چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
بمبئی؛ شهر همیشه در خاطر
هر روزه هزاران مهاجر، كسانی كه اقبال خود را در بمبئی میجویند از سراسر هندوستان به این شهر ریخته و در آن حل میشوند. از اینان بسیاری به هدف خود رسیده و عاقبت بیشماری دیگر به زندگی زاغهنشینی و از آن بدتر خانه به دوشی و آوارگی میانجامد. شمار بزرگی نیز به خدمت مافیای پرقدرت بمبئی در میآیند. بمبئی اما صرفنظر از عواقب كار و سرنوشت مهاجرین مقصد نهایی و شهر دلخواه آنان تلقی میشود... كوششی در راه توصیف مخلوقی افسانهای با نام بمبئی... ایاب و ذهاب روزانه و طی كردن جاده معروف و از یك نظر به نام «رآی»، كه از كنار اسكلهها میگذشت و رفتن به سر كار، از مهمترین و فراموشناشدنیترین خاطرات من محسوب میشود. جادهای كه اول بنا بود یك شاهراه چهار خطه باشد و ماشینها بتوانند با سرعت از آن بگذرند بهك جاده باریك دوطرفه تنزل یافت و زاغهها و ساختمانهای تنگ چند طبقه شانههای آن را در خود گرفت. ساكنین این محلات كه غالباً مهاجر محسوب میشوند در همین جا كار میكنند، میخوابند، با دیگران نشست و برخاست میكنند، قدم میزنند، لباس میشویند و شاهد فرزندانشان و اولین قدمهای آنان بر آسفالت جادهها میشوند. جادههایی كه فاقد پیادهرو هستند و شاید هرگز نیز آن را به خود نبینند. «جاده رآی» مسیری است كه در آن آدمها و وسایطنقلیه سر جا با هم رقابت میكنند و فضای كوچك اطراف خود را قلمرو حكمرانی خود تلقی میكنند. عده زیادی از این زاغهنشینان دو سه اتاق زیر شیروانی در بالای سوراخیهای خود ساخته و آن را به دیگران اجاره دادهاند. در هریك از این آلونكها كه مجموعاً كمتر از ۳۰ مترمربع وسعت دارد بهطور متوسط حدود ۱۰ نفر زندگی میكند. سرشماری و جمعیت «جاده رآی» را هیچكس به درستی نمیداند و تنها اصل مسلم آن ازدیاد روزافزون جمعیت و به همراه آن بالاتر گرفتن هرج و مرج در آنجا میباشد. برای رعایت بیطرفی اما باید اضافه كرد كه جمعیت واقعی خود بمبئی هم درست بر كسی معلوم نیست. آمار رسمی موجود جمعیت آن را ۱۲ میلیون (بیشتر از تمام جمعیت یونان) تخمین میزند و نصف آن خیابانی محسوب میشود. با توجه به جریان بیوقفه مهاجرین و زاغهنشینان و صدها كودكی كه روزانه بینام و نشان به دنیا میآیند ظن قوی میرود كه جمعیت واقعی شهر نزدیك به ۱۶ میلیون باشد. من حتی شنیدهام كه بمبئی را برخی پیشبینیهای تأیید نشده، تا سال ۲۰۲۰ بزرگترین شهر جهان میدانند. هرچند كه این ارقام برای بسیاری تكاندهنده مینماید اما واقعیت تلخ این است كه برای ساكنین «جاده رآی» و سایر محلات فقیرنشینی كه روزانه در اطراف شهر مانند قارچ بالا میآیند، مفر دیگری متصور نیست. بسیاری از این مردم از اقصی نقاط كشور و به امید یافتن كار و درآمد ثابت و یا حتی یكشبه میلیونر شدن به «شهر امید» سرازیر شدهاند و این سرپناههای موقتی و غیرقانونی كه پارهای حتی به برق و تلفن دزدی و تلویزیون رنگی مجهز است، در مقایسه با شرایط زندگی سابق در زادگاههایشان ویلاهای اشرافی تلقی میشوند. و بدینگونه است كه اینان در حاشیه این جاده به گذران روزانه خود ادامه میدهند و با آلودگی هوا و گرمای وحشتناك و بد غذایی، گرد و خاك و كامیونها و ماشینهایی كه با سرعت رد میشوند و حوادث رانندگیای كه در پی میآید و امراض مختلف و موشهای صحرایی پر جثه و كلاغها و فاضلابهای متعفن و انزجار از كسانی كه با ظاهر بهتر از آن حوالی میگذرند و نیز با سیلابهای موسم بارندگی سر میكنند. من همیشه وقتی كه زیر باد خنك كولر ماشین و در رفاهی كه حبابگونه مرا در خود گرفته و از شرایط بیرون محافظت میكرد به طرف كار خود میرفتم از مشاهده چهرههای خندان این مردم تعجبزده میشدم. آنها به دلیلی كه ورای فهم من بود شاد به نظر میرسیدند. شاد بودند كه به مقصد خود و به این شهر غولآسا رسیدهاند؛ شهری كه یا همه چیز را از آنها خواهد گرفت و یا اقبال نهایی را نصیب آنها خواهد ساخت. آنها آماده برخورد با زندگی و دست و پنجه نرم كردن با آن به نظر میرسیدند و خود را در دو قدمی نهایت آمال و مینی ـ آمریكای خود میدیدند. بمبئی در نظر مردم نقاط دیگرهندوستان دقیقاً مترادف همین مضمون مینی ـ آمریكا است. فهم این نكته كه چرا بمبئی با وجود وسعت بیش از حد، گرمی و آلودگی خفقانآور هوا، شلوغی، جمعیت در شرف انفجار و مناظر زننده و سیمای مهیب و بوی فقر و بیماری آن هنوز این همه مهاجر را برای یافتن زندگی بهتر به خود جذب میكند نیاز به تعمق دارد. در بمبئی اگر كه فقیر باشی حتماً در شرایط غیرانسانیای گذران میكنی و اگر ثروتمند هستی مافیا تو را آزار میدهد و اگر به طبقه متوسط تعلق داری هر روز صبحهنگام ترك منزل و افتادن در ترافیك و چالههای خیابان و در رفتن از دست بچههایی كه با پنجههای كوچكشان به پنجره ماشین دست میكشند و گدایی میكنند برای خود جدال سختی است. در این شهر هیچ كاری به راحتی صورت نمیگیرد و كارها عموماً به مشكل بر میخورد و از سوی دیگر فساد و كاغذ بازی و خونسردی خاص هندیها آدم را به مرز دیوانگی میبرد. با همه اینها بمبئی آدم را دلسرد نمیكند. این شهر علیرغم تمام مشكلات توانفرسای خود روح خاصی دارد و چیزی در آن هست كه آن را تسخیرناپذیر میسازد.
شكایت اگر بكنی هر «مومیایی كار» ـ نامی كه به اهالی بمبئی اطلاق میشود ـ به تو میگوید، «از چی شكایت میكنی؟ هرچه باشد اینجا از خیلی شهرهای دیگر بهتر است». و تو از تصور آنكه كجا میتواند از این بدتر باشد به خودت میلرزی. بمبئی برای كسانی امثال ما كه خوشبختی آن را دارند كه از كار و زندگی راحتی برخوردار باشند شهر جذابی بهشمار میرود چرا كه این شهر از حیث درآمد و ریتم تند زندگی و مردم بیآزار آن و آنكه هركس هرطور دلش بخواهد زندگی میكند و نیز موجود بودن زمینههای رشد و پیشرفت برای كسانی كه شهامت خطر كردن داشته باشند شهر ایدهآلی محسوب میشود.بمبئی با سینماها و بازارها و فروشگاههایی كه انباشته از اجناس خارجی است و با كابارههای شیك و تئاترها و رستورانهای گرانقیمتی كه همیشه از مدتها پیش رزرو شدهاند و نیز بنگاههای فروش ماشینهای گرانقیمت و تلفنهای موبایل و ساختمانهای اداریای كه با مانهاتان نیویورك رقابت میكنند و با مجتمعهای مسكونی شیك و بوتیكهای گرانقیمت و مسابقههای ملكه زیبایی و هتلهای پنج ستاره و مدارس بینالمللی و بیمارستانهای مدرن خود آدم را به خود معتاد میكند. این شهر از این نظرها تنها شهر حقیقتاً بزرگ و همهجانبه هندوستان محسوب میشود و شهرهایی نظیر مدرس و كلكته و بنگلور ـ یا به قولی سیلیكون ولی هندوستان ـ و یا حتی دهلینو در مقایسه با آن شهرهایی بومی و با افكار عقب مانده مینمایند. شاید فهم این نكته برای خارجیها مشكل به نظر بیاید ولی هرگز نباید فراموش كرد كه جماعت روستایی این كشور هنوز كه هنوز است در قرن هجدهم زندگی میكند و بمبئی از این نظرها یك معجزه و رؤیا بهشمار میآید.
بمبئی بیشك ثروتمندترین شهر هندوستان است بهطوری كه بیش از نیمی از درآمد مالیاتی كشور از این شهر سرچشمه میگیرد. بمبئی از سوی دیگر فاسدترین شهر این سرزمین است و بیش از پنجاه درصد پولهایی كه در آن دست به دست میگردد آلوده محسوب میشود. تعداد میلیونرهای این شهر از مجموع میلیونرهای تمام شهرهای دیگر هندوستان بیشتر است؛ ۹۰ درصد معاملات بانكی هندوستان در این شهر صورت میگیرد و از خود دو برج بازار بورس داشته و ۸۰درصد حسابهای ارزی در اینشهر به ثبت رسیده و مركز اصلی بازار قرضه كشور و بازار ارز داخلی و خارجی محسوب میشود. بانك مركزی هندوستان و سه بانك عمده دیگر و بزرگترین دو بانكی كه در دادن وام تخصص دارند از محل مركز تجاری همین شهر فعالیت میكنند و چهل درصد حجم مبادلات دریایی هندوستان از بندر بمبئی میگذرد. در اینجا مستغلات حكم طلا را دارد و قیمت آن به مراتب از مشابه آن در نیویورك و توكیو فراتر میرود تا جایی كه بهطور مثال قیمت یك آپارتمان شیك تا دو میلیون دلار هم میرسد. اینجا شهری است كه خود را در ریسكهای اقتصادی و شرطبندی روی اسب و لاتاری و نتیجه مسابقات كریكت گم میكند و درآمد یك تبلیغاتچی ماهر بیشتر از یك پزشك است و جامعه مصرفی آن روی آمریكا را سفید كرده است. بمبئی بزرگترین مركز سینمایی جهان است و زرق و برق بالیوود» آن هر مقاومتی را خرد می كند. تمام كسانی كه در رؤیای كسب شهرت در دنیای سینما بسر میبرند در خیابانهای همین شهر می گردند تا جاییكه حتی هنرپیشگان بازنشسته و فراموش شده غربی نیز به امید یافتن حیات سینمایی دوباره دنبال امضای قرارداد می گردند و بهعنوان هنرپیشه مهمان در فیلمهای هندی ظاهر میشوند. هنرپیشگان منزلت خدایی دارند و جوانان از هر قماش و قیافهای در عطش بدست آوردن سهمی از «شهر زرق و برق» میسوزند. جماعت «فیلمی» در حومههای شیك بمبئی و در خانههای كاخ مانند خود و در اضطراب دائم از تلفن های مافیا و اخاذیهای آنان بسر میبرند. داستانها و شایعات یكشبه به دولت رسیدنها به این شهر شهرتی اساطیری بخشیده است و نمونه كسانی مانند «دوروبایی آمبانی» كه خود را از سطح یك كارگر ساده پمپ بنزین به مقام یكی از متنفذترین غولهای صنعت پتروشیمی رسانده بود و یا «هارشاد مهتا» پسربچه فقیر اهل «رِی پور» كه زمانی عملاً بر بازار بورس (تا پیش از اینكه به زندان بیفتد) حكومت میكرد و طراح اصلی یك تقلب شش میلیارد روپیهای در بازار سهام تضمین شده محسوب میشد و یا «شاهرخ خان» محبوبترین هنرپیشه هندوستان كه زمانی با جیب خالی به این شهر آمده و پس از كشیدن سالها سختی و بدون برخورداری از حامی و پارتی و تنها در سایه تلاشهای خود به بزرگترین هنرپیشه هندوستان تبدیل شده بود به این شهرت دامن می زند. بمبئی از كلیشهها گذشته، دنیای تناقض ها و كنتراستها است. «دهاراوی» بزرگترین بیغوله آسیا، جایی كه بیش از ۶۰۰۰۰۰ هزار نفر را در مساحتی كمتر از یك مایل مربع فشرده ساخته و جایی كه شدت تعفن و بوی فضولات انسانی هوا را غلیظ و چسبناك ساخته است، عالیترین چرم ها را تولید كرده و به سراسر جهان صادر می كند. ساكنین دهاراوی از آب آشامیدنی سالم محرومند و در عوض در آنجا شامپاین فرانسوی، به بهایی سه برابر حقوق یك فرد متوسط، بهفراوانی یافت می شود. جایی كه در آن كلینیك های رژیمغذایی بیشتر از سازمان های عام المنفعه غیر دولتی یافت میشود و كتابهای خودآموز و مدیریت شخصی توسط بچه هایی كه حتی قادر به خواندن هم نیستند بفروش می رسد. جایی كه هم مقبول است و هم ترسناك، هم بیرحم است و هم مهربان. محلهای كه روزنامه ها اخبار بیرحمانهترین جنایات و تكان دهندهترین و تأثرآورترین داستانهای رفاقتها و فداكاریها را در همان ستون و در كنار یكدیگر چاپ می كنند. شاید مدارا طلبی و محترم داشتن حق حیات دیگران در بمبئی از آنجا ناشی میشود كه بیشتر اهالی آن خود زمانی از صفر شروع كرده و به جای امروز خود رسیده اند و از این رو است كه مسیحیان آن با پارسیان میآمیزند و هندوها و مسلمانان به همسایگی یكدیگر در میآیند و سیكها و جایینها و یهودیان و بسیاری از «فرنگی»ها (اسمی كه روی خارجیها گذاشته شده است) باهم در تفاهم زندگی میكنند. از سوی دیگر از بطن همین سیل دائمی «اجنبی»ها و اختلاط فرهنگهای مختلف، هیولایی در هیئت حزب دست راستی افراطی «شیو سنا» ظاهر شده است. رهبر این حزب شخصی است بنام «بال تاكرای» كه دستور كار خود را كه «فرزندان سرزمین» نام نهاده است بر پایه دامن زدن نزاع میان محلی و مهاجر گذاشته و با هرچیزی كه غیر «ماهاراشتریان» باشد مخالفت نشان میدهد. حزب «شیو سنا» پراتیك سیاسی خود را با شورشهای شهری و بمبگذاری در اماكن بینالمللی، غارت و تخریب رستورانهای مك دونالد و شكستن سمبولیك شیشههای كوكا كولا آغاز كرده است. اینان همین یك سال پیش موفق شدند نام شهر را از بمبئی، بمعنی خلیج زیبا، به مومبئی یعنی نام الهه حافظ شهر تغییر داده و تلویحاً به جهانیان گوشزد كنند كه این شهر به ساكنین اصلی و ماهاراشتریان آن تعلق دارد و بهتر آن است كه غریبهها از آن دست كوتاه كنند. اینان چند هفته پیش نیز بمنظور قدرت نمایی و نشان دادن عزم خود در دفع مهاجرین، جمعی از «سینیك»ها را تحریك به تخریب و غارت اداره كارگزینی راه آهن كردند و تعلق گرفتن سهمیه معینی از استخدامات به ماهاراشترینها را مطالبه كردند. هدف از این كار جلوگیری از هجوم متقاضیانی كه از هند شمالی به این شهر میآیند بود. در همان هفته نیز اعضای حزب به همراهی زنان سینیكی در یكی از ایستگاههای شلوغ راه آهن به عدهای از جوانان بیحاری كه برای شركت در امتحان ورودی راه آهن به مومبئی آمده بودند حملهور شدند. نتایج ترس برانگیز یك نظر خواهی كه توسط روزنامه تایم هندوستان و یك برنامه عامهپسند تلویزیون انجام شده نشان میدهد كه اكثریت رای دهندگان بر منطقهای حزب سنا صحه گذاشته و درصد بالایی از آنها عملكرد «فرزندان سرزمین» را تایید میكنند. علاوه بر آن عده زیادی از پاسخ دهندگان به این نظرخواهی، موافق رزرو درصدی از مشاغل برای محلیها بودند. از سوی دیگر برخی نیز معتقد بودند كه این سیاست چهره مومبئی را بعنوان یك مركز مالی بینالمللی خدشه دار خواهد ساخت. آیا بدین شكل است كه شهر بینالمللی بمبئی بهك شهر شووینیستی تغییر ماهیت میدهد؟ دوست دارم برای جواب به این سؤال در اینجا نقل قول دیگری از «سوكتو مهتا» روزنامهنگاری كه در بمبئی بزرگ شده و اكنون در نیویورك زندگی میكند بیاورم: «در بمبئی اگر دیرتان شده باشد و دارید میدوید كه به كارتان و به قطار كه در حال دور شدن است برسید، دستهای زیادی از داخل قطار شلوغ و مسافرین آن بسوی تو دراز میشود و هركدام میخواهند تو را به بالا بكشند. . . همانطور كه در امتداد قطار در حال دویدن هستی آخر یكی سوارت میكند و جای كوچكی برایت باز میكنند. . . بقیه اش به خودت مربوط است. . . در آن لحظات هیچكدام از آنها نمیداند كه دستی كه بسوی آنها دراز شده دست یك هندو است یا یك مسلمان، یك مسیحی یا یك برهمن و یا یك نجس و نمیدانند تو زاده همین شهر هستی یا همین امروز صبح به آن وارد شدهای؛ اهل بمبئی هستی یا مومبئی یا نیویورك. تنها چیزی كه برایشان اهمیت دارد این است كه تو هم میخواهی خودت را برسانی به شهر طلایی، همین. آنها فقط میگویند بپر بالا. برایت جا باز میكنیم».
نوشته: میلا كهلن
ترجمه: لقمان تدیننژاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست