چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
تعاریف، مبانی و شاخص ها و طراحی مفهومی فرهنگ صنعتی ایران
جانمایی و ارتقای موقعیت و منزلت كشورها در سطح بین المللی ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با شدت و گستردگی قابلیتهای علمی و فنی كشورها دارد. امكانت و اعتبار بین المللی كشورها بر اساس معیارهای تلفیقی اخلاقی و مادی آنها رقم زده میشود. اقتدار و امنیت ملی، سهم جهانی در اشتغال مولد و مؤثر، ارتقای سهم جهانی در تولید علم و فناوری، ارتقای سهم جهانی در درآمد و ثروت جهانی عوامل اساسی رتبه بندی كشورها در ارزش و اعتبار ملی آنها است.
در این میان گزینش ملی علم و فناوری و توسعه صنایع یك كشور درجه قابلیت مدیریتی و فرهنگی یك ملت را نشان میدهد. كشوری از میان هزاران شقوق علم و فناوری، سادهترین، بیارزشترین و غیر مولدترین را برمیگزیند و كشوری در اثر رشد فرهنگ علمی و صنعتی انتخاب اصلح نموده و باصرفهترین و مهمترین و مؤثرترین راهها را برمیگزیند. این كشور قادر است در مدت كوتاهی جایگاه خود را در سطح جهانی ارتقا بخشد و از زیر سلطه و نفوذ ابرقدرتها خارج گردد و به آزادی و اختیار حقیقی دست یابد ولی در كشورها با بینش و آگاهی ضعیف هرگونه استقلال نسبی سیاسی میتواند مواجه با شكست گردد مادامی كه پشتوانه اقتصادی و علمی قوی نداشته باشد.
در این مقاله تحقیقی سعی میشود ضمن تعریف فرهنگ صنعتی، شاخصهای مؤثر این را معین نموده و برخی راههای توسعه و ارتقای فرهنگ صنعتی را تبیین نماییم.
از دیگر مقاصد این مقاله طراحی مفهومی فرهنگ صنعتی ایران است كه مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است
●ریشه یابی شاخصهای فرهنگ صنعتی ایران
انقلاب اسلامی در ایران بر اساس اصول استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بنا گردید. در این اصول، اصل استقلال از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است از طرفی پایه ریزی آزادی نیز میتنی بر تحقق حقیقی استقلال كشور بنا میگردد. جموری اسلامی كه خواست ملت ایران بوده است نیز بدون شكلگیری استقلال معنی و مفهومی ندارد، لذا استقلال همه جانبه پایه اساسی جامعه ایران قرار گرفته است. حال عوامل اساسی استقلال ملی را ملاحظه میكنیم:
۱- استقلال فرهنگی
۲- استقلال سیاسی
۳- استقلال اجتماعی
۴- استقلال اقتصادی
حال برای شكلگیری این عوامل اساسی استقلال ملی لازم است كه فرآیندهای زیر شكل گیرد:
در این جا لازم است عنایت داشته باشیم كه در جمهوری اسلامی معیارهای جمهوریت و اسلامیت و ... نیز مد نظر است كه ارزشهای اسلامی تقویت كننده پایه های فرهنگی كار تولید و ایجاد عزت و افتخار برای میهن است.
●تعریف فرهنگ صنعتی
رویكردی خردمندانه، ارزشی به فناوری و صنعت است در جهت خلق، دستیابی و بكارگیری فناوریها و صنایع با ارزش افزوده بالا و رقابتی بمنظور دستیابی به اهداف استراتژیك ملی از قبیل تولید توزیع عادلانه ثروت، اشتغال مولد و رفاه ملی. این رویكرد انگیزه و عزم ملی را برای تعالی دایمی اندیشه و عملكرد برای دستیابی به رقابت جهانی در تولید علم و تولیدات اقتصادی متبلور میسازد.
●ویژگیهای فرهنگ صنعتی مطلوب
۱. كار و تولید نه فقط یك ارزش اجتماعی است بلكه عبادت است(ارزش عبادی)؛
۲. در طراحی و توسعه كار و تولید باید جوهره خلاقیت انسان را شكوفا كند(فرصت خلق ارزش بدهد)؛
۳. انطباق فرآیندهای كار و تولید با فرآیند نوآوری به عنوان موتور اقتصاد پویا(نوآوری فكری، فناوری و صنعتی)؛
۴. عزم ملی علوم و فنون با ارزش بالا به عنوان عوامل اساسی موفقیت اجتماعی اقتصادی؛
۵. رویكرد كاهش هزینههای تولید در عین ارتقای كیفیت؛
۶. پذیرش اصل تفكیك ناپذیری انسان صنعتی از فرهنگ صنعتی و تفكر استراتژیك صنعتی؛
۷. ایجاد كننده مزیت رقابتی جهانی و توسعه دهنده رقابت آمیزی جهانی(رقابت جهانی)؛
۸. حمایت كننده اهداف ملی توسعه؛
۹. توسعه عدالت محوری در كار و تولید از طریق توزیع عادلانه مشاغل و منافع؛
۱۰. مردم سالاری در طراحی محصول و فرآیند به منظور دستیابی رضایت مشتری(مشتری گرایی)؛
(جامعهای كه نتواند حمایت مردم خود را از كالاهای تولیدی خود جلب كند، وابسته به تولیدات خارجی میگردد)
۱۱. جذب نخبگان و كارآفرینان برای تقویت چرخه نوآوری(در علم و فناوری و صنعت)؛
(جذب نخبگان سایر ملتها و منابع برای توسعه منابع علمی و تولیدی)
۱۲. تولید فرهنگ ایدهپردازی، نظریهپردازی به منظور ارتقای رقابت آمیزی علمی و فناوری و صنعت؛
۱۳. صنایع بایستی پشتوانه قوی و حامی دولت در دستیابی به استراتژیك ملی باشد. (تامین كننده منابع باشد تا مصرف كننده منابع ملی)؛
۱۴. ارزیابی مستمر سیستمها، فرآیندها، عملكردها به منظور مطالعه و بهبود؛
۱۵. تربیت كننده مدیران عالی برای توسعه فرهنگ صنعتی و توسعه علمی و فناوری.
●تصویری از اندیشه های جهانی فرهنگ صنعتی
اندیشه های متفاوتی در سطح جهان صنعتی نسبت به فرهنگ صنعتی و به خصوص نگاه به فناوری و فرهنگ وجود دارد كه سعی میكنیم به طور اجمال مروری به آن داشته باشیم.
ویلیامز ۱۹۹۰ – اگر فرهنگ را در كلیت آن به ”شیوه زندگی“ تعبیر كنیم آنگاه، تكنولوژی مبدل میشود به نوعی وسیله حیاتی برای محقق ساختن این ”شیوه زندگی“.
در این رابطه لازم است توجه شود كه وقتی تكنولوژی شكل میگیرد، به صورت جزیی از فرهنگ در میآید و بنابراین در ایجاد معانی و مفاهیم فرهنگی سهیم میشوند، موضوع اساسی در اینجا این است كه فرهنگ و تكنولوژی را از یكدیگر جدا نكنیم بلكه تشخیص دهیم كه آنها، به عنوان قلمروهای اندیشه و عمل، تا چه حد به عنوان بخشی از پویایی جامعه با یكدیگر به تعامل میپردازند.
لونیسون ۱۹۸۶ – تكنولوژی بیانگر بیواسطه كنشهای متقابل انسان با دنیا است، و به این اعتبار نمایشگر پیوندهایی است كه بین اندیشه و عمل وجود دارد.
تكنولوژی اساسأ به ظرفیتهای آدمی برای اجرای اندیشههایی كه در سر دارد و نیز ایجاد و كاربرد ابزارها و گرفتن آنها به هنگام ضرورت است. تكنولوژی معرف روشها و اعمالی است كه به ما امكان میدهند معانی و مضامین خاصی برای فعالیتهای خود پیدا كنند.
فوكویاما ۱۹۹۲ – نظریه فوكویاما اندیشه پیشرفت تكنولوژی به عنوان شكل آتی ”فرهنگ جهانی“ پیشرفتهای تكنولوژیكی به میزان زیادی معین خواهد كرد كه چه كسی صاحب قدرت است، به چه اندازهای و برای چه وقت. تكنولوژی دارای قدرت فراملیتی است. تكنولوژی عامل اساسی تغییر ماهوی روابط جهانی است.
تكنولوژی موجب خواهد شد ”دموكراسی لیبرال“ و ”لیبرالیسم اقتصادی“ سرتا سر جهان را در برگیرند و با تركیب با یكدیگر سرنوشتساز شوند (یعنی تمام بشریت به طرز اجتناب ناپذیری به سوی آن حركت خواهد كرد) فوكویاما باور دارد كه تكنولوژی نیروی فراملیتی است كه فرهنگ ملی، منطقهای یا حوزهای، یا دربست آن را میپذیرند و پرورشش میدهند و یا به دلایل گوناگون و به درجات مختلف در برابر آن مقاومت میكنند. علم و تكنولوژی برگشت ناپذیرند و پیوندهایی اساسی بین گذشته، حال و آینده محسوب میشوند. شرط توفیق در مشاركت (پیش آمادگی جهانی) چیزی نخواهد بود جز پذیرش محصول لیبرالیسم اقتصادی ”پایان تاریخ“ پیروزی ضرورت تكنولوژی به عنوان فرهنگ جهانی در واقع همان پیروزی نهایی عقلانیت تكنولوژی است.
●تكنولوژی به عنوان فرهنگ و ضرورت تكنولوژیكی به عنوان تاریخ
از دید فوكویاما، تكنولوژی به عنوان فرهنگ سر بر میآورد، او یك رهیافت سلسله مراتبی به روابط بین تكنولوژی و فرهنگ در متن اقتصاد سیاسی جهانی قایل است، او تكنولوژی را به عنوان محمول و فرهنگ را به عنوان حامل در نظر میگیرد. یعنی تكنولوژی را قلمرو تاثیرات و اعمال قاطع و فرهنگ را پذیرشگاه آن تاثیرات و آن اعمال میداند، «تكنولوژی قواعد بازی را تعیین میكند نه فرهنگ».
پال كندی ۱۹۹۳ – به طور كلی توزیع قدرت جهانی، بر اساس ”دارا ها“ و ”ندارها“ی تكنولوژیكی صورت خواهد گرفت.
تشخیص اینكه عوامل فرهنگی چه نقشی در تعیین جایگاه كشورها در این تقسیم قدرت خواهد داشت، دست كم در تحلیلها كندی واضح و روشن است.بخش عمدهای از دنیای عرب و مسلمان، نه فقط آماده ورود به قرن بیست و یكم نیست بلكه ظاهرا در كنار آمدن با قرن ۱۹ و میراثهای آن نیز مشكل دارد، دمكراسی، خصوصی سازی اقتصاد، پیوندهای صنعتی و تجاری فرا ملیتی، تحولات اجتماعی، آزادی نقد و گفتار ... .
اقتصادهای پیشرفته به اصول تكنولوژی حاكم بر بازار جهانی گردن نهادهاند، و برنده و بازنده شدن كشورهای در حال توسعه وابسته به آن است كه تا چه حد با اصول یاد شده كنار بیایند.
تكنولوژی، ضرورتهای خاص خود را دیكته میكند (منظور صاحب تكنولوژیست) و فرهنگ باید در رفع یا برآوردن بكوشد. فرهنگها هرچه بیشتر بتوانند در رفع نیازهای تكنولوژی بكوشند ارزیابیهای مثبت تری از آنها خواهد شد.
استرنج ۱۹۹۴ – مسلما نمیتوان انكار كرد كه تواناییهای تكنولوژیكی سهم بسزایی در تعیین شرایط این مبارزه خواهند داشت (مبارز، قدرت جهانی برای گشودن دروازه های قرن ۲۱).
●فقر پذیری تكنولوژی و فرهنگ
نظریهای نیز مطرح است كه تكنولوژی و فرهنگ هر دو نقد پذیرند، تكنولوژی میتواند آثار مخربی داشته باشد كه تاثیرات منفی به فرهنگ و محیط بهكار گیرنده داشته باشد و از طرفی ممكن است جوامعی از نظر فرهنگی هیچ گونه نقدی نداشته باشند و به طور محض دنباله رو نقش تكنولوژی در جامعه خویش باشند و به طور محض دنباله رو نقش تكنولوژی در جامعه خویش باشند.
راه درست شناسایی نقدگونه تكنولوژیست تا در صورت توسعه موجی آن از آثار مخرب آن پرهیز نمود البته این كار نیاز به قدرت علمی و فنی بالایی دارد تا بتوان در طراحی و شكلگیری جریان فنآوری مداخله نمود. كشورهای در حال توسعه كه عمدتا قدرت تحلیل و یا مداخله ندارند، در صورتی كه قصد مداخله دارند بایستی به طور تخصصی گروههای مطالعاتی تشكیل دهند و یا نقد عملكرد تكنولوژی اصطلاحات لازم را به انجام رسانند، به گفته فوكویاما ناگزیر بایستی فرهنگ حاكم بر صاحبات تكنولوژی را بپذیرند.
مایكل تلالی- توجه دو جانبه به فرهنگ و تكنولوژی ما را یاری خواهد داد كه به هیج وجه اصطلاح «جهانی» به معنی «یكنواخت» یا «عام» را در نظر نگیریم، فروریختن تكنولوژی و فرهنگ در قالب (تكنولوژی به عنوان فرهنگ) عملا ما را به پذیرش این چشمانداز عام وادار میسازد كه جهانی شدن را همچون نماد پیروزی عقلانیت فنی در ذهن خود به پرورانیم، آن هم عقلانیتی كه الزاما از خلال پیشرفت تكنولوژی و چارچوبهای اقتصادی ـ سیاسی نظام سرمایه داری متجلی میشود.
تكنولوژی به عنوان عقلانیت فنی بر این نكته تاكید دارد كه قرار دادن فرهنگ در موقعیتی مخالف با تكنولوژی خودبهخود به معنای عقلانی نبودن فرهنگ است، نتیجه هم این میشود كه فرهنگ را میتوان به خدمت تكنولوژی (بدون چون و چرا) گماشت. چون تكنولوژی عقلانی است و فرهنگ عقلانی نیست، این استنباط از تكنولوژی تقریبا شبیه به بحث با كندی است كه بعضی را موافق تكنولوژی و بعضی را مخالف میداند.
●تعبیر تكنولوژی به معنی فرهنگ
« فرهنگ جهانی » حاصل از این وضع و حال، نوعی اقتصاد سیاسی لیبرال است كه تكنولوژی، عامل دانش آن خواهد بود (فوكویاما ۱۹۹۲) این اندیشه فرهنگ جهانی نشان دهنده پیروزی فراملیتی ضرورتهای تكنولوژیكی است. یعنی « عقلانیت فنی » (اشلی ۱۹۸۵)، آن گونه كه در سیاست و اقتصاد سرمایه داری لیبرال نمود مییابد، «همان فرهنگ» است، روشن است كه این حكم، هرگونه فهم و استنباط دیگر از فرهنگ را مردود میشمارد.
در نظر گرفتن تكنولوژی به عنوان تنها نیروی محرك تاریخ بشریت سرنخ مشترك نگرشهای یاد شده است. این نگرش تاریخ مبنای دقیق كلمه، منحصرا عبارت خواهد ب ود از توسعه های حاصل از پیشرفت تكنولوژیكی و پشتیبانی نظام سرمایه داری جهانی (مایكل تلاسی).
نظریه فوكویاما درباره روابط جهانی تاكیدی است كه ب ر نقش تركیبی سیاست و اقتطاد لیبرال در رفع نیازهای مادی و غیرمادی انسان دارد، ادعای او كه ما میتو انیم همه چیز را از منظر تاریخ «عام» یا «جهانی» بنگریم، تا حد زیادی وابسته است به استدلالهایی كه د ر مورد جاذبه های شكل معینی از سازماندهی دولت، یعنی دمكراسی لیبرال، توأم با اصول اقتصاد لیبرال پیش میكشد.
موضع فوكویاما بر تصور آرمانی شدهای از اقتصاد و سیاست لیبرال استوار شده است.بر حسب گفته های فوكویاما، ما آن چه
را كه باید درباره به كجا میرویم بدانیم، از هم اكنون میدانیم و تفاوت اصلی فقط بین آنهایی است كه رسیده اند و آنهایی كه باید بعدها برسند، اصل تقسیم منافع جهانی در زمان حاضر
بین بخش « پسا تاریخی» دنیا و بخش دیگری است ] كه هنوز به تاریخ چسبیده است[. دنیای توسعه یافته و دنیای توسعه نیافته (فوكویاما ۱۹۹۲).
چشمانداز تاریخی پرزرق و برقتر «كندی»، نقش تكنولوژی در تحولات آینده را تا حد نوعی چالش جهانی بالا میبرد، چالشی كه حتی نیرومندترین كشورها را هم به درد سر میاندازد. (كندی ۱۹۹۳)
●تحلیلی بر فرهنگ صنعتی بخش دولتی در ایران
اصول زیر باعث تنگنای فكری فرهنگی صنعتی بخش دولتی برگزیده است.
۱. مدیریت دولتی در قیاس با بخش خصوص انگیزه توسعه تكنولوژی رقابت آمیز ندارد ( در عمل نیز به اثبات رسیده است).
۲. در سیستم دولتی مكانیزمهای و سیستمهای موجود فرآیند نوآوری شكل نمیگیرد ( عرصه خلاقیت فعال نمیگردند). زیرا فضای اداری بر سیستمها حاكم است.
۳. پایگاه تفكر مدیریت دولتی نسبت به علم و فنآوری ضعیف است. آنگونه كه در عمل نشان داده شده به علم و فنآوری به عنوان عوامل اساسی تحول فرهنگی و ساختاری نگریسته نمیشود.
۴. الگوی مدیریت دولتی، مدیریت نوآورری نیست و لذا حركتهای توسعه بسیار كند و ضعیف است.
۵. خصوصی سازی به دلایل فوق با موفقیت پیش نمیرود.
۶. عمده سرمایه گذاریهای بخش دولتی از اثر بخشی بالایی برخوردار نبوده است. به دلایل فوق برای توسعه فرهنگ صنعتی بایستی پتانسیل بخش خصوصی در صنعت را گسترش داد و لذا خصوصی سازی مشكلگشای اصلی خواهد بود.
●فرهنگ صنعتی نزد بخش خصوصی
مطالعه نشان میدهد كه بخش خصوصی از بهره وری بالاتری نیست به بخش دولتی برخوردار است با اینكه بخش دولتی اهرمهای تصمیمگیری دولتی در انتها را نیز در اختیار دارند. فرهنگ حاكم بر مدیران بخش دولتی بخاطر فضای رقابتیتر بر كسب و كارشان از غنای بیشتری برخوردار است.
●شرایط حاكم صنعتی و فرا صنعتی جهانی
انقلابهای صنعتی در غرب یكی پس از دیگری زمینه بیداری و رشد فكری در زمینه علم و فنآوری گردیده است. رسوخ فرهنگ نوآوری در مجموعههای علمی، صنعتی و خدماتی باعث گردیده است كه رقابت در تولید علم و فنآوری و صنعت و خدمات به طور مستمر شدیدتر گردد و این امر عرصه را روز به روز بر كشورهای عقب مانده و كشورهای در حال توسعه تنگتر میكند و این كشورها برسر دوراهی عقب ماندگی بیشتر و یا تلاش مضاعف برای جبران عقب ماندگی در چالشاند و این امر اختلاف ثروت و سطح رفاه كشورها را افزایش داده است.
●لزوم سازماندهی جدید فنآوری در ایران
عدم حضور كشور ما در فضای رقابت تكنولوژیكی جهانی باعث گردیده كه حضور رقابتی ما در اشتغال و اقتصاد جهانی بسیار كمرنگ جلوه كند و لذا توجه و ساختاردهی به مدیریت فنآوری در كشور میتواند زمینه توسعه فرهنگ صنعتی و رقابت آمیزی فنآوری در كشور شكل جدیدی به خود بگیرد. در این زمینه اولویت گذاری روی فنآوریها و تعیین اولویتهای فنآوری كشور و تدوین سیاستهای دسترسی به این فنآوریها و تدوین استراتژی برای هر یك از فنآوریها از اهمیت خاص برخوردار است.
●رتبه بندی كشورها از نظر علم و فنآوری
در تحقیقات جهانی معمولا رتبه بندی كشورها بر اساس شاخصهای علم و فنآوری می باشد. اگر ملاحظه كنیم این رتبه بندی تأثیر مستقیمی روی درجه پیشرفتگی اقتصادی و رفاه ملی این كشورها دارد.
یكی از مهمترین انتظارات از مدیران ارشد و دولتمردان، برنامه ریزی استراتژیك برای ارتقای جایگاه كشور در این رتبه بندی است، كه سرنوشت حجم و نوع اشتغال را در سطح ملی معین میسازد و جایگاه كشو
ر در رقابتهای بین المللی را ارتقا میدهد. لازمست چرخه نوآوری- فنآوری در كشور ما به حركت درآید تا سرعت و شدت در نوآوری محصول و فرآیند، اختراع و ابداع، و كشف علمی را توسعه بیشتری بخشد
●طراحی مفهومی فرهنگ صنعتی ایران
در طراحی مفهومی فرهنگ صنعتی ایران این دغدغه مطرح است كه چه اهداف اساسی در این فرهنگ از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. به تعبیری شاخصه های موفقیت فرهنگ صنعتی ایران چیست؟
با قبول این فرض كه امروزه صنعت به معنی عام آن تجلی درجه توسعه یافتگی دانش و فنآوری یك ملت است، بایستی اهداف توسعه یافتگی ملی را تعریف نمود.محورهای توسعه یافتگی ملی عبارتند از:
۱. اقتدار ملی در توسعه علوم و فنآوری؛
۲. اقتدار فرهنگی؛
۳. اقتدار بین المللی؛
۴. امنیت ملی و بین المللی؛
۵. اقتدار اقتصادی؛
۶. اقتدار سیاسی اجتماعی؛
۷. اقتدار دفاعی؛
۸. اقتدار.
با توجه به محورهای فوق از طریق تكنیكqfd میتوان شاخصهای اساسی توسعه یافتگی ملی و شاخصهای فرهنگی پشتیبان را استخراج نمود. ای ن امر نیاز به یك پژوهش ملی دارد تا به دقت بتوان این شاخصهای فرهنگی را به دست آورد.
●پیش بینی شاخصهای فرهنگ صنعتی در سطح شركتها
۱. بیداری كیفی در سطح بین المللی؛
۲. پذیرش شاخص رقابت صنعتی و فنآوری؛
۳. نوآوری در فنآوری محصول و فرآیند؛
۴. قابلیت رقابت در كیفیت و هزینه و زمان تحویل محصولات و خدمات؛
۵. قابلیت پاسخگویی به مشتری و احترام به مشتری؛
۶. تعامل فكری به ارتقاء سطح تفكر نیروی انسانی؛
۷. تعامل عملی برای انسجام نیروی انسانی در كار و تولید؛
۸. بهبود مكانیزهای بهبود محصول و فرآیندها (طراحی و تولید)؛
۹. توجه خاص به برنامهریزی استراتژیك؛
۱۰. توجه به ارزیابی عملكرد به عنوان عامل تعیین موضعیت؛
●پیش بینی شاخصهای فرهنگ صنعتی در سطح ملی ۱. نظم پذیری و مدیریت زمان؛
۲. رقابت پذیری در سطح ملی و بین المللی؛
۳. مدیریت نوآوری در علم و فنآوری؛
۴. اصلاح ساختارهای علم و فنآوری و همكاری متقابل مراكز علمی و صنعتی(تعامل علم و عمل)؛
۵. توسعه شبكه فرآوری فنآوری در كشور؛
۶. توسعه مشتری مداری در سطح بین المللی؛
۷. پیش دستی در رفتار فنآوری جهانی و نحوه تأثیرگذاری روی آن و چگونگی پذیرش(نگاه استراتژیك)؛
۸. قابلیتهای مالی برای جذب و سرمایه گذاری مالی با اثر بخشی بالا؛
۹. شناخت دقیق تجارت بین المللی و نقش فنآوری در آن؛
۱۰. توسعه منابع انسانی به عنوان محور اساسی توسعه؛
۱۱. ارتقای جایگاه تحقیق و توسعه استراتژیك در جهت اهداف توسعه ملی؛
۱۲. به كارگیری برنامه ریزی استراتژیك در كلیه اهداف ملی؛
۱۳. ارتقای قابلیتهای ساخت و تولید و دستیابی به تكنولوژیهای پیشرفته ساخت و تولید؛
۱۴. ویژگی در هم تنیدگی تكنولوژی (مدیریت چند بعدی فنآوری).
دكتر محمد حسین سلیمی
منبع : وزارت صنایع و معادن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست