پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
اخلاق پژوهشگری تابعی از اخلاق حاکم بر جامعه
هر جامعهای اصول اخلاقی خاص خود را دارد. جدا از فرهنگ حاكم بر هر جامعه برخی از این اصول تقریبا جهان شمولاند و در تمام جوامع انسانی رعایت میشوند، اما مسأله مهمتر این است كه اصول اخلاقی در حوزههای مختلف فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... چگونه تعریف میشود.
بدیهی است كه صداقت و امانتداری برای یك متصدی امور بانكی تعریف خاص خود را دارد و برای یك پزشك یا سیاستمدار نیز تعریفی دیگر. درپارهای از حوزهها اخلاق حرفهای شناخته شده و تبیین گردیده است، برای مثال اخلاق پزشكی سابقهای دیرینه و اصولی روشن دارد كه نه تنها پزشكان، بلكه عموم مردم نیز با آن كمابیش آشنا هستند و در حوزه دادرسیهای قضایی نیز تقریبا همگان چیزی درباره آنچه باید از سوی قاضی یا وكیل به عنوان اصول اخلاقی رعایت شود، میدانند، لیكن درحوزه پژوهش كه حیطه وسیعی از علوم مختلف را در بر میگیرد- دستكم در ایران- روشن نیست كه اخلاق پژوهشگری چه حد و مرزی دارد و چگونه تبیین میشود. به همین سبب نادیده گرفتن حد و مرزهای اخلاق حرفهای در بسیاری از كارهای پژوهشی یا در بسیاری از رفتارهای پژوهشگران به چشم میآید كه ممكن است گاه بدون تعمد و صرفا به سبب بیاطلاعی از اخلاق پژوهشگری صورت پذیرد.
این كه اخلاق پژوهشگری چیست، چه جنبههایی را در بر میگیرد، چگونه و از سوی چه مراجعی باید تدوین شود، در كدام رشتههای علوم از ضرورت بیشتری برخوردار است و چگونه میتوان آن را اشاعه داد، دستمایه گفتوگوی "فرهنگ و پژوهش" با سه تن از پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی است كه از نظر خوانندگان میگذرد. این سه تن عبارتند از: دكتر ژاله شادیطلب عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، دكتر محمد حسینپناهی و دكتر عبداللهی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی.
دكتر عبداللهی میگوید: اخلاق پژوهشگری به معنای پایبندی به اصول و قواعدی است كه در حوزه پژوهش علم مطرح هستند. به باور وی این اصول و قواعد تقریبا حالت عام دارد، اما بر حسب رشتههای مختلف علمی متفاوت است. عبداللهی میافزاید: معمولا اصول مربوط به پژوهش در هر رشتهای به وسیله اجتماعات علمی همان رشته- مثلا انجمنهای علمی- تدوین و تصریح میشود و كسی كه وارد خرده نظام علم میشود و در آن به تولید و ترویج دانش علمی اشتغال پیدا میكند، باید خود را با این موازین منطبق سازد، چنین فردی باید در فرآیند تحقیق؛ صراحت و صداقت داشته باشد و تعصبات و پیشداوریها را كنار گذارد، او باید از منطق و استدلال و تجربه پیروی كند و از هر گونه شتابزدگی اجتناب ورزد تا بتواند به قضاوت علمی برسد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، توجه به مبانی روش شناختی هر علمی را از جمله مسائل مهم در اخلاق پژوهشگری میداند و وی میگوید: پژوهشگر باید در طرح مسأله و تنظیم مبانی نظری تحقیق، در تدوین روششناسی پژوهش، در استفاده از تكنیكهای گردآوری دادهها و فرآیند این گردآوری، در نتیجهگیری صحیح، و در نهایت در توصیف، راهگشا باشد، البته این پرسش نیز مجال طرح مییابد كه آیا پژوهشگر مجاز به تجویز هست یا خیر؟ به عقیده عبداللهی در حوزه علوم اجتماعی مولد دانش نمیتواند در برابر دانش و خودش بیتفاوت باشد و میتواند آنچه را با منطق علمی درست تشخیص میدهد تجویز و ترویج كند.
او اظهار میدارد علوم اجتماعی، علومی محتوایی هستند و در مقوله علم برای علم نمیگنجند و اخلاق پژوهشگری حكم میكند كه جامعهشناسان در برابر یافتههای پژوهش خود متعهد باشند و از این یافتهها برای تحلیل مسائل و كمك به حل آنها بهره جویند. وی به سخن "هابرماس" اشاره میكند كه علم را رهاییبخش میداند و گفته "لیوتارد" را نیز یادآور میشود كه گفته است: تجویز جدا از تحلیل است و كار محقق تنها توصیف و تحلیل پدیدههاست، سپس این دو دیدگاه را چنین به هم پیوند میدهد كه پژوهشگر در مرحله تولید دانش نباید آگاهانه تحت تأثیر پیشداوریها و اصول غیرمنطقی قرار گیرد، وقتی به حقیقت دست یافت میتواند آن را به منظور استفادههای علمی رواج دهد یا به دیگران تجویز كند.
در واقع در نظر عبداللهی، اخلاق پژوهشگری در دو جا نمود مییابد: یكی به هنگام تحقیق با رعایت اصول و موازین علمی و پایبندی به مبانی روششناختی و دیگری پس از پایان پژوهش با تعهد به استفاده از نتایج آن برای كمك به حل مسائل.
دكتر شادیطلب نیز نظراتی كمابیش مشابه دارد، اما ترجیح میدهد كه از واژه "اخلاق علمی" به جای اخلاق پژوهشگری استفاده كند، زیرا باور دارد پژوهشگر و "معلم" هر دو در یك مجموعه قرار میگیرند. او میگوید: ارائه یافتههای پژوهشی با صداقت كامل چه در خصوص اطلاعات و چه درباره مأخذ آنها و به عبارت سادهتر امانتداری در كار، ركن اساسی اخلاق پژوهشگری است.
شادیطلب در توضیح بیشتر صداقت و امانتداری میافزاید: پژوهشگر باید آنچه را واقعا از كار پژوهشی بهدست آورده، عینا منعكس كند و از دخل و تصرف در آنها بپرهیزد. در عین حال اگر اطلاعات او مأخذی دارد و از جای دیگری گرفته شده، به احترام زحمات دیگرانی كه آن اطلاعات را گرد آوردهاند، به ذكر مأخذ بپردازد. این دیگران ممكن است یك فرد یا یك سازمان باشد كه دست به پژوهش زده، اما در هر صورت نام نبردن از آنها، خارج از اخلاق پژوهشگری است.
دكتر پناهی نیز امانتداری و صداقت را از اركان اساسی اخلاق پژوهشگری میداند، اما شجاعت، ژرفنگری و دقت را هم بر این دو میافزاید. او میگوید: دقت و ژرفنگری با هم ارتباط دارد. پژوهشگر، هم باید در زمینهای كه تحقیق میكند، مطالعات عمیق و وسیع داشته باشد و هم باید مطالعات خود را با دقت انجام دهد، چرا كه در غیر این صورت نتیجه تحقیق او گمراه كننده خواهد بود.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، شجاعت را به این معنا میداند كه اگر یافتههای پژوهش با برداشتها و طرز تفكر پژوهشگر یا دیگران مغایر بود، پژوهشگر این شجاعت علمی و اخلاقی را داشته باشد كه یافتهها را بیان كند و برداشتهای پیشین خود را با آنها هماهنگ سازد.
وی نیز مانند دكتر شادیطلب تأكید دارد كه ذكر مأخذ پژوهش و رعایت امانت در انتقال یافتهها از لوازم اصلی پایبندی به اخلاق پژوهشگری است.
در كنار این موارد، دكتر شادیطلب رعایت اصول نقد علمی و نقدپذیری را به موارد مطرح در اخلاق پژوهشگری اضافه میكند. او میگوید: ما نباید به تخطئه دیگران بپردازیم و تصور كنیم كه كار ما درست و كار پژوهشگران دیگر به كلی نادرست است، زیرا ممكن است در شرایطی یك سری یافتههایی به دست آید و در شرایط دیگر آن یافتهها حاصل نگردد، در عین حال نشاندن نقد شخصی بهجای نقد علمی با اخلاق پژوهشگری منافات جدی دارد، این كه پژوهشگری بخواهد با مردود شمردن اطلاعات دیگران و نقد شخصی آنها، صرفا خود را مطرح سازد، به هیچ روی با اخلاق پژوهشگری همخوانی ندارد.
این پژوهشگر علوم اجتماعی میافزاید: ما غالبا به خود حق میدهیم كه دیگران را نقد كنیم، اما زمانی كه دیگران ما را نقد میكنند، از هیچ عكسالعملی فرو نمیگذاریم و بر آشفته میشویم! ما غالبا در پژوهشهای خود ادعا میكنیم كه كارمان اولین كار است و بالطبع ما نخستین كسی هستیم كه چنین موضوعی به ذهنمان رسیده است، در حالی كه باید بكوشیم بر اساس قدمهایی كه دیگران برداشتهاند، یك گام به جلو برویم.
وی علت چنین تفكری را در دو موضوع نهفته میداند: نخست این كه در كشور ما پژوهش بسیار كم انجام میشود و گاهی آنقدر پراكنده است كه پژوهشگران از كارهای پژوهشی سایرین خبر ندارند. دوم آن كه هیچ بانك اطلاعاتی برای اطلاع از پژوهشهای انجام شده وجود ندارد و در نتیجه گاه پژوهشگر بیآنكه تعمدی داشته باشد، خود را نخستین محقق در یك موضوع میداند. بدین ترتیب شادیطلب ویژگیهای ساختاری را در عدم رعایت اخلاق پژوهشگر مؤثر میداند، اما تأكید میكند كه گاهی اوقات نیز برخی پژوهشگران میكوشند تا با نادیده گرفتن كار دیگران، اهمیت كار خود را دو چندان جلوه دهند.از تعریف و حدود و ثغور اخلاق پژوهشگری كه بگذریم، به این پرسش میرسیم كه در كدام یك از حوزههای علوم توجه به اخلاق پژوهشگری ضرورت بیشتری مییابد؟ در این خصوص دكتر عبداللهی معتقد است كه در تمام حوزههای علوم، اخلاق پژوهشگری باید مد نظر قرار گیرد، اما در جایی كه مسایل اجتماعی مطرح میشود- مثلا در جامعهشناسی- از آنجا كه موضوع با كل جامعه، ارزشها و نیز مسایل سیاسی ارتباط دارد، توجه به اخلاق پژوهشگری اهمیت بیشتری مییابد. در این حوزه محقق باید بكوشد تا خود را حتیالامكان از درگیریهای سیاسی جدا كند و گرایشهای ایدئولوژیك و سیاسیاش را تحت كنترل درآورد، چه آنكه در غیر این صورت رسیدن به نتایج علمی یا وفادار بودن به آنها كار دشواری خواهد بود، اما هنگامی كه پژوهش به دور از جهتگیریهای سیاسی و یا ایدئولوژیك به نتیجه رسید، آن وقت هر پژوهشگر میتواند بنابر تعهد و اخلاقی كه دارد، از یافتههای آن استفاده كند.
دكتر پناهی نیز ضرورت رعایت اخلاق پژوهشگری در علوم انسانی را بیش از سایر علوم میداند و برای مثال میگوید امانت، شجاعت و تا حدودی صداقت در علوم تجربی به اندازه علوم انسانی حساسیت ندارند.
او میافزاید: در علوم انسانی بسیاری اوقات یافتههای ما با باورهایمان متفاوت و بنابراین پذیرش آنها نیز برایمان دشوار است، در این حالت اخلاق پژوهشگری حكم میكند ارزشهای خود را در كار پژوهش دخالت ندهیم و نگران انتقال یافتهها به جامعه نباشیم.
وی تصریح میكند كه در علوم انسانی یافتهها و نتایج پژوهش، هم به فرد و هم به محیط فراتر از جامعه علمی مربوط میشوند و با ابعاد مختلف زندگی انسانها مانند سیاست، فرهنگ و مذهب ارتباط پیدا میكنند، بدین سبب پژوهش حساستر و مهمتر است و چون با حوزه عمومی و حوزه قدرت سروكار دارد، ابعاد جدیتری به خود میگیرد. همه این مسایل میتواند بر اخلاق پژوهشگری تأثیر بگذارد و از این حیث جنبههای مختلف این اخلاق مانند صداقت، شجاعت، امانتداری و ... با حساسیت بیشتری توام میگردد.
دكتر شادیطلب نیز ضرورت توجه به اخلاق پژوهشگری را در علوم انسانی بیش از سایر علوم میداند، اما دلایل متفاوتی را در این باره مطرح میكند. او اظهار میدارد: در سایر علوم وقتی چیزی كشف یا ساخته میشود، به ثبت میرسد و دیگر كسی نمیتواند ادعا كند كه فلان چیز را من كشف یا اختراع كردهام، اما در علوم انسانی نتایج پژوهش در جایی ثبت نمیشود و خصوصا اگر به صورت مقاله و كتاب به چاپ نرسد، عملا هیچكس از آن با خبر نمیشود، بنابراین رعایت صداقت و امانتداری در علوم انسانی دشوارتر و در عین حال مهمتر است، در واقع اخلاق در این علوم معنا و نمود بیشتری پیدا میكند.
این استاد دانشگاه تهران در این مورد نیز ویژگیهای ساختاری را مؤثر بر رعایت یا عدم رعایت اخلاق پژوهشگری معرفی میكند و میگوید: معمولا كارفرمایانی كه پژوهشی را سفارش میدهند- خصوصا اگر موضوع پژوهش مربوط به خود آنها باشد- دوست دارند كه نتایج خوبی درباره عملكرد خود یا سازمانشان گزارش شود، به همین علت پژوهشگران به دو دسته تقسیم میشوند: یكی كسانی كه سعی میكنند كارفرمای خود را راضی نگه دارند و بنابراین اخلاق پژوهشگری را نادیده میگیرند. دوم كسانی كه نتایج پژوهشها را بدون توجه به ملاحظات غیرمنطقی كارفرمایان صادقانه گزارش میكنند و به همین سبب "پژوهشگر ناسازگار" تلقی میشوند و كمكم از بازار كار حذف میگردند. بدین ترتیب این خطر وجود دارد كه پژوهشگران علیرغم میل باطنی خود اخلاق پژوهشگری را زیر پا گذارند و به خواستههای كارفرمایان تن دهند.
شادیطلب البته راهكاری برای رفع این معضل ارائه میدهد و پیشنهاد میكند كه برای جلوگیری از فرو غلتیدن محققان به چنین دامی، بودجههای پژوهشی دانشگاهها افزایش بیابد و پژوهشگران را تحت حمایت بگیرد. به گمان او این كار میتواند پژوهشگر را از نفوذ دستگاههای اجرایی مستقل كند و امكان پایبندی وی به اخلاق پژوهشگری را فراهم آورد.
جدا از تعریف اخلاق پژوهشگری و شمول آن بر رشتههای مختلف، باید دید كه چه كسانی یا چه نهادهایی شایستگی تدوین اخلاق پژوهشگری و تبیین اصول آن را دارند، زیرا تا زمانی كه اصولی مشترك و مورد پذیرش همگان وجود نداشته باشد، هر كس میتواند تعریف خاص خود را از اخلاق پژوهشگری ارائه دهد و بر مبنای همان تعریف عمل كند. دكتر عبداللهی در این باره معتقد است كه انجمنهای علمی در هر رشتهای توانایی و صلاحیت لازم برای تدوین منشور اخلاق پژوهشگری در همان رشته را دارا هستند. این انجمنها نه فقط باید قواعد مربوط به اخلاق علمی و حرفهای را تصریح و ترویج كنند، بلكه باید وظیفه رسیدگی به تخطی افراد از این قواعد را بر عهده گیرند.
او میگوید: در ایران یك حالت نابسامانی و آنومی وجود دارد و اصول مربوط به اخلاق پژوهشگری روشن و مدون نیست. هر كس هر كتابی را كه بخواهد تألیف و ترجمه میكند، حتی اگر در حوزه تخصص او نباشد. بین رشتهها ارتباط منطقی وجود ندارد و بر كار مراكز و مؤسسات پژوهشی نظارتی صورت نمیپذیرد، در این شرایط سخن گفتن از اخلاق پژوهشگری و عمل به آن كار دشواری است.
دكتر پناهی ترجیح میدهد درباره افراد یا نهادهایی كه میتوانند اخلاق پژوهشگری را تبیین كنند، سكوت كند، اما دكتر شادیطلب دانشگاهها و سازمانهای مرتبط با حوزه پژوهش را مسؤول تدوین منشور اخلاق پژوهشگری میداند. به باور او خصوصا معاونت پژوهشی وزارت علوم و معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانند در این زمینه نقش درخوری ایفا كنند. شادیطلب همچنین نقش فصلنامههای علمی - پژوهشی را در این باره برجسته میداند و میگوید: وقتی ما یك فصلنامه علمی - پژوهشی داریم، معنایش این است كه پژوهشگر باید همه منبعهایش درست باشد، همه منابع مورد استفاده خود را صادقانه اعلام كند و اصول پژوهش را به درستی رعایت كند. طبیعی است كه اگر فصلنامههای علمی - پژوهشی با توجه به اصول اخلاقی، شرایطی را برای چاپ مقالات در نظر گیرند و پژوهشهای بیتوجه به این اصول را، در نشریه خود جای ندهند، اخلاق پژوهشگری به تدریج در میان پژوهشگران تسری مییابد و ملاكعمل قرار میگیرد.
درباره چگونگی اشاعه اخلاق پژوهشگری میان پژوهشگران نیز وی تأكید دارد كه باید كار را از نخستین مراحل آموزشی آغاز كرد. در واقع شادیطلب اخلاق پژوهشگری را تابعی از اخلاق عمومی میداند و بر این باور است كه صداقت یا امانتداری را در سی سالگی نمیتوان به كسی آموخت، بلكه باید این صفات از نخستین سالهای زندگی به افراد یاد داده شوند و تا آنجا كه به اخلاق پژوهشگری مربوط میشود باید اصول آن را از همان سالهای دبستان به دانشآموزان آموخت. البته او به طور خاص تصریح میكند كه باید در دانشگاهها و به هنگام تدریس روش تحقیق، اصول اخلاقی پژوهش را نیز آموزش داد.
دكتر عبداللهی كه تدوین منشور اخلاق پژوهشگری را وظیفه انجمنهای علمی قلمداد میكند، اشاعه آن را نیز بر عهده همین انجمنها میداند و دكتر پناهی مسأله را در دو بخش توضیح میدهد. او اظهار میدارد: بخشی از اخلاق پژوهشگری باز میگردد به ویژگی شخصیتی پژوهشگران و اخلاق معمول كه باید جامعه علمی نیز از آن بهرهمند باشد، لیكن بخش دیگر، تابع فضای حاكم بر فرآیند تولید پژوهشگر است كه اگر این فضا، فضایی اخلاقی باشد، به طور طبیعی پژوهشگران به رعایت اصول اخلاقی رهنمون میشوند.
این جامعهشناس در عین حال دارا بودن الگوهای لازم و بستر اجتماعی مناسب برای پایبندی به اخلاق پژوهشگری را از نظر دور نمیدارد و میگوید: پژوهشگران با اخلاق برای پژوهشگران جوان الگو هستند و جوانترها برای رعایت اصول اخلاقی به شیوه عمل آنها نگاه میكنند، همچنین هنگامی كه پژوهشگر در جامعه از احترام كافی برخوردار است و میتواند یافتههای علمی خود را بدون نگرانی و آزادانه بیان كند، پایبندی به اخلاق پژوهشی برای او امكانپذیرتر است، در واقع فضای آزاد و به دور از محدودیتهای ناموجه اخلاق پژوهشگری را تا حد زیادی تقویت میكند.
منبع : فرهنگ و پژوهش
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست