ویرانگر - DEMOLITION MAN

سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : جوئل سیلور، مایکل لوی و هوارد کازان جیان
کارگردان : مارکو برامبیلا
فیلمنامه‌نویس : دانیل واترز، رابرت رنیو، پیتر م. لنکوف، جاناتان لمکین، بر مبنای داستانی نوشتهٔ رنیو و لنکوف
فیلمبردار : الکس تامسن و تام پریستلی
آهنگساز(موسیقی متن) : الیوت گلدنتال
هنرپیشگان : سیلوستر استالون، وسلی اسنایپس، ساندرا بولاک، نایجل هوتورن، بنجامین برات، باب گانتن و دنیس لیری
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۵ دقیقه


ـ سال ۱۹۹۷. در شهر آشوب‌زدهٔ لس‌آنجلس، گروهبان پلیس، ̎جان اسپارتن̎ (استالون) مأموریت می‌یابد تا جنایتکاری به نام ̎سایمن فینیکس̎ (اسنایپس) را دستگیر کند. این دو در انباری خالی که توسط ̎فینیکس̎ به بنزین آغشته شده، درگیر می‌شوند در میانهٔ دعوا، ̎فینیکس̎ همه جا را به آتش می‌کشد و به این ترتیب سی گروگان او کشته می‌شوند. ̎اسپارتن̎ متهم به بی‌کفایتی می‌شود و هر دو محکوم به گذراندن هفتاد سال حبس درون دستگاهی ویژهٔ انجماد بدن انسان می‌شوند. سی و پنج سال بعد، ̎فینیکس̎ را از انجماد خارج می‌کنند تا به قید قول شرف آزاد شود، اما او تمام حاضران را می‌کشد و می‌گریزد. ̎فینیکس̎ در می‌یابد که لس آنجلس در طول این سال‌ها از میان رفته و شهری همانند به نام ̎سان آنجلس̎ جای آن را گرفته است. مشکل ترافیک حل شده و اهالی شهر از خشونت می‌پرهیزند. وقتی او از ناتوانی پلیس در مقابل با اعمال خشونتبارش آگاهی می‌یابد، با فراغ بال جنایاتش را از سر می‌گیرد. ̎لنینا هاکسلی̎ (بولاک) افسر جوان پلیس پیشنهاد می‌کند ̎اسپارتن̎ را نیز از انجماد خارج سازند تا با ̎فینیکس̎ مبارزه کند. ̎اسپارتن̎، ناتوان از تطبیق خویش با شرایط زندگی جدید، در می‌یابد که شهر به دو بخش فوقانی و زیرین تقسیم شده است. به اظهار مقامات ساکنان شهر زیرین تنها تبهکاران‌اند، اما ̎اسپارتن̎ و ̎هاکسلی̎، آنان را جمعی بی‌خانمان بی‌پناه می‌یابند. ̎اسپارتن̎ در می‌یابد که شهردار شهر، ̎دکتر کوکتو̎ (هورتن) نقشهٔ آزادی ̎فینیکس̎ را طرح کرده بوده تا به وسیلهٔ او رهبر نهضت بی‌خانمان‌ها، ̎ادگار فرندلی̎ (لیری) را به قتل برساند. ̎اسپارتن̎ در جدال نهائی ̎فینیکس̎ را از پا در می‌آورد.
ـ ویرانگر امتیازهایش را بیشتر مدیون یکی از فیلمنامه‌نویسانش، واترز (هیترهای مایکل لیمان، ۱۹۸۹ و بتمن باز می‌گردد تیم برتن، ۱۹۹۲) است تا کارگردان نه چندان صاحب‌ نامش. طنز سیاه بعضی صحنه‌ها هیترها را به یاد می‌آورد و ایدهٔ تقسیم شهر به دو بخش فوقانی و زیرین برای نمایش اختلاف طبقاتی حاکم بر جامعه، تصویر کابوس گونهٔ لس آنجلس گذشته / حال (۱۹۹۷) و اشاره‌های سیاسی / اجتماعی در مورد شورش‌های خیابانی عصر پس از رادنی کینگ، تداعی کنندهٔ بتمن باز می‌گردد، هستند. همچنین باید از مجموعهٔ شوخی‌های درخشان فیلمنامه یاد کرد که از دنباله‌های بی‌شمار مجموعهٔ سلاح مرگبار تا ̎کتاب خانهٔ یاد بود پرزیدنت شوارتسنگر̎ را در بر می‌گیرند. این فیلم هم راه صخره‌نورد (رنی هارلین، ۱۹۹۲) زمینهٔ بازگشت موفقیت‌آمیز استالون، پس از شکست‌های پی در پی فیلم‌هایش در اوایل دههٔ ۱۹۹۰ را فراهم ساختند. با این حال درخشش اصلی از آن اسنایپس در نقش شخصیتی منفی یادآور خبیث‌های داستان‌ی مصور است.