سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ساکنان خانه شیشه ای


ساکنان خانه شیشه ای
همه ما ساکنان خانه های شیشه ای شده ایم. به این دو رخداد توجه کنید:
۱) آقای مهاجرانی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، می گوید در زمان استعفای بورقانی از تعبیر چریک بازی استفاده کرده است. او همچنین یادآور می شود که در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرده بود که من هم اگر جای دادگاه بودم، این روزنامه را (جامعه) توقیف می کردم. آقای مهاجرانی در نوشته خود در باره بورقانی به تلویح این سخنان را محصول مصلحت سنجی های آن زمان دانسته و با قرار دادن آن در برابر حقیقت، به طور ضمنی خود را نقد کرده است.
این سخنان در حافظه ماند تا با مرگ احمد بورقانی دوباره از خاطره فراخوانده شود و در متنی دیگر، معنایی تازه بیابد. به رغم نقدی که ایشان بر خود کرده است، ذکر مکرر این سخنان در نوشته ها نشان می دهد که برخی مخاطبان هنوز قانع نشده اند.
۲) برخی تصویر آقای خاتمی را در مراسم تشییع قیصر امین پور در کنار تصویری از مراسم تشییع احمد بورقانی قرار داده اند که جای ایشان در آن خالی است. این دو تصویر در مقایسه با هم قصد بیان معنایی متفاوت دارد.
این هر دو واقعه دلالت بر مخاطره ای دارد که جهان رسانه ای شده ایجاد کرده است.
ما در جهانی رسانه ای شده زندگی می کنیم. مقصودم این است که کنش گران به میانجی رسانه با هم مرتبط می شوند، با هم سخن می گویند و شناخت و تجربه شان از دیگری به واسطه رسانه شکل می گیرد. به تعبیر خلاصه تر، ما از طریق رسانه با دیگری سخن می گوییم و سخن او را می شنویم.
رسانه ها حال و آن ما را ذخیره می کنند، فورا آن را به گذشته همیشه حاضر بدل می کنند و این نکته ای است که ساماندهی به حال و اکنون ما را بحرانی می کند. گویی با جامعه ای مواجهیم که کمتر فراموش می کند و در هر اقدام برای ساماندهی به حال، باید فکری هم برای گذشته های همیشه حاضر و فراموش نشده بکنیم.
مثلا یک کاندیدا در زمان رقابت های انتخاباتی در رسانه ظاهر می شود و سخنانی می گوید که تابع همان موقعیت است. حضور در رسانه، حضور در زمان «حال» است اما این حضور با وقوع خود به «گذشته» می پیوندد و در آن انباشت می شود.
رشد رسانه ها موجب افزایش استفاده از آن شده در عین حال، به کاستن از شکاف بین «حال» و «گذشته» نیز منجر شده است. اتفاق شگرفی که با رشد اینترنت و نیز تکنولوژی های تولید فرهنگی (مثل دوربین های موبایل، دستگاه های ضبط دیجیتال صدا و...) رخ داده است، فراخوانی و یادآوری این گذشته به تناسب موقعیت و شرایط است. به این معنا، تاریخ به ما نزدیکتر شده و مقیاس آن از قرن و دهه به روز و ساعت کوتاه شده است.
ذخیره ای که از «پیوستن حال به گذشته» شکل گرفته، خاطره ای است که از سوی افرادی بی شمار یادآورده می شود. به این معنا خاطره از حالت شخصی خارج و به امری عمومی تبدیل شده است. به همین دلیل، خاطره تنها فقط یک راوی (صاحب خاطره) ندارد بلکه راویان متعدد یافته است که هر یک، کل یا بخش هایی از آن را در طرح های روایت خود قرار می دهند. بسته به این که خاطره (یعنی همان حضور ثبت شده رسانه ای) در کدام طرح قرار گیرند، معنای تازه می یابند.
اکنون می توان حس کرد که جهان رسانه ای شده تا چه حد کنش های ما را مخاطره آمیز کرده است. میل حضور در رسانه، هر چند ممکن است برای پیشبرد امورات امروز موثر باشد، اما بر ذخایری می افزاید که به مدد رشد تکنولوژی های تولید فرهنگی می تواند چندباره و چندباره بازخوانی شود. حضور رسانه ای که تنها با ملاحظه موقعیت اکنونی و اینجایی انجام می شود، بیشتر در معرض مخاطره گسستگی بین «حال» و «گذشته» است.
کنشگران تلاش میکنند با عرضه روایتی پیوسته از «حال» و «گذشته» خود، تصویری سازگار و منسجم از هویت خود به دست دهند. به همین دلیل، اختلال در پیوستگی و آشکار شدن گسستگی بین «حال» و «گذشته» فشار روانی و اجتماعی زیادی را بر کنش گران (اعم از فردی و جمعی) وارد می کند.
روایت ما از هویت خود به نحوی فزآینده و مستمر در خطر شکسته شدن است. همه ما ساکنان خانه های شیشه ای شده ایم و آنها که بیشتر میل به استفاده از رسانه دارند، شیشه های خانه شان، نازکتر و شفاف تر است.
منبع: وبلاگ زاویه دید
نویسنده : محسن گودرزی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید