یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دست های پنهان فراماسونری در تاریخ ایران تاریخ ایران


دست های پنهان فراماسونری در تاریخ ایران تاریخ ایران
ضرورت توجه به نقش پنهان فراماسونری در تحولات تاریخ معاصر ایران ؛ دوره قاجار در تاریخ معاصر ایران به دلایل متعددی كه عمده ترین آنها ارتباط نزدیك ایران با كشورهای غربی است، دارای اهمیت بسیار است. توجه غربیان به ایران در این دوره در چارچوب رقابتهای استعماری انگلستان، روسیه و فرانسه شكل گرفت. به واسطه این ارتباط مسایل جدیدی در داخل ایران بروز نمود كه از جمله آنها می توان شیوع نوع خاصی از نگرش به غرب را مشاهده كرد كه منشأ تحولات وسیعی در ایران شد. وجه غالب این نگرش كه مبتنی بر خودباختگی و مرعوب شدن منادیان غربگرایی در برابر پیشرفتهای جوامع غربی بود و در قالب حیرتنامه ها و آثار مكتوب افرادی نظیر ملكم خان عیان شد، عبارت بود از دعوت ایرانیان به پذیرش تمدن غرب بی هیچ دخل و تصرف. از همین زمان و در ارتباط با نگرش فوق پدیده جدیدی تحت عنوان فراماسونری یا فراموشخانه در تاریخ معاصر ایران بروز می نماید كه در رأس آن منادیان غربگرایی قرار داشتند و ایرانیان را برای رسیدن به مدینه فاضله كه همانا جامعه غربی بود، تشویق به ایجاد محافل فراماسونری و عضویت در آن می كردند. این كلام آخوندزاده كه ایرانیان را مخاطب قرار داده و می گوید: ای اهل ایران اگر تو از نشاه آزادیت و حقوق انسانیت خبردار می بودی به این گونه عبودیت و به این گونه رذالت متحمل نمی گشتی، طالب علم شده، فراموشخانه ها می گشادی، مجتمعها بنا می نمودی و خود را از قیود و عقاید پوچ و از ظلم دیسپوت نجات می دادی.
بیانگر ارتباط نزدیك جریان غرب زدگی با مجامع فراماسونری است كه در این دوره لازم و ملزوم یكدیگر به شمار می آمدند. توصیه آخوندزاده بعدها به وسیله ملكم خان جامه عمل به خود پوشید و به جای رهانیدن ایرانیان از قیود استبداد داخلی، بند وابستگی به غرب و بیگانگان را نیز بر جامعه ایران تحمیل نمود. روند وابستگی جامعه ایران به غرب با ورود اولین دسته از ایرانیان به مجامع فراماسونری كه در آغاز منحصر به سفرا و محصلان اعزامی به اروپا بود، تشدید شد و رفته رفته با گسترش یافتن شبكه لژهای فراماسونری و افزایش اعضای آن كه عمدتاً از میان طبقات صاحب نفوذ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی گزینش می شدند، ابعاد گسترده تری یافت. تجمع تعداد زیادی از رجال قدرتمند در لژهای فراماسونری كه براساس آموزشهای ماسونی ملزم به حمایت از یكدیگر بودند، شبكه ای پنهانی ایجاد كرده بود كه علیرغم ادعای عدم مداخله در امور سیاسی به نحوی فعال در كلیه امور مداخله می نمودند كه به نمونه های بارزی از این مداخلات اشاره خواهد شد. متأسفانه در تاریخنگاری معاصر ایران مسئله حساس و شایان توجهی همچون فراماسونری كه رابطه غیرقابل انكاری با تحولات تاریخ معاصر ایران دارد ناآگاهانه و در مواردی آگاهانه مورد بی توجهی قرار گرفته و از كنار آن به سادگی عبور شده است. این امر نه تنها در بررسی تحولات بلكه در شرح حال نویسی معاصر نیز مورد كم توجهی و غالباً بی توجهی قرار گرفته است به نحوی كه یا ذكری از عضویت رجال دوره های قاجار و پهلوی در كانونهای ماسونی نمی شود و یا فقط به این موضوع اشاره می شود كه فرد موردنظر عضو فراماسونری بوده، همچنانكه ممكن است عضو كتابخانه نیز باشد و به همین سادگی عضویت در فراماسونری آن چنان در سایه اغماض قرار می گیرد كه گویی هیچ تأثیری در كنش اجتماعی - سیاسی شخصیت مورد بحث ندارد. البته این مسئله منحصر به این موضوع نیست، مسایلی از قبیل فعالیت دستگاههای اطلاعاتی بیگانه در ایران، نقش افرادی نظیر اردشیرجی، شاپورجی و. . . یا مطرح نشده و یا با تحریف و تخفیف، تصویری واژگونه از این وقایع ارائه شده است. تبعات چنین بی توجهی عبارتند از نادیده گرفته شدن یكی از عوامل تعیین كننده در وقایع مهم تاریخ معاصر كه منجر به ارائه تحلیل ناقص و بعضاً غیرصحیح از حوادث می شود.
گفتنی است كه منظور از ذكر این مطالب بزرگنمایی درخصوص فراماسونری نیست، فراماسونری یكی از عوامل مؤثر در تحولات است كه باید در كنار سایر عوامل به نحو شایسته مورد بررسی و تعمق قرار گیرد. فقدان یك مفهوم روشن از فراماسونری در بین افراد جامعه و حتی مجامع علمی و دانشگاهی از تبعات دیگر این بی توجهی است كه منجر به كلی گویی، ساده انگاری، و بزرگنمایی در اظهارات و مكتوبات شده است. عده ای فراماسونری را سازمانی پیچیده و مخوف توصیف می كنند و در ذكر مصادیق آن به كلی گویی می پردازند و یا دچار بزرگنمایی و افراط می شوند، عده ای اصل تشكیلات فراماسونری را مثبت تلقی می كنند وتمامی عیوب رابه افراد واعضانسبت می دهند، عده ای نیزراه افراط می پیمایندوعیب افراد را نیزمختص به ایرانیان می دانند و اروپائیان ماسون را افرادی شریف معرفی می كنند. این آشفتگی بیانگر فقدان یك تحلیل جامع وصحیح ازمبانی فراماسونری و تكاپوی سیاسی - اجتماعی آن در ایران است كه شایسته توجه جدی است. درخصوص كم توجهی به نقش فراماسونری درتحولات تاریخ معاصرمعمولاًتوجیهات زیرعنوان می شود:
الف) كمبود اسناد و اطلاعات
لازمه تحقیق درخصوص هر موضوعی دسترسی داشتن به منابع و اسناد و مدارك مربوط به آن است كه متأسفانه درباره فراماسونری به علت اصرار آنان بر پنهانكاری و نهان روشی اطلاعات جامعی در دسترس قرار ندارد. اما این مسئله نمی تواند پاسخ قانع كننده ای به این بی توجهی باشد. اطلاعات ارائه شده در ایران درخصوص فراماسونری اگرچه ناقص است ولی به اندازه ای هست كه بتوان آن را دستمایه یك كار تحقیقی قرار داد. آثاری نظیر فراماسونری و فراموشخانه در ایران اثر اسماعیل رائین علیرغم تمام كاستیهای آن و تمامی ملاحظاتی كه در مورد آن وجود دارد دربردارنده اسناد مهمی است كه بررسی آنها می تواند راهگشای تحقیق درباره این موضوع باشد مضافاً اینكه كتب دیگری نیز قبل و بعد از انقلاب منتشر شده كه هر كدام دربردارنده اطلاعاتی در این خصوص می باشد.
ب) كم اهمیت دانستن موضوع
عده ای كه غالباً یا ماسون هستند و یا اطلاعات جامعی از ماهیت این جمعیت ندارند بر این باورند و یا چنین وانمود می كنند كه فراماسونری اساساً یك حركت اخلاقی است و اصلاً موضوعیت سیاسی ندارد. نگاهی گذرا به عملكرد ماسونها چه از لحاظ فردی و چه از لحاظ تشكیلاتی كه به نمونه هایی از آنها اشاره خواهد شد بی پایه بودن این اظهارات را ثابت می كند. منظور این عده از طرح چنین دیدگاهی كم اهمیت نشان دادن تأثیر فراماسونری در تحولات تاریخ معاصر است و با همین انگیزه از طرح هرگونه بحثی در این زمینه خودداری می كنند. قبل از انقلاب اسلامی، ماسونها حتی الامكان از چاپ هر كتابی بر ضد خود جلوگیری می كردند و با قاطعیت می توان اظهار داشت كه چاپ معدود كتاب و مقاله در این زمینه فقط با حمایت دربار و ساواك برای افرادی نظیر رائین ممكن شد.
اصرار ماسونها بر عدم نشر هر خبر و اثری درباره تشكیلات ماسونی باعث شده بود كه آنان با چاپ آثاری از سوی خود ماسونها نیز كه با هدف دفاع از این جمعیت تألیف می شد مخالفت نمایند، برای نمونه می توان از كتاب فرانماسونری چیست؟ اثر ابراهیم الفت از اعضای تشكیلات فراماسونری نام برد كه به دستور شریف امامی جمع آوری شد و فقط در اختیار ماسونها قرار گرفت. عده ای دیگر كه وابستگی ای به فراماسونری ندارند اما در زمره كسانی قرار می گیرند كه سعی دارند این موضوع را كم اهمیت جلوه دهند افرادی هستند كه در پاسخ به افراط قائلین به نظریه توطئه دچار تفریط شده و با تكیه بر آرا و نظریاتی مانند نظریه بازی ها و. . . قائل به عدم وجود توطئه و یا كم تأثیر بودن آن هستند. تكیه این افراد عمدتاً بر اسناد و یا اطلاعات رسمی است و معتقدند كه اگر توطئه ای هم وجود داشته باشد می بایست در پرتو داده های عینی و اسناد و مدارك تاریخی و بدون جانبداری عاطفی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. این ایراد بر نظریه توطئه كه به شكلی افراطی و گاه سطحی سعی در نسبت دادن وقایع به عوامل خارجی و مراكز توطئه گر دارد وارد است، اما از سوی دیگر باید درنظر داشت كه با ساده انگاری گرفتار توهم عدم وجود توطئه نیز نشد و نیز باید دانست كه توطئه گران هیچ گاه به شكلی آشكار و عریان اقدام نمی كنند تا بتوان فعالیت آنان را با معیارهای رایج مورد بررسی قرار داد. تحلیل این وقایع باتوجه به رعایت اصول پنهانكاری از سوی دستگاههای اطلاعاتی و مراكز پنهانی توطئه گر، نیاز به شمی قوی دارد كه متوجه شگردهای مختلف توطئه گران بشود. عدم انتشار اسناد مراكز اطلاعاتی و مجامع پنهانی مؤثر در وقایع از جمله اسناد مربوط به انقلاب مشروطه از سوی دولت انگلستان- باتوجه به اینكه در آن كشور پس از مدتی اسناد از حالت محرمانه خارج می شوند و قابلیت انتشار پیدا می كنند - پس از حدود صد سال و یا نابود كردن اسناد مربوط به كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در سازمان سیا كه مدتی قبل اعلام شده است، علیرغم صحت یا عدم صحت این خبر همگی حاكی از آن است كه انجام توطئه هیچ گاه با شعار و اعلان صریح همراه نبوده است و نخواهد بود. و كشورهای توطئه گر با شگردهای مختلف از قبیل عدم انتشار حقایق، مسخ واقعیتها با انتشار جهت دار اخبار، و نهایتاً از بین بردن و یا مخدوش كردن اسناد و مدارك اصیل حتی الامكان از آشكار شدن حقایق ممانعت می كنند. بنابراین تحلیل وقایع با استناد بر مشهودات جهت داری كه در اختیار افكارعمومی قرارگرفته است هرگز ما رابه كشف حقایق مستور رهنمون نمی گردد. لذا باید سعی نمودكه بدون گرفتارشدن در چنبره نظریه های مختلف با درنظر گرفتن ترفندهای پیچیده بازیگران رویدادهای گوناگون تاریخ معاصرایران، به تحلیل وقایع پرداخت. بعضی از مخالفین نظریه توطئه با مستمسك قرار دادن افراط قائلین به تئوری مزبور كه هر واقعه ای را بدون تحلیل جامع منسوب به دست پنهان توطئه گری مخوف می كنند، سعی دارند كه موضوع توطئه را یا منتفی و یا به صورت موضوعی جانبی و فرعی قلمداد نمایند. موارد مختلفی مانند نقش انگلستان در وقایعی نظیر انقلاب مشروطه، كودتای ۱۲۹۹ و روی كار آوردن رضاخان، و. . . نقش فراماسونری در تحولات تاریخ معاصر ایران به عنوان مصادیق تئوری توطئه از سوی آنان، مورد تردید و یا انكار واقع می شود. نمونه ای از این گونه نگرش به تحولات تاریخ معاصر ایران را می توان در مقاله آقای احمد اشرف در فصلنامه گفتگو شماره ۸ مشاهده كرد كه به جهت ذكر فراماسونری به عنوان یكی از مصادیق عمده مورد علاقه قائلین به نظریه توطئه و ارتباط آن با موضوع مورد بحث، به آن می پردازیم. وی در مقاله خود تحت عنوان «توهم توطئه» درخصوص فراماسونری اظهار داشته است:
در شالوده فكر ایرانی، مراكز پنهانی فراماسونری، بهایی و یهود شبكه درهم تنیده ای تشكیل داده اند كه سیر حوادث و مشی وقایع تاریخ معاصر و شخصیتهای پرنفوذ جهان را همچون عروسكان خیمه شب بازی از پشت پرده هدایت می كند. . . در این میان فراماسونها بیش از دو گروه دیگر درگیر انواع توطئه ها، دسیسه پردازیها و توهم توطئه بوده اند ...
دكتر موسی نجفی - موسی حقانی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید