شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

چه کاری را درست انجام می دهیم؟


چه کاری را درست انجام می دهیم؟
مهمترین غایت هر نظام اجتماعی، تربیت انسان هایی است كه جامعه پذیر و حافظ فرهنگ مقبول آن نظام باشند. فعالیت های پیچیده و فراگیر آموزش و پرورش و سرمایه گذاری هایی كه در این مسیر صورت می گیرد، باید پاسخگوی غایات نظام اجتماعی مربوط باشند. آموزش و پرورش، فرآیندی پیچیده، دشوار، بلندمدت و همه جانبه است.
آموزش و پرورش ایران چه می كند؟ مجموعه فعالیت های آموزش و پرورش تا چه حد موفق است؟ چگونه می توان آموزش و پرورش ایران را مورد نقد و تحلیل قرار داد؟ آیا آموزش و پرورش ایران فرصت هایی را برای نقد درونی ایجاد می كند؟ و آیا آموزش و پرورش نباید به این سؤال پاسخ دهد كه چه كاری را درست انجام می دهد؟
كدام روش؟
چگونه می توان به نقد و ارزیابی آموزش و پرورش ایران پرداخت؟ در كتاب ها و منابع مربوط به ارزشیابی سازمانی، به روش های متعددی اشاره شده است. اگر به طور كلی بپرسیم كه آموزش و پرورش ایران موفق است یا نه؟ پاسخ های یكسانی از سطوح مختلف دریافت نخواهیم كرد و به طورحتم، دیدگاه های مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش، مدیران سطوح پایین، معلمان، والدین، صاحبنظران و اساتید حوزه آموزش و پرورش تفاوت های عمده ای با هم خواهند داشت. با كدام روش باید عملكرد آموزش و پرورش را مورد ارزیابی قرار داد؟
- می توان گروهی از متخصصان و صاحب نظران آموزش و پرورش كه خارج از مجموعه داخلی باشند را انتخاب كرده و به آنان فرصت داد كه به تحلیل عملكرد آموزش و پرورش ایران بپردازند.
- می توان با تدارك مقیاس ها و استانداردهای جهانی آموزش و پرورش به مقایسه اقدام كرد.
- می توان براساس شیوه های رفتارگرایانه عمل كرد و برای هر هدف و فعالیت های مرتبط با آن، ملاك یا معیار پیشرفت در نظر گرفت.
و البته می توان از روش های بسیار دیگری استفاده كرد. در ساده ترین فرض، اگر میزان توفیق فعالیت های آموزش و پرورش را با یك ملاك ۷۰-۶۰ درصدی بسنجیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا آموزش و پرورش ایران می تواند ادعا كند كه مجموعه فعالیت ها یا تك تك فعالیت هایش به موفقیتی ۷۰ درصدی دست یافته است؟ صرف نظر از این كه امكان چنین سنجشی وجود داشته باشد، مروری بر فعالیت ها و عملكردهای آموزش و پرورش در ابعاد گوناگون، می تواند تا حدودی تصوری از میزان توفیق یا عدم توفیق آن را به دست دهد. زمینه ها و ابعاد مختلف آموزش و پرورش و فعالیت مربوط به هر زمینه را در قالب یك مرور كلی، بررسی می كنیم. فكر می كنید به چه نتیجه ای خواهیم رسید؟ به خاطر داشته باشید كه میزان موفقیت با ملاك ۷۰-۶۰ درصدی سنجیده می شود.
* نظام آموزشی
۱. نظام آموزشی ما تا چه حد در تأمین غایات تربیتی جامعه موفق عمل كرده است؟ آیا این نظام آموزشی، فلسفه تربیتی مشخصی دارد؟ به دنبال تربیت چه نوع انسانی هستیم و تا چه اندازه در این زمینه موفق بوده ایم؟
۲. تغییرات مكرر نظام آموزشی چه توجیهی دارد؟ چرا به ثبات قابل قبولی نرسیده ایم؟ فلسفه و مبانی این تغییرات چه بوده است؟
۳. نگاه كلان نگر در اصلاحات نظام آموزشی چه جایگاهی دارد؟ دامنه و افق دید نظام آموزشی ما تا كجاست؟
۴. واقعیت های اجتماعی در تغییرات و اصلاحات نظام آموزشی تا چه حد مورد توجه قرار می گیرند؟ تفاوت های اجتماعی اعم از محلی، قومی، فرهنگی و غیره در كجای نظام آموزشی و اصلاحات آن دیده شده اند؟ چرا برای همه، یكسان كار می كنیم؟ آیا به انواع تفاوت ها، بها داده می شود!
۵. آیا دوره های آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه)در جایگاه درستی قرار دارند؟
چرا همیشه و در عمل، دوره متوسطه به نسبت دوره ابتدایی، مهمتر تلقی می شود؟ این تلقی وارونه از كجا نشأت می گیرد؟
۶. نظام پیشرفت در آموزش و پرورش ما چگونه تعریف شده است؟ ملاك های ارتقای دانش آموزان تا چه حد علمی و منطقی است؟ چرا سال به سال شرایط قبولی تسهیل می شود؟ یادگیری حداقلی در نظام آموزشی ما مهمتر است یا یادگیری حداكثری؟
۷. نظام آموزشی ما برای اعتلا و توسعه جایگاه دانایی چه كرده است؟ چه تعداد از دانش آموزان از طریق این نظام، شیفته یادگیری و دانستن می شوند؟ نظام آموزشی ما تا چه اندازه شوق یادگیری ایجاد می كند و انگیزه های علمی را ارتقا می دهد؟
* نظام سازمانی
۸ . حجم نظام سازمانی ما تا چه حد قابل قبول و قابل مقایسه با كشورهای دیگر است؟ این همه نیرو در سطوح مختلف بدنه سازمانی چه می كنند؟ چرا حتی با تعدیل نیروها، باز هم مجموعه ای حجیم و فربه داریم؟
۹. آیا این مجموعه سازمانی كارآمد و تأثیرگذار عمل می كند؟ آیا نظام اداری مناسب و پاسخگویی داریم؟
۱۰. آیا درون نظام سازمانی انسجام وجود دارد و یا هر كس كار خودش را می كند؟ آیا شاخه ها و حوزه های متعدد و گوناگون این مجموعه، به درستی هدایت می شوند و بازده قابل قبولی دارند؟
۱۱. آیا ارتباطات در سطوح سازمانی شكل مناسبی دارد؟ آیا بالایی ها متناسب با نیازها و وضعیت پایینی ها تصمیم می گیرند؟ آیا صدای پایینی ها به گوش بالایی ها می رسد؟
۱۲. آیا به توان های علمی و اجرایی درون مجموعه آموزش و پرورش در سطوح مختلف بها داده می شود؟ آیا افراد به اندازه توانشان مورد توجه قرار می گیرند و پیشرفت می كنند؟
۱۳. آیا این نظام سازمانی، گوش شنوایی دارد یا به صورت یك مدار بسته عمل می كند؟ آیا اصلاً این مجموعه به شكل «نظام» عمل می كند و قابلیت بازخورد و اصلاح دارد؟
۱۴. شورای عالی آموزش و پرورش چه جایگاه و تأثیرگذاری در مجموعه دارد؟ این شورا چرا وجود دارد و چه كمكی به تسهیل شرایط می كند؟
* محتوای آموزش
۱۵. تألیف كتب درسی از چه اصول و استانداردهایی تبعیت می كند؟ این كتاب ها تا چه اندازه به نیازهای دانش آموزان پاسخ می دهند و منطبق با نظام اجتماعی و غایات تربیتی آن هستند؟
۱۶. آموزش های دینی چه جایگاهی در نظام آموزشی داشته و تا چه حد موفق بوده است؟
۱۷. آموزش هایی مانند اخلاق، حقوق فردی، حقوق شهروندی و غیره تا چه حد در نظام آموزشی ما مورد توجه بوده اند و تا چه اندازه موفق بوده اند؟
۱۸. توجه به خلاقیت و تقویت آن چه جایگاهی دارد؟ نظام آموزشی ما بر «هوش» و «استعداد» تأكید بیشتری دارد یا بر «خلاقیت» ؟
۱۹. آیا ما هماهنگ با علم روز پیش می رویم و به اصطلاح، به روز هستیم؟
۲۰. آیا همه دروس، ارزش یكسانی در نظام آموزشی ما دارند؟ ارجح تلقی شدن بعضی از دروس مانند ریاضی و فیزیك، بر دروس دیگر نشانه چیست؟ آیا توجه به دروس مختلف به صورت متناسب توزیع شده است؟
۲۱. آیا المپیادی ها گوشه ای از واقعیت نظام آموزشی ما هستند یا نمونه ای از تحریف واقعیت؟ آیا المپیاد ی ها می توانند شاخص موفقیت نظام آموزشی ایران باشند؟
* روش های آموزش
۲۲. روش های آموزشی ما تا چه اندازه هماهنگ با روش های جدید جهانی هستند؟ روش های مشاركتی آموزش تا چه اندازه در نظام آموزشی ما جا افتاده اند؟
۲۳. اداره كلاس ها در مدارس ما چگونه است؟ مدیریت كلاس درس بر چه محوری صورت می گیرد؟ در شیوه های كلاس داری و مدیریت كلاس چقدر موفق عمل كرده ایم؟
۲۴. آموزش های اضافی از قبیل: جبرانی، تكمیلی، تقویتی و غیره چه تأثیری در عملكرد دانش آموزان دارند و تا چه اندازه با روش های علمی طراحی و اداره می شوند؟
۲۵. تكالیف درسی چگونه ارائه می شود؟ تا چه حد در ایجاد انگیزش و پیشرفت تحصیلی مؤثرند؟ تا چه اندازه با آموزه های جدید علمی منطبق هستند؟
* فوق برنامه
۲۶. آیا فوق برنامه ها، همان فعالیت های پرورشی هستند؟ آیا تعریف و تمایز مشخصی در این باره وجود دارد ؟
۲۷. آیا طرح و برنامه ای برای فوق برنامه وجود دارد؟ آیا می دانیم كه می خواهیم با این موضوع چه كنیم؟ آیا فوق برنامه ها با برنامه های اصلی هم جهت هستند؟
۲۸. آیا امكانات و شرایط مشاركت همه دانش آموزان در فوق برنامه ها وجود دارد؟ آیا اصلاً به دنبال همه دانش آموزان می رویم؟
* انگیزش
۲۹. روش های انگیزشی دانش آموزان كدام ها هستند و تا چه حد در ایجاد انگیزه های تحصیلی موفق بوده اند؟ روش های تشویق و تنبیه جاری، چقدر مؤثرند؟
۳۰. مبنای استفاده از رقابت به عنوان اصلی ترین ابزار انگیزشی چیست؟ چرا در شرایطی كه در آموزش و پرورش جهانی بر جایگزینی مشاركت به جای رقابت تأكید می شود ما همچنان از رقابت استفاده می كنیم؟ از این مسیر به چه توفیق های آموزشی دست یافته ایم؟
۳۱. انگیزش معلمان در چه وضعی است؟ چرا معلمان دچار افت انگیزشی شده اند برای جبران آن چه كرده ایم و چه قدر موفق بوده ایم؟* ارزشیابی
۳۲. ارزشیابی از مفاهیمی است كه در نظام آموزشی ما بلاهای زیاد سر آن آمده است، تصورات غالباً نادرست از این مفهوم باعث شده است كه ارزشیابی به صورتی ابزاری برای مقایسه و بالا و پایین بردن افراد درآید. آموزش و پرورش در ایجاد تصوری درست از ارزشیابی و مفاهیم برجسته چه نقشی داشته است؟
۳۳. امتحانات پایانی و آنهایی كه وجه تصمیم گیری دارند، تا چه حد به درستی انجام می شوند؟ آیا امتحانات می توانند ملاكی موثر و قابل قبول برای ارتقا باشند؟
۳۴. آزمون های مستمر كه امروزه بر روی آن تبلیغ زیادی صورت می گیرد تا چه اندازه به مفهوم واقعی خود نزدیكند؟ آیا این آزمون ها، منجر به عیب یابی و رفع نواقص یادگیری می شوند؟
۳۵. روش های برگزاری امتحان تا چه حد قابل قبول است؟ چند درصد از مدارس ما، جلسه های امتحانی را به شیوه های استاندارد برگزار می كنند؟
۳۶. بعد از سالها آزمون و خطا، ارزشیابی عملكرد معلمان به كجا رسیده است؟ آیا شیوه های تجربه شده از ملاك های قابل قبولی برخوردار بوده اند؟
۳۷. یك موضوع قابل توجه دیگر كه به نوعی با ارزشیابی مرتبط است، انتخاب نمونه ها است. معلمان و مدیران و سایر نمونه ها چگونه و با چه ملاك های قابل قبولی انتخاب می شوند؟
* مدرسه داری
۳۸. مدارس ما چگونه اداره می شوند؟ رضایت عمومی از روش های مدرسه داری تا چه حد است؟
۳۹- مدیران مدارس چگونه و با چه ملاك هایی انتخاب می شوند؟ تجارب گذشته چگونه و تا چه اندازه در اختیار مدیران جدید قرار می گیرد و این مدیران تا چه اندازه از تجارب گذشته استقبال می كنند؟
۴۰- بیشتر مدارس ما دغدغه های مالی دارند و همین موضوع باعث تنش های زیادی در مدرسه به خصوص بین والدین و مدیران می شود. این مسائل چه زمانی حل خواهد شد؟ نظام آموزشی ما چه برنامه های اقتصادی برای حل معضلات مالی مدارس ارائه كرده است؟
* روش های مطالعه
۴۱- آیا نظام آموزشی ما توجهی به مسئله مهم روش های مطالعه و یادگیری دارد؟ چرا این موضوع تنها در آخرین سال نظام تحصیلی مورد توجه قرار می گیرد؟
۴۲- چرا برای اصلاح روش های نادرست ولی معمول در مطالعه و یادگیری، برنامه ای ارائه نمی شود؟ چرا موضوعی با چنین اهمیت را نادیده گرفته و باعث استمرار روش های نادرست می شویم؟
۴۳- معلمان با موضوع روش های مطالعه و یادگیری چه قدر آشنا هستند؟
۴۴- چه منابعی كه متناسب با شرایط و ویژگی های فرهنگی ما باشند برای روش های مطالعه و یادگیری تدوین شده اند؟ تا چه حد به این موضوع متناسب با ویژگی های فرهنگی پرداخته ایم؟
* تفكر پژوهشی و پژوهش
۴۵- اگر تفكر پژوهشی را كاربرد مراحل روش علمی در مسائل زندگی تعریف كنیم، نظام آموزشی ما دانش آموزان را تا چه اندازه با تفكر پژوهشی آشنا می كند؟ چرا این نگرش در دانش آموزان ما وجود دارد كه «علم» و «زندگی» دو موضوع جدا از هم هستند؟
۴۶- دلیل انحراف های پژوهشی گسترده در مدارس چیست؟ چگونه این تصور به وجود آمده است كه پژوهش یعنی خلاصه كردن یك یا دو كتاب؟ چرا دانش آموزان ما حتی كار كتابخانه ای را بلد نیستند و آن را به درستی انجام نمی دهند؟
۴۷- كم نیستند دانش آموزانی كه به خاطر علائق شخصی، در موضوعاتی مانند كامپیوتر، نجوم، موسیقی، زیست شناسی و غیره برجستگی های خاصی دارند. این گونه دانش آموزان به طور معمول، از مدرسه و آموزش های جاری جلوترند، برای آنها چه می كنیم؟
۴۸- چه آموزش هایی را برای آشنایی دانش آموزان با پژوهش تدارك دیده ایم؟ از دوره ابتدایی، برای توسعه تفكر پژوهش چه كرده ایم؟ آیا منابع و كتب متناسب با دوره های آموزشی مختلف، درباره تفكر پژوهشی و پژوهش وجود دارند؟
* كتاب و كتابخانه
۴۹- فضاهای كتابخانه ای در مدارس چه جایگاهی دارند؟ فضاهای موجود تا چه اندازه استاندارد هستند؟
۵۰- خرید كتاب برای كتابخانه های آموزشگاهی چگونه صورت می گیرد؟ تا چه حد به تناسب كتاب ها با سطح سنی دانش آموزان توجه می شود؟
۵۱- در توسعه فرهنگ كتابخوانی در مدارس تا چه حد موفق عمل كرده ایم؟
۵۲- آیا نظام خاصی برای اداره كتابخانه های آموزشگاهی وجود دارد؟
* مشاوره
۵۳- با عنایت به مسائل و مشكلات روان شناختی موجود در مدارس و ضرورت استفاده تخصصی از مشاوره، برای آموزش مشاور چه برنامه ای وجود دارد؟ آشفتگی و بی برنامگی موجود در نظام مشاوره ای چه توجیهی دارد؟ چرا به موضوعی این چنین تخصصی، غیرعلمی و سطحی نگاهی كنیم؟
۵۴- آیا فرایند مشخصی برای فعالیت مشاوره در مدارس وجود دارد؟ دانش آموزان چه استقبالی از این فرایند و فعالیت های مشاوره ای می كنند؟ پرونده سازی، روش های ارجاع و رسیدگی، انجام تست ها و غیره از چه استانداردهایی برخوردار هستند؟ چرا مشاوره فقط به یك دوره آموزشی محدود شده است؟
۵۵- چه افرادی با چه تخصص هایی در مشاوره كار می كنند؟ حتی یك فرد با مدرك لیسانس مشاوره و روان شناسی چه صلاحیتی برای دخالت در امور روان شناختی دارد؟
* ادب و انضباط
۵۶- تعریف ما از ادب و انضباط چیست؟ چرا هنوز رویه مشخصی در این باره وجود ندارد؟
۵۷- برای دانش آموزانی با سطوح مشكلات مختلف، چه راهكارها و روش های عملی اندیشیده ایم؟ چرا اصرار داریم انواع دانش آموزان با مشكلات مختلف را یك جا جمع كنیم؟
۵۸- آیین نامه های انضباطی تا چه حد منطقی و قابل اجرا هستند؟ چرا این آیین نامه ها كاركردهای لازم را ندارند؟
* آموزش معلمان
۵۹- چند سالی است كه نظام آموزشی ما اصرار عجیبی به ادامه تحصیل معلمان دارد، اما به چه قیمتی؟ چرا اصرار داریم به هر نحو ممكن، به معلمان مدرك دهیم؟ درباره تأثیر واقعی چنین تحصیلاتی چه پژوهش هایی صورت گرفته است؟
۶۰- كارآیی آموزش های ضمن خدمت تا چه اندازه است؟ چرا معلمان رغبت چندانی به این آموزش ها نشان نمی دهند؟ چرا اهمیت این آموزش ها به گرفتن امتیاز تقلیل پیدا كرده است؟
۶۱- چه نیازسنجی هایی برای طراحی آموزش های ضمن خدمت معلمان انجام می گیرد؟ چه دلیل موجهی برای صرف این همه هزینه در آموزش ضمن خدمت وجود دارد؟
مهمترین غایت هر نظام اجتماعی، تربیت انسان هایی است كه جامعه پذیر و حافظ فرهنگ مقبول آن نظام باشند. فعالیت های پیچیده و فراگیر آموزش و پرورش و سرمایه گذاری هایی كه در این مسیر صورت می گیرد، باید پاسخگوی غایات نظام اجتماعی مربوط باشند. آموزش و پرورش، فرآیندی پیچیده، دشوار، بلندمدت و همه جانبه است.
آموزش و پرورش ایران چه می كند؟ مجموعه فعالیت های آموزش و پرورش تا چه حد موفق است؟ چگونه می توان آموزش و پرورش ایران را مورد نقد و تحلیل قرار داد؟ آیا آموزش و پرورش ایران فرصت هایی را برای نقد درونی ایجاد می كند؟ و آیا آموزش و پرورش نباید به این سؤال پاسخ دهد كه چه كاری را درست انجام می دهد؟
كدام روش؟
چگونه می توان به نقد و ارزیابی آموزش و پرورش ایران پرداخت؟ در كتاب ها و منابع مربوط به ارزشیابی سازمانی، به روش های متعددی اشاره شده است. اگر به طور كلی بپرسیم كه آموزش و پرورش ایران موفق است یا نه؟ پاسخ های یكسانی از سطوح مختلف دریافت نخواهیم كرد و به طورحتم، دیدگاه های مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش، مدیران سطوح پایین، معلمان، والدین، صاحبنظران و اساتید حوزه آموزش و پرورش تفاوت های عمده ای با هم خواهند داشت. با كدام روش باید عملكرد آموزش و پرورش را مورد ارزیابی قرار داد؟
- می توان گروهی از متخصصان و صاحب نظران آموزش و پرورش كه خارج از مجموعه داخلی باشند را انتخاب كرده و به آنان فرصت داد كه به تحلیل عملكرد آموزش و پرورش ایران بپردازند.
- می توان با تدارك مقیاس ها و استانداردهای جهانی آموزش و پرورش به مقایسه اقدام كرد.
- می توان براساس شیوه های رفتارگرایانه عمل كرد و برای هر هدف و فعالیت های مرتبط با آن، ملاك یا معیار پیشرفت در نظر گرفت.
و البته می توان از روش های بسیار دیگری استفاده كرد. در ساده ترین فرض، اگر میزان توفیق فعالیت های آموزش و پرورش را با یك ملاك ۷۰-۶۰ درصدی بسنجیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا آموزش و پرورش ایران می تواند ادعا كند كه مجموعه فعالیت ها یا تك تك فعالیت هایش به موفقیتی ۷۰ درصدی دست یافته است؟ صرف نظر از این كه امكان چنین سنجشی وجود داشته باشد، مروری بر فعالیت ها و عملكردهای آموزش و پرورش در ابعاد گوناگون، می تواند تا حدودی تصوری از میزان توفیق یا عدم توفیق آن را به دست دهد. زمینه ها و ابعاد مختلف آموزش و پرورش و فعالیت مربوط به هر زمینه را در قالب یك مرور كلی، بررسی می كنیم. فكر می كنید به چه نتیجه ای خواهیم رسید؟ به خاطر داشته باشید كه میزان موفقیت با ملاك ۷۰-۶۰ درصدی سنجیده می شود.
* نظام آموزشی
۱. نظام آموزشی ما تا چه حد در تأمین غایات تربیتی جامعه موفق عمل كرده است؟ آیا این نظام آموزشی، فلسفه تربیتی مشخصی دارد؟ به دنبال تربیت چه نوع انسانی هستیم و تا چه اندازه در این زمینه موفق بوده ایم؟
۲. تغییرات مكرر نظام آموزشی چه توجیهی دارد؟ چرا به ثبات قابل قبولی نرسیده ایم؟ فلسفه و مبانی این تغییرات چه بوده است؟
۳. نگاه كلان نگر در اصلاحات نظام آموزشی چه جایگاهی دارد؟ دامنه و افق دید نظام آموزشی ما تا كجاست؟
۴. واقعیت های اجتماعی در تغییرات و اصلاحات نظام آموزشی تا چه حد مورد توجه قرار می گیرند؟ تفاوت های اجتماعی اعم از محلی، قومی، فرهنگی و غیره در كجای نظام آموزشی و اصلاحات آن دیده شده اند؟ چرا برای همه، یكسان كار می كنیم؟ آیا به انواع تفاوت ها، بها داده می شود!
۵. آیا دوره های آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه)در جایگاه درستی قرار دارند؟
چرا همیشه و در عمل، دوره متوسطه به نسبت دوره ابتدایی، مهمتر تلقی می شود؟ این تلقی وارونه از كجا نشأت می گیرد؟
۶. نظام پیشرفت در آموزش و پرورش ما چگونه تعریف شده است؟ ملاك های ارتقای دانش آموزان تا چه حد علمی و منطقی است؟ چرا سال به سال شرایط قبولی تسهیل می شود؟ یادگیری حداقلی در نظام آموزشی ما مهمتر است یا یادگیری حداكثری؟
۷. نظام آموزشی ما برای اعتلا و توسعه جایگاه دانایی چه كرده است؟ چه تعداد از دانش آموزان از طریق این نظام، شیفته یادگیری و دانستن می شوند؟ نظام آموزشی ما تا چه اندازه شوق یادگیری ایجاد می كند و انگیزه های علمی را ارتقا می دهد؟
* نظام سازمانی
۸ . حجم نظام سازمانی ما تا چه حد قابل قبول و قابل مقایسه با كشورهای دیگر است؟ این همه نیرو در سطوح مختلف بدنه سازمانی چه می كنند؟ چرا حتی با تعدیل نیروها، باز هم مجموعه ای حجیم و فربه داریم؟
۹. آیا این مجموعه سازمانی كارآمد و تأثیرگذار عمل می كند؟ آیا نظام اداری مناسب و پاسخگویی داریم؟
۱۰. آیا درون نظام سازمانی انسجام وجود دارد و یا هر كس كار خودش را می كند؟ آیا شاخه ها و حوزه های متعدد و گوناگون این مجموعه، به درستی هدایت می شوند و بازده قابل قبولی دارند؟
۱۱. آیا ارتباطات در سطوح سازمانی شكل مناسبی دارد؟ آیا بالایی ها متناسب با نیازها و وضعیت پایینی ها تصمیم می گیرند؟ آیا صدای پایینی ها به گوش بالایی ها می رسد؟
۱۲. آیا به توان های علمی و اجرایی درون مجموعه آموزش و پرورش در سطوح مختلف بها داده می شود؟ آیا افراد به اندازه توانشان مورد توجه قرار می گیرند و پیشرفت می كنند؟
۱۳. آیا این نظام سازمانی، گوش شنوایی دارد یا به صورت یك مدار بسته عمل می كند؟ آیا اصلاً این مجموعه به شكل «نظام» عمل می كند و قابلیت بازخورد و اصلاح دارد؟
۱۴. شورای عالی آموزش و پرورش چه جایگاه و تأثیرگذاری در مجموعه دارد؟ این شورا چرا وجود دارد و چه كمكی به تسهیل شرایط می كند؟* محتوای آموزش
۱۵. تألیف كتب درسی از چه اصول و استانداردهایی تبعیت می كند؟ این كتاب ها تا چه اندازه به نیازهای دانش آموزان پاسخ می دهند و منطبق با نظام اجتماعی و غایات تربیتی آن هستند؟
۱۶. آموزش های دینی چه جایگاهی در نظام آموزشی داشته و تا چه حد موفق بوده است؟
۱۷. آموزش هایی مانند اخلاق، حقوق فردی، حقوق شهروندی و غیره تا چه حد در نظام آموزشی ما مورد توجه بوده اند و تا چه اندازه موفق بوده اند؟
۱۸. توجه به خلاقیت و تقویت آن چه جایگاهی دارد؟ نظام آموزشی ما بر «هوش» و «استعداد» تأكید بیشتری دارد یا بر «خلاقیت» ؟
۱۹. آیا ما هماهنگ با علم روز پیش می رویم و به اصطلاح، به روز هستیم؟
۲۰. آیا همه دروس، ارزش یكسانی در نظام آموزشی ما دارند؟ ارجح تلقی شدن بعضی از دروس مانند ریاضی و فیزیك، بر دروس دیگر نشانه چیست؟ آیا توجه به دروس مختلف به صورت متناسب توزیع شده است؟
۲۱. آیا المپیادی ها گوشه ای از واقعیت نظام آموزشی ما هستند یا نمونه ای از تحریف واقعیت؟ آیا المپیاد ی ها می توانند شاخص موفقیت نظام آموزشی ایران باشند؟
* روش های آموزش
۲۲. روش های آموزشی ما تا چه اندازه هماهنگ با روش های جدید جهانی هستند؟ روش های مشاركتی آموزش تا چه اندازه در نظام آموزشی ما جا افتاده اند؟
۲۳. اداره كلاس ها در مدارس ما چگونه است؟ مدیریت كلاس درس بر چه محوری صورت می گیرد؟ در شیوه های كلاس داری و مدیریت كلاس چقدر موفق عمل كرده ایم؟
۲۴. آموزش های اضافی از قبیل: جبرانی، تكمیلی، تقویتی و غیره چه تأثیری در عملكرد دانش آموزان دارند و تا چه اندازه با روش های علمی طراحی و اداره می شوند؟
۲۵. تكالیف درسی چگونه ارائه می شود؟ تا چه حد در ایجاد انگیزش و پیشرفت تحصیلی مؤثرند؟ تا چه اندازه با آموزه های جدید علمی منطبق هستند؟
* فوق برنامه
۲۶. آیا فوق برنامه ها، همان فعالیت های پرورشی هستند؟ آیا تعریف و تمایز مشخصی در این باره وجود دارد ؟
۲۷. آیا طرح و برنامه ای برای فوق برنامه وجود دارد؟ آیا می دانیم كه می خواهیم با این موضوع چه كنیم؟ آیا فوق برنامه ها با برنامه های اصلی هم جهت هستند؟
۲۸. آیا امكانات و شرایط مشاركت همه دانش آموزان در فوق برنامه ها وجود دارد؟ آیا اصلاً به دنبال همه دانش آموزان می رویم؟
* والدین
۶۲- والدین چه نقشی در تسهیل آموزش فرزندان و ارتباط مؤثر با مدرسه دارند؟ از مشاركت والدین در مسائل آموزشی چه استفاده ای می شود؟ اصلاً معنای مشاركت والدین در مدارس ما چیست؟ و در مقایسه با كشورهای دیگر، چه وضعیتی دارد؟
۶۳- انجمن های اولیاء و مربیان چه جایگاهی در مدارس دارند و تا چه اندازه جدی گرفته می شوند؟
۶۴- آموزش های خانواده چگونه طراحی می شوند و تا چه اندازه مؤثرند؟
* استفاده از امكانات
۶۵- وضعیت چاپ كتب درسی و هزینه ها و امكاناتی كه هدر می روند موضوعی همیشه بحث انگیز ولی تكراری بوده است. هیچ اقدام عملی و مؤثری نیز صورت نگرفته است. این وضعیت باید تا چه زمانی ادامه یابد؟
۶۶- فضاهای آموزشی از كدام استاندارد جهانی تبعیت می كنند؟ ما هنوز در تأمین فضاهای مورد نیاز مشكل داریم تا چه رسد به این كه بخواهیم به استانداردها فكر كنیم. استاندارد فضای سبز مدارس با وضعیت موجود مدارس ما هیچ تطابقی ندارد. وضعیت مطلوب برای ما چیست و چه زمانی حاصل خواهد شد؟
۶۷- ایمنی فضاهای آموزشی ما در چه وضعی است؟
۶۸- بهداشت مدارس ما در چه وضعی است؟ نظافت كلاس ها و محوطه، شرایط بهداشتی بوفه، بهداشت دستشویی ها و سایر موارد طبق چه اصولی تأمین می شود؟
۶۹- آیا از امكانات و تجهیزات موجود به صورت به جا و بهینه استفاده می كنیم؟ كم نیستند مواردی كه وسیله ای در مدرسه ای مورد نیاز است اما در مدرسه دیگر خاك می خورد اما چیزی جابه جا نمی شود. نحوه خریداری امكانات و تجهیزات به خصوص در مورد خریدهای كلی چگونه است؟
۷۰- مدارس ما از چه امكانات ورزشی برخوردارند؟ توزیع این امكانات تا چه حد عادلانه است؟
* امكانات رفاهی برای معلمان
۷۱- نیازهای ضروری معلمان چگونه تأمین می شود؟ چه امكان هایی برای وام گرفتن و مساعدت های فوری و ضروری وجود دارد؟
۷۲- بهداشت و درمان معلمان در چه وضعیتی است؟ امكانات مختصر فعلی، تا چه حد از ساماندهی مناسبی برخوردارند؟
۷۳- انواع بیمه های مربوط، تا چه اندازه تأمین كننده نیازهای معلمان است؟ در عقد قراردادهای بیمه های خاص تا چه حد منافع معلمان در نظر گرفته می شود؟
۷۴- معلمان از چه امكانات تفریحی و سیاحتی برخوردارند؟ مهمانسراها و امكانات اقامتی معلمان در مقایسه با سایر نهادها و سازمان ها چه وضعیتی دارد؟
* ساماندهی و استفاده از نیروها
۷۵- باز هم بعد از سال ها تجربه، هنوز وضعیت نقل و انتقالات معلمان به وضعیت قابل قبولی نرسیده است. معلمانی كه در تهران و شهرستان ها، مسافت های طولانی را برای رسیدن به محل كار خود طی می كنند باید تا سال ها این وضعیت را تحمل كنند. چرا نقل و انتقالات به ساماندهی وضعیت معلمان كمك مناسبی نكرده است؟
۷۶- هنوز هم كم نیستند كسانی كه در سمتی غیر از مدرك تحصیلی و تخصصی اصلی خود كار می كنند. جایگزینی نیروها هنوز به رویه ای مشخص و منطقی نرسیده است. چه تفكر و برنامه ای برای ساماندهی و جایگزینی نیروها وجود دارد؟
۷۷- با وجود مشكل نیروهای مازاد، هنوز هم در بعضی از زمینه ها مانند معلم ورزش و مربی بهداشت و غیره دچار كمبود هستیم. چرا مشكل نیروهای مازاد به وجود آمده است؟ چرا در زمینه های دیگر برای كمبودها چاره اندیشی نشده است؟
۷۸- تبعیض های درون سازمانی كه موارد آن كم نیستند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
۷۹- انتخاب رؤسای مناطق، معاونان و مدیران ارشد بر اساس چه ملاك ها و معیارهایی صورت می گیرد؟ ضوابط نقش بیشتری دارند یا روابط؟
* امور اداری
۸۰- كاغذبازی ها و صدور بخشنامه ها و دستورالعمل ها تا كی ادامه خواهد داشت؟ چرا هر اقدامی مستلزم طی مراحل اداری كش دار طولانی است؟
۸۱- صرف نظر از سایر موارد ، خود معلمان به عنوان ارباب رجوع به ادارات آموزش و پروش چه شأن و منزلتی دارند؟
۸۲- چرا در آموزش و پرورش كه اساساً باید مجموعه ای فرهنگی باشد نگاه اداری، نگاهی صرفاً اجرایی و ماشینی است؟
***
به این لیست طویل می توان موارد زیاد دیگری در زمینه هایی چون تكنولوژی آموزشی، امكانات آموزشی و كمك آموزشی، جایگاه راهنمایی در مدارس، مسائل تغذیه ای، آموزش هنر و غیره اضافه كرد. اما صرف نظر از تعداد و تنوع موارد، مهم این است كه چه كاری را درست انجام می دهیم. شاید كسانی در آموزش و پرورش مدعی موفقیت های زیادی باشند اما نظر دیگران چیست؟ واقعیت چیست؟
در آموزش و پرورش ایران، ضعف ها و كاستی ها فراگیر و همه جانبه است، زیرا:
۱- آموزش و پرورش ما به رغم ادعاهایش، كلان نگر نیست. نظام اجتماعی ما تئوری فرهنگی ندارد و در آموزش و پرورش هم مدل یا الگوی مشخصی برای فعالیت ها وجود ندارد.
۲- آموزش و پرورش پیش از آن كه مجموعه ای فرهنگی باشد، یك «اداره» است و در آن همیشه اجرا به دانش اولویت دارد.
۳- فلسفه تربیتی نظام اجتماعی ما شفاف و واضح نیست. به مبانی فعالیت ها هم بها داده نمی شود. فقط می دانیم كه باید كارهایی را انجام دهیم و شاید دلایلی را هم برای توجیه آنها بیان كنیم، اما مبانی مورد غفلت قرار می گیرند.
۴- اصرار به كاربردها، ما را از اهمیت نظریه ها غافل كرده است. به طور معمول، وقتی هم به نظریه ها توجه می شود، با تحلیل هایی ناقص و محدود، به برداشت هایی ناقص و محدود می رسیم.
۵- آموزش و پرورش ما دانایی محور نیست و به اندیشه های درون و بیرون بی توجه است. آموزش و پرورش ما به شدت دچار روزمرگی شده است.
۶- نگرش ها و دیدگاه فردی در آموزش و پرورش حاكمیت دارند و به همین دلیل با آمدن وزیری و رئیسی، همه چیز دچار دگرگونی می شود.
۷- گاهی فرصت طلبی و سوءاستفاده ها هم باعث می شود كه فعالیتی غیرضرور و یا نه چندان ضروری انجام شود تا فرد یا افرادی به منافعی برسند.
هر كسی كه به نوعی با آموزش و پرورش سروكار دارد، اعم از وزیر، معاون و مدیر ارشد، رئیس اداره، مدیر مدرسه، معلم، صاحب نظر و غیره، به اندازه تعهد و احساس مسئولیتی كه دارد باید با دقت به این سؤال پاسخ دهد. چه كاری را درست انجام می دهیم؟
واقعاً چه كاری را درست انجام می دهیم؟ شاید به پاسخ هایی باورنكردنی، عجیب و تكان دهنده برسیم.
پی نوشت:
۱- كتاب مبانی روان شناختی تربیت- دكتر شعاری نژاد
منبع : روزنامه همشهری