شنبه, ۱۹ آبان, ۱۴۰۳ / 9 November, 2024
مجله ویستا

پاییز پرتنش پیش روی قفقاز


پاییز پرتنش پیش روی قفقاز
برخلاف سال گذشته، امسال این سالگرد با جشن و پایكوبی همراه نخواهد بود، بلكه این جشن در ظاهر بررسی و تحلیل در مورد موفقیت ها و شكستهای آرمان انقلابی به صورت كامل و كلی خواهد بود. برنامه های بنیانی و ساختاری اعلام شده از طرف رهبران انقلاب مخملین گرجستان در عمل موفقیت كسب نكرده است. همچنین پیشرفت چشمگیری در زمینه شعار گرجستان متحد و یكپارچه به چشم نمی خورد و علی رغم وعده های داده شده راه حل اساسی برای حل مشكلات اقتصادی - اجتماعی جامعه گرجستان ارائه نشده و مشكلات فوق همچنان باعث ناخرسندی مردم است. به علاوه، بسیاری از جمله حزب جمهوریخواه گرجستان، تیم رئیس جمهوری این كشور را در مورد تضعیف روند دموكراتیزاسیون و ایجاد حكومت استبدادی مورد سرزنش قرار داده اند.ولی باید گفت با وجود تمام توصیفات ارائه شده، گرجستان در بسیاری موارد، از جمله انقلاب مخملین و تغییر حكومت به وسیله راههای مسالمت آمیز و بدون خونریزی، همچنان چراغ راهنمای دیگر جمهوری های اتحاد شوروی سابق باقی مانده است. در جمهوری های فوق و حتی در جمهوری های خودخوانده و به رسمیت شناخته نشده، از جمله آبخازیا و قره باغ، تمام انتخابات چه ریاست جمهوری و چه پارلمانی در وضعیت اضطراری و ترس از وقوع احتمالی انقلاب مخملین برگزار شده است.جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز به نوبه خود از این تحولات و اضطراب ها بی نصیب نیستند. جمهوری ارمنستان در ماه آینده همه پرسی قانون اساسی اصلاح شده و جمهوری آذربایجان نیز انتخابات پارلمانی كه قرار است در ششم ماه نوامبر برگزار شود را پیش روی خود دارند. برخلاف انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی گذشته در این دو جمهوری، انتخاباتهای پیش رو باید در وضعیت شفاف و عادلانه برگزار شوند. در حال حاضر، در بین كشورهای جامعه مشترك المنافع، دوران جدید پساانقلابی به وجود آمده كه هویتش وابسته به ناظران انتخاباتی آمریكایی و اروپایی كه صحت انتخابات برگزار شده را با استانداردهای اروپایی - آمریكایی می سنجند، است. در روزهای فعلی و طبق گفته های فوق سفیران غربی از جمله ناظران واشنگتن و بروكسل، شروع به صحبت در مورد وضعیت سخت بررسی های انتخابات آینده كرده اند. به موازات سخنان آنها، لازم است كه به روند تقسیم كار میان كشورهای غربی برای انجام اصلاحات بین كشورهای جامعه مستقل مشترك المنافع توجه كرد. روند تحولات و دموكراتیزاسیون در جمهوری آذربایجان را مجامع اروپایی و بروكسل تحت نظارت دارند و در ارمنستان این روند تحت كنترل شدید آمریكاست كه خود قابل توجیه است. سنت ژئوپولتیكی ارمنیان كه می توان آن را مترادف با روسوفیل یا روسیه گرایی خواند، به طور جدی، مزاحم اجرای طرح های كلان منطقه ای ایالات متحده آمریكا است.در اواخر ماه آگوست ،۲۰۰۵ «رنه واندرلیندن» رئیس شورای پارلمانی اتحادیه اروپا با مخاطب قرار دادن حكام جمهوری آذربایجان اعلام كرد كه دولتمردان این جمهوری باید به مجامع بین المللی نشان دهند كه می توانند تمام مسؤولیتهایی را كه از طرف شورای پارلمانی اروپا و مجامع بین المللی پذیرفته اند، به اجرا بگذارند. در ادامه «جان اوانز» سفیر ایالات متحده در جمهوری ارمنستان نیز با اشاره به همه پرسی قانون اساسی گفت قانون اساسی اصلاح شده اگر با رأی منسجم مردم و در یك همه پرسی شفاف و عادلانه تصویب شود، افق های گسترده جدیدی را برای ارمنستان بازخواهدكرد. به گفته جان اوانز، شكست همه پرسی روند دموكراتیزاسیون در این جمهوری را كند خواهدكرد و تقلب در شمارش آرا نیز می تواند آغازی باشد برای اعتراضات گسترده مردمی.در حالی كه «روبرت كوچاریان» و «الهام علی اف» رؤسای ارمنستان و جمهوری آذربایجان به دفعات اعلام كرده اند كه در كشورهایشان هیچگونه نشانی از وقوع انقلابهای مخملین دیده نمی شود، ولی وجود اعتراضات و ناخرسندی مردم از دولتمردان حاكم در دو جمهوری قفقاز جنوبی آشكار است. وضعیت نامطلوب اجتماعی و اقتصادی، مناقشه ناتمام قره باغ و وجود مافیا و فساد گسترده در دستگاه حكومتی مسائلی هستند كه علیه كوچاریان و علی اف و نظام حكومتی آنها هستند. به احتمال زیاد، وقوع انقلاب مخملین در این دو جمهوری، حل مناقشه قره باغ را كه یكی از چالش های مهم در روابط دوجانبه به سرانجام خود، كه یقیناً مسالمت آمیز نخواهد بود، نزدیك خواهد كرد. ولی به واقع نشانه های وقوع انقلاب مخملین در دو جمهوری قفقاز جنوبی چیست و آیا تضمینی برای وقوع آن وجود دارد یا نه؟در حال حاضر، صحبت از پیروزی انقلاب مخملین در باكو و ایروان زودهنگام خواهد بود. چه در ارمنستان و چه در جمهوری آذربایجان، بنیان های حكومتی مستحكم هستند. نبود روشنفكران افشاگر و مخالفانی كه از بطن حكومت برخاسته و با مخالفت با دولت حاكم به صف اپوزیسیون پیوسته باشند، وقوع انقلاب مخملین را كم رنگ می كند؛ چیزی كه در مورد اوكراین و گرجستان در جهت عكس بود. به علاوه، «روبرت كوچاریان» و محافل نزدیك به او با اعلام شعارهای دموكراسی، اروپاگرایی و غرب گرایی در تلاشند تا نشانه های وقوع و در كل، روند رو به رشد انقلاب را در بطن شعارهای خودمتلاشی كنند. همچنین خود آنها هستند كه پیشنهاد اصلاح قانون اساسی را داده اند تا قانون اساسی جمهوری ارمنستان مطابق با استانداردهای اروپایی و غربی تدوین شود. اصلاحات قانون اساسی مربوط به ارتقای نقش و اختیارات نخست وزیر و مجلس است و برپایه این اصلاحات، نخست وزیر برخلاف نقش فعلی كه یك مقام تشریفاتی است، باید به یك مقام و شخصیت سیاسی بدل شود. اصلاحات فوق الذكر طی دو مرحله در مجلس ملی بررسی شده و حتی به تصویب كمیسیون و نیز وابسته به شورای پارلمانی اتحادیه اروپا نیز رسیده است و در اواخر ماه سپتامبر جاری برای سومین بار بعد از بررسی برای همه پرسی درماه نوامبر به رأی مردم سپرده خواهد شد. مسأله همه پرسی و اجرای آن مورد تأیید محافل سیاسی ایالات متحده آمریكا نیز قرار گرفته است و بسیاری از ناظران اروپایی و آمریكایی بر چگونگی برگزاری این همه پرسی نظارت خواهندكرد.در این میان، باید به دو نكته مهم توجه كرد و آن اینكه در حال حاضر، روابط روبرت كوچاریان با انقلابی سرشناس قفقاز جنوبی یعنی «میخائیل ساكاشویلی» بسیار گرم و نزدیك است و دیگر آنكه، جمهوری ارمنستان و شخص كوچاریان می توانند در انجام اصلاحات مورد بحث، حساب جداگانه و مهمی روی ارمنیان ساكن خارج از ارمنستان (دیاسپورا) كه در آمریكا و فرانسه به مراتب قوی تر هستند، باز كند. پس باید نتیجه بگیریم كه كوچاریان و تیم او توانایی آن را دارند كه الگوی جمهوری مولداوی را بار دیگر تكرار كنند، یعنی خود روند انقلاب رابه دست بگیرند و آن را هدایت كنند، كاری كه «ولادیمیر وارونین» رهبر حزب كمونیست و رئیس جمهوری مولداوی در ماه مارس ۲۰۰۵ انجام داد و توانست بار دیگر پیروز انتخابات باشد.
در مقابل «الهام علی اف» رئیس جمهوری آذربایجان برنامه های دموكراتیك چشمگیری ندارد، ولی در عوض، مهره مهمی برای خود در این بازی منطقه ای محفوظ كرده است و آن، موقعیت ژئوپولتیك جمهوری آذربایجان است. بر كسی پوشیده نیست كه ایالات متحده برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران شروع به محاصره آن كرده است، ولی وضعیت فعلی عراق به گفته اكثر تحلیلگران به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام شده و پایه های دوستی بین این دو كشور بعد از برگزاری انتخابات در عراق مستحكم تر شده است و همچنین سردی روابط دیپلماتیك بین تركیه و آمریكا، نقش ژئواستراتژیك جمهوری آذربایجان را برای ایالات متحده بیشتر از گذشته برجسته كرده است. به همین دلیل، ایالات متحده به جمهوری آذربایجانی مستحكم، به شدت قابل كنترل و از لحاظ سیاسی قدرتمند احتیاج دارد. به سخن دیگر آمریكا، كشوری متلاشی با سیاست داخلی ضعیف در منطقه نمی خواهد. پس ناگهانی نیست كه سناتور «ریچارد لوگار» سیاستمدار برجسته آمریكایی اعلام می كند كه جمهوری آذربایجان انتظار یك انقلاب مخملین یانارنجی را نمی كشد و وضعیت فعلی آن را به صورت وضعیتی انقلابی توصیف كردن نیز اشتباه است.
ولی اپوزیسیون فعال در دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان از خود پایداری و مبارزه جدی نشان می دهند و به هیچ وجه حاضر به تعامل با علی اف و كوچاریان نیستند. در اول سپتامبر ،۲۰۰۵ «آرام ساركیسیان» رهبر حزب دموكرات ارمنستان در مجلس اعلام كرد كه یا ما به دولت فعلی رأی عدم اعتماد خواهیم داد و یا دولت، راه را برای تحولات گسترده باز خواهد كرد. همچنین «عیسی قنبر» رهبر اپوزیسیون و حزب مساوات جمهوری آذربایجان نیز اعلام كرد كه نگاه جهانیان به سوی برگزاری انتخابات شفاف است و آنان كه خواهان مختل كردن آن باشند، با اعتراض قدرتمند مخالفان مواجه خواهند شد.
این موضوع خود به تنهایی نشان می دهد كه انتخابات پارلمانی در جمهوری آذربایجان و همچنین همه پرسی قانون اساسی در ارمنستان پرتنش خواهد بود. ولی درمقابل، نتیجه تحلیل توان كادرهای اپوزیسیون در این دو جمهوری برای انجام انقلاب مخملین آنقدرها هم مثبت و چشمگیر نیست. در گرجستان و اوكراین، انقلاب مخملین را آنهایی به انجام رساندند كه زمانی در مقام های سطح بالای دولتی فعال بودند كه در ادامه با اولویت قرار دادن مقام شخصی خود بر مقام دولتی از كارهای حكومتی كناره گیری كرده و تشكیل اپوزیسیون داده بودند. یعنی در یك كلام، آنها دارای تجربه حكومتی بودند. میخاییل ساكاشویلی در زمان زمامداری «ادوارد شواردنادزه» وزیر دادگستری بود. «نینو بورجانادزه» سالها قبل از وقوع انقلاب مخملین، سخنگوی مجلس بوده و «زوراب ژوانیا» نخست وزیر متوفی گرجستان نیز سالها ریاست مجلس را در زمان شواردنادزه بر عهده داشت.در اوكراین نیز «ویكتور یوشچنكو» سالها نخست وزیر بود و به همراه او «یولیا تیموشنكو » معاون نخست وزیر . ولی در میان اپوزیسیون جمهوری های آذربایجان و ارمنستان، رهبرانی با چنین سوابق حكومكتی وجود ندارند.
حال ، ممكن است كه وضعیت در ماه نوامبر تغییر كند، اگر دولتمردان باكو و ایروان تن به اشتباهات تاكتیكی دهند، یعنی اپوزیسیون را بیش از حد تحت فشار قرار دهند كه این خود باعث منسجم تر شدن مخالفان خواهد شد، چون در حال حاضر ، هر دو اپوزیسیون در درون خود با مشكلات بسیاری مواجه شده اند كه در چند مورد حتی به انشعاب میان كادرهای رهبری انجامیده است. این روند، خود ، باعث تضعیف موقعیت مخالفان می شود كه در صورت تحت فشار قرار گرفتن ممكن است كه دوباره متحد شوند و با ساختاری قوی تر از گذشته شروع به مبارزه كنند.مناقشه قره باغ، مهره بسیار مهمی در دست دو طرف است. مسأله این است كه مخالفان دولت - چه در جمهوری آذربایجان و چه در ارمنستان - راه حل مسالمت آمیزی برای پایان دادن به این مناقشه ندارند. در این میان، رهبران اپوزیسیون حاضرند مبارزه ای به مراتب سخت تر از دولت خود با طرف مقابل آغاز كند و این خود نشان می دهد كه در صورت وقوع احتمالی انقلاب مخملین و روی كار آمدن مخالفان فعلی در هر دو جمهوری نمی توان انتظار پیشرفت در مورد حل مناقشه قره باغ را از سوی طرفین داشت.پس در انتها باید اشاره كرد كه قفقاز جنوبی در انتظار یك پاییز پرتنش است . حال ، آیا این پاییز ، فصلی انقلابی خواهد بود یا نه؟ پاسخ این سؤال بستگی به چگونگی كاركرد دولتها و مخالفینشان برای متحدكردن نیروهای خود در جبهه ای واحد برای مبارزه ای منسجم علیه یكدیگر دارد.

كوروش آریامنش
منبع : روزنامه ایران