چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا


تغییرهای سازنده


تغییرهای سازنده
بسیاری از ما مبتلا به صفت‌های اخلاقی، خصوصیت‌های رفتاری یا احساس‌هائی هستیم که آن‌ها را ناپسند می‌دانیم و از داشتن این صفت‌ها و خصوصیت‌ها ناخشنودیم و همواره آرزو می‌کنیم که ای‌کاش اینطور حرف نزنیم یا این‌گونه عمل نکنیم و یا ای‌کاش احساس‌مان راجع به این موضوع این‌گونه نباشد.
این خصوصیت‌ها مانند علف‌های هرز در وجود ما روئیده‌اند و اگر آن‌ها را از ریشه خارج نکنیم، بوستان جان ما را به صحرای خشک و بی‌آب و علف تبدیل خواهند نمود. جدائی از این صفت‌ها و خصوصیت‌ها و به‌وجود آوردن تغییرهای پایدار، خواستهٔ واقعی ماست. به‌کار بستن توصیه‌های زیر ما را در انجام این مهم، یاری خواهد نمود.
قدم اول در به‌وجود آوردن تغییرهای پایدار و دائمی، تغییر باورهای ماست. باورهای لازم برای ایجاد تغییر عبارت هستند از:
۱) این خصلت ناپسند باید تغییر کند. باید در خود، نیر و انرژی برای تغییر ایجاد کنیم . تنها داشتن اعتقاد به تغییر، کافی نیست؛ باید تلاش کرد.
۲) من باید آن را تغییر دهم. خودمان را مسئول ایجاد تغییرها بدانیم و نه دیگری یا شرایط محیط را.
۳) من می‌توانم آن را تغییر دهم. چرا که من این ویژگی را در وجودم پرورش دادم. خودم می‌توانم آن را تغییر دهم.
قدم بعدی در ایجاد تغییرها، به‌کار بستن توصیه‌های زیر است:
▪ آنچه می‌خواهید باشید را هدف بگیرید. نه آنچه که نمی‌خواهید باشید. به آنچه که می‌خواهید، تمرکز کنید، نه آنچه نمی‌خواهید. با این‌کار، قوای فکری و ذهنی‌تان را برای به‌دست آوردن خواستهٔ مورد نظرتان، تقویت می‌کنید. به طور مثال، به‌جای آنکه تنبل بودن را هدف بگیرید، پرتوان و پرتلاش بودن را هدف بگیرید و موانعی را که در راه رسیدن به آن وجود دارد، برطرف کنید. تنبلی، یکی از موانع پرتوان بودن است، پس باید حذف شود.
▪ با اعمال فشار بر خود، انرژی مثبتی برای تغییرها ایجاد کنید. با خود خلوت کنید. به ضررهای داشتن صفت ناپسند و فوائد از دست دادن آن فکر کنید و با طرح سئوال‌های شفاف و بی‌پرده، خود را در جهت تغییر صفت مورد نظر تقویت کنید. فردی را در نظر بگیرید که بددهن است و مردم از زبان او در امان نیستند. این فرد با طرح این‌گونه سئوال‌ها، ماهیت صفت ناپسند خود را زیر سئوال خواهد برد و در واقع با این‌کار، صفت ناپسند خود را به محکمه‌ای می‌برد که قاضی آن وجدان است:
▪ از دست ندادن این صفت ناپسند به چه قیمتی از من تمام خواهد شد؟
▪ چقدر بددهانی من از نظر اجتماعی، مالی و یا احساسی به ضرر من بوده است؟
▪ تٲثیر بدزبانی‌ام روی شغل و کار من به چه میزان بوده است؟
این فرد باید به این‌گونه سئوال‌ها نیز فکر کند:
▪ با داشتن زبان خوش و کلام زیبا، چه احساسی خواهم داشت؟
▪ احساس دیگران نسبت به من چه تغییری می‌کند؟
▪ چه نیروهائی در من زنده خواهند شد؟
● در الگوهای محدود کننده توقف ایجاد کنید.
برخی رفتارهای احساسی، گاه تند و خشن و گاه همراه با ترش‌روئی و تلخ‌کامی برای تٲثیر در طرف مقابل، نه تنها منجر به نتیجه نمی‌شود، بلکه نتیجه‌های عکس خواهد داد. آیا شما جزء کسانی هستید که برای رسیدن به خواسته‌های خود، طرف مقابل را تحت فشار قرار می‌دهید (الگوی محدود کننده) و با اجبار و تحمیل همراه با بداخلاقی می‌خواهید به خواسته‌های‌تان برسید؟
این‌گونه عملکردها شما را به ستوه نیاورده؟ نمی‌خواهید از دست آن‌ها خلاصی یابید؟ به‌خصوص به این دلیل که گاه نوک پیکان این احساس‌ها با عملکردها متوجه خود ما می‌شود و خودمان در خودمان الگوی محدود کننده ایجاد می‌کنیم. مثل حالت‌های زیر:
▪ با کوچک‌ترین محرکی خشمگین و عصبانی می‌شویم.
▪ بیش از حد نگران برخی مسائل می‌شویم و خود را آزار می‌دهیم.
▪ با کوچک‌ترین تلخ‌کامی احساس شدید یٲس و ناامیدی می‌کنیم و...
برای تغییر این عادت‌ها و احساس‌ها، در حین اجراء آن‌ها به یک‌باره مچ خود را بگیرید. لبخند بزنید، شکلک در بیاورید، حرکت‌های خنده‌دار بکنید، شعر بخوانید و با ایجاد حالت‌های شاد و مضحک، به نوعی در الگوی محدود کننده، توقف ایجاد کنید. (روی CD خط بیندازید.) این‌کار، شما را وادار می‌کند تا دیگر از آن الگو استفاده نکنید.
▪ رفتار جدید پییشه کنید. فقط به حذف صفت ناپسند اکتفا نکنید و به‌جای آن‌ها، صفت‌ها و رفتارهای جدید را جایگزین کنید. خشکاندن ریشه‌های عادت‌های بد و ناپسند، خوب است ولی کاشتن نهال صفت‌های خوب و شایسته، سبب دوام تغییرها خواهد شد. به طور مثال:
▪ ترک بدگوئی راجع به دیگران کافی نیست، بلکه باید یاد بگیریم از خوبی‌های دیگران بگوئیم.
▪ ترک معاشرت با دوست‌های ناباب کافی نیست، بلکه به‌دنبال دوست‌های بافضیلت باشیم.
▪ خوش‌رفتاری با زیردستان را باید جایگزین ترش‌روئی و بداخلاقی کنیم.
▪ ترک بدرفتاری با زیردستان کافی نیست، بلکه باید خوش‌رفتاری و حسن هم‌جواری را پیشه کنیم و...
● الگوهای جدید را شرطی کنید تا پایدار بمانند.
با تکرار اعمال و عادت‌های پسندیده باید آن‌ها را دائمی کنید. با تکرار این عادت‌ها و این اعمال، سیستم عصبی خود را عادت دهید که همواره با این الگو رفتار کند. تمرین کنید و با اجراء سیستم پاداش و جزاء خود را شرطی کنید.
هر بار که عملی را به طور صحیح انجام دادید، به‌خود پاداش دهید و هرگاه با الگوی قبلی عمل کردید، خود را جریمه نمائید. توجه کنید که هر الگوی فکر یا احساسی یا رفتاری که تقویت شود، به عادت تبدیل خواهد شد. به طور مثال کسی که در کار دیگران دخالت بی‌جا می‌کند و به قول معروف نخود هر آش می‌شود، باید یاد بگیرد صبور باشد و عادت کند که بگذارد افراد مشکل‌هایشان را خودشان حل کنند و از دخالت بی‌مورد اجتناب کند. هرگاه موفق شد، به‌خود پاداش دهد (خود را به یک بستنی مهمان کند یا فردا صبح یک‌ساعت بیشتر بخوابد و...) و هرگاه، طبق الگوی قبلی عمل کرد، خود را جریمه کند.
سئوال مهم: چرا بیشتر وقت‌ها تغییرها ناپایدارند و الگوهای قبلی دوباره تکرار می‌شوند؟ به زبان ساده باید این‌طور بپرسیم: موانع ایجاد تغییرها کدام هستند؟
الف) گاه به برطرف کردن علائم ظاهری اکتفا می‌کنیم. در حالی‌که، اصل مشکل هم‌چنان باقی است. بنابراین، دوام تغییر کوتاه است. فردی که عیوب مردم‌آزاری را نداند، شاید به طور موقت آن را کنار بگذارد، ولی از نظر فکری و ذهنی به آن مرحله نرسیده که این کار را دون شخصیت و برخلاف رفتار یک انسان سالم درستکار بداند. یا فردی که پرخوری می‌کند و با حرص و ولع، تغذیه می‌کند، اگر ضررهای این کار را نداند، فقط به گرفتن رژیم‌های لاغری اکتفا می‌کند که به طور معمول با شکست مواجه می‌شود و همین طور است داستان سیگاری‌هائی که بارها ترک کرده‌اند ولی دوباره...
ب) برخی افراد بروز هرگونه تغییر و تحول در خود را غیرممکن می‌دانند و تکه کلام آن‌ها این است: ”ما اینیم بابا!“ یا ”از ما دیگه گذشته، نوبت شماهاست!“ در واقع این افراد با استفاده از این استراتژی، حفاظی به دور خود ایجاد می‌کنند که هیچ حرف و حدیث و کلام سازنده‌ای به آن وارد نخواهد شد. آن‌ها با استفاده از این کلام که ”ما این‌جوری بار اومدیم“، صورت مسئلهٔ تغییر و تحول را پاک می‌کنند. به این دوستان در هر سن و سالی هستند باید عرض کنیم که تمام شریعت‌های آسمانی و پیامبرهای الهی برای تغییر آمده‌اند. رسالت تمام دانشمندها و اندیشمندهای جهان، بیان حقیقت‌های هستی است تا دیگران درس بگیرند و با تغییر و تحول در زندگی، نهایت بهره را از سال‌های عمر خود ببرند. پس خواهشمند است صورت مسئله را پاک نکنید!
ج) برخی افراد تلاش‌هائی را برای ایجاد تغییرها به انجام رسانده‌اند، ولی به هر دلیل به موفقیت نائل نشده‌اند و بنابراین از ادامهٔ تلاش منصرف می‌شوند. همت کنید و ناکامی را پیشه نکنید. پافشاری کنید به طور حتم موفق خواهید شد.
د) برخی افراد وحشت دارند که در صورت تغییر عادت‌ها و اخلاق، دیگران آن‌ها را باور نمی‌کنند یا از آن می‌ترسند که دیگران، آن‌ها را انسان‌های دمدمی مزاج و متغیر بدانند و بی‌ثباتی و ریاکاری را از رفتار آن‌ها برداشت کنند. مردم، افراد دارای خصوصیت‌ها و ویژگی‌های ثابت را آدمی‌هائی استوار و مورد اطمینان می‌شناسند و فردی را که تغییر کند، نمی‌پسندند و او را باور نمی‌کنند.
توجه کنید: اول این‌که اگر بخواهید زندگی‌تان را برمبنای نظر و رٲی دیگران بسازید، همیشه عقب هستید چرا که خواسته‌های دیگران متنوع و همیشه متغیر است.
دوم این‌که، این باور را که مردم راجع به شما چه فکر می‌کنند، کنار بگذارید، دیگران هرگز راجع به شما فکر نمی‌کنند چرا که خود به اندازهٔ کافی مشغله دارند!
ه) این باور که متغیرها باید تدریجی باشند تا دیگران برای دیدن تغییرها در ما صبر کنند و تغییرهای سریع ما سبب تعجب و حیرت آن‌ها نشود، عامل مهمی در توقف تغییرها است. به یاد داشته باشید عمر، کوتاه است و فرصت‌های خوب و سالم بودن به سرعت از دست می‌روند. مطمئن باشید شیرینی داشتن رفتار، کردار و احساس‌های صحیح بر تلخ‌کامی ناشی از دیدگاه منفی سایرین، برتری دارد.
و) گاه عادت‌های ناپسند ما، برای دیگران پسندیده و مورد خواست آن‌ها است. کسی که دیگران را به باد تمسخر می‌گیرد و از غیبت دیگران پروائی ندارد و وقتی در جمع قرار می‌گیرد، دیگران را می‌خنداند و با تمسک به این اخلاق ناپسند مجلس‌گردانی می‌کند، از ترک عادت ناپسند خود به خاطر محبوبیتی که نزد دیگران دارد، پرهیز می‌کند. او دست‌یابی به اخلاق پسندیده را قربانی خواسته‌ها و تمایل‌های دیگران می‌کند.
شجاع باشید. دل به دریا بزنید و ناپاکی‌ها را از فکر و زبان و عمل خود برانید. ممکن است ابتدا مورد بی‌مهری قرار گیرید، ولی مطمئن باشید نتیجهٔ این انقلاب بزرگ، به‌دست آوردن اعتماد به نفس و اعتبار نزد دیگران است.
ز) گاهی، احساس‌مان را راجع به عادت یا عملکرد ناصحیح عوض نمی‌کنیم، بنابراین، تغییرها پایدار و دائمی نخواهند بود. کسی که از کشیدن سیگار لذت می‌برد، تا به مرحله‌ای نرسد که احساس نامطلوب از کشیدن سیگار پیدا کند، قادر به ترک آن نخواهد بود. توجه کنید که هدایت بسیاری از اعمال ما با تغییرها، عواطف و احساس‌های‌مان را با آن همراه کنیم.
برداشتی آزاد از کتاب گام‌های بلند ”آنتونی رابینز“
دکتر سید حسین ارشی
مشاور امور تحصیلی و خانواده
منبع : مجله شادکامی و موفقیت