دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
دلایل بروز پدیده دلایل بروز پدیده شوهرکشی
در سالهای گذشته شاهد افزایش وقوع قتل به دلایل مختلف و به دنبال مسایل غیراخلاقی در برخی خانوادهها هستیم، به طوریکه در تعدادی از جنایتهای اخیر، زن با طرح نقشه قتل به دلیل عدم توانایی روحی و جسمی با معاونت و مشارکت فرد دیگری که اغلب با یکدیگر روابط نامشروعی داشتهاند، دست به جنایت زده است؛ جنایتی که ریشه آن را میتوان در ازدواجهای اجباری، اعتیاد شوهر، ظهور ارتباطات نامشروع و در نهایت ناپایداری زندگی زناشویی جستوجو کرد.
در بررسی پروندههای ارتکاب به قتل شوهر آنچه در چرایی وقوع این رخداد کالبدشکافی میشود، علاوه بر تأثیرات قابل توجه شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه بر وقوع قتل، بررسی وضعیت حاکم بر زندگی زن و شوهر ( قاتل و مقتول) است که در سه قالب به بروز آخرین حد خشونت منجر میشود.
● چگونه تفکر ارتکاب جنایت بر احساسات عاطفی زن غلبه میکند؟
در ریشهیابیهای صورت گرفته در این رابطه، اصلیترین علل عمده ارتکاب شوهرکشی با قتلهایی روبهرو هستیم که زن به نوعی در جریان نارضایتی مستمر از زندگی با همسر به دلایلی همچون مورد ضرب و شتم قرارگرفتن از سوی او، اعتیاد شوهر، ناکامی در تقاضای طلاق، گاه وجود خلاءهای قانونی و ... نسبت به شرایط موجود کم تحمل شده و تحت شرایط غیرعقلانی، عمدتا با اجیرکردن فرد دیگری، مرتکب جنایت شود.
همچنین نتایج این بررسیها نشان میدهد، یکی دیگر از عوامل قتل شوهر، نشأت گرفته از حس انتقامی است که در جریان مواجهه زن با «خیانت» شوهر و برقراری روابط نامشروع او با زن دیگری، ایجاد شده است.
در آخرین شکل بروز خشونت از سوی زنان همسرکش مربوط به روابط نامشروع زن به دلایل مختلف و از جمله کمبودهای عاطفی و روانی او در زندگی زناشوییاش است که در پی آن روابط پنهانی با غیر شکل میگیرد و بدین ترتیب زن به خاطر ادامه این گونه روابط که خلاف شرع و قانون بوده و با عرف جامعه نیز در تضاد است با تفکرات شوم، نقشه قتل شوهرش را طراحی و عمدتا با معاونت دیگری اجرا میکند.
کالبدشکافی چنین ماجراهایی، تصویری از بیماریهای یک جامعه در حال گذار را به نمایش میگذارد که در آن مغایرت و تضاد «بایدهای ذهنی و فراگرفته» با «واقعیات موجود»، عرصه را آنقدر تنگ میکند که گاه به زعم متهمان ،ارتکاب جنایت در دستیابی به هدف، آسانتر از پیگیری قانونی است.
زنان در برزخ تضادهای سنتهای دیروز و آزادیهای تعریفنشده امروز گرفتار شدهاند
سرهنگ بیات، مدیر کل دفتر مطالعات اجتماعی نیروی انتظامی در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» ایسنا با اشاره به گرههای باز نشده فرهنگی زوجین در فضای در حال گذار جامعه میگوید: در این فضا شاهد تغییرات گسترده در حوزه رفتارها و عملکردها هستیم، به طوریکه گسترش روابط به شکل مهمانیهای خانوادگی و گریز از فضای سنتی گذشته سنخیت زیادی با کارکردهای رفتاری زوجین در درون خانوادهها ندارد.
وی در توضیح این موضوع میافزاید: افزایش میزان تضادها و مرز آزادی افراد گاه به سطحی از اختلاف تبدیل میشود که هریک از زوجین بدنبال راهحلی برای خلاصی از وضع موجود و رسیدن به خواستههای خود بوده و در شرایطی که راههای متعددی برای خروج مردان از بنبستهای متصور، وجود دارد ، زنان گرفتار در برزخ تضادها و محدودیتها، در پی تخلیه احساسات شدید علیه شوهرانشان، به فکر راهی برای نجات خود از جمله از میان برداشتن همسر خود میافتند.
این کارشناس در ادامه آسیب شناسی پدیده شوهرکشی در میان زنان با اشاره به کمرنگشدن عواطف درون خانواده و مشکلات بیشمار اقتصادی، اجتماعی پیشروی زن و مرد که موجب بیتوجهی به شرایط روحی و روانی افراد میشود، اذعان میکند: در این شرایط ظهور «عشق جایگزین» برای پرکردن خلاءهای عاطفی و شکلگیری روابط نامشروعی که همراه با عذاب وجدان است، مسیر این افراد را به جایی میرساند که به طراحی نقشه قتل روی میآورند.
سیستمهای حمایتی اجتماعی از زنان و مشکلات حل نشده زناشویی ضعیف عمل میکنند
همچنین دکتر سعید قشونیزاده، روانپزشک و کارشناس امور زنان یکی از دلایل بروز پدیده همسرکشی از سوی زنان را تحمل بیش از حد شرایط سخت و کمبود حمایتهای اجتماعی از زنان در جامعه دانسته و اظهار میکند: اگر زنی از وضعیت زندگی زناشوییاش ناراضی باشد، هیچ سازمان اجتماعی و حمایتی با اعتبارات کافی و ساز و کارهای مشخص جهت تحت پوشش قرار دادن او وجود ندارد، به طوریکه در حال حاضر، عدم استقلال اجتماعی و اقتصادی زنان، خود به تحمل مشکلات حل نشده زندگی زناشویی و بروز آسیبهای مبتلابه ناشی از آن کمک کرده است.
بازنگری در سیر قضایی رسیدگی به پروندههای خانوادگی ضروری است
این روانپزشک با بیان اینکه سیر قضایی رسیدگی به پروندههای طلاق نیازمند بازنگری است، تاکید میکند: باید آییننامههایی که به شرایط زنان در پروندههای دادگاه خانواده، توجه کافی ندارند، بازنگری شده، چراکه گاه با این ادله قضایی که «سیر قانونی باید طی شود»، مسیر رسیدگی به یک پرونده تا سالیان ادامه مییابد و این در حالیست که صدور رأی طلاق باید براحتی و تابع شرایط متقاضیان امکانپذیر باشد.
دکتر قشونیزاده، یکی از دلایل شکلگیری حس انتقام از شوهر را نارضایتی زن از شرایط نامناسب تحمیلشده اجتماعی و فشارهای وارده از سوی شوهران عنوان کرده و میگوید: توانایی زندگی جدا، حتی از شوهران ناسازگار نیز برای بسیاری از زنان مقدور نیست، چراکه یافتن شغل سالم و درآمد کافی برای گذران زندگی از یک سو و احساس کمبود امنیت اجتماعی در محیطهای کاری به واقع فضا را برای حضور در جامعه سختتر میکند به شکلی که تفکر جدایی و طلاق در حالی از میان میرود که زن وادار به تحمل شرایطی شده که او را سرشار از حس نفرت و در نهایت انتقام میکند.
زنان همسرکش در سایه بیاطلاعی از قوانین در برخورد با شوهر به جنایت روی میآورند
وی رویآوردن زنان به پدیدههای خشن همچون طراحی نقشه قتل شوهر را همچنین از «بیاطلاعی برخی زنان از قوانین حقوقی و جزایی در برخورد با شوهری که تقصیر اصلی متوجه اوست»، متاثر میداند و میگوید: بر اساس تجربیات کاری و آمارهای موجود، ریشه بسیاری از اختلافات و درگیریهای زناشویی به مسایل جنسی مربوط میشود، به طوریکه افراد در قبل و پس از ازدواج هیچگونه آموزشی در اینباره ندیدهاند و با تفکر معتقد به سرکوب احساسات و مخفی نگاهداشتن و خودسانسوری اختلافات در روابط ، زوجین مبتلا به انواع بیماریهای افسردگی و وسواس شده و به خشونت رویمیآورند.
▪ چرا برخی رسانههای گروهی و کارشناسان از طرح مقولههایی در حوزه اختلافات زندگی زناشویی واهمه دارند؟
این روانپزشک با انتقاد از اینکه منابع آموزشی به خانوادهها رفتارهای صحیح مواجهه با مشکلات خانوادگی را به اندازه کافی آموزش ندادهاند، به تاثیر منابع قوی همچون رسانههای تصویری و مراکز آموزشی تحت پوشش آموزش و پرورش و نهادهای مشاورهای زیرمجموعه بهزیستی اشاره کرده و با طرح این پرسش که «چرا برخی رسانههای گروهی و کارشناسان از طرح مسایل مربوط به حوزه اختلافات زندگی زناشویی واهمه دارند؟»، میافزاید: این تفکر پوسیده که «صحبت کردن پیرامون این مسایل و تعمیم مشکلات به افراد جامعه باید کنار گذاشته شود» خود در مواردی به ارتکاب خشونتهای جبرانناپذیر همسران بویژه در کلانشهرها منتهی شده است.
بر اساس تاکیدات کارشناسان اجتماعی، بررسی پدیده «شوهرکشی» باید با توجه به عواملی چون کاستیهای قانونی، کمبود حمایتهای اجتماعی، فقدان راهحل مناسب برای رفع چالشها و... و نیز وجود خانوادههای بحرانزدهای صورت گیرد که زندگیشان در مرز عمیق حادثه گرفتار شده است؛ از این رو این روند نیازمند توجه مسوولان و آموزش مسایل اجتماعی و حقوقی به خانوادههاست تا بتوان از وقوع موارد مشابه بسیاری که شاید در مراحل اولیه بحران باشند، جلوگیری کرد.
منبع : تهران مانیا
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران غزه آمریکا شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی
فضای مجازی هواشناسی قتل شهرداری تهران تهران شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی سلامت سازمان هواشناسی آموزش و پرورش باران
خودرو بانک مرکزی بنزین قیمت دلار بازار خودرو قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان
مهاجرت تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران صدا و سیما دفاع مقدس مسعود اسکویی موسیقی سریال مهران غفوریان
معماری
اسرائیل رژیم صهیونیستی حماس فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس لیگ برتر انگلیس لیگ برتر جواد نکونام رئال مادرید سپاهان بارسلونا بازی باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس مهدی طارمی
باتری اپل گوگل اینستاگرام آیفون مایکروسافت ناسا عکاسی سامسونگ
ویتامین چای کاهش وزن توت فرنگی سیگار فشار خون کبد چرب