دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
تعصب از کجا میآید؟
بارسلون یا رئال؟ منچستر یا چلسی؟ پرسپولیس یا استقلال؟ شما به کدام تیم تعصب دارید؟ قرمزید یا آبی؟ حتی اگر جوابتان به این سوالها منفی باشد و اهل این حرفها نباشید، قطعا نمیتوانید از تیم ملی کشورتان به این راحتیها بگذرید و حتما به آن تعصب دارید. اما این تعصبها از کجا میآیند؟ این روزها که تیم ملی ایران دارد بازیهای مقدماتی جام جهانی را انجام میدهد، بیمناسبت نیست اگر در گفتگویمان با دکتر علی ناظری آستانه، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی توانبخشی، درباره ریشههای این «تعصب» بپرسیم...
▪ تعصب از منظر روانپزشکی چگونه تعریف میشود؟
ـ تعصب در تعریف عام نوعی علاقه شدید و حساسیت مفرط در مورد موضوع یا ارزشی است که فرد متعصب در مورد آن نمیتواند بیتفاوت بماند. از نظر روانشناختی هم این تعریف تقریباً به همین شکل پذیرفته شده است. هر چند در این علم، حساب علاقه مفرط از تعصب کورکورانه جداست، در حالی که از نظر عموم بعضاً برخی علاقههای فراوان جزو تعصبات محسوب میشوند. فیالمثل اگر کسی طرفدار یک تیم ورزشی باشد و هر هفته به تماشای بازیهای آن تیم برود، از نظر مردم متعصب محسوب میشود در حالی که از دیدگاه روانشناختی این مساله میتواند طبیعی تلقی شود.
▪ تعصب از دیدگاه روانشناسان چه تفاوتی با دیدگاه جامعهشناسان دارد؟
ـ از منظر روانشناختی، تعصب حاصل دو نوع مکانیسم دفاعی غیرانطباقی در افراد است؛ یکی آرمانیسازی و دیگری فرافکنی. یعنی فرد احساس بیکفایتی عمیقی در ناخودآگاه خود دارد و بنابراین از یک سو آرزوها و آمال خود را در برخی ارزشها و الگوها به صورت مفرط، «آرمانیسازی» میکند؛ یعنی آنها را غیرقابل شکست و نقدناپذیر تصویر میکند و از سوی دیگر، با «فرافکنی»، هرگونه ناتوانی و بیارزشی را به طرف مقابل نسبت میدهد. اما از نظر جامعهشناسان تعصب بیشتر یک عامل فرهنگی است که تحت تأثیر نگرشهای آموخته شده ایجاد میشود؛ به عنوان مثال، وقتی یک جوان ناموفق در درس و کار بر سر شکست تیم محبوبش با همسن و سالان طرفدار تیم رقیب درگیر میشود، در واقع با «همیشه قهرمان خواهی تیم محبوب»، ناکامیهای شخصی را در درون خودش جبران میکند، در حالی که در این وضعیت ظرفیت کنار آمدن با پیروزی رقیب را هم ندارد و او را همیشه ضعیف و شکست خورده میخواهد. از سوی دیگر، جامعهشناسان معتقدند که چنین جوانانی تحت تاثیر الگوهای خانواده و جامعه یاد میگیرند که طرفدار تیمهای معروف باشند و در ورزشگاه هم مانند صدها نفر دیگر به خشونت دست بزنند چون همین رفتارها را بهعنوان نشانههای تعصب و ابراز علاقه به تیم محبوبشان یاد گرفتهاند.
▪ حالا در بحث تعصب، آیا میتوانیم تعصب هنجار یا معقول هم داشته باشیم؟
ـ بله، آن نوع از تعصب که از نظر عموم به عنوان تعصب هنجار یا مطلوب شناخته میشود، در واقع از نظر علم روانشناسی در دسته علاقهمندیهای فراوان توأم با واقعبینی قرار میگیرد که طبعاً جزیی از ساختار سالم انسان به حساب میآید ولی باید توجه داشته باشیم که هرجا که در مسیر دفاع از یک ارزش یا عنصر اجتماعی یا فردی دچار آرمانیسازی غیرمنطقی و انتقادناپذیری و متهمسازی شدهایم حتماً در معرض خطر تعصب کورکورانه هستیم. در اینجا باز به مثال قبلی برمیگردیم؛
یعنی اگر تیم خود را دوست دارید و تشویق میکنید و از این کار لذت میبرید و تفریح خوب و بیخطری دارید، در حال انجام یک رفتار سالم هستید ولی اگر ظرفیت شکست تیمتان را به هیچ وجه ندارید یا عصبانی و غمگین میشوید و با دیگران درگیری ایجاد میکنید و برای توجیه این ناکامی از استدلالهای غیرمنطقی استفاده میکنید و زمین و زمان را متهم میسازید حتما دچار نوعی تعصب کورکورانه شدهاید که به جای آرامش برای شما تنش به همراه دارد.
▪ این تعصب ناهنجار احتمالا باعث میشود که خیلی از رابطههای بینفردی هم به هم بریزد؛ اینطور نیست؟
ـ همینطور است. اولاً موجب ایجاد ناراحتی و کدورت بین افراد میشود. ثانیاً نوعی دفاع بد از یک ارزش به حساب میآید و ثالثاً به خشم و اندوه و اضطراب در فرد متعصب منجر میشود، بهطوری که حتی میتواند به بروز حملات قلبی یا عود بیماریهای خاموش در حین هیجانزدگی شدید منجر شود.
▪ اصلا تعصب از کجا میآید؟ ریشهاش چیست؟
ـ زمینههای تعصب با توجه به فرهنگ و سواد و شخصیت قبلی افراد متفاوت است ولی معمولاً شامل مذهب، نژاد، هنر یا ورزش میشود؛ چرا که این موضوعات قابلیت آرمانی شدن دارند. تیپ شخصیتی هر فرد میتواند تعیینکننده نوع تعصب او باشد و در انتخاب نوع ورزش یا تیم ورزشی یا نوع هنرمند مورد علاقهاش موثر باشد، مثلا شخصیت آنهایی که تیمهای فوتبال گمنام و سختکوش را دوست دارند با کسانی که تیمهای معروف و با استعداد را میپسندند، متفاوت است.
▪ چطور تعصب را مدیریت کنیم؟
ـ راه مناسب، در پیش گرفتن منطق و واقعبینی و انتقادپذیری است. در واقع باید بدانیم که وقتی برای برخی موضوعات ارزش بیش از حد قایل میشویم به نوعی در حال جبران ضعفهای اعتماد به نفس خود هستیم. نباید راهحل فراموشی تمام مشکلات و ناکامیهایمان را در موفقیت تیم محبوبمان بدانیم. در واقع، یک جامعه با اعتماد به نفس و موفق باید در همه زمینهها توانمند باشد و البته ظرفیت تحمل ناکامیهای موقت را هم داشته باشد.
دکتر مجید سلطانی
منبع : روزنامه سلامت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست