یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا


باور پذیری و منطق روایت


باور پذیری و منطق روایت
شبکه ۳ سیما با قرار دادن محور زندگی جوانان، هربار به سراغ داستان هایی می رود که شخصیت های اصلی آن چند جوان و موضوعش مشکلات آنان است
سریال بیداری باز هم چند جوان را که یکی از آنها دختری شهرستانی است محور داستان خود قرارداده است تا از این منظر به مشکلات جوانان و دغدغه های آنها بپردازد. در این چند ماهی که این سریال پخش شده مخاطبان زیادی را پای تلویزیون نشانده است.این مطلب نگاهی دارد به این سریال و عوامل جذابیت آن.
● سریال بیداری نخستین تجربه بهرام
عظیم پور در مقام کارگردان است و این اولین تجربه به لحاظ کارگردانی، میزانسن‌ها وویژگی‌های بصری نقطه روشنی در کارنامه او محسوب می‌شود. ماجرای سریال روایت تکراری دختری شهرستانی است که فریب خانواده ثروتمندی را خورده و به صورت عقدی ثبت نشده، همسر پسر آنها شده است بی‌خبر از اینکه همسرش به علت بیماری در حال مرگ است و او بازیچه‌ای برای روزهای آخر عمر پسر است تا پیش از مرگ خوش باشد.
پس از مرگ پسر، خانواده اش مودبانه دختر (ترنگ) را ترد می‌کنند تا این که او از طریق همسر اول شوهرش ماجرا را می‌فهمد و زمانی شروع به تقلا برای ثبت ازدواجش می‌کند که در ضربه دیگری می‌فهمد باردار است و این نقطه عطفی می‌شود که تصمیم می‌گیرد به کمک یک وکیل ازدواجش را ثابت کند. اغلب مضامین اجتماعی و مشکلات و رنج‌هایی از این دست تا به حال دستمایه ساخت سریال‌های مختلفی قرار گرفته‌اند و اغلب آنها برای مخاطب تکراری بوده و سرانجامشان هم بر اساس تجربه قابل حدس است.
اما در باز تعریف مضامینی این چنینی آنچه حاصل کار را متفاوت کرده و مانع از افتادن به ورطه تکرار می‌شود نگاه متفاوت کارگردان یا فیلمنامه نویس به یک موضوع تکراری است اگر کارگردان و فیلمنامه نویس هم در پرداخت فیلمنامه و شخصیت‌ها و هم در نحوه ساختار، دکوپاژ و میزانسن‌ها نگاهی شخصی و از منظری جدید و متفاوت به مضمون داشته باشد طبعا سریال تکراری و خسته‌کننده نخواهد بود. این نگاه متفاوت به صورتی هر چند کمرنگ در سریال بیداری وجود دارد اما باورپذیر نبودن وقایع سریال تا حد زیادی آن را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
سریال هایی که مشکلات اجتماعی را به تصویر می‌کشند نخستین ویژگی آنها باور پذیر بودن و ملموس بودن ماجرای آنهاست و این منطق باورپذیری باید بر تمام اجزای فیلمنامه حاکم باشد؛ از شکل گیری کاراکتر‌ها تا پیشرفت روند روایت و در نهایت سرانجام داستان باید به شیوه‌ای پرداخت شود که حضور کار گردان و فیلمنامه‌نویس در آن ملموس نباشد و وقایع به شکل تصادفی اتفاق نیفتند و باید در ورای حضور، رفتار و دیالوگ هر کاراکتر، دلیل و منطق و انگیزه‌ای قوی وجود داشته باشد.
هر چند موضوع سریال بیداری، مضمونی جذاب است اما این مضمون کمی عجولانه پرداخت شده و تا این قسمت که بخش عمده‌ای از سریال پخش شده است وقوع بسیاری از اتفاقات سریال با سئوال های بی‌جواب بسیاری همراهند از جمله این که هر چند ترنگ دختری شهرستانی است اما او و عمویش بر مبنای چه منطقی و با چه انگیزه و دلیلی به ازدواجی صرفا لفظی و بدون ثبت رضایت داده‌اند ؟ با توجه به این که واکنش‌های بعدی ترنگ ثابت می‌کند که او چندان هم دختر نامعقولی نیست و حتی اگر او هم به‌دلیل جوانی دچار اشتباه شده باشد حضور عمو در چنین عقدی، توجیه قضیه را مشکل می‌کند و همین ماجرای غیرمنطقی و پر از سئوال قرار است کل اتفاقات بعدی سریال را رقم بزند (ماجرایی که هنوز نفس وقوع و چرایی آن برای مخاطب محل سئوال است).
از سویی حضور همسر اول شوهر ترنگ( با بازی دلنشین بهناز جعفری) و رفتار او با توجیهاتی چندان منطقی همراه نیست. آگاه ساختن ترنگ و حمایت از او توسط کاراکتر بهناز جعفری که می‌توانست به قصد کینه جویی و انتقام از خانواده شوهر باشد در ادامه به حمایتی بیش از حد همدلانه و همه جانبه از ترنگ بدل می‌شود و به نظر می‌رسد کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است. سریال به شخصیت این زن هر گز نزدیک نمی‌شود و حضور او ودلایل این حضور در زندگی ترنج هر گز توجیه سرراست و روشنی پیدا نمی‌کند.
پس از آن نوبت می‌رسد به حضور وکیلی که به طرزی معجزه آسا سر و کله اش پیدا می‌شود، وکیلی حرفه‌ای و زبر دست که به‌رغم بی‌پولی موکلش او را کاملا حمایت می‌کند.
هر چند حضور چنین وکیلی با دلایلی کمرنگ، سهل گیرانه و نه چندان باور پذیر و به شکل معرفی او توسط دوست ترنگ، توجیه می‌شود اما اینها نمی تواند انگیزه کافی برای کمک همدلانه و مشتاقانه چنین وکیل متبحری باشد.مسئله اینجاست که اگر نقبی به عالم واقعیت بزنیم و نگاهی به اتفاقات اجتماعی داشته باشیم میزان باور پذیری چنین وقایعی برایمان روشن می‌شود و به وضوح در می‌یابیم که انگار کارگردان و سایر دست اندرکاران صفحه خوشرنگ شطرنجی را چیده‌اند و مهره‌های خوبی را کنار هم گذاشته‌اند اما منطق بازی در اینجا رعایت نشده است.
با نگاهی به مشکلاتی از این دست در جامعه و در مقوله ازدواج و طلاق کدام پرونده را می‌توان یافت که بدون گرفتاری‌های بسیار و صرف هزینه‌های گزاف به همین سادگی توسط وکیلی حرفه‌ای پیگیری شود؟ و در آنها به سادگی یک دختر شهرستانی تنها و ساده دل ادعای ثبت ازدواجی شفاهی و دریافت مهریه را داشته باشد. در مجموع همه اینها سئوالاتی است که با وجود پخش قسمت‌های زیادی از سریال هنوز بی‌جواب مانده‌اند.
از سویی سریال بیداری با استفاده از کاراکتر‌های محدود به خوبی می‌توانست به هر کدام آنها نزدیک شده و شخصیت‌های پیچیده‌ای را خلق کند؛ دشخصیت‌هایی که برای مخاطب جذاب بوده و سبب می‌شود تا او سریال را پیگیری کند.
اما این سریال حتی انگیزه‌های شخصیت اول سریال یعنی ترنگ را هم به خوبی روشن نمی‌کند؛ او همیشه مردد است و اصلا معلوم نیست دقیقا چه می‌خواهد مثلا این که اصلا موضع روشن و تصمیمی برای نگهداری بچه ندارد و این بی‌تصمیمی و سر در گمی و انفعال او باعث می‌شود مخاطب نقش اول سریال را چندان جدی نگیرد یا در کاراکتر‌های دیگر مثل خواهر شوهر ترنگ –سارا غفاری- بیننده هر گز به کنه کینه و رفتار تلخ او با ترنگ نمی‌رسد و چندان به این شخصیت پرداخته نمی‌شود که علت رفتارهایش توجیه پذیر باشد.آنچه که از او می‌بینیم پوسته‌ای ظاهری است، زنی بدخلق که همیشه با ترنگ سرد و بد حرف می‌زند و از زندگی‌اش راضی نیست هر چند همسر او در نقش مردی دو چهره- خونسرد و منفعت طلب- خوب پرداخت شده است.
در مجموع سریال بیداری به‌رغم تمام مشکلات گفته شده به عنوان تجربه اول کارگردان آن کاری خوش ساخت است و بازی‌های خوبی دارد و می‌توان گفت صرف‌نظر از فیلمنامه و مشکلات آن کاری در خور توجه است.
الهام طهماسبی
منبع : روزنامه همشهری