چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
میخواهم نقشم را درست بازی کنم
جشنوارهء فیلم فجر سال گذشته با تمام كاستیهایی كه داشت و حرف و حدیثهایش با یك اتفاق همراه بود. در این جشنواره باران كوثری كه پیش از این او را در نقشهای كوتاه و بلندی دیده بودیم، با دو بازی درخشان در فیلمهای «روز سوم» و «خون بازی» به عنوان پدیدهء جشنواره معرفی و موفق به كسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
این موضوع البته با واكنشهای بسیاری روبهرو شد. از اعتراضهای برخی بازیگران كه شكل جنجال به خود گرفت، تا بیانیهای كه هیات داوران در حمایت از عملكرد خود ارایه دادند: «در این یكی دو روز بعد از دریافت جایزه، برخوردها به گونهای بود كه فكر میكردم گناهی مرتكب شدهام كه از دو فیلم نامزد شدهام، اما به هر حال روز سوم در ۱۲ رشته و خون بازی در ۸ رشته نامزد شدند.»
حالا مدتی است كه «خون بازی» در میان هیاهوی «اخراجیها» در سكوت به اكران خود پایان داده است و «روز سوم» با بازی باران كوثری بر پردهء سینماها نشسته است، آن هم همراه با كارگردانی كه این بازیگر جوان، تجربه دو همكاری فیلم خوابگاه دختران و مجموعه تلویزیونی صاحبدلان را با اوداشته است.
او اما در «روز سوم» توانست چهرهء جدیدی را از یك دختر جنوبی ارایه دهد، از لهجه و گویش یك دختر جوان جنوبی گرفته تا ریزترین حركات یك زن جنوبی:«برای لهجه مشاور داشتیم و با آدمهای مختلف حرف میزدیم. در صحنههای زیر خاك هم آنجا را همانند صندوقی درست كرده بودند كه رویش حصیر میانداختیم.»
او البته تاكید میكند، این موفقیت به تمام عوامل فیلم بستگی دارد: «برای من خیلی هیجانانگیز است كه با یك كارگردان چند بار كار كنم. همكاری با لطیفی برایم بسیار لذتبخش و آموزنده است و رابطهء خوبی نیز با هم داریم. من با آقای لطیفی به عنوان كارگردان فیلم بسیار راحتم و به همبازیهایم در «روز سوم» مدیونم، چرا كه برای درآمدن نقش كمك بسیاری به من كردند، به خصوص حامد بهداد. یعنی در این فیلم جو صمیمانهای وجود داشت كه به بهتر شدن بازی من كمك بسیاری كرد.»
باران كوثری در این فیلم شرایط سختی را تجربه كرده است. ساعتها زیر خاك بودن و رد شدن هزارپا از روی صورتش: «اینها سخت است، اما این سختیها از شرایط بیرونی حادث میشد و همین كار را سادهتر میكرد، این اتفاقات و سختیها در «خون بازی» در درون من اتفاق افتاد و همین باعث شد تا مشكلات فراوانی را متحمل شوم، بعد ازبازی در این فیلم من به شدت ضعیف و افسرده شده بودم.»
«روز سوم» اما پیش از آنكه قصهء جنگ باشد، قصهء آدمهایی است در موقعیت جنگ بودهاند و شاید به همین خاطر است كه نقش باران كوثری در این فیلم بسیار مشكل است و تمیز میان او و یاسمن نیز:«فیلمنامه، قصهء خیلی زیبایی دارد كه بر اساس یك قصهء واقعی نوشته شده است. نقش یاسمن هم نقش بسیار زیبایی است چه از لحاظ موقعیتهای بازی و چه از این لحاظ كه همهء مردم شهر یاسمن را میشناختند و او بسیار مورد احترام بود. پذیرش این نقش مسوولیت سختی محسوب میشد.»
باران كوثری برای ایفای این نقش با بسیاری از مردم «خرمشهر»صحبت كرده و در همین گفتوگوها نیز به نكات زیادی دربارهء شرایط مردم و مظلومیت آنها در آن موقعیت پی برده است:«به نظر من قصهء خیلی عجیبی است. هیچوقت آدمهایی كه این طوری قربانی جنگ شدند را ندیدهایم و حتی نمیتوانیم آنها را تصور هم كنیم.»
«روز سوم» برداشتی آزاد از یك قصهء واقعی و تلاشی برای به تصویر كشیدن یك موقعیت انسانیاست كه باید آن را در یك شرایط انسانی پیدا كرد نه در یك موقعیت جنگی. آدمها زندگی عادی خود را ازسر میگذرانند، اما یك باره بمب خانهشان را ویران میكند.
كوثری اما دربارهء تمام فیلمهای جنگی ساخته شده نظرمساعدی ندارد:«تعداد زیادی از فیلمهای جنگی كه در ایران ساخته شدند، فیلم جنگی نبودند، فیلم تبلیغی بودند و ادای جنگ را در میآوردند. هیچوقت فیلم جنگی ندیدم كه به عنوان یك جوان، مرا در موقعیت جنگ قرار دهد. به اندازهء انگشت دستم فیلم خوب جنگی به خاطر دارم و فیلم «روز سوم» میتواند یك اتفاق باشد.»
باران كوثری سال گذشته این شانس را داشت كه رخشان بنیاعتماد نقش دشوار فیلم «خونبازی» را به او بسپارد و بعد از این به طور طبیعی نقشهایش با این فیلم مقایسه میشود و در واقع به هر اندازه هم كه خوب باشد، باز تحت تاثیر «خون بازی» است، نقشی كه به گفتهء منتقدان توانست بعد از سه دهه چهرهء جدیدی را از یك فرد معتاد به تصویر بكشد: «در روز سوم همهاش نگران بودم و به بچهها میگفتم كه دارم بد بازی میكنم. فكر میكردم اتفاقی كه در خون بازی برایم افتاده دیگر تكرار نمیشود و این مرا به شدت میترساند. البته بعدها به این نتیجه رسیدم كه این دو نقش كاملا متفاوت هستند و در دو فضای متفاوت بروز میكنند. پلانها و سكانسهای زیر خاك این فیلم این امكان را به من میدهد تا به خاطر محدودیت مكان، خلاقیتهایم را بروز دهم. دلم میخواهد مردم و منتقدان نیزبه تفاوتهای این دو فیلم توجه كنند.»
در «روز سوم» یك استعاره وجود دارد و آن اینكه «ثمیره» تشبیه میشود به خاك وطن. به همین خاطر است كه افراد زیادی كشته میشوند تا او زنده بماند:«ما در این فیلم بر اساس فیلمنامهای كه داشتیم پیش نرفتیم و همه چیز خیلی تغییر كرد. لطیفی سكانسها را شب قبل مینوشت و ما آنها را بازی میكردیم، بدون آنكه بدانیم قراراست در سكانس بعدی چه اتفاقی بیفتد. برای همین شرایط سختی بود، چون بر اساس فیلمنامهء مكتوب كار نكردیم.»
انتخابهای باران كوثری كه در آستانهء ۲۲ سالگی، تجربهء ۱۶ سال مقابل دوربین بودن را دارد، تاكنون دلبستگیاش به نقشهای متفاوت را نشان میدهد: «من نه زیاد درگیر جایزه هستم و نه دیده شدن و نه هیچ چیز دیگر. من فقط میخواهم نقشم را درست بازی كنم. من تنها نسبت به واقعیت نقشم احساس مسوولیت میكنم نه هیچ چیز دیگر. بنابراین تمام نقشهایم با هم تفاوت دارد. همیشه دلم میخواهد، یك بازیگر حرفهای باشم و به همین خاطر نقشهای متفاوت، حتی نقشهای كوتاه بسیاری، بازی كردهام.
من بازیگر حرفهایام و باید تجربه كنم. اگر تا آخر همین طوری فكر كنم، همه نقشهایم متفاوت خواهد بود.»
سما بابایی
منبع : روزنامه سرمایه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست