جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
چیستی و ضرورت دین
الف) چیستی دین واژهٔ دین در لغت كاربردهای مختلفی دارد برخی از كاربردهای آن كه در فرهنگهای لغت عربی ذكر شده است، عبارتند از:
▪ جزا و مكافات،
▪ حساب و بررسی،
▪ اطاعت و انقیاد،
▪ ملت و آیین،
▪ روش و عادت،
▪ چیرگی و برتری،
▪ تدبیر امور،
▪ و آنچه وسیلهٔ پرستش خداوند است.[۱]
به گفتهٔ بعضی از پژوهشگران، واژهٔ دین در ادبیات عرب قبل از اسلام در معانی اطاعت، طریقه و آیین، مكافات و جزا به كار رفته است.[۲]در هر حال واژهٔ دین در قرآن كریم در معانی زیر به كار رفته است:
۱) مكافات و جزا: «مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ»[۳] «أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُكَذِّبُ بِالدِّینِ»[۴]
۲) تسلیم و انقیاد: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»[۵] «أَ فَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[۶]
۳) توحید و یگانه پرستی: «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِینِی فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ»[۷] «أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللَّهِ زُلْفی»[۸]
۴) هر گونه پرستش (خواه پرستش خدای یكتا باشد، یا پرستش غیر خدا): «لَكُمْ دِینُكُمْ وَ لِیَ دِینِ»[۹]
۵) هر گونه قانون و دستورالعمل زندگی: «ما كانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فِی دِینِ الْمَلِكِ»[۱۰]
۶) احكام و قوانین اسلامی: «فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَهٍٔ مِنْهُمْ طائِفَهٌٔ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ»[۱۱] «وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَهٌٔ فِی دِینِ اللَّهِ»[۱۲] تعریف دین جامعهشناسان دین، فیلسوفان دین و متكلمان برای دین تعاریف گوناگونی ذكر نمودهاند، كه این كتاب گنجایش بررسی آنها را ندارد.[۱۳] در هر حال، به طور اجمال میتوان گفت: دین مورد نظر ما عبارت است از: «مجموعهٔ معارف و احكام الهی كه از طرف خداوند برای هدایت بشر مقرر گردیده است» و از مطالعهٔ قرآن كریم و روایات اسلامی به روشنی به دست میآید كه در طول تاریخ بشر پنج دین و شریعت آسمانی توسط پیامبران الهی ـ علیهم السلام ـ به بشر ابلاغ شده است كه عبارتند از:
▪ شریعت حضرت نوح،
▪ شریعت حضرت ابراهیم،
▪ شریعت حضرت موسی،
▪ شریعت حضرت عیسی،
▪ شریعت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیهم اجمعین ـ كه آخرین شریعت آسمانی است. اینك نمونههایی از تعاریف متكلمان اسلامی را از دین یادآور میشویم:
۱) ابن میثم بحرانی ـ رحمهٔاللهعلیه ـ در تعریف اصطلاحی دین گفته است: «دین در اصطلاح و عرف شرع به شرایعی گفته میشود كه از جانب خداوند و به واسطهٔ پیامبران ـ علیهم السلام ـ برای بشر آورده شده است.»[۱۴]
۲) علامهٔ طباطبایی ـ قدس سره ـ در تعریف دینِ حق میفرماید: «روش ویژهای برای زندگی بشر كه مصلحت دنیوی انسان را در جهت كمال اخروی و حیات ابدی او برآورده میسازد. از این روی، لازم است شریعت، در برگیرندهٔ قوانینی باشد كه به نیازهای دنیوی انسان نیز پاسخ گوید.»[۱۵]
۳) برخی از اساتید معاصر در تعریف دین چنین گفتهاند: «دین، عبارت است از مجموع عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی كه برای ادارهٔ امور جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد. گاهی همهٔ این مجموعه، حق، و گاهی باطل، و زمانی مخلوطی از حق و باطل باشد. اگر همهٔ مجموعه، حق باشد، آن را دین حق، و در غیر آن، دین باطل یا التقاطی از حق و باطل نامند.»[۱۶] در پایان این بحث، تعریف برگزیدهٔ خود را از دین، با توجه به این كه عقل و وحی دو راه برای شناخت معارف و احكام الهی یعنی دین میباشند، میتوان دین حق را چنین تعریف كرد: «دین، عبارت است از مجموعهٔ معارف اعتقادی و برنامههای عملی (احكام و اخلاق) كه از طریق عقل و وحی، به بشر ابلاغ شده است.» ب: ضرورت دین آیا بشر از این نظر كه دارای حیات طبیعی و غریزی است، به دین نیاز دارد؟آیا انسان از این نظر كه دارای حیات فكری و عقلی است، ضد دین است؟ آیا بشر از این نظر كه زندگی فردی دارد، دین میخواهد؟ آیا انسان از این نظر كه زندگی اجتماعی دارد، دین میخواهد؟ آیا بشر از این نظر كه با آفریدگار خود رابطهای آگاهانه و آزادانه دارد، نیازمند دین است؟ آیا انسان برای حیات دنیوی خود، به رهبری دین نیازمند است ? آیا بشر برای حیات اخروی خود، به رهبری دین نیاز دارد؟ و آیا...؟ برای پاسخ به این پرسشها، بحث را طی نكاتی به هم پیوسته پیمیگیریم: دین و هدایت از مطالعهٔ آیات قرآن به دست میآید كه دین نوعی هدایت است. چنان كه میفرماید: «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّكُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»[۱۷]. اگر از جانب من هدایتی برای شما آمد، پس آن كس كه هدایت مرا پیروی كند، بر آنان بیمی نیست و نه آنان محزون خواهند بود.
نیز در جای دیگر میفرماید: «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّكُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلایَضِلُّ وَ لایَشْقی»[۱۸]. مقصود از هدایت در این دو آیهٔ شریفه كه از آیات مربوط به خلقت حضرت آدم ـ علیه السلام ـ و خروج او از بهشت و هبوط به زمین میباشد، هدایت غریزی و حتی هدایت عقلی نیست، بلكه هدایتی مراد است كه از طریق وحی تشریعی به حضرت آدم ـ علیه السلام ـ و نسل او خواهد رسید. در جای دیگر فرموده است: «قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیَماً[۱۹] مِلَّهَٔ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ»[۲۰] بگو به درستی كه پروردگارم مرا به راه راست هدایت كرده است و آن دینی استوار (یعنی) آیین حنیف ابراهیم است؛ او از مشركان نبود. بنابراین، اگر كتابهای آسمانی چون تورات و انجیل و قرآن به عنوان كتابهای هدایت توصیف شدهاند، روشن است كه به دلیل این است كه این كتابها عقاید و احكام و آداب دینی را در بردارند.
دربارهٔ قرآن میفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ»[۲۱] ماه رمضان، ماهی كه قرآن، برای راهنمایی مردم، در آن نازل شده است. و دربارهٔ تورات و انجیل میفرماید: «وَ أَنْزَلَ التَّوْراهَٔ وَ الْإِنْجِیلَ مِنْ قَبْلُ هُدیً لِلنَّاسِ» قبل از این، تورات و انجیل را برای هدایت انسانها نازل كرد. بنابراین، دین، رسالت هدایت بشر را برعهده دارد. هدایت و اختیار هدایت دینی بر پایهٔ اختیار استوار است، و چون كه اختیار با عقل و ارادهٔ عقلانی ملازمه دارد. از این رو، اختیار به عنوان اصلیترین شرط تكلیف دینی شناخته شده است، و هم از این روی است كه موجوداتی كه از عقل و اختیار بهرهای ندارند، تكلیف دینی ندارند. این مطلب یعنی رابطهٔ هدایت دینی با اختیار، در آیات بسیاری از قرآن بیان شده است.
دو نمونه از آنها را یادآور میشویم:
۱) «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَهٍٔ أَمْشاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً ـ إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً.»[۲۲] ما انسان را از نطفهٔ مختلطی آفریدیم، و او را میآزماییم، (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم. ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاكر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس.
۲) «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَكْفُرْ».[۲۳] بگو (آن چه بر من وحی گردیده و من آن را بر شما تلاوت نمودهام) حق، از جانب پروردگار شما است؛ پس هر كس میخواهد ایمان آورد، و هر كس میخواهد كافر شود. هدایت و معرفت هدایت، شرایط و مقدماتی دارد كه معرفت از مهمترین و اساسیترین آنها است، یعنی انسان برای آن كه از هدایت دینی بهرهمند گردد، باید از جهانبینی استواری برخوردار باشد.
این جهانبینی از ابعاد زیر تشكیل میگردد:
۱) شناخت خدا و صفات جمال و جلال او؛
۲) شناخت جهان و هدف از آفرینش؛
۳) شناخت انسان و هدف از آفرینش او
۴) شناخت راه وصول به هدف خلقت؛
۵) شناخت شرایط و وسایل لازم برای پیمودن این راه و شیوهٔ تحصیل آنها؛
۶) شناخت موانع و خطرهای راه و شیوهٔ مبارزه با آنها. مطالب یاد شده كه با تحلیل عقلی نیز قابل اثبات و تبیین است، به روشنی از آیات و روایات استفاده میشود؛ زیرا میبینیم كه قرآن كریم در آیات مربوط به بعثت، از تعلیم كتاب و حكمت به عنوان یكی از وظایف پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ یاد كرده و میفرماید: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَهَٔ»[۲۴] پیامبر اسلام، آیات الهی را بر مردم تلاوت كرده آنان را تزكیه مینماید، و كتاب و حكمت را به آنان میآموزد. نیز آیات قرآن در زمینهٔ دعوت به خداشناسی و شناخت عجایب آفرینش انسان و جهان، و هدف و فرجام آفرینش بسیار است، و وضوح این مطلب، ما را از ذكر نمونه بینیاز میسازد، چنان كه روایات این باب نیز بسیار است و ما در این جا تنها به ذكر چند روایت بسنده میكنیم:۱) حدیث نبوی معروف كه دانشآموزی را یك فریضهٔ دینی و همگانی به شمار آورده و میفرماید: «طَلَبُ الْعِلْم فریضهٌٔ عَلی كُل ملسمٍ»[۲۵]
۲) در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ محورهای مهم معرفت به شرح زیر بیان شده است: الف) شناخت خداوند: «أنْ تَعرِفُ رَبُك»؛
ب) شناخت صنع خداوند به ویژه در مورد خلقت انسان: «أن تَعریفُ ما صَنَعُ بِك»؛
ج) شناخت دستورها و برنامههای الهی: «أن تعرف ما یخرجك من دینك»[۲۶]
۳) در روایتی از امام علی ـ علیه السلام ـ كمال دین، به شناخت دین و عمل به آن به شمار آمده، و كسب دانش از بدست آوردن ثروت ضروریتر شناخته شده است.[۲۷] ۴. در حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است: «هر كس عملش بر مبنای بصیرت و آگاهی نباشد، بسان فردی خواهد بود كه از بیراهه میرود، كه هر چه سریعتر رود از مقصد دورتر میشود.»[۲۸] ابزار معرفت به طور كلی انسان از چهار طریق میتواند به شناخت تكوین و تشریع نایل آید. این راهها عبارتند از:
۱) طریق حسی، (شناخت حسی):
چشم و گوش از مهمترین ابزارهای آن است ـ ویژگیهایی دارد:
▪ اولاً: جزئی و شخصی است؛ ثانیاً: محدود به واقعیتهای مادی است؛
▪ ثالثاً: در محدودهٔ ظواهر پدیدههای مادی است، و به ذوات اشیاء راهی ندارد. بنابراین، شناخت حسی ـ هر چند سهم اثر گذار در تحقیق جهانبینی دارد و بشر از آن بینیاز نیست ـ ولی هرگز نمیتواند جهانبینی جامع و استواری را برای انسان فراهم سازد.
۲) طریق عقلی:
مواد این نوع شناخت را اصول و قواعد كلی عقلی، و صورت آن را تجزیه و تحلیلهای عقلی، تشكیل میدهد. این معرفت، ویژگیهایی دارد كه عبارتند از:
الف) كلی و فراگیر است؛
ب) متعلق آن، هستی مطلق اعم از مادی و مجرد است؛
ج) تا حدی به كنه و ذوات اشیاء راه میبرد، با این حال قادر بر درك و شناخت مصادیق و جزئیات امور نیست. با توجه به مطالب گفته شده، نتیجه میگیریم كه: چون پارهای از مصادیق و جزئیات از حوزهٔ معرفت حسی نیز بیرون است؛ بنابراین، معرفت حسی عقلی، نه به طور جداگانه و نه در كنار هم، نیازمندی معرفتی بشر را برآورده نخواهند ساخت، هر چند در این زمینه سهم بزرگی را ایفا مینمایند، و نظام معرفتی بشر بدون آن دو صورت نمیپذیرد.
۳) طریق كشف و شهود باطنی:
این نوع شناخت كه از طریق ریاضتهای روحی به دست میآید، و ركن مهم این راه، ریاضت و رعایت یك سلسله برنامههای عملی است؛ بنابراین، كسب آن بر معرفتی پیشین مبتنی است. و از آن جا كه گفتیم عقل و حس در به دست آوردن آن كافی نیستند، باید از طریق دیگری تحصیل نمود، كه همان طریق وحی است.
۴) طریق وحی:
ثبوت این نوع شناخت هر چند مبتنی بر حس و عقل است، لیكن وحی به معرفت حسی و عقلی انسان وسعت و عمق میبخشد؛ زیرا وحی یعنی از حقایقی پرده برمیدارد كه از شعاع معرفت حسی و عقلی انسان بیرون است. مانند شناخت جزئیات احكام و اخلاق (فروع دین)، و نیز مسایل مربوط به مراحل عالیه خداشناسی استدلالی مانند وحدت حقه، و یا موضوعات مربوط به جهان آخرت. كمال مطلوب و نیاز به دین بر پایهٔ مطالب گذشته میتوانیم بگوییم: جهانبینی دینی، كاملترین نوع جهانبینی است كه بشر میتواند به آن دست یازد؛ زیرا بدون داشتن جهانبینی دینی، تكامل در حوزهٔ علم و عمل به دست نمیآید و انسان برای تحصیل در كمال علمی و عملی به دین نیازمند است. و علت نیازمندی انسان به دین از آغاز تا پایان، همین دلیل است، و براهین و دلایلی كه در متون دینی و كتابهای فلسفی و كلامی بیان گردیده است، در واقع شرح و تفسیر این علت بنیادین است. همین دلیل است كه محقق طوسی، رحمهٔ الله علیه، بعد از نقل كلام فخرالدین رازی دربارهٔ فواید بعثت پیامبران ـ علیهم السلام ـ گفته است: «ضَرورهُٔ وُجُودِ الْأنْبِیاءِ لِتَكْمیلِ الأشْخَاصِ بِالْعَقَائِدِ الْحَقَّهٔ وَ الْأخْلاقِ الْفَاضِلَهِٔ وَ الْأفْعَالِ الْمَحْمُودَهِٔ النَّافِعَهِٔ لَهُمْ فی عَاجِلِهِمْ وَ آجِلِهِمْ، وَ تَكْمِیلِ النُّوعِ بِاجْتِمَاعِهِمْ عَلَی الْخَیْرِ وَ الْفَضِیلَهِٔ وَ تَسَاعُدِهِمْ فِی الْاُمُورِ الْدّینِیَّهِٔ وَ سِیاسَهِٔ الْخَارِجِینَ عَنْ جَادَّهِٔ الْخَیْرِ وَ الصَّلاح... .»[۲۹] حاصل عبارت یاد شده این است كه ضرورت نبوت به خاطر تكمیل بشر در حیات فردی و اجتماعی او است؛ زیرا افراد بشر در پرتو عقاید حقه و اخلاق پسندیده و كارهای شایسته به كمال مطلوب دست مییازند، چنان كه كمال حیات اجتماعی انسان نیز، در گرو این است كه براساس خیر و فضیلت، گرد هم آمده، در كارهای دینی یكدیگر را یاری مینمایند، و نیز كسانی كه از راه خیر و صلاح فاصله میگیرند، با تدبیر و سیاست دینی ادب شوند. فلاسفه اسلامی و ضرورت دین فلاسفهٔ اسلامی، ضرورت دین و نبوت را براساس نیازمندی حیات اجتماعی بشر به قانونی كامل و عادلانه تبیین كردهاند، برهان آنان به گونهای كه ابن سینا در كتاب «اشارات» آورده و محقق طوسی ـ رحمهٔ الله علیه ـ در «شرح اشارات» تبیین كرده است، از مقدمات زیر تشكیل میگردد:
۱) انسان به تنهایی نمیتواند به نیازهای زندگی خود پاسخ گوید، بلكه در حل مشكلات زندگی به مشاركت و همكاری دیگران نیاز دارد.
۲) در زندگی اجتماعی، برای تعیین حدود وظایف و حقوق افراد، وجود قانون، امری ضروری است.
۳) تدوین قانون توسط مردم، زمینهساز نزاع و اختلاف است، و از سوی دیگر چنین قانونی از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نیست، زیرا انسان طبعاً از اطاعت دیگران گریزان است.
۴) بدین جهت قانونگذار باید از ویژگیای برخوردار باشد كه او را از دیگران ممتاز، زمینه اطاعت از او را مطبوع و معقول سازد.
۵) پیامبران الهی ـ علیهم السلام ـ از چنین امتیازی برخوردارند، زیرا آنان با معجزه، دعوی نبوت خود را اثبات میكنند، و اطاعت از آنان كه فرستادگان خداوند ـ كه آفریدگار و پروردگار بشر است ـ به حكم عقل، لازم است.
۶) امتیاز دیگری كه قوانین آسمانی بر قوانین بشری دارد این است كه دین، عمل به قوانین را امری مقدس میشمارد، و برای عمل به احكام دینی وعدهٔ ثواب، و در برابر مخالفت با آن وعید عقاب میدهد. و این امر در التزام افراد به قوانین نقش اثر گذار و تعیین كننده دارد.
۷) در دین، ایمان و معرفت خداوند و انجام یك رشته فرایض دینی مقرر گردیده است كه بدون شك التزام جامعه به این امور نقش مهمی در پایبندی افراد به قوانین اجتماعی و رعایت حقوق دیگران دارد.
۸) در نتیجه، قوانین دینی تجلی حكمت، نعمت و رحمت الهی است، و سعادت مادی و معنوی و مصالح دنیوی و اخروی انسان را تأمین میكند.[۳۰] قاعدهٔ لطف و لزوم دین متكلمان اسلامی، لزوم دین و تكلیف الهی را براساس قاعدهٔ لطف، تبیین كردهاند. مفاد قاعدهٔ لطف، در اصطلاح متكلمان عدلیه این است كه به مقتضای جود و حكمت خداوند، انجام دادن هر آن چه بشر را به هدف آفرینش انسان و وصول به مقام قرب الهی نزدیك میسازد، بر خداوند واجب و لازم است. اساس این قاعدهٔ كلامی را لزوم هماهنگی میان فعل و فاعل (اصل سنخیت) تشكیل میدهد. به عبارت دیگر، لازمهٔ كمال در ذات و صفات ذاتی خداوند، كمال در فعل و صفات افعال است. بنابراین، شأن الوهیت و ربوبیت خداوند اقتضا میكند كه هر آن چه بشر را در نیل به غایت مطلوب او كمك میكند، در اختیار او قرار دهد. براساس این قاعده، در تبیین لزوم تكلیف و شریعت گفتهاند: تكلیف و شریعت از دو نظر برای انسان مایهٔ لطف است. و چون لطف، ضروری است، تكلیف و شریعت نیز ضروری خواهند بود این دو جهت عبارتند از:
۱) به حكم عقل، شكر منعم واجب است، چنان كه عدل، انصاف، وفای به عهد نیز واجب و كارهای مقابل آنها قبیح و ناروا هستند (تكالیف عقلی). از سوی دیگر، التزام به عبادات شرعی، در تقویت و تحكیم تكالیف عقلی مزبور مؤثر و كارساز است. بنابراین، تكالیف شرعی نسبت به تكالیف عقلی لطف هستند، و لطف واجب است. پس تكالیف شرعی نیز واجب و ضروریاند.
۲) علم به پاداش و كیفرهای اخروی، نقش تأثیرگذار در گرایش انسان به طاعت و دوری از معصیت دارد. و این آگاهی از طریق حس و عقل به دست نمیآید، بلكه راه آن منحصر در وحی و شریعت آسمانی است. بنابراین، از این نظر نیز، تكلیف و دین لطف در حق انسانها، ضروری است.[۳۱]
[۱] . اقرب الموارد، ج ۱، ص ۳۶۲؛ مفردات راغب، كلمهٔ دین، مجمع البحرین، ج ۶، ص ۲۵۱؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۴.
[۲] . دكتر توشی هیكو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمهٔ احمد آرام، صص ۲۹۶ـ۲۸۳.
[۳] . حمد/ ۴.
[۴] . ماعون/ ۱.
[۵] . آل عمران/ ۱۹.
[۶] . آل عمران/ ۸۳.
[۷] . زمر/ ۱۵ـ۱۴.
[۸] . زمر/ ۳.
[۹] . كافرون/ ۶.
[۱۰] . یوسف/ ۷۶.
[۱۱] . توبه/ ۱۲۲.
[۱۲] . نور/ ۲.
[۱۳] . در این باره به كتاب دین پژوهی مرحوم استاد محمدتقی جعفری رجوع شود.
[۱۴] . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج ۱، ص ۱۰۸.
[۱۵] . المیزان، ج ۲، ص ۱۳۰.
[۱۶] . آیت الله جوادی آملی، شریعت در آینهٔ معرفت، ص ۹۳.
[۱۷] . سوره بقره/ ۳۸.
[۱۸] . سوره طه/ ۱۲۳.
[۱۹] . «قِیَم» مخفف «قیام» است، و توصیف دین به آن برای این است كه بفرماید دین بهترین تأمین كنندهٔ مصالح دنیوی و اخروی انسان است. نیز گفته شده است «قِیَم» وصف به معنای «قِیَم» (قوام بخش) است. المیزان، ج ۷، ص ۳۹۳.
[۲۰] . انعام/ ۱۶۱.
[۲۱] . بقره/ ۱۸۵.
[۲۲] . انسان/ ۲ـ۳.
[۲۳] . كهف/ ۲۹.
[۲۴] . آل عمران/ ۱۶۴.
[۲۵] . اصول كافی، ج ۱، باب اول، حدیث ۶،۲،۵،۱.
[۲۶] . همان، ح ۱، باب النوادر، حدیث ۱۱.
[۲۷] . همان، باب ۱، ج ۴.
[۲۸] . همان، باب من عمل بغیر علم، حدیث ۱.
[۲۹] .تلخیص المحصل، ص ۳۶۷.
[۳۰] . شرح اشارات، ج ۳، صص ۳۷۴ـ۳۷۱.
[۳۱] . ارشاد الطالبیی، صص ۳۰۰ـ۲۹۸؛ گوهر مراد، ص ۳۵۳
[۲] . دكتر توشی هیكو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمهٔ احمد آرام، صص ۲۹۶ـ۲۸۳.
[۳] . حمد/ ۴.
[۴] . ماعون/ ۱.
[۵] . آل عمران/ ۱۹.
[۶] . آل عمران/ ۸۳.
[۷] . زمر/ ۱۵ـ۱۴.
[۸] . زمر/ ۳.
[۹] . كافرون/ ۶.
[۱۰] . یوسف/ ۷۶.
[۱۱] . توبه/ ۱۲۲.
[۱۲] . نور/ ۲.
[۱۳] . در این باره به كتاب دین پژوهی مرحوم استاد محمدتقی جعفری رجوع شود.
[۱۴] . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج ۱، ص ۱۰۸.
[۱۵] . المیزان، ج ۲، ص ۱۳۰.
[۱۶] . آیت الله جوادی آملی، شریعت در آینهٔ معرفت، ص ۹۳.
[۱۷] . سوره بقره/ ۳۸.
[۱۸] . سوره طه/ ۱۲۳.
[۱۹] . «قِیَم» مخفف «قیام» است، و توصیف دین به آن برای این است كه بفرماید دین بهترین تأمین كنندهٔ مصالح دنیوی و اخروی انسان است. نیز گفته شده است «قِیَم» وصف به معنای «قِیَم» (قوام بخش) است. المیزان، ج ۷، ص ۳۹۳.
[۲۰] . انعام/ ۱۶۱.
[۲۱] . بقره/ ۱۸۵.
[۲۲] . انسان/ ۲ـ۳.
[۲۳] . كهف/ ۲۹.
[۲۴] . آل عمران/ ۱۶۴.
[۲۵] . اصول كافی، ج ۱، باب اول، حدیث ۶،۲،۵،۱.
[۲۶] . همان، ح ۱، باب النوادر، حدیث ۱۱.
[۲۷] . همان، باب ۱، ج ۴.
[۲۸] . همان، باب من عمل بغیر علم، حدیث ۱.
[۲۹] .تلخیص المحصل، ص ۳۶۷.
[۳۰] . شرح اشارات، ج ۳، صص ۳۷۴ـ۳۷۱.
[۳۱] . ارشاد الطالبیی، صص ۳۰۰ـ۲۹۸؛ گوهر مراد، ص ۳۵۳
منبع : مرکز جهانی علوم اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست