شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا


آیا زن باید همیشه رب النوع زیبایی باشد؟


آیا زن باید همیشه رب النوع زیبایی باشد؟
گروهی از زنان كه كار بیرون از خانه دارند، وقتی به خانه می آیند مشغول انجام كارهای خانه می شوند و گاهی انجام كارهای بیش از حد در خانه و خستگی بیرون از خانه باعث می شود آنها به وضع ظاهر خود بی دقت شوند و برخلاف اوقات دیگر نتوانند با ظاهری آراسته و اخلاقی خوش از شوهر خود استقبال كنند. گاهی زنی كه بیرون از خانه هم كار نمی كند، در داخل خانه آن چنان سرگرم بچه داری و شستن و پختن می شود كه بر اثر خستگی بیش از حد نمی تواند با ظاهری اطو كشیده و لبی خندان در آستانه در ظاهر شود و از شوهرش استقبال كند و زمانی هم بیماری و كسالت مانع از انجام این وظایف می شود و هر مرد با شعوری می تواند این حالات زن را درك كند، و این مسائل را دلیل بر كوتاهی در انجام وظیفه و نداشتن علاقه نسبت به خود قلمداد نكند. اما این مسئله و گذشت مردان نباید موجب شود كه زنان همیشه نسبت به وضع ظاهری خود بی توجه باشند و بگویند ظاهر و باطن همین است و شوهر باید قبول كند و عده ای دیگر به بهانه خانه داری و بچه داری ، عواطف و احساسات شوهر را نادیده گرفته و نسبت به وظایف همسری خود بی توجه باشند. زیرا همانگونه كه ما از شوهران خود انتظاراتی داریم، آنها هم از ما توقعاتی دارند.
متأسفانه عده بیشماری از زنان از درك كامل مردان و انتظارات شوهران عاجزند. وقتی صحبت از آراسته بودن لباس و پاكیزه بودن ظاهر می كنیم، می پندارند آن است كه نسبت به مسائل زندگی بی توجه باشند و تنها به مدل مو و لباس و آرایش خود فكر كنند، تا بتوانند همیشه از شوهران خود پذیرایی نمایند. باید در نظر داشته باشید كه تصور شوهر از زن، یك موجود فهمیده و كاردان و با محبت است كه همیشه سعی دارد هر كاری را به موقع و به اقتضای زمان و مكان انجام دهد.
اشتباه نكنید ؛ كاری كه از صمیم قلب به منظور خشنودی شوهر انجام می دهید، با ظاهر سازی های فریبنده كاملاً متفاوت است و مردان دانا به راحتی قادرند این دو را از هم تشخیص دهند. تنها محبت، عشق، فداكاری و داشتن صداقت در گفتار و رفتار است كه گذشت زمان قادر نیست ارزش آن را از بین ببرد. ظاهر سازی های فریبنده برای هر قصد و منظوری باشند تنها چند روزی دوام دارند.
چطور به نظر می آیید
شاید بارها شنیده باشید كه عده ای از دوستان و آشنایان می گویند:" اگر می خواهید زندگی زناشویی بهتری داشته باشید، باید ظاهر خود را بهتر و زیباتر كنید." اگرچه ظاهر افراد می تواند اثرات مثبت و منفی عمیقی در دیگران بگذارد ، اما لازم است این مسئله را بیشتر و عمیق تر بررسی كنیم.
گروهی از زنان كه خارج از خانه كار می كنند، در مقایسه با زنانی كه تنها در داخل خانه كار می كنند از نظر ظاهر مرتب تر هستند. شاید این امر به صورت عادتی در آمده كه هر روزه مجبور به انجام آن هستند و اغلب ظاهر آراسته آنان موجب می شود، ناراحتی و گرفتاری های آنان به چشم نیاید. اما شما خانم هایی كه خارج از خانه كار نمی كنید، چه وقت به سر و وضع خود می رسید. آیا تنها زمانی كه برای انجام كاری از خانه خارج می شوید؟ آیا تا به حال از خود پرسیده اید كه وقتی شوهرتان از سركارمی آید، به نظر او چطور می آیید؟ آیا تا به حال به ظاهر خود در آینه نگاه كرده اید؟ آیا دیدن تصویر یك زن نامرتب در آینه برای خودتان جالب است؟منظور ما این نیست كه آرایش كنید و وقتی شوهر از راه می آید بگویید:" من همه این كارها را برای تو كرده ام". و یا با عصبانیت بگویید كه اگر به خاطر تو نبود این همه گرفتاری نداشتم. یا این كه به ظاهر خود بی توجه باشید، و بگویید:" به من چه كه شوهرم شب می آید. من كه نمی توانم هر روز خودم را برایش درست كنم". بلكه می خواهیم بگوییم اگر خواهان بنیان گذاشتن یك زندگی موفق و شاد هستید، در درجه اول باید برای خودتان احترام قائل باشید، و ظاهر خودتان برای "خودتان" هم مهم باشد. سعی كنید همیشه و در همه حال چه شوهر در خانه باشد و یا نباشد مرتب باشید. وقتی خود به ظاهر خود توجه داشتید و سعی كردید از نظر ظاهر شخصی مرتب باشید در آن صورت است كه دیدن شما در انتهای روز برای شوهر دلچسب خواهد بود. همانطور كه قبلاً گفتیم، برای هر زنی اتفاق می افتد كه روزی بیمار شود و یا بر اثر كار و مشغله بیش از حد، نتواند به وضع ظاهر خود برسد. یك شوهر عاقل و فهمیده در همه حال زن را درك می كند و محبت لازم را از او دریغ نمی كند. اما اگر قرار باشد همیشه شلخته و نامرتب باشید، خودتان و رفتارهایتان برای شوهر خسته كننده می شوید . حتی اگر تهدید به خودكشی هم كنید برای او فرقی نمی كند! باید سعی كنید تا آنجا كه ممكن است مرتب و آراسته باشید.
همانطور كه عده ای از صاحبنظران می گویند: بسیاری از زنان بعد از تولد اولین كودك خود " زن بودن" و یا به گفته دیگر "همسر بودن" خود را فراموش می كنند و می پندارند منظور از یك مادر خوب بودن، "بی توجهی به وظایف همسری و شلخته بودن است". اگر می خواهید، فرزندان خوب و زندگی موفق داشته باشید، باید سعی كنید علاوه بر یك مادر خوب ، یك همسر وظیفه شناس باشید.
ممكن است كودك شما وقتی مادران دیگر دوستانش را می بیند، شما را هم شبیه به آنان بخواهد. اگر بخواهید براساس خواسته های كودكانه آنها پیش روید و نسبت به ظاهر و سر و وضع خود بی توجه باشید، طولی نخواهد كشید كه وقتی كودكتان بزرگتر می شود با وجود این كه می داند شما خودتان را وقف او كرده اید و هر طور كه او خواسته ، بوده اید شما را به خاطر نداشتن ظاهر آراسته ملامت می كند و به دنبال كسی می رود كه بتواند راجع به نحوه لباس پوشیدن و دیگر مسائل با او مشورت كند. پس سعی كنید در مسائل اجتماعی تا آنجا كه ممكن است با زمان جلو بروید. زیرا كودك شما هرچه بزرگتر شود، به مشاورت، مصاحبت و همفكری شما بیشتر احتیاج دارد؛ پس فراموش نكنید كه مادر و همسر خوب بودن مكمل یكدیگرند.
خانواده یك سازمان كوچك و بسیار دقیق و حساس است كه به حضور كامل زن و مرد به عنوان دو فرد كامل كه دارای رشد فكری و شخصیتی باشند نیازمند است. هرگز مفهوم ازدواج و زندگی مشترك ، پنهان شدن یكی در ذیل عنوان و مشخصات و اهداف دیگری نیست. آنچه كه لازمه یك زندگی زناشویی موفق است احترام متقابل و تساوی حقوق زندگی بین زن و مرد است. حال اگر زنی بخواهد در هر مورد شانه از زیر بار مسئولیت ها خالی كند هر گونه امكان رشد و پرورش فكری را از خود سلب كرده است. گروهی دیگر از زنان هم همواره مردان را مورد ستایش قرار می دهند. آنچه كه لازم است در اینجا یادآور شویم این است كه ستایش كردن مردی برای محاسن اخلاقی وی ، هم منطقی است و هم زیبا. اما اگر بخواهیم مردان را مورد ستایش قرار دهیم فقط به این دلیل كه آنها موجوداتی از نوع مخالف ما هستند نه تنها منطقی و پسندیده نیست بلكه كاری بس احمقانه می باشد. اینگونه رفتارها یك وابستگی مداوم و سلطه كامل را برای ما می آفریند و سبب می شود همانند یك كودك در انتظار شنیدن یك كلمه ستایش آمیز او بمانیم كه شاید او هرگز به زبان هم نیاورد. اگر زنی بدون علت و بی هیچ شناخت شخصیتی زبان به ستایش یك مرد گشود دیگر نمی تواند از حقوق مساوی و آزادی و سازندگی شخصیتی برای خودش دم بزند.لازم است بدانید مردان هم موجوداتی معادل زنان هستند، با كمی اختلافات جسمی كه لازمه تكامل زندگی بشر است. همانطور كه برای مردان لازم است قبل ازدواج كاملاً رشد فكری و شخصیتی پیدا كنند و تخصصی را كاملاً بیاموزند ، برای زنان هم لازم است قبل از ازدواج كاملاً رشد فكری و شخصیتی پیدا كنند و یك تخصص را بیاموزند. عده ای از زنان همواره می پندارند كه هر آنچه در زندگی كم دارند یك مرد قادر است به راحتی به آنها بدهد. گاهی كمبود مادی است از قبیل ماشین، مسكن، یا لوازم زندگی كه مرد می تواند به راحتی برای زن فراهم نماید. اما كمبودهای شخصیتی از قبیل قاطعیت ، قدرت انتخاب ، قدرت قضاوت ، صلاحیت زندگی ، لیاقت شخصی و موارد دیگر را هرگز یك مرد نمی تواند یك جا به زن بدهد. اگر مرد ، شایسته و فداكار باشد تنها در مواردی قادر است زن را یاری دهد. اگر به دختران بیاموزند كه از هر فرصتی برای پرورش فكری و شخصیتی خود استفاده نمایند و زمانی كه كاملاً آمادگی قبول مسئولیت را داشتند اقدام به ازدواج نمایند دیگر این چنین مشكلات و ناهنجاری ها برایشان پیش نخواهد آمد. این گروه از دختران قطعاً در انتخاب همسر موفق تر بوده و بعد از قبول مسئولیت هم به نحو احسن از عهده انجام آن برمی آیند.
ازدواج ، بنا نهادن یك خانواده است و خانواده یك سازمان بسیار دقیق و حساس است و به افراد بالیاقتی احتیاج دارد تا اموراتش را سازمان دهند. گروهی از زنان ازدواج را وسیله ای برای فرار از ماهیت وجودی خود می دانند و اغلب می پندارند ازدواج سبب می شود تا همه چیز باب میل آنها پیش رود. این گروه از زنان همیشه به دنبال مردی هستند كه آنها را در همه مسائل و مشكلات حمایت كند. گاهی هم از شوهر در ذهن خود یك قهرمان افسانه ای می سازند. می پندارند شوهر فردی است كه می تواند یك معشوق و یك محبوب كامل باشد كه با بازوهای آهنین مشكلات را یكی پس از دیگری از میان بردارد و جاده خوشبختی را برای آنان همواز سازد. متأسفانه اینگونه زنان هرگز نمی توانند فردی را به عنوان یك همسر واقعی بپذیرند. زیرا توقعات بیش از حد آنان همسرانشان را تبدیل به ماشین یا ابزاری می كند كه باید دائماً در پی برآوردن خواسته های آنان باشند و در بسیاری از موارد مشاهده شده است كه این گونه رفتارهای غلط زنان موجب از هم پاشیدن پیوند مقدس ازدواج می شود و هرگز نمی تواند سبب شادی و ایجاد كانون گرم پر از محبت در خانواده شود.
گروهی دیگر از زنان ، خود را حقیر و كوچك شمرده و دائماً فكر می كنند كه در چرخه زندگی ، مرد است كه كمان بزرگتر و اساسی تر را تشكیل می دهد و این احساس حقارت و بی شخصیتی و بی اهمیتی نه تنها قبل از ازدواج ، بلكه بعد از ازدواج هم دائماً آنها را همراهی می كند و پس از گذشت چند ماهی از ازدواج ، از خود می پرسند، چه اتفاقی افتاد؟ چرا ازدواج هم نتوانست مرا خوشبخت كند؟ چگونه این بدبختی برای من پیش آمد؟ كدام قسمت مسئله غلط بود؟ اگر شما هم جزء این گروه از زنها هستید، چند لحظه مكث كنید و خود را بررسی كنید. هر چقدر درصد این توانایی در شما بیشتر باشد كارآیی و استقلال شخصیتی شما بیشتر خواهد بود و راحت تر درك خواهید كرد كه هیچكس سبب ساز شادی و كامل كننده شخصیت شما نیست غیر از خود شما . هر چه بیشتر به خود متكی باشید راحت تر می توانید درك كنید كه یك مرد شاید بعضی از احتیاجات شما را رفع كند ولی هرگز قادر نیست تمامی مشكلات شما را پاسخگو باشد. اگر فكر می كنید حتماً یك مرد باید كامل كننده شخصیتتان باشد با همه سعی و كوشش فردی خود قادر نیستید این تكامل شخصیتی را برای خودتان پیش آورید؛ زیرا محال است مردی علاوه بر شخصیت فردی خودش نیمه دیگر شخصیت زنی را یدك بكشد تا پس از ازدواج به او دهد و كاملش كند. اگر زنی این چنین راجع به خود و مردان فكر كند هرگز نمی تواند انتخابی صحیح و منطقی داشته باشد. زیرا مردی با ظاهری آراسته و اطو كشیده، یك دسته گل ، یك انگشتری الماس و با لاف زدن از رشادت و مردانگی خود به راحتی می تواند او را مجذوب خود نموده و خیلی سهل و آسان با احساسات او بازی كند و پس از مدتی او را همانند كالای دست دوم رها كرده و منجلاب زندگی را برایش عمیق تر و دامنه بدبختی را وسیع تر كند.
منبع : تبیان