دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا
بداهه پردازی اصلی از جریان خلاق نمایش
![بداهه پردازی اصلی از جریان خلاق نمایش](/mag/i/2/n45e4.jpg)
میتوان این مسیر را از انتهای آن یعنی مرگ آغاز كرد و سپس به زندگی و تولد بازگشت؟ قعاً پاسخ منفی است. روش زندگی آدمی نیز از چنین قاعدهای برخوردار است و شاید نتوان خارج از این چارچوب و قانونمندی راه حل دیگری برای حیات بشر جستوجو كرد. شاید تنها عرصهای كه میتوان جنس و نوع زندگی را بهگونهای دیگر طراحی كرد عرصه هنر است. در عالم هنر و هنرمندان است كه مفهوم و معنای زندگی میتواند شكل و شمایلی دیگر پیدا كند. جنس زندگی رنگ و بویی دیگر پیدا میكند و حتی قانون تغییرناپذیر هستی را میتوان در فضای هنر تغییر داد، این قابلیت تغییر و تحول تقریباً در تمامی هنرها موجود است. سخن ازمقولهای است به نام بداههپردازی. بهعبارتی روش یا شكلی از زیستن غیرمتعارف و در عرصهٔ تئاتر، فن یا روش و تكنیكی است كه بهوسیلهٔ آن میتوانیم عمل، و نوع زندگی را در لحظه خلق كنیم، خلقی كه از اصول و روشها و قواعد نوشته شده در عرصه تئاتر بهرهای ندارد و متكی بر آن و لحظهای است كه شكل میگیرد. به اعتقاد من نمایش و تئاتر نخستین نوع بداههسازی در عرصه زندگی است. در یك نگاه دیگر كسانی كه برای اولینبار به موضوعی به نام نمایش و در آغازتر به مسئلهای به نام آیینها پردالختند نخستین بداههپردازان عرصهٔ زندگی هستند. اگر بپذیریم یكی از مهمترین اركان تئاتر ابداع و آفرینش است.باید گفت بداههپردازی یكی از اصلیترین جریانهای خلاق نمایش محسوب میشود. عدهای بر این باورند كه بداهه سازی فقط در عرصه بازیگری است كه معنی پیدا میكند. در عرف جمعیّت تئاتری این باور نزدیكترین واكنش و ملموسترین نوع برداشت از مقولهٔ بداههپردازی به حساب میآید. وقتی سخن از بداههپردازی است، ناخودآگاه جماعت تئاتری نگاهشان و ذهنشان به این نقطه معطوف میشود كه گروهی بازیگر در یك تمرین كارگاهی به خلق و پیدایش گونهای از موضوعات و مفاهیم میپردازند و آن را تبدیل به یك نمایش میكنند. در این مقال كوتاه سعی میكنم بداههپردازی و شیوههای دستیابی به آن را مطرح كنم.
۱ـ نخستین مرحله از بداههسازی را باید در نمایشنامهنویسی و ادبیات نمایشی جستوجو كرد. شید در لحظهای كه نویسنده تصمیم به نگارش یك متن میكند اولین جرقههایی بداههسازی در ذهنش شكل میگیرد. او به آنی و لحظهای دست پیدا میكند كه تا به حال نیست بوده و یا اگر مرتبط با مضامین و روش روزمره زندگی بوده است شكل و شمایلی اینچنینی نداشته است. گام گذاشتن نویسنده در دنیایی خیالی عبور او از مرز واقعیتهای ملموس زندگی روزمره است. اگرچه این عالم خیال بهنوعی بر اساس انباشتهای ذهنی نویسنده، تصورات، مطالعات و تجارب شخصی او شكل میگیرد، اما تا وقتی كه این یافتهها در قالب یك طرح و موضوع جدید مرح نشده است، متعلق به دنیای روزمره زندگی است. در شكل جمعی نگارش نیز این اتفاق بهگونهای دیگر رخ مینماید. چند نظر و ایده در كنار یكدیگر مطرح میشوند و به مروز زمان تبدیل به یك نمایشنامه میشوند كه میتوان از آن بهعنوان فرایند یك بداههپردازی جمعی نام برد. در كارهای كلاسی و در سیستم كارگاهی تئاتر، بارها و بارها شنیدهایم و دیدهایم كه طرح یك ایده نمایشی، یك فكر، یك اندیشه و حتی یك واژه میتواند گروه بازیگران را در خلاقیت جمعی به سمت و سویی بكشاند كه در نهایت منجر به پیدایش یك متن نمایش شود.
۲ـ نوعی دیگر از بداههپردازی در آثاری صورت میگیرد كه طرح و ایده مشخصی دارند این طرح ممكن است حتی در چند سطر كوتاه مطرح شود. بداههسازی در این نوع آثار نمایشی یك گام جلوتر از مرحله قبلی است. نمونه بارز این شیوه بداههپردازی در نمایشهایی چون كمدیال آرته و یا تخت حوضی خودمان بهوفور دیده میشود. در این شیوه اجرایی بخش عمدهای از كار نگارش توسط گروه بازیگران طراحی و به مرحله نهایی میرسد. داستانی ساده و چندخطی كه مبنای كار بازیگران است. نوع بداههپرازی در این بخش فكر و اندیشه و چالش بازیگران برای ساختن جزئیات نمایش است. خط اصلی داستان ارائه شده است، پس گروه بازیگران میباید به ساخت و ساز و ترسیم روشن واكنشها، پیشبرد داستان، دیالوگها و یافتن ریزهكاریهای مرتبط به گفتارها، رفتارها، مناسبات، داستان نمایش و حتی شخصیتپردازی اشخاص نمایش بپردازند، این شیوه مرسومترین نوع بداههپردازی خصوصاً در كارهای كمدی است.
۳ـ در نقطه مقابل كارهای طنز و كمدی كه بهنوعی در ذات خود امكان بداههسازی بیشتری دارند، میتوان بهنعی از بداههپردازی در تئاترهای جدیتر اشاره كرد، در این سیستم یك هماهنگی و تأثیرپذیری متقابل بین گروه بازیگران و كارگردان نمایش وجود دارد. موضوع این نوع آثار بهواسطه نگرش فلسفی و عمیق آنها، نگاه پیشرو و متعهد و نگرشهای عمیق و انسانی و هدفهای والایی كه در ذهن گروه وجود دارد همواره یكی از سختترین مراحل بداههسازی در تئاتر محسوب میشود. در مثال پیشین، در گونهای از نمایش مثل تختحوضی و نمایشهای كمدی، تلاش و چالش گروه بازیگران و كارگران بیشتر بر چگونگی حركات بازیگران، ایجاد خنده و طنز و موقعیتهای خاص، و در نهایت دایره محدودی از واژگان و مفاهیم روزمره زندگی و در انتها به مرحلهای از بروز و ظهور گروه اجرایی منتهی میشود كه در آن یك یا چند مسئلهٔ حاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و بیشمار مفاهیم روزمره زندگی مورد نقد و بررسی و چالش قرار میگیرد، تأثیر اینگونه بداههپردازی در فرجام نهایی آن یك تلنگر اجتماعی است و بیان یك معضل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و بیشمار مفاهیم روزمره زندگی مورد نقد و بررسی و چالش قرار میگیرد، اما در آثاری كه از دایره نمایشهای طنز و سطحی خارج میشود بداههپردازی كاری است بسیار پیچیده و دستنیافتنی.به هر میزان كه نوع نگاه گروه اجرایی عمیقتر، فلسفیتر، سیاسیتر و متعهدانهتر باشد، دستیابی به واژگان، مفاهیم، ایستها و حركات و حتی داستان نمایش دشوار مینماید. طرح و خلق لحظهای بیمقدمه قبیلی در تولید یك اثری كه قرار است بهنوعی نگرش عمیقی را برای مخاطب ترسیم كند، و او را از مرحله بودن كنونی به مرحلهای بالاتر به لحاظ معرفت و بینش برساند توان طاقتفرسایی از گروه بداههسازان طلب میكند كه لازمهاش داشتن درك عمیق، بینش گسترده فلسفی و عقلانی، شعوری فراتر از یك انسان معمولی در ابعاد سیاسی و فرهنگی و شناخت گسترده جهانبینی و ایدئولوژی در كنار سرعت انتقال فوقالعاده زیاد انباشتی از تجربیات معرفتی و اجتماعی، ذهن بسیار فعال و داشتن خلاقیت گسترده است.شاید آثار بزرگ نمایش دنیا كه به ذهن نویسندهای بزرگتر و در مدت زمان معینی به نگارش درآمده است وقتی در اختیار بازیگران قرار بگیرد، با دستمایهای كه متن در خود دارد. بخش عمدهای از نیازها و خواستههای گروه بازیگران را برای دریافت و نزدیك شدن به نقش برآورده كند، اما رسیدن به یك متن عمیق فلسفی و انسانی و یا اساساً نمایشنامهای كه تار و پود و هستی آن را مضامین و واژههای سنگینی تشكیل دادهاند در سیستم بداههسازی ویژگی و شرایط خاصی را با خود همراه دارد.در این نوع كار بداههسازی قطعاً گروه اجرایی میبایست سالها با یكدیگر مأنوس باشند، بازیگران، كارگران، طراحان و تمامی عوامل گروه با شناخت عمیق از یكدیگر میتوانند پای در عرصه بداههسازی بگذارند، هر نگاه، هر واژه هر حضور و هر جابه جایی در لحظهای دیگر از سوی ذهن و بیان و تفكری همسنگ پاسخ داده میشود و تو گویی آجرهایی روی یكدیگر قرار میگیرند كه به لحاظ استحكام و زیبایی و دستیابی و قدرت دیوار بلندی را میسازند كه میتواند در مقابل هرگونه سیل خانمانبراندازی مقاومت كند. اصلی كه برشمردم برای تمام گروههای نمایشی كه اقدام به بداههسازی میكنند لازم و ضروری است. خواه این گروه بازیگران قصد بداههسازی یك نمایش فارسی و كمدی را داشته باشند خواه یك قطعه كوتاه و خواه یك نمایش شكیل و وزین در هر حال این یك اصول مسلّم برای بداهه سازی گروهی است، شناخت گروه بازیگران از روحیات و تفكرات و باورهای یكدیگر، ممارست مداوم در سالها و برخوردار بودن از ویژگیهای بازیگری. گروه بداههسازان قطعات یك پازل هستند كه یكدیگر را كامل میكنند، هرگاه یكی از این قطعات از بدن، بیان، حركت، فیگور و حتی سرعت عمل، ذهن خلاق وتفكر بالابر خوردار نباشد، تابلوی بهدستآمده كامل نخواهد بود.
۴ـ بداههسازی در شكل و فرم بازیگری هم یكی از انواع رایج این جریان خلاقه نمایشی است. در این روش بازیگران هم یكی از انواع رایج این جریان خلاقه نمایشی است. در این روش بازیگران بیآنكه بر گونههای رسمیت یافته بازیگری تأكید بورزند با بداههسازی سعی در پیدا كردن حركات جدید، ژستها و حتی نوع بازی جدید بر مبنای تلفیق كردن ژست، حركات، بیان و نوع دیالوگها هستند، این سیستم كارگاهی بیش از آن در صدد بداههپردازی در مفهوم و معنی باشد. در شكل و فرم اجرایی حركت میكند و صد البته فرایند این شكل و فرم و استیلبازی تعریف تازهای از بازیگر و نحوه ارتباط او با نقش و انتقال معنی تلقی میشود و شاید سرانجام بهنوعی بازی ضدحسی تبدیل شود. تأكید مهم بازیگران و كارگردان در این روش در نهایت رسیدن به زبان جدید نمایشی است. بار اصلی این نمایش جدید درواقع با تكیه بر بیان تصویری شكل میگیرد. كمك گرفتن از زبان بدن مرحلهای است كه اصالت گفتار در نمایش را بهواسطه تعدد گویشها، لهجهها و فرهنگها و زبانهای مختلف حاكم در جهان به سمت و سوی بیزبانی در بیان و اشتراك در تصویر میرساند. مشروط بر اینكه كدهای مورد استفاده در این نوع بداههپردازی بر اساس قراردادهای از پیش تعیین شده جهانی باشد. به عبارت دیگر قراردادهای تصویری و زبان نمایشی بدن باید از مرحله قومی و منطقهای عبور كرده و تبدیل به یك بیان جهانی شود.
۵ـ بداههپردازی از زبان نمایش
اصوات، حروف، كلمات و آواها در تئاتر یكی از مهمترین بخشهای یك نمایش را تشكیل میدهند. یكی از روشهای دستیابی به زبان جدید نمایش، بداههپردازی در كیفیت اصول، تركیب واژهها و كلمات و حروف و در نهایت ارتباط تنگاتنگ همه آنچه از آن بهعنوان صوت و دیالوگ نام میبریم با مخاطب است. در تمرینهای كلاسی، خصوصاً در دانشكدههای تئاتری با گروه بازیگران تمریناتی انجام میشود تا آنها بتوانند با معنایی كلام را در قالب اصوات به مخاطب منتقل كنند، این اصوات میتواند بیان آهنگین یك شعر باشد تركیبی از زیر و بمها و حركات و حروف و یا تركیبی از واژگانی كه متعلق به هیچ جغرافیایی نیستند. برای دستیابی به یك زبان جدید نمایش الزاماً باید گروه بداههپردازان مراحل مختلفی پشتسر بگذارند، این مراحل ممكن است در ابتدای تمرین تنها یك دیالوگ منطقی و یا منولوگ خاص با زبان فارسی باشد، در روشهای بداههسازی میبایست به مرور زمان اندازه و طول دیالوگ اندكاندك تلخیص شود، از اسم و فعل و فاعل گرفته تا انواع صفتهایی كه ممكن است به فضا و مكان و اخلاقیات كاراكتر برگردد كاسته شود و ما به ازای صوتی برای بیان مكان، فضا و حس و مفهوم دیالوگ پیدا كرد. این كار آنقدر تكرار میشود تا بازیگر به زبان جدید دست پیدا كند كه دقیقاً معادل معنای همان دیالوگ یا منولوگ قبلی را به تماشاگر منتقل كند.
۶ـ بداههسازی برای حذف دیالوگ
یكی از روشهای بداههسازی اساساً حذف دیالوگ در نمایش است و تبدیل نمایش به یك اجرای كاملاً تصویری. ابتداییترین نوع این بداههسازی را میتوان در نمایشهای میم نظارهگر بود. تلاشی كه بازیگر انجام میدهد تا فقط به كمك دست، پا، صورت و اعضای بدن خود مفاهیم مورد نظرش را به تماشاگر منتقل كند. در مرحلهای فراتر به این میاندیشم كه اگر بازیگران بتوانند در بداهه سازی به جوهرهبازی بازیگری دست یابند مرحلهای است بس متعالی. در نمایشی به داستان آدم بیش از چهار ماه این تجربه گرانبها را با گروه بازیگران به چالش گذاشتم. نمایشی كه در آن حتی یك دیالوگ هم وجود نداشت اما سرشار از دیالوگهایی بود كه با بدن و بیان بازیگر به تماشاچی منتقل میشد. در تمرینات این نمایش بازیگران میباید نه به سمت حركات موزون میرفتند و نه به سمت پانتومیم بلكه فقط با حركات معمول و متعارف خود و استفاده از بدن، داستان نمایش را در ده تابلو به پیش برند. بارها و بارها در تمرینات مكرر صحنهای را بدون دیالوگ كار میكردیم و سپس همان صحنه را با بداههسازی و گفتن دیالوگ بر اساس حس و حال بازیگران تمرین میكردیم، نتیجه كار در تمرینهایی كه بازیگران دیالوگ نمیگفتند رضایتبخشتر بود. در بداههسازی همه چیز از هیچ آغاز میشود. هیچی كه در هیچستان واقعی شاید یك تاریكی محض باشد، یك تابلو سفید، كاغذی كه حتی اثر یك نقطه نیز روی آن وجود ندارد. تنها اندوخته موجود ذهن بازیگران و كارگردان است. آرام آرام، تراوش ذهنی بازیگر با كدهایی كه باز هم از هیچستان به سمت و سوی بازیگر و توسط كارگردان پرتاب میشود، خطوطی شكل میگیرند، نگاتیوهایی در صفحه سیاه و یا خطوطی ریز و ظریف در صفحه سفیدی كه ابتدایش هیچ بوده است. در كلاسهایی كه در دانشكده داشتم، اتودهایی در كلاس بر همین مبنا و به صورت بداهه انجام میشد. دانشجویان پس از چند جلسه حضور و شناخت نسبی كه از یكدیگر پیدا میكردند، این قابلیت را در وجودشان ایجاد كرده بودند كه در یك فضای خالی قرار بگیرند و بیانقطاع چهل دقیقه نمایش بازی كنند، نمایشی كه اگر از آن تصویربرداری میشد مخاطب باور نمیكرد كه با بداههسازی شكل گرفته است، بلكه میپنداشت نمایشنامهنویسی آن را نگاشته و بازیگران حداقل یكماه تمرین مداوم كردهاند تا بر دیالوگها، رفتارها و مناسبات و فضای داستان تسلط یابند.در پایان باید به این نكته اشاره كرد كه كار بداهه سازی در نگارش و پیدا كردن متن نمایشی و بازیگری خلاصه نمیشود، به اعتقاد من هر كارگردانی در برخورد به گروه بازیگران و قرار دادن آنها در فضای نمایش و انتقال حس بازیگر و حركت و جابهجایی آنها در لحظ به یك آن درونی دست مییابد كه میتوان از آن تعبیر به بداههسازی كرد، خلق لحظهای كه تاكنون وجود نداشته است. اگرچه این لحظه بر مبنای توصیفات یك كاراكتر، داستان نمایش و مناسبات بین شخصیتها باشد.
حسین فرخی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری ایران انتخابات پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 سعید جلیلی دولت چهاردهم دولت سیزدهم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم رئیس جمهور سیاست
تهران آتش سوزی سازمان هواشناسی آلودگی هوا قتل شهرداری تهران کنکور سلامت آموزش و پرورش قوه قضاییه محیط زیست پلیس
قیمت دلار خودرو قیمت طلا قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو بورس قیمت سکه ایران خودرو واردات خودرو دلار بازار سرمایه
دفاع مقدس سینما سریال سینمای ایران کتاب برد پیت امام حسین (ع) تلویزیون رسانه ملی تئاتر دهه اول محرم اینستاگرام
وزارت علوم کنکور ۱۴۰۳ سازمان ملی سنجش فضا ربات باتری
رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه فلسطین روسیه فرانسه آمریکا انگلیس چین جو بایدن حماس دونالد ترامپ
پرسپولیس فوتبال استقلال باشگاه پرسپولیس یورو 2024 لیگ برتر خوان کارلوس گاریدو نقل و انتقالات لیگ برتر علیرضا بیرانوند تیم ملی اسپانیا تیم ملی آلمان لیگ برتر ایران
هوش مصنوعی اینترنت سرطان تبلیغات عیسی زارع پور تماس تصویری ناسا شیائومی گوگل فناوری سامسونگ نوآوری
تغذیه ویتامین طب سنتی کودک تب دانگ گرمازدگی صبحانه کاهش وزن آلزایمر سردرد