پنجشنبه, ۱۷ آبان, ۱۴۰۳ / 7 November, 2024
مجله ویستا


دام Klopka


دام  Klopka
▪ کارگردان: سردیان گولوبوویچ.
▪ فیلمنامه: ملینا پوتا کولیه ویچ، سردیان کولیه ویچ بر اساس داستانی از نناد تئوفیلوویچ.
▪ موسیقی: ماریو اشنایدر.
▪ مدیر فیلمبرداری: الکساندر ایلیچ.
▪ تدوین: مارکو گلوساک، دژان ئوروسوویچ.
▪ طراح صحنه: گوران یوکسیموویچ.
▪ بازیگران: نبویسا گلوگوویچ[ملادن]، ناتاشا نیکونوویچ[ماریا]، آنیسا دوبرا[یلنا]، میکی مانویلوویچ[کوستا آنتیچ]، بوگدان دیکیلیچ[دکتر لوکیچ]، ووک کوستیچ[برادر پیتر]، دژان چوکیچ[پیتر]، مارکو دیوروویچ[نمانیا].
▪ ١٠٦ دقیقه. محصول ٢٠٠٧ صربستان، آلمان، مجارستان.
▪ نام دیگر: The Trap، Klopka - Die Falle. برنده جایزه بزرگ جشنواره صوفیه.
▪ ژانر: جنایی، درام، مهیج.
ملادن مهندس ساختمان و همسرش ماریا معلم است. آنها با تنها فرزندشان نمانیا زندگی جمع و جور و معمولی را می گذرانند. تا این که یک روز نمانیا بدحال شده و در بیمارستان مشخص می شود که دچار بیماری قلبی است. دکتر لوکیج به آنها می گوید که تنها راه نجات نمانیا عمل جراحی در خارج از صربستان است و این کار حدود ٣٠ هزار یورو خرج در بر خواهد داشت.
اگر این جراحی انجام نشود، امکان دارد نمانیا از حمله بعدی جان سالم به در نبرد. ملادن و ماریا استطاعت تهیه این مبلغ را ندارند. تقاضای کمک از کارفرمایان، دوستان و فامیل دردی دوا نمی کند، لاعلاج ماریا در روزنامه آگهی درخواست کمک می دهد. فردای آن روز شخصی به منزل آنان تلفن زده و از ملادن می خواهد او را در لابی هتلی گران قیمت ملاقات کند. ملادن در آنجا با کوستا برخورد می کند، اما هدف کوستا دادن بلاعوض این پول گزاف نیست.
بلکه از ملادن می خواهد تا در برابر آن مردی به نام پیتر را از سر راه وی بردارد. ملادن ابتدا نمی پذیرد، ولی دو روز بعد در اوج استیصال ناچار پیشنهاد کوستا را قبول می کند. سپس اسلحه ای به همراه عکسی از پیتر و مقداری پیش پرداخت دریافت می کند. ملادن که این کار را تنها راه نجات پسرش می داند، به سراغ پیتر رفته و او را به قتل می رساند. همزمان ماریا نیز که از رفتار مشکوک ملادن آزرده شده و سکوت وی را بد تعبیر می کند، با وی درگیر شده و خانه را ترک می کند. ملادن که کار را تمام شده می پندارد، منتظر باقیمانده پول است تا پسرش را راهی سفر کند. اما کوستا ناپدید شده و به نظر می رسد که قصد پرداخت ندارد....
● چرا باید دید؟
سینمای صربستان در سال های اخیر به دلیل ساخت فیلم هایی درباره کشتارهای قومی و فجایعی که در یوگسلاوی متلاشی شده، در میان تماشاگران دیگر کشورها و منتقدان شناخته شده است. به همین خاطر تجربه دیدار یک فیلم نوآر مدرن با داستانی کم و بیش آشنا از این سینما به خودی خود تازه است. اما چرا فیلمی چنین ساده، با داستانی تقریباً کلیشه ای نماینده کشورش در مراسم اسکار ٢٠٠٨ می شود؟
پاسخ اینجاست که دام یا تله فقط یک نوآر مدرن نیست. بلکه بازتاب چهره جامعه امروز صربستان است. جامعه ای در حال گذار که وقوع چنین حوادثی در آن به دلیل نابسامانی های اقتصادی نه فقط متحمل بلکه بی تردید امکان پذیر است. داستان تبدیل یک مرد معمولی به یک آدمکش کرایه ای و اجبار وی در انتخاب میان زندگی فرزندش و مرگ مردی ناشناس!
این نمایش یک دو راهی اخلاقی صرف نیست. بلکه نمایی میکروسکوپی از جامعه پس از میلوشوویچ است. درامی موقر درباره جامعه ای که ظاهراً جنگ و درگیری های قومی از آن رخت بربسته، اما پریشانی های پس از آن راه را به سوی خشونت طلبی و قانون گریزی بین خودی ها باز کرده است. جایی که زندگی آدمی ارزشی ندارد و زندگی عادی در صلح و آرامش چیزی دست نیافتنی به نظر می رسد. دام روی ملادن و خانواده او زوم می کند و حالت های روانی او را می کاود تا به نگاهی انتقادی اجتماعی و قابل تعمیم به کل صربستان برسد.
پایان تکان دهنده، اما قابل حدس فیلم نیز چیزی از مهابت داستان آن نمی کاهد. کوستا نیز به نوعی قربانی شرایط است. او جربزه آدم کشی و برداشتن پیتر-مسبب بدبختی هایش- را از سر راه خود ندارد و با حیله شخص دیگری را گرفتار می کند. او حتی پول مورد توافق را نیز ندارد تا به ملادن بدهد و به نظر می رسد که ٣٠ هزار یوروی اهدایی از سوی همسر مقتول که تصادفاً با ملادن آشنا شده، نوعی کفاره گناهان پیتر مرحوم باشد.
فیلم که بر اساس نمایشنامه ای از سردان کولیه وویچ به نام Sky Hook ساخته شده ، بهترین فرصت برای آشنایی با کارگردان جوانش سردیان گلوبوویچ متولد ١٩٧٢ بلگراد است. فرزند پردراگ گلوبوویچ کارگردان که در سال ١٩٩٣ با ساختن فیلم در آن سوی نا آرامی شروع به کارگردانی کرد.
گلوبوویچ با سومین فیلم خود صد مطلق توانست جوایزی از جشنواره های معتبر جهاین دریافت و به شهرتی معقول دست یابد. اما حضور دام در مراسم اسکار می تواند راه وی را برای ساخت فیلم های جدی تر و شخصی تر هموار کند. به این استعداد تازه کشف شده از سینمای اروپای شرقی باید امید بست!
منبع : موج نو