سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


حلقه‏های مفقود حجاب


حلقه‏های مفقود حجاب
نتایج یك آمارگیری را كه در تابستان ۱۳۸۰ انجام شده است، چنین گزارش می‏دهد: «مطالعه میدانی انجام شده در سطح شهر تهران در تابستان ۱۳۸۰ نشان می‏دهد حدود ۵۴ درصد از زنان تهرانی دارای پوشش كمتر یا غیر اسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند.»
آمار ذكر شده مربوط به سه سال قبل در شهر تهران است. مسلماً شهرستانی‏ها بیشتر به حجاب مقید، هستند، اما طبق تحقیقات جامعه‏شناسی، هر آنچه در بافت اجتماعی شهر تهران رخ می‏دهد با یك فاصله زمانی، به سایر نقاط كشور تسرّی می‏یابد. این فاصله زمانی نیز سال به سال با گسترش وسایل ارتباطی، كمتر می‏شود. افزایش آمار بدحجابی حتی در شهرستان‏های كوچك كشور، این نظریه را تأیید می‏كند. آن هم در كشوری كه ۲۵ سال از حكومت یك دولت اسلامی در آن می‏گذرد و مردمش سابقه آن مقاومت تحسین برانگیز را در مقابل كشف حجاب در كارنامه خود دارند؛ كشوری كه رعایت حجاب در آن، حكمی قانونی بوده و عفیفه‏گی صرف نظر از سودمندی روش‏ها به انحای مختلف، در آن تشویق می‏شده است و افراد متخلّف به شدت توبیخ می‏شده‏اند.
هرچند بدحجابیِ بسیاری از زنان و دختران نه به منزله ضدیت آنها با دین كه تنها نوعی سهل انگاری است و بسیاری از ما مسلمانان در مواجهه با اوامر و نواهی دینی داریم، اما عواملی باعث شده است كه اخیراً این سهل انگاری‏ها به صورت نامباركی افزایش و تسرّی پیدا كند و بخشی از بدحجابی‏ها كه در واقع نوعی بی‏حجابی است، به برخوردهای مقابله جویانه با حكومت اسلامی و دین تبدیل شود.
نیكلاس كریسف، خبرنگار مجله نیویورك تایمز در مقاله‏ای با عنوان «این ایرانی‏های... (حذف عبارت)» كه حاصل سفر او به شیراز است، می‏نویسد: «زنان و دخترانی كه اگر بدون پوشش مناسب اسلامی از خانه خارج شوند به زندان خواهند افتاد، این روزها از لباس‏هایی استفاده می‏كنند كه نه تنها جذابیت‏های آنها را خفه نمی‏كند، كه آنها را برجسته‏تر هم می‏كند.»
او با مشاهده زنان و دخترانی كه «مانتوهای چاك‏دار و تنگ» می‏پوشند و روسری‏های آنها «بیشتر شبیه هد بند است تا پوششی برای پنهان كردن موهای رنگ شده‏شان» تأكید می‏كند كه از این جوانان، متولدین اوایل دهه شصت بعد از انقلاب هستند كه امروز می‏خواهند بسیاری از قوانین و آداب را تغییر دهند.
كریسف، با لحنی طعنه‏آمیز خطاب به رهبران دینی ما می‏گوید كه باید مواظف باشند، زیرا در پوشش زنان ایرانی نه تنها هیچ اثری از اسلامی بودن نیست كه به نوعی وهن عقاید مذهبی نیز محسوب می‏شود، و این همان دردی است كه امروز دل بسیاری از مردم را می‏سوزاند.
پدیده بدحجابی هرچند ریشه در كشف حجاب دوران پهلوی داشت، اما از سال‏های پایانی جنگ و تضعیف فضای بسیار معنوی سال‏های اولیه انقلاب، به دلیل اجباری بودن حجاب اسلامی آغاز شد و با سیاست‏های دوران سازندگی قوّت گرفت و پس از روی كار آمدن اصلاح طلبان و طرح آزادی‏های مدنی، ابعاد تازه‏ای به خود گرفت، به طوری‏كه امروز دولتمردان، متولیان فرهنگ و بسیاری از مردم را به چالش كشانیده و البته واكنش‏های متفاوتی را نیز به دنبال داشته است.
● هشدار در مورد بدحجابی‏
بسیاری از مردم كه حتی در ظاهر تقیّد چندانی به حجاب ندارند، نگران تأثیر حضور زنان و دختران بدحجاب بر فرزندان، همسران و روابط خانوادگی خود هستند. بسیاری دیگر نیز از ارزش‏هایی سخن می‏گویند كه در این سرزمین ریشه دار بوده و خون جوانان كشور برای پاسداری از آنها ریخته شده است؛ اما اعتراضات مردمی به جز چند مورد امضای طومار در برخی مساجد تهران در اعتراض به این شرایط و برگزاری تظاهراتی محدود، در حدّ درد دل‏های دوستانه باقی می‏ماند؛ لكن برخی شخصیت‏های مذهبی و بخشی از مسئولین كشور، به‏طور رسمی اعتراضات خود را مطرح می‏كنند.
آیه اللَّه مكارم شیرازی ضمن انتقاد از ترویج صوفی‏گری و بدحجابی در قم تصریح می‏كنند: «مسئولان قم در خواب هستند، وقتی مردم راه بیفتند، آنها بیدار می‏شوند». ایشان ضمن دعوت همگان به امر به معروف و نهی از منكر، تأكید می‏كنند: «حوزه‏ها و مسئولان در این زمینه مسئولند و باید خودباختگی را كنار بگذارند و به فكر چاره باشند.»
نیره اخوان، نماینده اصفهان در مجلس پیشنهاد می‏كند كه دولت باید اقدامی كلان برای «حفظ حجاب» انجام دهد و از اختلاط در فضاهای آموزشی از جمله دانشگاه‏ها جلوگیری كند.
حداد عادل، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز می‏گوید: «در اینكه وضع حجاب كشور باید بهبود یابد، شكی نیست... اما ما با سخت‏گیری‏هایی كه مغایر قانون باشد، مخالفیم.»
برخی نشریات نیز با جدیت به این موضوع می‏پردازند. روزنامه جمهوری اسلامی با گزارش‏های متعدد از جمله نمایش لباس زیر در ویترین مغازه‏ها، اعتراض شدید به ابتذال و بدحجابی خانم‏های شركت كننده در جشن ملی جوانان، و گزارش دیگر در زمینه برخورد با مظاهر بدحجابی در ماه‏های اخیر، نگرانی خود را از این شرایط ابزار می‏دارد.
مجله «یا لثارات» گاه بدحجابان را به اقدامات عملی تهدید می‏كند و ابراز می‏دارد كه صبر مردم حزب الله حدّی دارد. عضو شورای مركزی حزب الله در یكی از جلسات این شورا با بیان ریشه‏های بدحجابی و به طور كلی تخدیر فكری و اعتقادی جامعه، تصریح می‏كند كه اگر مسئولان در مبارزه با مفاسد كوتاهی كردند یا توانایی مقابله نداشتند، مردم باید خودشان اقدام كنند.
نیروی انتظامی نیز در این زمینه وارد عمل می‏شود. سردار قالیباف در پاسخ به خبرگزاری جمهوری اسلامی مبنی بر اینكه ناجا در زمینه حجاب زنان چه برنامه‏ای دارد، تصریح می‏كند: «بر اساس قانون، نیروی انتظامی با افرادی كه به صورت زشت و ناپسند و به شكل مانكن در جامعه حضور می‏یابند، برخورد می‏كند». البته او معتقد است كه ماهیت این نوع برخورد با دیگر برخوردهای نیروی انتظامی متفاوت است، چرا كه «این موضوع در واقع یك نوع انحراف اجتماعی است و به صرف برخورد پلیسی حل نخواهد شد» و برای حل ریشه‏ای آن باید مدیران و كارشناسان كشور چاره جویی كنند.
در تكمیل موضع نیروی انتظامی، سرهنگ عبداللهی، رئیس اداره مبارزه با مفاسد اجتماعی نیروی انتظامی تهران بزرگ به خبرگزاری جمهوری اسلامی می‏گوید: «مأموران نیروی انتظامی به افرادی كه با پوشش نامناسب در جامعه حاضر می‏شوند، تذكر می‏دهند و فقط در صورت عدم پذیرش تذكر پلیس و مقابله با مأموران، نیروی انتظامی اقدام لازم برای تحویل آنان به مراجع قضایی را عملی خواهد كرد». او می‏افزاید: «اخیراً شایعاتی در خصوص اعمال خشونت در اجرای طرح برخورد با بدحجابی مطرح شده كه همگی كذب محض است.»
اما اخبار نشان می‏دهد كه پس از یك سكوت چندین ساله در برخورد با مفاسد اجتماعی، نیروی انتظامی دوباره حركت‏هایی را هرچند با نرمی بیشتر و قانونمندتر از گذشته، آغاز كرده است؛ از آن جمله ۱۳۲ زن بدحجاب در استان سمنان و ۶۱ تن در استان زنجان دستگیر می‏شوند كه برخی با تعهد كتبی، مرخص شده و برخی دیگر با تشكیل پرونده به مراجع قضایی تحویل می‏شوند. در شهرستان ارومیه به ۳۴۰۰ نفر از زنان برای رعایت حجاب تذكر داده می‏شود و در شهر قم و مشهد نیز طرح‏هایی برای پاك‏سازی شهر از آلودگی‏ها اجرا می‏شود.
محمد علی ابطحی، مشاور رئیس جمهور با انتقاد از این عملكرد، در سایت شخصی خود می‏نویسد: «نیروی انتظامی در مورد مبارزه با بدحجابی در سر خیلی از مراكز رفت و آمد مینی‏بوس‏های قشنگی كه خودش شكل یك زندان كوچك را دارد، متوقف كرده‏اند كه دیدن آن، دل بد حجاب و با حجاب را می‏لرزاند.»
● بی‏حجابی، حق زنان در جامعه مدنی‏
در مقابل این دیدگاه كه قائل به منع بدحجابی حتی از طریق اعمال قانون هستند، طیف قدرتمند دیگری است كه از آن حمایت می‏كند. این طیف كه آزادی پوشش را از حقوق اولیه زنان و از بدیهیات جامعه مدنی می‏داند،
▪ در رویكرد به بحث حجاب، عمدتاً بر چهار محور تأكید دارد:
۱) تشكیك در اصل وجوب حجاب به عنوان یك حكم اسلامی برای زنان، با توسل به تفاسیر جدید از آیات و روایات؛
۲) نفی لزوم دخالت حكومت در نحوه پوشش مردم؛
۳) آزادی پوشش از حقوق اولیه بشر؛
۴) مبارزه سیاسی با نظام حاكم از طریق تأكید بر آزادی پوشش.
شادی صدر كه عقیده دارد به دلیل ماهیت كاملاً مذهبی زنان ایران، سخن گفتن از مبارزه با مذهب و جمهوری اسلامی به عنوان عامل نجات زنان، بی‏نتیجه است و تنها باعث دور شدن آنها از زنانی می‏شود كه می‏خواهند برای آنها كار كنند، حجاب را از منظر فقهی و علمی به صورت هم‏زمان مورد توجه قرار می‏دهد. او در مقاله‏ای با عنوان «آیا حكومت مسئول بی‏حجابی است؟» در مجله زنان، ضمن انتقاد به برخوردهای نیروی انتظامی با زنان و دختران، اشاره می‏كند كه بر طبق آیات قرآن و روایات وارده در این موضوع، استثنائات فراوانی در باب حجاب زنان مطرح است كه همگانی بودن حجاب را آن هم با شرایط امروز جهان، كاملاً زیر سؤال می‏برد. او در ادامه شواهدی نیز از غیر حكومتی بودن حجاب می‏آورد و می‏گوید: «نگارنده در جریان تحقیقات خود به هیچ موردی در تاریخ شیعه برنخورد كه زنی به دلیل رعایت نكردن حجاب، مجازات شده باشد (اگر چنین شواهدی وجود داشته باشد، از اطلاع یافتن از آن با كمال میل استقبال می‏شود).»
او در مطلب دیگری، بی‏حجابی زنان را در مقابل سایر معضلات اجتماعی بسیار كم اهمیت‏تر می‏داند و می‏نویسد: «این سؤال همچنان برجا خواهد ماند كه: چه كسی و چگونه اولویت‏های حكومت اسلامی را تعیین می‏كند؟ مشاور امور بانوان نیروی انتظامی اخیراً گفته است: این نیرو در حال تهیه لایحه‏ای برای مبارزه با بدحجابی است. آیا این نیرو و دفتر امور بانوان نیروی انتظامی در حال تهیه قوانینی برای مبارزه با زن كشی، خود سوزی و خودكشی زنان، خشونت خانگی و اجتماعی علیه زنان و... هم هست؟»
راحیل ابوعلی، در مطلبی با عنوان «جنبش بی‏حجابی» در سایت زنان ایران، حجاب را نمادی از خشونت علیه زنان می‏داند كه مردان سیاست یا شعار روسری یا توسری در ایران پیاده كرده‏اند. او می‏نویسد: «اگر به تاریخ ۲۵ ساله اجبار حجاب در ایران بنگریم می‏بینیم كه زنان ایرانی، دانسته یا ندانسته پایه‏گذار جنبشی به نام جنبش بی‏حجابی شده‏اند كه با گذر از مراحل مختلف توانسته است فضایی را با آن وضعیت پوشش به فضایی این چنین تبدیل كند. جنبشی كه اگرچه حركت آن، گاه به دلیل افزایش فشارها و بازداشت‏ها و مجازات‏های سخت، كند، و گاه با كاهش محدودیت‏های اجتماعی كه با آغاز ریاست جمهوری محمد خاتمی شاهد آن بوده‏ایم، سریع گشته، ولی همواره در جامعه ردپایی از خود به جا گذاشته است و اكنون اگر با اتمام دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی و شروع به كار مجلس هفتم همه آزادی‏های جامعه مدنی (!!!) از شهروندهای ایرانی گرفته شود و جامعه سیری برگشتی را طی كند، این جنبش باز هم به حركت خود ادامه خواهد داد. چنانچه می‏بینیم كه دختران و زنان ایرانی علی رغم اینكه به طور مرتب مورد هجوم و تاخت و تاز نیروهای تندرو قرار می‏گیرند و ملزم به پرداخت جریمه و تحمل شلاق می‏شوند، مجدداً با پوشش‏های قبلی در اجتماع ظاهر شده و دیگر حاضر به تقلیل خواسته‏ها و گذشتن از ابتدایی‏ترین حقوق خود نیستند و تنها تأثیر این خشونت‏ها را می‏توان از بین بردن قبح بازداشت و شلاق در میان دختران ارزیابی كرد. تأثیری كه جامعه را مجبور به پرداخت بهایی بس سنگین خواهد كرد.»
این گونه ترسیم از فضای اختناق و سركوبگری كه با چاشنی اغراق همراه است، در مطالب دیگری نیز دنبال می‏شود. به نقل از سایت تریبون فمینیستی ایران، كمیسیونِ زنانِ یكی از سازمان‏های مخالف جمهوری اسلامی با نوشتن نامه سرگشاده‏ای به خانم لوییز آربور، رییس كمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، نگرانی خود را در مورد برخوردهای اخیر حكومت ایران در مورد حجاب زنان ابراز می‏كند. در بخشی از این نامه آمده است: «نیروهای انتظامی رسمی جمهوری اسلامی ایران و گروه‏های فشار غیر رسمیِ آن اخیراً به بهانه بدحجابی و برهنگی، خشونت گسترده‏ای را علیه زنان و دختران آغاز كرده‏اند. گزارش‏هایی كه از ایران می‏رسد حاكی از حمله افراد ناشناس با چاقو به دختران و تهدید به پاشیدن اسید در صورت رعایت نكردن حجاب كامل می‏باشد. در شهرهای مختلف ایران به صورت كاملاً از پیش برنامه‏ریزی شده حكم شلاق در مورد زنان و دخترانی كه شلوارهای كوتاه (پایین‏تر از زانو) پوشیده‏اند، در محل برهنگی اجرا می‏شود.»
مطالبه آزادی پوشش به عنوان یكی از حقوق زنان، از دیگر مباحثی است كه از سوی این طیف‏ها دنبال می‏شود. ایمان مظفری در مطلبی با عنوان «همه آماده می‏خواهیم به مبارزه با مفاسد اجتماعی برویم» كه در سایت زنان ایران به چاپ می‏رسد، از مطالبه‏ای سخن می‏گوید كه پس از سال‏ها فشار و محدودیت، امروز زنان به كسب آن امیدوار هستند: «همه اینها یك تحول و دگرگونی جبری در جامعه‏ای است كه به دنبال آزادی است.دختران امروز ما برای اثبات اینكه آزاد هستند، یك نوع دگرگونی را در فضایی كه تحت تسلط خودشان باشد به وجود می‏آورند و آن، هیچ حوزه‏ای نیست جز حوزه خصوصی خودشان یعنی انتخاب نوع پوشش.»
این گونه موضع‏گیری‏ها به صورتی تعدیل یافته‏تر در برخی نشریات كشور نیز كه چنین تفكری بر آنها حاكم است، دنبال می‏شود. در این نشریات، هیچ گونه مقابله با بدحجابی، از برخورد با تولید كنندگان مانتوهای كوتاه و تنگ تا اعتراضات لفظی برخی مسئولان به بدحجابی فزاینده و لزوم فرهنگ سازی، تحمل نمی‏شود و با عباراتی نظیر «برخوردهای خشونت‏آمیز، عدم درك نسل جوان، افسردگی جوانان و نیاز به شادی، تفكر طالبانی و...» به شدت مورد انتقاد قرار می‏گیرد.
● حلقه‏های مفقوده‏
در حالی كه فرهنگ عمومی جامعه دارای معضلات عدیده‏ای از جمله بدحجابی است، واكنش مسئولان كشور، از فرهنگی گرفته تا اجرایی و از نیروهای موسوم به ارزشی و اصول‏گرا گرفته تا اصلاح طلبان، طبق معمول، ایراد سخنرانی و موضع‏گیری كلامی است كه گاه تنها منشأ سیاسی دارد و گاه به دلیل اختلافات ریشه‏ای در دیدگاه‏ها، متناقض می‏باشد. به این عبارات توجه كنید:
تنها راه حل، كار فرهنگی است؛ باید ضرورت حجاب را برای جوانان تبیین كنیم؛ الگوسازی، مهم‏ترین كار است؛ تنها راه، بازگشت به ارزش‏های اصیل اسلامی است؛ باید از برخوردهای سركوبگرانه پرهیز شود؛ باید جوانان را درك كنیم؛ مشكلات فرهنگی، ریشه در فقر اقتصادی دارند؛ سیاست‏های گذشته ما را به این‏جا رسانده است. و بسیاری عبارات دیگر كه هرچند هر كدام بخشی از حقیقت را در خود دارند، اما بسیاری كلی، تكراری، غیر كاربردی و غیر عملیاتی هستند و متأسفانه ترجیع بند سخنان همه مسئولین نیز می‏باشند.
یك نمونه از این نوع موضع‏گیری‏ها، تابستان امسال در مجلس شورای اسلامی رخ داد. طرحی با عنوان تدوین آیین‏نامه حجاب و پوشش در كمسیون فرهنگی مجلس مطرح شد كه به شدت مورد توجه نشریات و خبرگزاری‏ها قرار گرفت و واكنش‏های فراوانی را برانگیخت. برخی از آن استقبال كردند و این طرح را موجب قانونمند شدن برخوردهای نیروی انتظامی دانستند و بسیاری دیگر، آن را غیر ضروری و عاملی برای ایجاد محدودیت‏های جدیدی عنوان كردند كه نیروی انتظامی شروع كرده بود.
شایق، نماینده مجلس در پاسخ به خبرنگار مجله «حوراء» در مورد طرح آیین نامه حجاب می‏گوید: «این طرح تنها در كمیسیون فرهنگی مطرح شد و حتی وارد صحن مجلس نیز نشد، زیرا چندان نتوانست حمایت نمایندگان را جلب كند.»
او در مورد علت مهجور ماندن طرح عنوان می‏كند كه ما در بحث حجاب از لحاظ قانونی مشكلی نداریم و باید نقش نظارتی خود را بر دستگاه‏های فرهنگی مثل وزارت ارشاد و یا سازمان تبلیغات اسلامی تقویت كنیم و همچنین باید به دنبال ریشه مشكلات فرهنگی جامعه باشیم، زیرا بدحجابی، معلول عوامل دیگری از قبیل فقر و فساد و از همه مهم‏تر، تبعیض است.
البته هر كدام از نمایندگان دلیل و راه حلی متفاوت برای مسئله عنوان كردند، اما مشكل اینجاست كه اندیشمندان، متولیان فرهنگ جامعه و حتی دستگاه‏های فرهنگی كه وظیفه آنها حل این‏گونه مشكلات است، نیز، دستاوردی نداشته‏اند.
گویا هشت سال قبل طرحی با عنوان «توسعه فرهنگ عفاف» در شورای عالی انقلاب فرهنگی بر اساس پژوهش‏ها به تصویب رسیده است كه صرف نظر از محتوای آن، متأسفانه هیچ گاه به مرحله اجرا نرسیده است. منیره نوبخت، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان تأكید می‏كند كه اگر همه دستگاه‏ها بر اساس اصول و مبانی مشخص شده در مصوبه وظایف خود را انجام می‏دادند، ما دیگر امروز با مشكل بدحجابی روبه‏رو نبودیم. او در ادامه می‏افزاید: شورای فرهنگی اجتماعی زنان، جلسات متعددی با نمایندگان دستگاه‏های اجرایی مختلف؛ از جمله: وزارت علوم، آموزش و پرورش، كار و بهداشت، داشته است كه در این جلسات آیین نامه‏هایی برای نحوه اجرای بندهای مصوبه «توسعه فرهنگ عفاف» به تصویب رسیده است.
وی همچنین در پاسخ به سؤال خبرنگار مجله «حوراء» در مورد اجرا نشدن این مصوبه می‏گوید: «هرچند مصوبات این شورا به امضای رئیس جمهور می‏رسد و برای سایر دستگاه‏ها لازم الاجراست، اما به دلایلی این مصوبه اجرا نشد كه یكی از مهم‏ترین آنها، غلبه فضای سیاسی بر فضای فرهنگی در دستگاه‏های اجرایی در هشت سال گذشته بوده است.»
وی با اظهار تأسف از انجام كارهای مقطعی و نپخته و بی‏نتیجه در زمینه حجاب، تأكید می‏كند كه تنها یك درصد از بدحجابی‏ها با اعمال مجازات از بین می‏رود و مابقی نیاز به كار فرهنگی دارد.
متأسفانه متن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی نشان می‏دهد مسئولین فرهنگی همچنان گرفتار كلی گویی و تكرار بدیهیات هستند. عملیاتی شدن طرح به عهده شورای فرهنگی اجتماعی زنان نهاده شده، اما نباید فراموش كرد كه بازگرداندن عفت عمومی جامعه به سطح مطلوب، در كنار حفظ حداقل مورد نیاز، با توجه به تجربیات گذشته ما در كشور، به سادگی میسّر نیست. ما در برخورد با این معضل اجتماعی كه زیر مجموعه‏ای از ناهنجاری‏های اجتماعی محسوب می‏شود،
▪ در چهار مرحله با مشكل روبه‏رو هستیم:
۱) دست‏یابی به یك تحلیل دقیق از شرایط جامعه، برآورد نیازهای مختلف فرهنگی جامعه، تعیین اولویت‏ها و تعیین عوامل فرهنگ‏ساز در جامعه؛
۲) ترسیم یك فضای ایده‏آل با احتساب تمامی شرایط داخلی و خارجی مؤثر بر جامعه بر مبنای فقه پویای اسلامی و روح حاكم بر قوانین اسلام و به‏دور از هژمونی فرهنگ غالب جهانی؛
۳) ارائه یك طرح عملیاتی برای رسیدن به اهداف كوتاه مدت و بلند مدت تعیین شده در مرحله دوم؛
۴) اجرای كامل و بدون اعمال سلیقه‏های گوناگون كه با تعویض مدیران اجرایی معمولاً اتفاق می‏افتد.
برای رسیدن به این مهم، باید جمعی از نخبگان كشور از طیف‏های مختلف فكری كه همگرایی لازم را در اصول اولیه داشته باشند ـ در قالب یك گروه قدرتمند پژوهشی ـ تحت حمایت ویژه یكی از دستگاه‏های فرهنگی كشور مشغول كار شوند و نتایج پژوهش‏های عملیاتی شده آنان نیز برای كلیه دستگاه‏های اجرایی لازم الاجرا باشد.
● اصول و مبانی گسترش فرهنگ عفاف‏
در مسئله گسترش فرهنگ عفاف و حجاب باید روش‏های اجرایی دستگاه‏های مختلف در اهتمام به تقویت عفاف و حجاب، منطقی، جامع، هماهنگ و تابع یك سلسله اصول و مبانی باشد.
▪ این اصول و مبانی عبارت‏اند از:
۱) عفاف و حجاب از نتایج و مظاهر ایمان و تقواست. بنابراین برای تقویت آن باید در درجه اول، به تحكیم ایمان و تقویت باورهای دینی جامعه كه در حكم روح و ریشه و اخلاق و رفتار آنان است، توجه شود.
۲) در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است به تحكیم ارزش‏ها و مفاهیم اخلاقی خاصی؛ از قبیل: شرم و حیا و آزرم و غیرت كه با عفاف و حجاب رابطه نزدیك و با واسطه دارند و خود از ثمرات ایمان و تقوا محسوب می‏شوند و نیز به آموزش احكام شرعیِ مربوط به عفاف و حجاب و آموزش صحیح رفتار زن و مرد با یكدیگر در جامعه و خانواده، توجه كافی مبذول شود.
۳) توضیح و تبیین دائمی فلسفه و فواید عفاف و حجاب در زندگی فردی و اجتماعی و بیان آثار و نتایج سوء عدم رعایت عفافت و حجاب، امری ضروری است.
۴) عفاف و حجاب یك امر تربیتی خانواده است و تربیت خانوادگی در تثبیت فرهنگ عفاف و حجاب در اندیشه و روح افراد، نقش اصلی و عمده را ایفا می‏كند.
۵) لازم است توجه عموم افراد، خصوصاً جوانان به نقش عفاف و حجاب در ایجاد هویت فرهنگی و ملی مستقل برای كشور و ملت، و همچنین به آثار مثبت سیاسی این استقلال، جلب، و مقاصد دشمنان در ترویج فرهنگ برهنگی را كه خود یكی از راه‏های تهاجم فرهنگی است، با ذكر شواهد و نمونه‏های تاریخی، تشریح نمود.
۶) ضروری است به ریشه‏ها و زمینه‏های اجتماعی و اقتصادی ضعف عفاف و حجاب از قبیل روحیه اشرافی‏گری و تجمل پرستی از یك سو و فقر و استیصال مادی از سوی دیگر و نیز دشواری‏های موجود بر سر راه ازدواج شرعی و قانونی و تشكیل خانواده، توجه شود و با مبارزه و مقابله با این ریشه‏ها و انگیزه‏ها، موجبات ترویج و توسعه عفاف و حجاب فراهم شود.
۷) در توسعه و ترویج عفاف و حجاب باید بر فعالیت‏های فرهنگی، آموزشی و تبلیغی تأكید شده، سعی شود فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه و محیط به نحوی ساخته شود كه افراد به صورت طبیعی در آن فضا به رعایت عفاف و حجاب رغبت نمایند و بدان عادت كنند و از كارهایی كه موجب بدبینی به اسلام و نظام اسلامی گردد، پرهیز شود.
۸) در توسعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب نباید تنها زنان مخاطب قرار گیرند و نقش و مسئولیت آنان فراموش شود، بلكه باید عفاف و حجاب به عنوان امری كه به هر دو جنس زن و مرد مربوط می‏شود، تلقی شود.
۹) لازم است در معرفی اسوه‏ها و الگوها در جامعه، به عفاف و حجاب به عنوان یك ارزش، عنایت كافی شود و در تبلیغات و نیز در آثار ادبی و هنری، شأن و منزلت انسانی زنان و ارزش حجاب مورد توجه قرار گیرد.
۱۰) تبلیغ عفاف و حجاب باید چنان باشد كه موجب بدآموزی و اشاعه فحشا نشود و در این زمینه، باید مقتضیات سنی، روحی و فرهنگی مخاطبان مورد توجه قرار گیرد.
۱۱) در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است میان فعالیت‏های فرهنگی، ارشادی و اجرایی، همسویی و هماهنگی وجود داشته باشد و برنامه‏ها و اقدامات انجام شده به‏صورتی مستمر مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد.
۱۲) در تبلیغ و ترویج عفاف و حجاب باید بیشتر به جنبه‏های مثبت تكیه شود و شیوه‏ها و طرز بیان دوستانه و مؤدبانه به كار گرفته شود و واكنش در برابر عدم رعایت عفاف و بی‏حجابی، باید تابع مقررات و محدود به حدود قانون باشد و از برخوردهای خشن و اهانت‏آمیز خودداری شود.
۱۳) مدیران و مسئولان باید از آگاهی و حساسیت لازم راجع به مسئله عفاف و حجاب برخوردار باشند و مخصوصاً باید به آموزش صحیح مجریانِ تبلیغ و پاسداری از عفاف و حجاب اولویت داده نشود.
۱۴) در شهر سازی و معماری باید فرهنگ عفاف و حجاب مد نظر قرار گیرد و محیط كار و نوع برنامه‏ها و استفاده از وسایل و امكانات به نحوی باشد كه خود موجب اختلاط نامناسب زن و مرد شود.
۱۵) در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب باید به نوع كار و شرایط و مقتضیات محیط زندگی و خصوصیات اقلیمی و سنت‏ها و آداب محلی و منطقه‏ای مربوط به لباس و پوشش، با رعایت اصل حكم فقهی حجاب، توجه شود و ضمن قائل شدن حرمت و احترام برای چادر به عنوان كامل‏ترین و رایج‏ترین نوع حجاب و تشویق آن به دور از افراط و تفریط، از الزام همگان به استفاده از یك نوع رنگ و شكل خاص خودداری شود. (مراكز اداری، آموزشی و درمانی تابع ضوابط خاص خود می‏باشند).
۱۶) به موازات اهتمام به عفاف و حجاب و تبلیغ و ترویج آن، باید تدابیری اتخاذ شود تا چادر و انواع لباس‏هایی كه استفاده از آنها لازمه رعایت عفاف و حجاب است، به آسانی و با هزینه‏ای معقول و منطقی قابل تأمین باشد.
این اصول در شانزده بند در جلسه ۴۱۳ مورخ ۱۴/۱۱/۷۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسید.
هاجرالسادات قاسمی
منبع : نشریه حورا


همچنین مشاهده کنید