)بسیار روشنی می باشند. و به سایر مردم نشان می دهد كه یك فرد دارای چه موقعیت و منزلتی است. برای مثال، در جامعه یهودی آیین و مراسم و با رمیتزا شكاف میان موقعیت پسری و مردی را نشان می دهد. هر چند، امروزه این مراسم عمدتاً تشریفاتی است، ولی روزگاری این مراسم تغییر مهمی در زندگی شخص بود. مراسمی كه به عنوان شاخص های اجتماعی عمل می كنند، معروف به آیین های گذر (rites of passage)می باشند.
برای نمونه، در اندك زمانی پس از تولد، مسیحیان ]تولد را[ با غُسل تعمید جشن می گیرند و با بازنشستگی، شمارش معكوس برای مرگ آغاز می شود. در جوامع فعلی، هیچ شكلی از آیین گذر برای ورود به بزرگ سالی وجود ندارد. با این حال، ما به طور رسمی از سن ۱۸ سالگی بزرگ سال هستیم. درصد بزرگی از جوانان، به لحاظ اقتصادی به والدینشان وابسته بوده و به زندگی در خانه آنان ادامه می دهند.این همان «سن انتقالی»است كه ما آن را جوانی می نامیم.
فرهنگ، طریقه درستِ زندگی است كه شیوه اندیشیدن و فعالیت ما را جهت می دهد. مردم درون یك فرهنگ آن را هر طوری شده طبیعی تلقی می كنند.
خرده فرهنگ، درون یك فرهنگ قرار دارد و یك مجموعه متمایزی از ارزش هایی است كه اعضای خرده فرهنگ را از سایر اعضای جامعه جدا می كند. مثلاً خرده فرهنگ جوانی.
ضدفرهنگ، شكلی ازخرده فرهنگ است كه فعالانه با فرهنگ مسلط جامعه مخالفت می كند. مانند گروه ها و باندهای تبهكار.
● سرچشمه های فرهنگ جوانی
بحث از جوان و فرهنگ جوانی بحثی جدید می باشد. تا دهه ۱۹۵۰، هویت یك خرده فرهنگ جوانی به رسمیت شناخته نشده بود. هر چند فرهنگ جوانی انگلیسی، همواره از فرهنگ جوانی امریكایی تفاوت زیادی داشته، ولی سرچشمه های آن از انگلستان نشأت می گیرد و همواره به لحاظ موسیقی و هنر شدیداً تحت تأثیر آن بوده است. این امر را می توان در مردم پسندی فیلم ها و محصولات صوتی تصویری امریكایی در انگلستان مشاهده كرد. سه واقعیت مهم، كه قطعاً در درك زایش فرهنگ جوانی مهم می باشد، به قرار ذیل است:
▪اول، عبارت است از رشد ثروت جوانان در دهه ۱۹۵۰.
▪دوم، عبارت است از پیشرفت ابزارهای جدید ضبط و پخش موسیقی و سرگرمی ها كه به فرهنگ توده ای منجر شد.
▪سوم، عبارت است از سرعت تغییرات فرهنگی.
۱ـ واقعیت اول
دهه ۱۹۵۰ دوره ای بود كه در آن تعداد نامحدودی از مشاغل و سطح دستمزدها در انگلستان سریعاً در حال رشد بود. نتیجه این امر، سرازیرشدن پول بیش تر به جیب مردم بود. مسأله مهم آن كه جوانان در این موفقیت شریك شدند، بدون این كه دچار مخارج سنگین خانواده و بدهی های آن باشند. جوانان می توانستند دستمزد خود را به دلخواه خود خرج كنند.
۲ـ فرهنگ توده ای
در دهه ۱۹۳۰ پیشرفت هایی در صنعت ضبط، صنعت فیلم و افزایش رادیو به وجود آمد. در دهه پنجاه، تلویزیون و پیشرفت فنی در ضبط صوت به این جمع اضافه شد. بازار بزرگ سالان به حدّ اشباع رسید. بنابراین، شركت های تجاری به سوی جوانان تازه پولدار نشانه رفتند.
۳ـ تغییر اجتماعی
سرعت افزایش تغییرات فنی (پیشرفت های رایانه ای در ده سال گذشته را تصور كنید) الگوهای رفتاری را تحت تأثیر قرار داده است; یعنی این كه انتظارات و رفتار یك نسل به نسل بعدی مربوط نمی شود و منتقل نمی گردد.
● توسعه فرهنگ جوانی در غرب
در ابتدا، مصرف كننده اصلی لباس های مبتذل و موسیقی، جوانان طبقه پایین (كارگر) جامعه بودند. در مجموع، آنان پیش از هر چیز، ترك تحصیل می كردند و سر كار می رفتند و چون مجرد بودند، درآمد حاصله را صرف هوا و هوس خود می كردند. به تدریج این نوع فرهنگ، كه با لباس های متمایز و موسیقی همراه بود، به طبقه متوسط سرایت كرد، ولی با شكلی كه آنان از فرهنگ جوانی اخذ كردند متفاوت بود; زیرا جوانان طبقه متوسط تا سن ۱۸ یا ۲۱ سالگی تمام وقت تحصیل می كردند و هنوز هم تحصیل می كنند.
● زمان بیداری از رؤیای جوانی
این ایده، كه جوانان نوعی از فرهنگ یگانه و یكپارچه ای ارائه دهند كه از جهان واقعی به وسیله واقعیت منحصر به فرد سن و سال متمایز شده باشد، امری مضحك و مسخره است. تمام بازی فاصله نسل ها یك دهه قبل اصلاً وجود نداشت. رویه ما در قبال فرایند نوجوانی در واقع یك پیشامد تاریخی بود كه نتیجه همه شكست های اجتماعی ای بود كه جنگ جهانی دوم موجب شده بود. جنگ جهانی دوم مجموعه ای از ارزش ها و مفاسد را در نیمه دهه ۱۹۵۰ به همراه آورد. ولی بیست سال جلوتر، امور جوانی دیگر به هیچ وجه یك طغیان نبود، بلكه یك سنت بود. اما امروزه تولیدكنندگان فراوردهای رسانه ای برای كسب پول بیش تر و ارضای هواهای نفسانی اوباش و اراذل فعالیت می كنند. بنابراین، مردم به جای تولید فیلم های خوب سعی می كنند فیلم های جوان پسند ساخته و نوارهای موسیقی مبتذلی را به آنان تحمیل كنند. آن ها همچنین تلویزیونی برای جوانان درست كردند كه در آن رقاص خانه، انحرافات جنسی و بیكاری جانشین شخصیت، برنامه ریزی و هوش و تدبیر می شود و همه این ها بر این فرض مضحك استوار است كه همه جوانان چیزهای مشابهی می خواهند، آنان چیزهای جوان پسند می خواهند! دلمشغولی جاری نسبت به جوانان واقعاً علامت فرهنگی است كه از سن ناشی می شود. پیش از طغیان احساسات نوجوانی، جوانان به سادگی افراد مسن در اندازه های كوچك تر بودند، ولی اكنون وضع فرق كرده، دیگر هیچ كسی نوجوان نیست; زیرا هر كسی نوجوان است.۴
● مقصود از فرهنگ جوانی
ما می دانیم كه چرا فرهنگ جوانی در دهه ۱۹۵۰ در انگلیس پیشرفت كرد. ولی جامعه شناسان می پرسند كه فرهنگ جوانی واقعاً برای جوانان چه كاری انجام می دهد؟ به نظر پاسخ چنین می آید: فرهنگ جوانی به جوانان كمك می كند تا مشكلات ویژه ای را كه با آن مواجه می شوند حل كنند. مشكل این است كه جامعه شناسان در قبال این كه دقیقاً این معضلات خاص چه چیزی هستند، با یكدیگر موافق نیستند. رویكرد اول، این كه، همه جوانان با مشكلات مشابهی روبه رو هستند. این رویكرد مدعی است كه جوانان از خودشان در دوره سخت گذار از كودكی وقتی كه هیچ مسؤولیتی ندارد به دوره بزرگ سالی وقتی كه قطعاً بار سنگینی را بر دوش دارد نامطمئن هستند. جوانان به منظور فائق آمدن بر این دوره بلاتكلیفی، فرهنگی را توسعه داده اند كه آنان را به وسیله شیوه روشنی از رفتار و بینش آماده می كند. در این جا گروه همسالان كاملاً مهم می گردد و جوانان می توانند در امنیت گروه خودشان احساس ایمنی كنند.تفاوت های میان جوانان چندان مهم به نظرنمی آید.
رویكرد دوم این كه، جوانان متناسب با طبقه اجتماعی، جنسیت و رنگ پوست با مشكلات بسیار متفاوتی روبه رو هستند. این رویكرد مدعی است كه معضلات متفاوتی كه گروه های سنی متفاوت جوانان با آن مواجه اند آن قدر وسیع است كه هر یك پاسخ های خود را بسط می دهند. برای مثال، جوانان سیاهپوست طبقه كارگر مركز شهر در محیطی بسیار متفاوت از جوانان طبقه متوسط در حومه شهر بزرگ می شوند. نتایج عبارتند از: فرهنگ موسیقی رگا۵یا راستا Rasta) (reggae /.● گروه همسالان
قبل از آن كه اقسام متفاوت سبك های جوانی را پی بگیریم، باید به طور خلاصه به گروه كلیدی جوانان، یعنی گروه همسالان اشاره كنیم. اكثر ما در دوران كودكی در قالب خانواده پرورش یافته ایم كه به طور ایده آل ما را با محافظت، امنیت عاطفی
و احساس تعلق خاطر داشتن آماده می كنند.همان طور كه ما بزرگ می شویم فشار قید و بندهای خانوادگی بسیار سخت جلوه می كند، ما به آزادی بیش تری نیاز داریم، ولی بدون از دست دادن احساس امنیت. آیا به نظر می رسد كه نقش گروه همسالان تنها این است كه استقلال و امنیت برای ما به ارمغان آورد؟ گروه همسالان از افراد دیگری از همان سن تشكیل می شود كه به عنوان افرادی مناسب برای داوری به نفع یا علیه رفتار ما در نظر گرفته می شوند.
گروه همسالان می توانند تأثیری قطعی بر روی سبك زندگی جوانان داشته باشد. همه ما كم و بیش شنیده ایم كه برخی كه دارای ناهمسازی با قانونند، با جمعیت منحرفی حشر و نشر دارند. حیثیت و منزلت در میان گروه هم سن و سال تا اندازه ای جانشین وفاداری به خارج از گروه می شود.
● تنوعات فرهنگی جوانی
طیف وسیعی از فرهنگ جوانی وجود دارد كه بیانگر مجموعه مشكلاتی است كه جوانان با آن مواجه اند. همان گونه كه قبلاً بیان شد، جوانان سیاهپوست مركز شهر تجارب بسیار متفاوتی نسبت به جوانان حومه نشین سفیدپوست دارند. این تفاوت ها در سبك های لباس پوشیدن، انتخاب موسیقی و در طرز رفتار گروه های مختلف منعكس می شود. سبك (style)، اصطلاحی است برای خلاصه كردن یك شیوه لباس و استفاده از ژست حرف زدن ویژه و مجموعه كاملی از دوست داشتن و دوست نداشتن، كه یك گروه خاص را به عنوان گروهی متفاوت از بقیه جدا می كند.
● فرهنگ جوانی طبقه متوسط
از آن جایی كه جوانان طبقه متوسط به احتمال زیاد در نظام آموزشی تا گرفتن مدرك پیش دانشگاهی یا مدرك دانشگاهی می مانند، شكل فرهنگ جوانی آنان به احتمال زیاد بر اساس زندگی دانشجویی استوار می باشد و اغلب با برخی اشكال اعتراض سیاسی در ارتباط می باشند. دوری از جهان واقعی در محیط های دانشگاهی به آسانی به آنان اجازه می دهد تا سبك های جدید زندگی و نگرش های نو را بدون امكان تنبیه شدن، مورد بررسی و امتحان قرار دهند، بر خلاف جوانان طبقه كارگر (پایین) كه در خانه زندگی كرده و همواره با والدین درگیر می باشند.
● فرهنگ جوانی طبقه پایین
جوانان طبقه كارگر، سبك های كاملاً متمایزی را توسعه داده اند كه نشان می دهد در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در انگلستان طبقه كارگر به طبقات كم و بیش مرفه تبدیل شده است.
در جانب افراط، پایین ترین قشر مرفه۶ سبكی فرهنگی را پرورش می دهند كه به فرهنگ سرهای تیغ زده (skinheads)معروف اند. در این جا، تأكید بر جوانمردی و نژادپرستی است. این دو ارزش، عمیقاً در فرهنگ سنتی طبقه كارگر كشورهای غربی ریشه دار می باشد. و حاكی از آن است كه سرهای تیغ زده، ارزش های طبقه كارگر را اخذ كرده و آن را در درون به شكلی از سبك خرده فرهنگی پرورش داده اند. جوانمردی با پوشیدن لباس های بند شلواری سنتی مردان طبقه كارگر و با موهای كوتاه و تأكید بر رفتار، تهاجمی خشن نشان داده می شود. نژادپرستی معمولاً با آماج حملات قراردادن سیاهان و آسیایی ها، توسط سرتراشیده ها نشان داده می شود.
آینده سبك های فرهنگی جوانان در میان طبقه كارگر عمدتاً بر فرصت های كسب شغل وابسته خواهد بود. اگر شغلی نباشد، خرید لباس های گران قیمت، لوازم استریو و اتومبیل ها متوقف خواهد شد. در مقابل، اكنون در این جا انتظارات ثابتی وجود دارد كه مربوط به مایملك و دارایی آنان است; آنان فكر می كنند انصاف است كه لباس های شایسته و ابزار استریو داشته باشند، همراه با پول كم تری برای خرج كردن ولی با همان حجم آگهی تجاری و فشار بازرگانی برای خرید كالا، به علاوه انتظارات بالا، آینده برای جوانان نیمه تاریك پیش بینی می شود.
● فرهنگ جوانی سیاهان
در هر تحقیقی در زمینه فرصت های شغلی و شرایط زندگی، جوانان سیاهپوست هند غربی در ناحیه قاعده هرم اجتماعی قرار دارند و در ورای آن، جوانان سیاه با نگرش های نژادپرستانه كه در میان بخش های وسیعی از اجتماع سفیدپوست رواج دارد مواجهند. جامعه شناسان دریافته اند كه جوانان سیاه، به منظور فائق آمدن بر مشكلات خود و منزلت پایین در جامعه انگلیس، با اقتباس از فرهنگی كه بر بعضی از اشكال خیالی فرهنگ سیاهپوستان یا هند غربی بنا شده است، به اصول اولیه خویش بازگشته اند. جوان سیاهپوست با اقتباس از سبك های موسیقی رگا و راستا
(Reggae / Rasta)از جامعه سفیدپوستان می گریزند و به خودشان منزلت می دهند.
● راستافاریان گرایی (Rastafarianism)
راستافاریان گرایی در اصل، فرقه ای دینی است كه معتقد است سرزمین موعود سیاهان اتیوپی (حبشه) می باشد و پیامبر آنان راستافاری (Rastafary)است كه در سال ۱۹۳۰، به عنوان امپراتور اتیوپی تاجگذاری كرد. سیاهان قبایل از دست رفته اند۷ (lost tribe) كه در اسارت سفیدپوستان مسلط غربی در بابل نگهداری می شوند و آن ها روزی به سرزمین موعودشان باز خواهند گشت. بافتن گیسو، به صورت كلاف و استعمال ماری جوانا به طرد این جهان وچیزهای مادی ازجمله بدن خودشان توسط راستافاریان مربوط است. موهای ژولیده، در نتیجه نشستن می باشد، برای اهانت نسبت به بدن و كشیدن ماری جوانا به ایجاد حالتی كمك می كند كه راستافاریان را به خدا (یَهُوه) نزدیك تر می سازد.
اقتباس عناصر راستافاریان توسط نسل دوم سیاهان در انگلیس بیش ترحالت نمادین دارد تا حالت مذهبی. آنان قادرند تا فرهنگ متمایزی بیابند كه سیاه بودن را تقدیس كرده و به آنان اعتبار، سبك پوشش و موسیقی بسیار متفاوتی می بخشد.
رنگ های ملی اتیوپی توسط فرقه راستافاریان اقتباس شده است. راستافارگرایی مشكلات نژادپرستی و بیكاری را كه جوانان سیاه با آن مواجه اند حل نمی كند، ولی به آنان تصویر آبرومندی از خودشان ارائه می كند.۸
● فرهنگ جوانی آسیایی
یكی از گروه هایی كه به ندرت شهرت كسب می كنند، گروه جوانانی هستند كه آسیایی الاصل اند. به نظر می رسد كه در این جا عمدتاً در زندگیشان خانواده اهمیت خود را حفظ می كند و اینان از بسیاری از جوانان دیگر سازگارترند. از دختران به طرز مخصوصی حفاظت می شود و دیدگاه های سنتی آسیایی ها درباره نقش مرد به این معناست كه آنان (دختران) شدیداً تحت نظارت قرار دارند. مدارك جدیدی وجود دارد مبنی بر این كه تأثیر فرهنگ انگلیسی با ضعیف شدن كنترل والدین آسیایی شروع می شود و این كه بخش هایی از جوانان آسیایی جذب سبك های فرهنگی جوانان انگلیسی شده اند.
● تجارت گرایی و فرهنگ جوانی
فرهنگ جوانی در انگلیس ابتدا، در میان طبقه پایین كارگر توسعه یافت. این امر كاملاً اتفاقی نبود. جوانان طبقه كارگر برای خرج كردن پول داشتند. شركت های صوتیـ تصویری و پوشاك این امر را دیدند. همان طور كه تبلیغاتچی ها آن را درك كردند. به زودی صنعت كاملی توسعه یافت تا مدهای متغیر جوانان را فراهم كند.
به محض این كه سبك جدیدی ظاهر می شد، مقبول افتاده، تصفیه و رایج شده، و در معرض خرید و فروش قرار می گرفت. برای نمونه، پانك (punk)۹ كه به عنوان اعتراضی بر علیه «خوش سلیقگی» (good taste)و موسیقی تجاری آغاز شده بود، به زودی خود قربانی این امر گردید. مغازه های پانك كه لباس هایی با معیار پانك می فروختند به وجود آمد. پانك از اعتراض به لباس رسمی و «موسیقی تجاری» به تولید لباس های پانكی حركت كرد. زمانی كه درآمد بعضی از جوانان كاهش یافت، مد اُكسفام (Oxfam)پا گرفت; یعنی لباس های دست دوم به فروش گاه های خیریّه آورده شد.برای فراهم نمودن این مد، كارشناس فروشگاه های لباس دست دوّم و گران قیمت پدید آمد. (این لباس ها دیگر ارزان نبودند چون مد باعث شد كه لباس كهنه دست دوم از لباس نو گران تر باشد.)
از فرهنگ جوانی توسط رسانه های جمعی، شركت های صوتی تصویری، خانه های مد و سازندگان فیلم بهره كشی می شود، به طوری كه وقتی سبك جوانی ویژه ای را مورد بررسی قرار می دهیم، از خودمان می پرسیم كه چه قدر این سبك از خود جوانان سرچشمه می گیرد، و چقدر از تدبیر رسانه ها ناشی می شود.
● تجاری كردن فرهنگ جوانی
پیش از دهه پنجاه میلادی، فرهنگ نوجوانان واقعاً وجود نداشت. پیش از این دهه، جوانان چیزی را مصرف می كردند كه مسن ترها مصرف می كردند، البته قدری كم تر. حتی لباس هایی متفاوت با لباس های بزرگ سالان نمی پوشیدند. ولی به طور ناگهانی بعضی ها دریافتند كه جوانان هر چند پول كمی دارند، ولی تقریباً همه پولشان را در راه فراغت و تفریح خرج می كنند. بنابراین، آنان یك فرهنگ فراغتی كه بر اساس مُد قرار داشت تدارك دیدند و از این طریق، ثروت و دارایی كسب كردند. این یك رؤیای تجاری بود. لباس ها و نوارهای صوتی تصویری در عرض یك هفته از مُد می افتادند و شما (جوانان) می بایست بیش تر خرید كنید نه به خاطر این كه نیاز دارید، بلكه صرفاً به خاطر این كه می خواهید موافق اوضاع و آداب روز رفتار نمایید.۱۰
● شكاف نسل ها
تا این جا ما بر تفاوت های میان جوانان و بزرگ سالان تأكید كرده ایم. بعضی از جامعه شناسان تا جایی پیش رفته اند كه می گویند واقعاً دسته بندی مردم به گروه های سنی از دسته بندی آنان به طبقات اجتماعی مهم تراست.آیاهمین طوراست؟
شاید بر تفاوت های میان نسل ها زیادی تأكید شده است و مشابهت های بین نسل ها درك نشده است. اگرچه این واقعیت باقی می ماند كه همه بررسی ها(surveys)نشان می دهدكه این جوانان تنها به طور موقتی سركش بود، و به زودی به مأوای همنوایی باز می گردند.
نتایج و بررسی كتاب «جامعه جدید» در ارتباط با نگرش های جوانان در سال ۱۹۸۶، آشكار ساخت كه آنان به راستی بسیار همنوا می باشند. نگرش هایی نسبت به مواد مخدر، حتی سكس كاملاً محافظه كارانه و سنتی است. اغلب آن ها به لحاظ سیاسی بیش از طرف داران اصلاحات سیاسی بی تفاوت بودند.
● سالخورده ها
امروزه بیست درصد مردم بالای سن بازنشسگی می باشند و این رقم تا اواخر قرن رو به فزونی خواهد بود. پیشرفت در بهداشت، سطح زندگی و با وسعتی كم تر در مراقبت های پزشكی، موجب این توسعه سریع در امید به زندگی شده است. در این جا تأكید برتغییر نگرش ها نسبت به پیری و مشكلات آنان است.
در گذشته، در تاریخ هرگز این مقدار افراد پیر و سالخورده وجود نداشت. یك مسافر زمان از قرن هفدهم با دیدن این همه چهره های پیری كه وجود دارند ممكن است حسابی شوكه شود، همان طور كه با دیدن این همه تغییرات در تكنولوژی شوكه می شود. در واقع، او با دیدن تعداد افراد بالای چهل سال شوكه خواهد شد، تا چه برسد به ۶۰ ساله ها! در اغلب جوامع افراد پیر آن قدر نادرند كه درجاتی از منزلت و حیثیت را برای آنان تضمین می كند.
از این گذشته، در جوامع زراعی (بنا شده بر زراعت) كه تغییر اندكی رخ داده، هر نسلی از نسل قبلی یاد می گیرد، سالخورده ها چه بسا توصیه های مناسبی برای ارائه به نسل جوان تر داشته اند. سرعت تحول در جوامع به لحاظ تكنولوژی پیشرفته غربی به این معناست كه تجارب یك نسل برای نسل بعدی چندان مفید نمی باشد، و نتیجه طبیعی این است كه در جوامع غربی سالخوردگان دارای منزلتی پایین می باشند. برای بسیاری از مردم، پیری عبارت است از زمان ترس و زمان سرازیری كه به مرگ می انجامد. ولی پیری چندان بد نیست. اول از همه این كه مردم صرفاً زندگی طولانی ندارند. بلكه آنان به مدت طولانی فعال و سالم باقی می مانند. ادعا می شود كه اكنون بیش ترین دوره ثروت و آرامش زندگی مردم در هشت سال پس از بازنشستگی می باشد. ثانیاً، هیچ مدرك واقعی دال بر این كه با سالخورده ها در جوامع غربی در گذشته در كمال احترام زیاد رفتار می شد، وجود ندارد. تنها سالخورده های امروزی به یاد می آورند وقتی جوان بودند، سالخورده ها محترم بودند. با این تفاوت كه ممكن است بگویند امروزه با آنان تا آن حدّ با احترام رفتار نمی شود.
● فوق صدساله های اَبخازی (Abkhazi) گرجستان
امروزه در چند جای انگشت شمار دنیا، دور از شتاب و هیاهوی زندگی غربی، مردمی وجود دارند كه به طور غیرعادی دارای عمری طولانی و بلند می باشند. یكی از این مكان ها، منطقه اَبخازی گرجستان در نواحی جنوبی اتحاد جماهیر شوری سابق می باشد.
درانگلیس تعدادفوق صدساله ها (supercentenqrians)یعنی افراد بالای صد سال ۱ در ۴۰۰۰ نفر جمعیت تخمین زده می شود. در حالی كه، در این ناحیه روسیه تعداد فوق صد ساله ها ۲۰۴ در ۴۰۰۰ نفر می باشد. شاید مهم ترین دلیل برای عمر طولانی نگرش مردم نسبت به پیری و راه ها و روش هایی است كه در جامعه آنان سازماندهی می شود.
ابخازی ها در این كشور وقتی كه در یك سن درباره دریافت حقوق بازنشستگی خود فكر می كنند، خود را در بهار جوانیشان به حساب می آورند. آنان با مسن شدن و گذشت سن و سال «روان رنجور» نمی شوند; آن گونه كه ما با مسن شدن خود روان رنجور می شویم. هیچ كس مجبور به بازنشسته شدن در سن ۶۰ یا ۶۵ سال نیست و افراد پیر در مزارع سركار می روند.
پی نوشت ها
۱ترجمه این مقاله، فصل ۶ از كتاب
Sociology Alive Stephoen Moore, Stanley Thornes (publisers, L.T.P.۱۹۸۷)
۲ـ(Bat) به معنی دختر می باشد.
۳- New Internationalist, August ۱۹۸۴.
۴ـ۴۵۸۹۱ ,revresod eht morF detpadA
۵نوعی موسیقی و رقص پرطرفدار هند غربی با ضرب تند
۶جوانان افراطی از میان اقشار بالنسبه مرفه طبقه پایین كارگر
۷منظور همان ده قبیله بنی اسرائیل است كه به دست بخت النصر اسیر شدند و برای بردگی به بابل برده شدند و پس از هفتاد سال كورش آنان را در كمال عزت و احترام به ارض موعودشان (فلسطین) باز گرداند (به نقل از كتاب مقدس و فرهنگ ۶ جلدی آریانپور)
۸- Adapted from M. O. Pannell. Aged Generation (taristock ۱۹۸۵).
۹ـ۹punk = آدم بی سر و پا رذل بنجل به درد نخور اوباش (فرهنگ پیشرو و آریان پور: انگلیسی فارسی جلد چهارم)
۱۰- (Brazier, cashing inox the Youth rerolution in new Internationalist, August ۱۹۸۴).
۱۱- people not pensioners (Help the Aged ۱۹۷۸).
مترجم: رضا رمضانی نرگسی
منبع:ماهنامه معرفت ، شماره ۴۶
۱ترجمه این مقاله، فصل ۶ از كتاب
Sociology Alive Stephoen Moore, Stanley Thornes (publisers, L.T.P.۱۹۸۷)
۲ـ(Bat) به معنی دختر می باشد.
۳- New Internationalist, August ۱۹۸۴.
۴ـ۴۵۸۹۱ ,revresod eht morF detpadA
۵نوعی موسیقی و رقص پرطرفدار هند غربی با ضرب تند
۶جوانان افراطی از میان اقشار بالنسبه مرفه طبقه پایین كارگر
۷منظور همان ده قبیله بنی اسرائیل است كه به دست بخت النصر اسیر شدند و برای بردگی به بابل برده شدند و پس از هفتاد سال كورش آنان را در كمال عزت و احترام به ارض موعودشان (فلسطین) باز گرداند (به نقل از كتاب مقدس و فرهنگ ۶ جلدی آریانپور)
۸- Adapted from M. O. Pannell. Aged Generation (taristock ۱۹۸۵).
۹ـ۹punk = آدم بی سر و پا رذل بنجل به درد نخور اوباش (فرهنگ پیشرو و آریان پور: انگلیسی فارسی جلد چهارم)
۱۰- (Brazier, cashing inox the Youth rerolution in new Internationalist, August ۱۹۸۴).
۱۱- people not pensioners (Help the Aged ۱۹۷۸).
مترجم: رضا رمضانی نرگسی
منبع:ماهنامه معرفت ، شماره ۴۶
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست