چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
حلقههای مفقود حجاب
نتایج یك آمارگیری را كه در تابستان ۱۳۸۰ انجام شده است، چنین گزارش میدهد: «مطالعه میدانی انجام شده در سطح شهر تهران در تابستان ۱۳۸۰ نشان میدهد حدود ۵۴ درصد از زنان تهرانی دارای پوشش كمتر یا غیر اسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند.»
آمار ذكر شده مربوط به سه سال قبل در شهر تهران است. مسلماً شهرستانیها بیشتر به حجاب مقید، هستند، اما طبق تحقیقات جامعهشناسی، هر آنچه در بافت اجتماعی شهر تهران رخ میدهد با یك فاصله زمانی، به سایر نقاط كشور تسرّی مییابد. این فاصله زمانی نیز سال به سال با گسترش وسایل ارتباطی، كمتر میشود. افزایش آمار بدحجابی حتی در شهرستانهای كوچك كشور، این نظریه را تأیید میكند. آن هم در كشوری كه ۲۵ سال از حكومت یك دولت اسلامی در آن میگذرد و مردمش سابقه آن مقاومت تحسین برانگیز را در مقابل كشف حجاب در كارنامه خود دارند؛ كشوری كه رعایت حجاب در آن، حكمی قانونی بوده و عفیفهگی صرف نظر از سودمندی روشها به انحای مختلف، در آن تشویق میشده است و افراد متخلّف به شدت توبیخ میشدهاند.
هرچند بدحجابیِ بسیاری از زنان و دختران نه به منزله ضدیت آنها با دین كه تنها نوعی سهل انگاری است و بسیاری از ما مسلمانان در مواجهه با اوامر و نواهی دینی داریم، اما عواملی باعث شده است كه اخیراً این سهل انگاریها به صورت نامباركی افزایش و تسرّی پیدا كند و بخشی از بدحجابیها كه در واقع نوعی بیحجابی است، به برخوردهای مقابله جویانه با حكومت اسلامی و دین تبدیل شود.
نیكلاس كریسف، خبرنگار مجله نیویورك تایمز در مقالهای با عنوان «این ایرانیهای... (حذف عبارت)» كه حاصل سفر او به شیراز است، مینویسد: «زنان و دخترانی كه اگر بدون پوشش مناسب اسلامی از خانه خارج شوند به زندان خواهند افتاد، این روزها از لباسهایی استفاده میكنند كه نه تنها جذابیتهای آنها را خفه نمیكند، كه آنها را برجستهتر هم میكند.»
او با مشاهده زنان و دخترانی كه «مانتوهای چاكدار و تنگ» میپوشند و روسریهای آنها «بیشتر شبیه هد بند است تا پوششی برای پنهان كردن موهای رنگ شدهشان» تأكید میكند كه از این جوانان، متولدین اوایل دهه شصت بعد از انقلاب هستند كه امروز میخواهند بسیاری از قوانین و آداب را تغییر دهند.
كریسف، با لحنی طعنهآمیز خطاب به رهبران دینی ما میگوید كه باید مواظف باشند، زیرا در پوشش زنان ایرانی نه تنها هیچ اثری از اسلامی بودن نیست كه به نوعی وهن عقاید مذهبی نیز محسوب میشود، و این همان دردی است كه امروز دل بسیاری از مردم را میسوزاند.
پدیده بدحجابی هرچند ریشه در كشف حجاب دوران پهلوی داشت، اما از سالهای پایانی جنگ و تضعیف فضای بسیار معنوی سالهای اولیه انقلاب، به دلیل اجباری بودن حجاب اسلامی آغاز شد و با سیاستهای دوران سازندگی قوّت گرفت و پس از روی كار آمدن اصلاح طلبان و طرح آزادیهای مدنی، ابعاد تازهای به خود گرفت، به طوریكه امروز دولتمردان، متولیان فرهنگ و بسیاری از مردم را به چالش كشانیده و البته واكنشهای متفاوتی را نیز به دنبال داشته است.
● هشدار در مورد بدحجابی
بسیاری از مردم كه حتی در ظاهر تقیّد چندانی به حجاب ندارند، نگران تأثیر حضور زنان و دختران بدحجاب بر فرزندان، همسران و روابط خانوادگی خود هستند. بسیاری دیگر نیز از ارزشهایی سخن میگویند كه در این سرزمین ریشه دار بوده و خون جوانان كشور برای پاسداری از آنها ریخته شده است؛ اما اعتراضات مردمی به جز چند مورد امضای طومار در برخی مساجد تهران در اعتراض به این شرایط و برگزاری تظاهراتی محدود، در حدّ درد دلهای دوستانه باقی میماند؛ لكن برخی شخصیتهای مذهبی و بخشی از مسئولین كشور، بهطور رسمی اعتراضات خود را مطرح میكنند.
آیه اللَّه مكارم شیرازی ضمن انتقاد از ترویج صوفیگری و بدحجابی در قم تصریح میكنند: «مسئولان قم در خواب هستند، وقتی مردم راه بیفتند، آنها بیدار میشوند». ایشان ضمن دعوت همگان به امر به معروف و نهی از منكر، تأكید میكنند: «حوزهها و مسئولان در این زمینه مسئولند و باید خودباختگی را كنار بگذارند و به فكر چاره باشند.»
نیره اخوان، نماینده اصفهان در مجلس پیشنهاد میكند كه دولت باید اقدامی كلان برای «حفظ حجاب» انجام دهد و از اختلاط در فضاهای آموزشی از جمله دانشگاهها جلوگیری كند.
حداد عادل، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز میگوید: «در اینكه وضع حجاب كشور باید بهبود یابد، شكی نیست... اما ما با سختگیریهایی كه مغایر قانون باشد، مخالفیم.»
برخی نشریات نیز با جدیت به این موضوع میپردازند. روزنامه جمهوری اسلامی با گزارشهای متعدد از جمله نمایش لباس زیر در ویترین مغازهها، اعتراض شدید به ابتذال و بدحجابی خانمهای شركت كننده در جشن ملی جوانان، و گزارش دیگر در زمینه برخورد با مظاهر بدحجابی در ماههای اخیر، نگرانی خود را از این شرایط ابزار میدارد.
مجله «یا لثارات» گاه بدحجابان را به اقدامات عملی تهدید میكند و ابراز میدارد كه صبر مردم حزب الله حدّی دارد. عضو شورای مركزی حزب الله در یكی از جلسات این شورا با بیان ریشههای بدحجابی و به طور كلی تخدیر فكری و اعتقادی جامعه، تصریح میكند كه اگر مسئولان در مبارزه با مفاسد كوتاهی كردند یا توانایی مقابله نداشتند، مردم باید خودشان اقدام كنند.
نیروی انتظامی نیز در این زمینه وارد عمل میشود. سردار قالیباف در پاسخ به خبرگزاری جمهوری اسلامی مبنی بر اینكه ناجا در زمینه حجاب زنان چه برنامهای دارد، تصریح میكند: «بر اساس قانون، نیروی انتظامی با افرادی كه به صورت زشت و ناپسند و به شكل مانكن در جامعه حضور مییابند، برخورد میكند». البته او معتقد است كه ماهیت این نوع برخورد با دیگر برخوردهای نیروی انتظامی متفاوت است، چرا كه «این موضوع در واقع یك نوع انحراف اجتماعی است و به صرف برخورد پلیسی حل نخواهد شد» و برای حل ریشهای آن باید مدیران و كارشناسان كشور چاره جویی كنند.
در تكمیل موضع نیروی انتظامی، سرهنگ عبداللهی، رئیس اداره مبارزه با مفاسد اجتماعی نیروی انتظامی تهران بزرگ به خبرگزاری جمهوری اسلامی میگوید: «مأموران نیروی انتظامی به افرادی كه با پوشش نامناسب در جامعه حاضر میشوند، تذكر میدهند و فقط در صورت عدم پذیرش تذكر پلیس و مقابله با مأموران، نیروی انتظامی اقدام لازم برای تحویل آنان به مراجع قضایی را عملی خواهد كرد». او میافزاید: «اخیراً شایعاتی در خصوص اعمال خشونت در اجرای طرح برخورد با بدحجابی مطرح شده كه همگی كذب محض است.»
اما اخبار نشان میدهد كه پس از یك سكوت چندین ساله در برخورد با مفاسد اجتماعی، نیروی انتظامی دوباره حركتهایی را هرچند با نرمی بیشتر و قانونمندتر از گذشته، آغاز كرده است؛ از آن جمله ۱۳۲ زن بدحجاب در استان سمنان و ۶۱ تن در استان زنجان دستگیر میشوند كه برخی با تعهد كتبی، مرخص شده و برخی دیگر با تشكیل پرونده به مراجع قضایی تحویل میشوند. در شهرستان ارومیه به ۳۴۰۰ نفر از زنان برای رعایت حجاب تذكر داده میشود و در شهر قم و مشهد نیز طرحهایی برای پاكسازی شهر از آلودگیها اجرا میشود.
محمد علی ابطحی، مشاور رئیس جمهور با انتقاد از این عملكرد، در سایت شخصی خود مینویسد: «نیروی انتظامی در مورد مبارزه با بدحجابی در سر خیلی از مراكز رفت و آمد مینیبوسهای قشنگی كه خودش شكل یك زندان كوچك را دارد، متوقف كردهاند كه دیدن آن، دل بد حجاب و با حجاب را میلرزاند.»
● بیحجابی، حق زنان در جامعه مدنی
در مقابل این دیدگاه كه قائل به منع بدحجابی حتی از طریق اعمال قانون هستند، طیف قدرتمند دیگری است كه از آن حمایت میكند. این طیف كه آزادی پوشش را از حقوق اولیه زنان و از بدیهیات جامعه مدنی میداند،
▪ در رویكرد به بحث حجاب، عمدتاً بر چهار محور تأكید دارد:
۱) تشكیك در اصل وجوب حجاب به عنوان یك حكم اسلامی برای زنان، با توسل به تفاسیر جدید از آیات و روایات؛
۲) نفی لزوم دخالت حكومت در نحوه پوشش مردم؛
۳) آزادی پوشش از حقوق اولیه بشر؛
۴) مبارزه سیاسی با نظام حاكم از طریق تأكید بر آزادی پوشش.
شادی صدر كه عقیده دارد به دلیل ماهیت كاملاً مذهبی زنان ایران، سخن گفتن از مبارزه با مذهب و جمهوری اسلامی به عنوان عامل نجات زنان، بینتیجه است و تنها باعث دور شدن آنها از زنانی میشود كه میخواهند برای آنها كار كنند، حجاب را از منظر فقهی و علمی به صورت همزمان مورد توجه قرار میدهد. او در مقالهای با عنوان «آیا حكومت مسئول بیحجابی است؟» در مجله زنان، ضمن انتقاد به برخوردهای نیروی انتظامی با زنان و دختران، اشاره میكند كه بر طبق آیات قرآن و روایات وارده در این موضوع، استثنائات فراوانی در باب حجاب زنان مطرح است كه همگانی بودن حجاب را آن هم با شرایط امروز جهان، كاملاً زیر سؤال میبرد. او در ادامه شواهدی نیز از غیر حكومتی بودن حجاب میآورد و میگوید: «نگارنده در جریان تحقیقات خود به هیچ موردی در تاریخ شیعه برنخورد كه زنی به دلیل رعایت نكردن حجاب، مجازات شده باشد (اگر چنین شواهدی وجود داشته باشد، از اطلاع یافتن از آن با كمال میل استقبال میشود).»
او در مطلب دیگری، بیحجابی زنان را در مقابل سایر معضلات اجتماعی بسیار كم اهمیتتر میداند و مینویسد: «این سؤال همچنان برجا خواهد ماند كه: چه كسی و چگونه اولویتهای حكومت اسلامی را تعیین میكند؟ مشاور امور بانوان نیروی انتظامی اخیراً گفته است: این نیرو در حال تهیه لایحهای برای مبارزه با بدحجابی است. آیا این نیرو و دفتر امور بانوان نیروی انتظامی در حال تهیه قوانینی برای مبارزه با زن كشی، خود سوزی و خودكشی زنان، خشونت خانگی و اجتماعی علیه زنان و... هم هست؟»
راحیل ابوعلی، در مطلبی با عنوان «جنبش بیحجابی» در سایت زنان ایران، حجاب را نمادی از خشونت علیه زنان میداند كه مردان سیاست یا شعار روسری یا توسری در ایران پیاده كردهاند. او مینویسد: «اگر به تاریخ ۲۵ ساله اجبار حجاب در ایران بنگریم میبینیم كه زنان ایرانی، دانسته یا ندانسته پایهگذار جنبشی به نام جنبش بیحجابی شدهاند كه با گذر از مراحل مختلف توانسته است فضایی را با آن وضعیت پوشش به فضایی این چنین تبدیل كند. جنبشی كه اگرچه حركت آن، گاه به دلیل افزایش فشارها و بازداشتها و مجازاتهای سخت، كند، و گاه با كاهش محدودیتهای اجتماعی كه با آغاز ریاست جمهوری محمد خاتمی شاهد آن بودهایم، سریع گشته، ولی همواره در جامعه ردپایی از خود به جا گذاشته است و اكنون اگر با اتمام دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی و شروع به كار مجلس هفتم همه آزادیهای جامعه مدنی (!!!) از شهروندهای ایرانی گرفته شود و جامعه سیری برگشتی را طی كند، این جنبش باز هم به حركت خود ادامه خواهد داد. چنانچه میبینیم كه دختران و زنان ایرانی علی رغم اینكه به طور مرتب مورد هجوم و تاخت و تاز نیروهای تندرو قرار میگیرند و ملزم به پرداخت جریمه و تحمل شلاق میشوند، مجدداً با پوششهای قبلی در اجتماع ظاهر شده و دیگر حاضر به تقلیل خواستهها و گذشتن از ابتداییترین حقوق خود نیستند و تنها تأثیر این خشونتها را میتوان از بین بردن قبح بازداشت و شلاق در میان دختران ارزیابی كرد. تأثیری كه جامعه را مجبور به پرداخت بهایی بس سنگین خواهد كرد.»
این گونه ترسیم از فضای اختناق و سركوبگری كه با چاشنی اغراق همراه است، در مطالب دیگری نیز دنبال میشود. به نقل از سایت تریبون فمینیستی ایران، كمیسیونِ زنانِ یكی از سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی با نوشتن نامه سرگشادهای به خانم لوییز آربور، رییس كمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، نگرانی خود را در مورد برخوردهای اخیر حكومت ایران در مورد حجاب زنان ابراز میكند. در بخشی از این نامه آمده است: «نیروهای انتظامی رسمی جمهوری اسلامی ایران و گروههای فشار غیر رسمیِ آن اخیراً به بهانه بدحجابی و برهنگی، خشونت گستردهای را علیه زنان و دختران آغاز كردهاند. گزارشهایی كه از ایران میرسد حاكی از حمله افراد ناشناس با چاقو به دختران و تهدید به پاشیدن اسید در صورت رعایت نكردن حجاب كامل میباشد. در شهرهای مختلف ایران به صورت كاملاً از پیش برنامهریزی شده حكم شلاق در مورد زنان و دخترانی كه شلوارهای كوتاه (پایینتر از زانو) پوشیدهاند، در محل برهنگی اجرا میشود.»
مطالبه آزادی پوشش به عنوان یكی از حقوق زنان، از دیگر مباحثی است كه از سوی این طیفها دنبال میشود. ایمان مظفری در مطلبی با عنوان «همه آماده میخواهیم به مبارزه با مفاسد اجتماعی برویم» كه در سایت زنان ایران به چاپ میرسد، از مطالبهای سخن میگوید كه پس از سالها فشار و محدودیت، امروز زنان به كسب آن امیدوار هستند: «همه اینها یك تحول و دگرگونی جبری در جامعهای است كه به دنبال آزادی است.دختران امروز ما برای اثبات اینكه آزاد هستند، یك نوع دگرگونی را در فضایی كه تحت تسلط خودشان باشد به وجود میآورند و آن، هیچ حوزهای نیست جز حوزه خصوصی خودشان یعنی انتخاب نوع پوشش.»
این گونه موضعگیریها به صورتی تعدیل یافتهتر در برخی نشریات كشور نیز كه چنین تفكری بر آنها حاكم است، دنبال میشود. در این نشریات، هیچ گونه مقابله با بدحجابی، از برخورد با تولید كنندگان مانتوهای كوتاه و تنگ تا اعتراضات لفظی برخی مسئولان به بدحجابی فزاینده و لزوم فرهنگ سازی، تحمل نمیشود و با عباراتی نظیر «برخوردهای خشونتآمیز، عدم درك نسل جوان، افسردگی جوانان و نیاز به شادی، تفكر طالبانی و...» به شدت مورد انتقاد قرار میگیرد.
● حلقههای مفقوده
در حالی كه فرهنگ عمومی جامعه دارای معضلات عدیدهای از جمله بدحجابی است، واكنش مسئولان كشور، از فرهنگی گرفته تا اجرایی و از نیروهای موسوم به ارزشی و اصولگرا گرفته تا اصلاح طلبان، طبق معمول، ایراد سخنرانی و موضعگیری كلامی است كه گاه تنها منشأ سیاسی دارد و گاه به دلیل اختلافات ریشهای در دیدگاهها، متناقض میباشد. به این عبارات توجه كنید:
تنها راه حل، كار فرهنگی است؛ باید ضرورت حجاب را برای جوانان تبیین كنیم؛ الگوسازی، مهمترین كار است؛ تنها راه، بازگشت به ارزشهای اصیل اسلامی است؛ باید از برخوردهای سركوبگرانه پرهیز شود؛ باید جوانان را درك كنیم؛ مشكلات فرهنگی، ریشه در فقر اقتصادی دارند؛ سیاستهای گذشته ما را به اینجا رسانده است. و بسیاری عبارات دیگر كه هرچند هر كدام بخشی از حقیقت را در خود دارند، اما بسیاری كلی، تكراری، غیر كاربردی و غیر عملیاتی هستند و متأسفانه ترجیع بند سخنان همه مسئولین نیز میباشند.
یك نمونه از این نوع موضعگیریها، تابستان امسال در مجلس شورای اسلامی رخ داد. طرحی با عنوان تدوین آییننامه حجاب و پوشش در كمسیون فرهنگی مجلس مطرح شد كه به شدت مورد توجه نشریات و خبرگزاریها قرار گرفت و واكنشهای فراوانی را برانگیخت. برخی از آن استقبال كردند و این طرح را موجب قانونمند شدن برخوردهای نیروی انتظامی دانستند و بسیاری دیگر، آن را غیر ضروری و عاملی برای ایجاد محدودیتهای جدیدی عنوان كردند كه نیروی انتظامی شروع كرده بود.
شایق، نماینده مجلس در پاسخ به خبرنگار مجله «حوراء» در مورد طرح آیین نامه حجاب میگوید: «این طرح تنها در كمیسیون فرهنگی مطرح شد و حتی وارد صحن مجلس نیز نشد، زیرا چندان نتوانست حمایت نمایندگان را جلب كند.»
او در مورد علت مهجور ماندن طرح عنوان میكند كه ما در بحث حجاب از لحاظ قانونی مشكلی نداریم و باید نقش نظارتی خود را بر دستگاههای فرهنگی مثل وزارت ارشاد و یا سازمان تبلیغات اسلامی تقویت كنیم و همچنین باید به دنبال ریشه مشكلات فرهنگی جامعه باشیم، زیرا بدحجابی، معلول عوامل دیگری از قبیل فقر و فساد و از همه مهمتر، تبعیض است.
البته هر كدام از نمایندگان دلیل و راه حلی متفاوت برای مسئله عنوان كردند، اما مشكل اینجاست كه اندیشمندان، متولیان فرهنگ جامعه و حتی دستگاههای فرهنگی كه وظیفه آنها حل اینگونه مشكلات است، نیز، دستاوردی نداشتهاند.
گویا هشت سال قبل طرحی با عنوان «توسعه فرهنگ عفاف» در شورای عالی انقلاب فرهنگی بر اساس پژوهشها به تصویب رسیده است كه صرف نظر از محتوای آن، متأسفانه هیچ گاه به مرحله اجرا نرسیده است. منیره نوبخت، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان تأكید میكند كه اگر همه دستگاهها بر اساس اصول و مبانی مشخص شده در مصوبه وظایف خود را انجام میدادند، ما دیگر امروز با مشكل بدحجابی روبهرو نبودیم. او در ادامه میافزاید: شورای فرهنگی اجتماعی زنان، جلسات متعددی با نمایندگان دستگاههای اجرایی مختلف؛ از جمله: وزارت علوم، آموزش و پرورش، كار و بهداشت، داشته است كه در این جلسات آیین نامههایی برای نحوه اجرای بندهای مصوبه «توسعه فرهنگ عفاف» به تصویب رسیده است.
وی همچنین در پاسخ به سؤال خبرنگار مجله «حوراء» در مورد اجرا نشدن این مصوبه میگوید: «هرچند مصوبات این شورا به امضای رئیس جمهور میرسد و برای سایر دستگاهها لازم الاجراست، اما به دلایلی این مصوبه اجرا نشد كه یكی از مهمترین آنها، غلبه فضای سیاسی بر فضای فرهنگی در دستگاههای اجرایی در هشت سال گذشته بوده است.»
وی با اظهار تأسف از انجام كارهای مقطعی و نپخته و بینتیجه در زمینه حجاب، تأكید میكند كه تنها یك درصد از بدحجابیها با اعمال مجازات از بین میرود و مابقی نیاز به كار فرهنگی دارد.
متأسفانه متن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی نشان میدهد مسئولین فرهنگی همچنان گرفتار كلی گویی و تكرار بدیهیات هستند. عملیاتی شدن طرح به عهده شورای فرهنگی اجتماعی زنان نهاده شده، اما نباید فراموش كرد كه بازگرداندن عفت عمومی جامعه به سطح مطلوب، در كنار حفظ حداقل مورد نیاز، با توجه به تجربیات گذشته ما در كشور، به سادگی میسّر نیست. ما در برخورد با این معضل اجتماعی كه زیر مجموعهای از ناهنجاریهای اجتماعی محسوب میشود،
▪ در چهار مرحله با مشكل روبهرو هستیم:
۱) دستیابی به یك تحلیل دقیق از شرایط جامعه، برآورد نیازهای مختلف فرهنگی جامعه، تعیین اولویتها و تعیین عوامل فرهنگساز در جامعه؛
۲) ترسیم یك فضای ایدهآل با احتساب تمامی شرایط داخلی و خارجی مؤثر بر جامعه بر مبنای فقه پویای اسلامی و روح حاكم بر قوانین اسلام و بهدور از هژمونی فرهنگ غالب جهانی؛
۳) ارائه یك طرح عملیاتی برای رسیدن به اهداف كوتاه مدت و بلند مدت تعیین شده در مرحله دوم؛
۴) اجرای كامل و بدون اعمال سلیقههای گوناگون كه با تعویض مدیران اجرایی معمولاً اتفاق میافتد.
برای رسیدن به این مهم، باید جمعی از نخبگان كشور از طیفهای مختلف فكری كه همگرایی لازم را در اصول اولیه داشته باشند ـ در قالب یك گروه قدرتمند پژوهشی ـ تحت حمایت ویژه یكی از دستگاههای فرهنگی كشور مشغول كار شوند و نتایج پژوهشهای عملیاتی شده آنان نیز برای كلیه دستگاههای اجرایی لازم الاجرا باشد.
● اصول و مبانی گسترش فرهنگ عفاف
در مسئله گسترش فرهنگ عفاف و حجاب باید روشهای اجرایی دستگاههای مختلف در اهتمام به تقویت عفاف و حجاب، منطقی، جامع، هماهنگ و تابع یك سلسله اصول و مبانی باشد.
▪ این اصول و مبانی عبارتاند از:
۱) عفاف و حجاب از نتایج و مظاهر ایمان و تقواست. بنابراین برای تقویت آن باید در درجه اول، به تحكیم ایمان و تقویت باورهای دینی جامعه كه در حكم روح و ریشه و اخلاق و رفتار آنان است، توجه شود.
۲) در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است به تحكیم ارزشها و مفاهیم اخلاقی خاصی؛ از قبیل: شرم و حیا و آزرم و غیرت كه با عفاف و حجاب رابطه نزدیك و با واسطه دارند و خود از ثمرات ایمان و تقوا محسوب میشوند و نیز به آموزش احكام شرعیِ مربوط به عفاف و حجاب و آموزش صحیح رفتار زن و مرد با یكدیگر در جامعه و خانواده، توجه كافی مبذول شود.
۳) توضیح و تبیین دائمی فلسفه و فواید عفاف و حجاب در زندگی فردی و اجتماعی و بیان آثار و نتایج سوء عدم رعایت عفافت و حجاب، امری ضروری است.
۴) عفاف و حجاب یك امر تربیتی خانواده است و تربیت خانوادگی در تثبیت فرهنگ عفاف و حجاب در اندیشه و روح افراد، نقش اصلی و عمده را ایفا میكند.
۵) لازم است توجه عموم افراد، خصوصاً جوانان به نقش عفاف و حجاب در ایجاد هویت فرهنگی و ملی مستقل برای كشور و ملت، و همچنین به آثار مثبت سیاسی این استقلال، جلب، و مقاصد دشمنان در ترویج فرهنگ برهنگی را كه خود یكی از راههای تهاجم فرهنگی است، با ذكر شواهد و نمونههای تاریخی، تشریح نمود.
۶) ضروری است به ریشهها و زمینههای اجتماعی و اقتصادی ضعف عفاف و حجاب از قبیل روحیه اشرافیگری و تجمل پرستی از یك سو و فقر و استیصال مادی از سوی دیگر و نیز دشواریهای موجود بر سر راه ازدواج شرعی و قانونی و تشكیل خانواده، توجه شود و با مبارزه و مقابله با این ریشهها و انگیزهها، موجبات ترویج و توسعه عفاف و حجاب فراهم شود.
۷) در توسعه و ترویج عفاف و حجاب باید بر فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و تبلیغی تأكید شده، سعی شود فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه و محیط به نحوی ساخته شود كه افراد به صورت طبیعی در آن فضا به رعایت عفاف و حجاب رغبت نمایند و بدان عادت كنند و از كارهایی كه موجب بدبینی به اسلام و نظام اسلامی گردد، پرهیز شود.
۸) در توسعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب نباید تنها زنان مخاطب قرار گیرند و نقش و مسئولیت آنان فراموش شود، بلكه باید عفاف و حجاب به عنوان امری كه به هر دو جنس زن و مرد مربوط میشود، تلقی شود.
۹) لازم است در معرفی اسوهها و الگوها در جامعه، به عفاف و حجاب به عنوان یك ارزش، عنایت كافی شود و در تبلیغات و نیز در آثار ادبی و هنری، شأن و منزلت انسانی زنان و ارزش حجاب مورد توجه قرار گیرد.
۱۰) تبلیغ عفاف و حجاب باید چنان باشد كه موجب بدآموزی و اشاعه فحشا نشود و در این زمینه، باید مقتضیات سنی، روحی و فرهنگی مخاطبان مورد توجه قرار گیرد.
۱۱) در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است میان فعالیتهای فرهنگی، ارشادی و اجرایی، همسویی و هماهنگی وجود داشته باشد و برنامهها و اقدامات انجام شده بهصورتی مستمر مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد.
۱۲) در تبلیغ و ترویج عفاف و حجاب باید بیشتر به جنبههای مثبت تكیه شود و شیوهها و طرز بیان دوستانه و مؤدبانه به كار گرفته شود و واكنش در برابر عدم رعایت عفاف و بیحجابی، باید تابع مقررات و محدود به حدود قانون باشد و از برخوردهای خشن و اهانتآمیز خودداری شود.
۱۳) مدیران و مسئولان باید از آگاهی و حساسیت لازم راجع به مسئله عفاف و حجاب برخوردار باشند و مخصوصاً باید به آموزش صحیح مجریانِ تبلیغ و پاسداری از عفاف و حجاب اولویت داده نشود.
۱۴) در شهر سازی و معماری باید فرهنگ عفاف و حجاب مد نظر قرار گیرد و محیط كار و نوع برنامهها و استفاده از وسایل و امكانات به نحوی باشد كه خود موجب اختلاط نامناسب زن و مرد شود.
۱۵) در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب باید به نوع كار و شرایط و مقتضیات محیط زندگی و خصوصیات اقلیمی و سنتها و آداب محلی و منطقهای مربوط به لباس و پوشش، با رعایت اصل حكم فقهی حجاب، توجه شود و ضمن قائل شدن حرمت و احترام برای چادر به عنوان كاملترین و رایجترین نوع حجاب و تشویق آن به دور از افراط و تفریط، از الزام همگان به استفاده از یك نوع رنگ و شكل خاص خودداری شود. (مراكز اداری، آموزشی و درمانی تابع ضوابط خاص خود میباشند).
۱۶) به موازات اهتمام به عفاف و حجاب و تبلیغ و ترویج آن، باید تدابیری اتخاذ شود تا چادر و انواع لباسهایی كه استفاده از آنها لازمه رعایت عفاف و حجاب است، به آسانی و با هزینهای معقول و منطقی قابل تأمین باشد.
این اصول در شانزده بند در جلسه ۴۱۳ مورخ ۱۴/۱۱/۷۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسید.
هاجرالسادات قاسمی
منبع : نشریه حورا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست