دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
تحفه عباس کیارستمی از غزلیات سعدی
▪ سعدی از دست خویشتن فریاد
▪ عباس کیارستمی
▪ انتشارات نیلوفر- چاپ اول ۱۳۸۶- ۶۲۰ صفحه
آسمان ادبیات کلاسیک فارسی پنج ستاره فروزان دارد: «سعدی»، «فردوسی»، «نظامی»، «حافظ» و «مولوی».
در این میان شاید بتوان «سعدی» را معروفترین و مردمیترین شاعر فارسی دانست. روزگاری دراز، «گلستان» سعدی اولین کتابی بوده است که دانشآموزان در مکتبها میخواندهاند و میآموختهاند و در طاقچه خانه هر فارسیزبان ادبدوستی در کنار قرآن، یک کلیات سعدی هم یافت میشده است.
«سعدی» خود در دیباچه «گلستان» میگوید: «ذکر جمیل سعدی در افواه عوام افتاده است و صیت سخناش در بسیط زمین رفته و قصبالجیب حدیثاش همچون شکر میخورند و رقعه منشآتاش چون کاغذ زر میبرند...»؛ این پاره علاوه بر اینکه نشان از شهرت عالمگیر سعدی حتی در دوره حیات خودش دارد، این سوال را به ذهن متبادر میکند که راز گیرایی کلام سعدی چیست؟
پاسخ به این سوال بیشک دشوار است، با وجود این، چندان دور از ذهن نیست که دو عامل مهم را در مقبولیت کلام سعدی بین عوام و خواص دخیل دانست. نوشتههای «سعدی» مشحون از پند و اندرزهای اخلاقی، تلمیحات به احادیث و آیات قرآنی و اشارات مذهبی است. پرواضح است که جامعه اخلاقی و مذهبگرای ایران در طول تاریخ، توجه ویژهای به آموزههای دینی نشان داده و هر آنچه را که رنگ و بوی مذهبی - اخلاقی داشته با جان و دل پذیرا شده است.
آثار سعدی نه تنها این خصوصیت را دارا هستند، بلکه غالب آنها به قول خودش «طربانگیزست و طیبتآمیز» و آمیخته به «شهد ظرافت» و این به گمان من دیگر ـ و شاید مهمترین ـ عامل گیرایی کلام اوست. با این حلاوت کلام، سلاست قلم و ظرافت طبع، اگر سعدی در جایگاهی غیر از مقام امروزش میبود، تعجبانگیز مینمود.
با اینکه نکتهسنجی و خوشذوقی طنازانه سعدی در تک تک سطور و کلمات نوشتهها و سرودههایش جاری است، از این جهت حساب غزلیات سعدی را به نوعی باید از سرودههای او در «بوستان» و نثر و نظماش در «گلستان» جدا کرد. بخش عمدهای از «گلستان» و «بوستان»، بار روایی و داستانی دارند؛ سعدی، به قول خود، «داروی تلخ نصیحت» را به «شهد ظرافت» و حلاوت و جذابیت داستان، آمیخته تا غبار ملالت را از حکایتهای اخلاقی بزداید. موقوفالمعانی بودن غالب ابیات قطعاتی که در «گلستان» آمده و جنبه داستانی حکایتهای بوستان، مجال اندکی فراهم آورده تا تک مصراعها و تکبیتهای بسیار زیبا که بهطور مجزا از کل سروده، بدرخشند و کامل باشند، ایجاد شوند.
باری، اما قالب غزل بهنوعی متضمن آزادی شاعر در استفاده از تکبیتهای زیباست، زیرا نه مانند مثنوی و قطعه همه ابیات باید درخدمت موضوع و مقصود معین باشند و نه چون قصیده لزوم استفاده از کلمات فراوان هم قافیه، شاعر را در تنگنا قرار میدهد. حال اگر غزلیات شاعر نکتهپرداز و شوخطبعی چون سعدی را در نظر بگیریم که تعداد بیشماری از لطیفترین و مطبوعترین غزلهای تاریخ ادبیات فارسی از طبع روان او برآمده، پیداست که تا چه اندازه تکبیتها و تکمصراعهایی از آن استخراج خواهد شد که هر یک همچون واسطهالعقدی نه تنها در دل غزل که جدا از آن نیز ـ چه بسا حتی درخشانتر ـ چشم را خیره میکند و هنر سراینده نامدار خود را مینمایاند.
عباس کیارستمی فیلمساز پرآوازهای است. کارگردانی چند فیلم شاخص سینمای پس از انقلاب اسلامی در کارنامه او ثبت شده است و یکبار هم در سال ۱۹۹۷ برنده جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن شده است. شناختهشدهترین کارگردان ایرانی در جهان است و بارها برای فیلمهایش نامزد و یا برنده جوایز معتبر سینمایی شده است. سال گذشته از این فیلمساز کتابی به بازار آمد که تا مدتها حدیث آن نقل محافل مختلف بود. این کتاب «حافظ به روایت کیارستمی» نام داشت و پیداست که از همان ابتدای انتشار بهواسطه اینکه نام چنین فیلمساز بزرگی را یدک میکشید، مورد توجه واقع شد و موافقان و مخالفان فراوانی یافت. عده زیادی گریبان چاک کردند که به ساحت حافظ توهین شده است!
عدهای نیز این کار را نوعی دید مینیمالیستی بدیع و در نوع خود جالب توجه دانستند و دستکم بر کوس مخالفت نکوبیدند.
کیارستمی در آن کتاب تک مصراعها و تکبیتهایی از غزلیات حافظ را جدا کرده و در فصولی با عناوین مختلف همچون تمنای وصال، عیب و هنر می، غم عشق، هجران، شب فراق و ... دستهبندی کرده و به چاپ رسانده بود. آنچه واضح است این است که بهرغم انتقاداتی که ـ اکثراً از جانب استادان ادبیات فارسی ـ به نفس چنین کاری وارد شد، این کتاب تعداد زیادی از کسانی را که شاید حتی یک بار هم ـ جز برای تفأل!
سراغ حافظ نرفته بودند، دوباره با این بزرگترین غزلسرای فارسی آشتی داد؛ حجت آنکه «حافظ به روایت کیارستمی» در طول یک سال، دوبار و هر بار با تیراژ پنج هزار نسخه تجدید چاپ شد.
چند روزی بیش نیست که کتاب دیگری با همان شکل منتشر شده است [در زمان نگارش این یادداشت، پخش عمومی کتاب هنوز آغاز نشده و فقط در کتابفروشی ناشر در دسترس است]؛ این کتاب، «سعدی از دست خویشتن فریاد» نام دارد؛ درواقع «عباس کیارستمی» به همان شکلی که در کتاب «حافظ به روایت کیارستمی» شاهد بودیم، گلچینی از غزلیات سعدی ارائه کرده است و نام کتاب را نیز از این بیت شوخمنشانه سعدی وام گرفته است: «همه از دست غیر ناله کنند/ سعدی از دست خویشتن فریاد!».
در قالبهای متنوع شعر فارسی، نوعی از شعر هست که به آن فرد یا مفرد گفته میشود و آن شعری است که تنها یک بیت دارد و شاعر سخن خود را به تمام و کمال و در نهایت زبردستی در همان تک بیت بیان کرده است.
شیخ اجل نیز مفرداتی دارد که معمولاً در انتهای کلیات او به طبع میرسد. همانطور که در ابتدای این یادداشت سخن رفت، غزلیات سعدی مشحون از این نوع تک بیتها و حتی تک مصراعهاست که به خودی خود کامل هستند و سرشار از نکات و ریزبینیها و خدنگاندازیهای کمنظیر، و میتوان هر یک را «مفرد»ی در شمار آورد؛ حال اگر کسی ـ نه فقط عباس کیارستمی که هر که همت کند و این تک بیتها و تکمصراعها را استخراج کند و با نظم خاصی به انتشار برساند، میتوان بر او خردهای گرفت؟ کاری که کیارستمی کرده است دقیقاً همین کار است.
او میوه شیرین کلام سعدی را عصارهگیری کرده و این عصیر نوشین را ـ که حتی برای مانوسان سعدی جذابیت خاصی دارد ـ در اختیار همگان قرار داده است. اگر قدرشناس نیستیم، پس دیگر چه جای انتقاد است و اعتذار؟
به احتمال، پرسشی که خواهند پرسید این است که آیا اگر کسی به غیر از عباس کیارستمی، چهره ناشناخته و یا کمتر شناخته شده و چه بسا ادبپیشهای، چنین کاری میکرد، هرگز مورد توجه واقع نمیشد و کتابش سالها در انبار ناشر خاک میخورد. حق با پرسشکنندگان است! اما نباید نکتهای را از نظر دور کرد؛ عیب این کار چیست؟ اینکه چهره نامدار و محبوبی که در زمینهای غیر از ادبیات شهرت دارد، با کلامی، یادداشتی، ـ و اگر همت والاتری داشته باشد که کیارستمی دارد ـ انتشار کتابی، به رونق ادبیات و جلب توجه عده کثیرتری به سوی آن کمک کند، با چه منطق و توجیهی نکوهیده است؟! در کشورهایی که تیراژ کتاب در آنها آمار آبرومندتری نسبت به کشور ما دارد، بسیار پیش میآید که چهرههای محبوب که در زمینه دیگری غیر از ادبیات تخصص و شهرت دارند ـ از جمله بازیگرها، آوازخوانها، ورزشکارها و ... ـ با تعریف و تمجید از کتابی، به فروش آن و توجه عمومی به کتاب رونق میبخشند. بهعنوان نمونه چندی پیش اپرا وینفری ـ مجری سرشناس آمریکایی ـ با نام بردن از کتابهای جان اشتاینبک ـ نویسنده نوبلیست ـ باعث شد پس از سالها آثار اشتاینبک دوباره در زمره پرفروشترین کتابهای آمریکا قرار گیرند. حال چه ایرادی دارد که کیارستمی شهرت و اعتبار خود را در خدمت ادبیات قرار داده است؟
ناگفته نماند که نگارنده را گمان بر این است که شعر سعدی، بسی بیش از شعر حافظ قابلیت جداسازی تکبیتهای برجسته را دارد و تعصب و علاقهای که عموم مردم نسبت به حافظ دارند، در برخورد آنها با سعدی دیده نمیشود. از این جهت اگر کیارستمی ابتدا سراغ سعدی میرفت و بعد از آن روایت خود از اشعار حافظ را ارائه میداد، چه بسا ـ به علت آشنایی مخاطبان با این کار بدیع و پیشزمینه مثبتی که در ذهن آنها شکل میگرفت با مخالفت کمتری رو به رو میشد.
نگارنده به عنوان یکی از علاقهمندان «سعدی از دست خویشتن فریاد» و نوآوریهای اینچنینی، ـ اگر نگوییم انتقاد البته پیشنهاداتی نیز برای تسهیل استفاده مخاطبان از کتاب دارد. اول آنکه عباس کیارستمی حتماً باید درباره نحوه تقطیع شعرها توضیح میداد. در شکل فعلی بسیارند ابیاتی که بدون هیچ قاعده و نظمی تقطیع شدهاند و مخاطب از خود میپرسد علت این امر چیست؟
بهعنوان نمونه به ابیات و مصراعهایی که در صفحات ۲۴، ۴۲، ۴۵، ۷۲ آمده مراجعه کنید. مثلاً مصراع «دیدار یار نامتناسب جهنم است» به صورت «دیدار/ یار نامتناسب/ جهنم است» و مصراع «غلام دولت آنم که پایبند یکیست» بهصورت «غلام دولت آنم/ که پایبند/ یکیست» تقطیع و صفحهآرایی شده است که باعث میشود در روند خوانش صحیح این شعرها مشکل ایجاد شود؛ زیرا در اولی بخش اول و دوم و در دومی بخش دوم و سوم با یک کسره به هم وصل هستند که متضمن وزن عروضی درست شعر و مضمون آن است و با روند فعلی تقطیع، در خوانش و درک سکته ایجاد میکند؛ بهنظر میرسد قاعده ثابت و مشخصی برای تقطیع شعرها رعایت نشده و همین امر به بینظمی منجر شده است.
دو دیگر، در بیتهایی که مصراع خاصی از آنها برجسته شده و با حروف درشت در وسط صفحه نقش بسته است، مصراع دیگر با حروف ریزتر و بهصورت برعکس در حاشیه پایین یا بالای صفحه چاپ شده است.
بهطوری که خواننده باید برای مطالعه آن کتاب را صد و هشتاد درجه بگرداند که کار سادهای نیست. اگر غرض از اینکار درشتنمایی مصراع اصلی مدنظر بوده که با استفاده از حروف درشت و چاپ در قسمت اصلی صفحه حاصل شده است و میشد مصراع دوم و کماهمیتتر را با همان حروف ریزتر و بهصورت عادی ـ و نه بر عکس ـ منتشر کرد. به این شکل نه در هدف کیارستمی در برجستهتر کردن مصراع مورد نظرش اخلال ایجاد میشد و نه خواننده برای خواندن مصراع دوم بدون دلیل خاصی به زحمت میافتاد.
و اما نکته سوم؛ ابیاتی که در «سعدی از دست خویشتن فریاد» گزینش شده است با توجه به حروف آخر آنها دستهبندی و در کتاب منتشر شدهاند.
مثلاً همه ابیاتی که حرف آخر آنها الف است در قسمت الف قرار دارند. شک نیست که اگر این دستهبندی بر اساس حروف اول ابیات انجام میگرفت، نیکوتر بود. زیرا خوانندهای که با خواندن یک تکبیت از غزل خاصی علاقهمند میشد که کل آن غزل را نیز از نظر بگذراند، میتوانست با مراجعه به کشفالابیاتهای غزلیات سعدی که همگی بر اساس حروف اول ابیات تنظیم شدهاند بسیار سادهتر از اکنون به نشانی همه غزلهای یک قسمت خاص دسترسی داشته باشد.
باری، چندی پیش در یادداشتی نوشته بودم که «بسیاری از ما، ارتباطمان را با گنجینه غنی ادبیات کلاسیکمان گسستهایم و این آثار رفتهرفته بر باره فراموشی از ما فاصله میگیرند»؛ امید آنکه این «دامن گل» که «عباس کیارستمی» از «غزلیات سعدی» به تحفه آورده است، ـ با توجه به شهرت و محبوبیت کیارستمی و حسن اقبالی که او بهعنوان یک فیلمساز جهانی در بین افراد مختلف جامعه از آن برخوردار است ـ تلنگری باشد برای عده پرشمارتری تا سراغ سعدی روند و از حلاوت کلام این «فرزانه سخنسرای شیراز» تمتع بگیرند.
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست