سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
حجاب در اسلام
![حجاب در اسلام](/mag/i/2/nknq0.jpg)
«وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ... و لا یضربن بارجلهن لیعلم یا یحفین من زینتهن... ؛ و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را ـ جز آن مقداری كه نمایان است ـ آشكار نسازند. و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افكنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشكار نسازند مگر برای شوهرانشان... و هنگام راه رفتن، پاهای خود را بر زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال كه بر پا دارند به گوش برسد).»
● نكتههای تفسیری
۱) در روایتی از امام صادق(علیهالسلام) آمده است: «در هر جای قرآن كه سخن از حفظ شرمگاه آمده است، منظور از آن پاكدامنی از زنا است. به جز در این آیه كه منظور حفظ آن از نگاه دیگران است».
۲) علامه طباطبایی با اشاره به ادب قرآن مجید در مورد واژه فرج به نقل از راغب اصفهانی مینویسد: «فرجهٔ و فرج شكاف بین دو چیز را گویند و به زشتی انسان فرج اطلاق میشود و این استعمال قرآنی باعث شده این كلمه نص در این معنا گردد».
۳) كاربرد واژه حفظ به جای ستر و پوشانیدن بر تأكید بر پوشش دلالت دارد؛ زیرا حفظ شرمگاه از نگاه دیگران اهمیت ویژهای دارد و به گونهای باید پوشیده شود كه هی كس حتی محارم نیز به آن نگاه نكنند و تنها زن و شوهر هستند كه میتوانند به عورت همدیگر بنگرند.
۴) زینت در این آیه، هر چیزی است كه سبب زیبایی شود كه خود انواع گوناگونی به شرح زیر دارد:
الف) ظاهر؛ یعنی لباس باطن، یعنی خلخال و دست بند و گوشواره.
ب) زینت ظاهر شامل: سرمه و انگشتر و دو طرف صورت و خضاب كف دست.
ج) زینت ظاهر شامل: صورت، كف دست و انگشتان.
۵) واژه زینتهن دو مصداق دارد: یكی، اعضای بدن زن كه محل زینت است و دیگری، اشیای زینتی ماند: گوشواره و دست بند و گردن بند و هر چیزی كه زن با آن آراسته گردد و بر زیبایی وی بیافزاید.
مرحوم طبرسی، مقصود از زینتهن را اعضای بدن میداند، ولی بانوی اصفهانی با رد نظریه مرحوم طبرسی میگوید:
در عطف جمله «ولیضربن بخمرهن» كه بیانگر چگونگی پوشانیدن اعضای بدن است و از این كه معطوف علیه و معطوف نمیتواند یك چیز باشد، معلوم میشود زینت شامل اعضای نام برده در آیه و اشیایی است كه زن خود را با آن میآراید و بر حسن و زیبایی او میافزاید. بنابراین، لباس رنگارنگ، خوش دوخت و مد روز و سایلی كه با آن آرایش میكنند زینت به شمار میروند؛ زیرا زیبایی زن را میافزایند و بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و هدف دین، حفظ آرامش در جامعه است.
پس برای زن دو حالت وجود دارد: یكی وقتی كه از زینت عاری باشد كه مشمول جمله «لیضربن بخمرهن» است و دیگر، وقتی است كه خود را به زینت آراسته گرداند كه در این صورت، تمام اعضایی را كه آراسته شده، باید از نگاه نامحرم بپوشاند مگر آن چه را كه ظاهر است و نمیتوان آن را پوشاند مانند چادر.
علامه طباطبایی(ره) میگوید:
مراد مواضع زینت است؛ زیرا آشكار ساختن خود زینت مانند گوشواره و النگو حرام نیست. پس مراد از ابداء زینت، ابداء مواضع زینت از بدن است.
پس این آیه شریفه به زنان دستور میدهد كه بدن خود را بپوشانید و تنها مجاز هستید قسمتی از بدن را آشكار سازید.
۶) امام باقر(علیهالسلام) مراد از زینت ظاهر را لباس، سرمه، انگشتر، رنگ دستها و النگو میداند و زینت را به سه قسم تقسیم میكند:
الف) زینتی برای عموم كه همان لباس، سرمه، انگشتر، رنگ دست و النگو است.
ب) زینت برای محارم كه شامل محل گردنبند به بالا و محل بازوبند و خلخال به پایین میشود.
ج) زینت برای شوهر كه شامل همه اعضای بدن زن میشود.
بر اساس این آیه، حفظ پوشش تمام بدن به جز صورت و دستها بر زنان واجب میشود.
فقیهان با استفاده از این آیه حجاب را واجب دانسته و گفتهاند مراد از زینت ظاهری، صورت و دو دست است همان گونه كه در احكام الآیات جصاص (یكی از ائمه حنفیه) مراد از «ماظهر» صورت و كف دو دست است و در تفسیر رازی، شافعیه بر این باورند كه صورت و كف دو دست شرمگاه نیستند.
۷) در بحث نگاه در شأن نزول آیه «غض» اشاره كردیم كه زنان تا پیش از نزول این آیه، روسری خود را پشت گوششان میبستند و گلو و سینه آنها آشكار میشد. بر اساس این آیه شریفه، پوشانیدن سر، زیر گلو و سینه برای زنان واجب شد. فراز پایانی آیه نیز به چگونگی راه رفتن زنان اشاره دارد و باید به گونهای راه بروند كه صدای خلخال پایشان به گوش نرسد. چون راه رفتن زنان میتواند محرك باشد و انگیزه شهوانی ایجاد كند، خدای متعال به زنان دستور داده است در راه رفتن خود، حیا را رعایت كنند. در قرآن چنین آمده است:
«وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَهٍٔ وَأَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ؛ و زنان از كار افتادهای كه امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست كه لباسهای (رویین) خود را بر زمین بگذارند. به شرط این كه در برابر مردم خودآرایی نكنند و اگر خود را بپوشانند، برای آنان بهتر است. خداوند شنوا و داناست.
در مورد زنانی كه نیروی شهوت آنان از بین رفته است و امیدی به ازدواج آنها نیست، حكم حجاب و پوشش به عنوان یك منت برای راحتی آنها برداشته شده است. در غیر این صورت، این تخفیف معنی ندارد و زنان باید لباسهای خود را زمین نگذارند. البته این تخفیف مشروط به این است كه این پیرزنان قصد خودآرایی نداشته باشند وگرنه خود را بپوشانند.
مراد از تبرج، آشكار كردن زینت و خودنمایی است وقتی برای پیرزنان به دلیل آیه شریفه، زمین گذاشتن چادر، مقنعه و ردا (بر اساس اختلافی كه در مجمع البیان آمده است) اشكالی ندارد، برای دیگران (زنان جوان و میانسال) این كار از نظر قرآن اشكال دارد.
شهید مطهری در تفسیر «وان یستعففن خیر لهن» مینویسد:
از نظر اسلام هر قدر زن عفاف و حجاب را بیشتر مراعات كند، پسندیدهتر است و به خاطر ارفاقی كه به حكم ضرورت درباره صورت و دستها و غیره آن داده شده است، این اصل كلی اخلاقی را نباید از یاد ببرد.
قرآن در جایی دیگر میفرماید:
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا ؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابهای خود را بر خویش فرو افكنند. این كار برای این كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و (اگر تاكنون خطا و كوتاهی از آنها سر زده است، توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
جلباب، لباسی است كه زن، هنگام خروج از منزل بر تن میكند و بدن را به گونهای میپوشاند كه سینه و گریبان پیدا نباشد.
مفسران در شأن نزول این آیه مینویسند: «عدهای اوباش در راه حركت زنان به مسجد برای آنان مزاحمت ایجاد میكردند. خداوند به پیامبرش دستور داد به زنها بگو: وقتی كه میخواهید از منزل خارج شوید، خود را با جلباب بپوشانید و مانند كنیزكان از منزل خارج نشوید تا مزاحمان شما را بشناسند و مورد اذیت قرار نگیرید. اگر مزاحم بداند زنی خود را پوشانیده است و بداند كه آن زن درست كار است، مزاحم او نمیشود».
الف) «آیه میخواهد بفرماید: ای رسول گرامی! به زنان خود و به زنان مؤمنان بگو: در حجاب خود غفلت و سهلانگاری و بیبند و باری نكنند و چادر را كنار نگذارند، بلكه با آن سر و صورت و سینه خویش را بپوشانند تا با این كار شناخته شوند و بیماردلان به آنها نگاه نكنند و مزاحم آنها نشوند».
ب) در این آیه حدود پوشش مشخص نشده است. زن مسلمان باید آن چنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علایم عفاف و وقار و سنگینی و پاكی از او هویدا باشد و به این صفت شناخته شود تا بیمار دلانی كه دنبال شكار میگردند از آنها مأیوس شوند و فكر بهرهكشی از آنها در ذهنشان خطور نكند. میبینیم كه جوان هرزه همیشه متعرض زنان جلف و سبك و لخت و عریان میگردد. وقتی به آنها اعتراض میشود كه چرا مزاحم میشوی، میگویند: ا گر دلش این چیزها را نخواهد، با این وضع بیرون نمیآید».
● نظریههای انحرافی درباره پیدایش حجاب
برخی افراد درباره دلیل پیدایش حجاب، نظریههای نادرستی ابراز كردهاند كه اكنون به بررسی و نقد آنها میپردازیم.
۱) میل به ریاضت
برخی معتقدند كه حجاب در میل به ریاضت و رهبانیت ریشه دارد. باید دانست حجاب مورد سفارش اسلام، ربطی به این علت ندارد؛ زیرا رهبانیت و ریاضت، مورد تأیید اسلام نیست. اسلام، لذت بردن و استفاده بهینه از نعمتهای خداوندی را نه تنها مجاز، بلكه در بعضی موارد واجب و ترك آن لذت را حرام میداند
۲) امنیت
گروهی دیگر، نبود امنیت را ریشه حجاب دانستهاند و میگویند: چون در جامعه امنیت نیست، زن باید با پوشش و حجاب در جامعه حضور داشته باشد.
۳) علت اقتصادی
بعضی دیگر، علت اقتصادی را به عنوان یكی از علتهای حجاب معرفی كردهاند. به گفته اینان، مردسالاری و تسلط مرد بر زن و بهرهگیری از نیروی وی برای منافع اقتصادی خود به پیدایش پوشش برای زن انجامیده است؛ زیرا با حفظ حجاب از هدر رفتن این نیرو جلوگیری میشود.
۴) حسادت مردان
حسادت و خودخواهی مرد نیز ریشه حجاب زن دانسته شده و درباره آن گفتهاند: مرد چون حسود است اجازه نمیدهد افراد دیگر از زن او استفاده كنند. پس زن خود را مجبور كرده است تا در حجاب باشد.
همچنین، گروهی دیگر، عامل روانی، خوی زنانگی، احساس كمبود در خلقت خود نسبت به مرد و مقررات سختگیرانهای را كه در زمینه پلیدی و ترك معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است، را علت حجاب معرفی كردهاند.
● نقد
دهخدا میگوید:
علل نام برده تأثیری در پیدایش حجاب در هیچ نقطهای از جهان نداشته است و بیجهت آنها را علت حجاب دانستهاند. اگر در پدید آمدن بعضی سیستمهای غیر اسلامی تأثیر داشته، در حجاب اسلامی هیچ تأثیری نداشته است، مخالفان حجاب گاهی آن را زاییده تفكر فلسفی خاص درباره جهان لذات آن معرفی میكنند و گاهی ریشه سیاسی و اجتماعی برای آن ذكر مینمایند و گاهی آن را معلول علل اقتصادی میدانند و گاهی جنبههای خاص اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن آن دخالت میدهند... تنها علت همان حیا و عفت است كه زن با یك نوع الهام، برای گرانبها كردن خو و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به كار برده است.
● فلسفه حجاب
مواردی كه به عنوان فلسفه حجاب میتوان طرح كرد عبارتند از:
۱) جلوگیری از تحریك مرد
برهنگی زنان افزون بر تحریك مردان، هیجانهای بیمارگونه عصبی و بیماریهای روانی را در پی خواهد داشت.
۲) كاهش آمار طلاق
یكی دیگر از نتایج زیانبار بیبند و باری و ترك حجاب زن، افزایش آمار طلاق در جامعه است. با مراجعه به آمار و علت یابی طلاق، نقش حجاب در استحكام و دوام نظام خانواده بیشتر خودنمایی میكند.
۳) جلوگیری از پیآمدهای ناگوار طلاق
كودكان بیسرپرست، كشیده شدن زنان بیوه و مردان به بیبند و باری، گسترش دامنه فساد و فحشا و افزایش آمار فرزندان نامشروع از پیآمدهای ناگوار طلاق است.
۴) شخصیتدادن به زن
برهنگی زن موجب انحراف و سقوط شخصیت انسانی زن تا حد یك عروسك میشود. دین اسلام به زن شخصیت داده و حجاب را مایه ارزشمندی زن میداند.
● مقدار پوشش لازم برای زنان
بدون تردید، پوشاندن بدن زن مورد سفارش قرآن و روایات است؛ زیرا در میان غریزههای انسانی، غریزهای به سركشی و حساسیت غریزه جنسی نیست. شهید مطهری بر اساس نظریه روان شناسان و روان كاوان تأكید میكند كه چه بسا تلاقی یك نگاه در یك لحظه، اساس خانوادهای را ویران كند.
صاحب عروهٔ الوثقی در مقدمه بحث ستر و ساتر (احكام لباس نمازگزار) مینویسد:
زن باید تمام بدن خود را از غیر همسر و محارمش بپوشاند مگر صورت و دستها آن هم بدون قصد لذت و شهوترانی در غیر این صورت، پوشانیدن تمام بدن حتی دست و صورت و حتی از دید محارم برای زن واجب است و احتیاط در آن است كه بدن خود را از ناف تا زانو از دید محارم بپوشاند. چه با قصد لذت و چه بدون قصد لذت. باز احتیاط در آن است كه صورت و دستها را از دید محارم چه با قصد لذت و چه بدون آن بپوشاند.
وی صورت ودستها را در صورتی كه قصد لذت و شهوترانی در كار نباشد استثنا كرده است. آیت الله حكیم در توضیح این قسمت مینویسد:
این استثنا قابل قبول مرحوم شیخ در نهایه، تبیان، تهذیب و استبصار بوده و مرحوم شیخ انصاری نیز در شرح كتاب نكاح ارشاد، این استثنا را برگزیده است.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست