جمعه, ۱۳ مهر, ۱۴۰۳ / 4 October, 2024
مجله ویستا
مشکلهای زندگی را چگونه حل میکنید؟
هر یک از ما در طول زندگی خود با مسئلههای گوناگونی روبهرو شدهایم و بهنحوی با آنها کنار آمدهایم. در برخی از موارد نیز، نه آنها را حل کردهایم نه توانستهایم به خوبی با آنها کنار بیائیم. این سبک برخورد با مسئلهها در بعدهای مختلف، زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد و اغلب، اثرهای زیانباری را برای ما و حتی گاهی افراد مرتبط با ما ایجاد میکند. اگر شما از افرادی هستید که مسئلههای حلنشدهٔ زیادی در زندگی دارید که شما را رنج میدهند؛ بهتر است هرچه زودتر به فکر یک اقدام اساسی برای حل آنها باشید؛ چراکه مسئلههای حل نشده و یا کارهای ناتمام، انرژی روانی زیادی را از ما میگیرد و بهتدریج مشکلهای فردی و اجتماعی بسیاری را موجب میشود. اولین اثر مخرب این سبک برخورد با مسئلهها، به وجود آمدن احساس بیکفایتی و ناتوانی و به عبارت دیگر، عدم توان کنترل وقایع و حادثهها در فرد است. این فرآیند در یک سیکل یا دور معیوب، تداوم مییابد و بسیاری از بعدهای زندگی، بهخصوص رابطهٔ فردی و اجتماعی ما را در برمیگیرد.
تأثیر منفی این امر، از ما فردی بدون تصمیم میسازد و بهتدریج اعتماد دیگران را نسبت به ما دچار خدشه میکند و در نتیجه با محدود شدن دامنهٔ ارتباطهای اجتماعی، مشکل، شدتت بیشتری مییابد.
چنانکه ملاحظه میشود، کسب مهارتی که ما را در هنگام رویاروئی با مسئلهها یاری میکند، ضرورت مییابد. با یادگیری این مهارت، ما میتوانیم سازگاری بهتری با محیط بیابیم و از سوی دیگر، سبب ارتقاء سطح عزتنفس و بهبود رابطههای اجتماعی ما نیز میشود. بسیاری از پژوهشها نیز مؤید این مطلب است:
آموزش مهارت حل مسئله بهخصوص به نوجوانان و جوانان، در پیشگیری بسیاری از اختلالهای روانی مانند اضطراب و افسردگی، مؤثر است.
از آنجائی که این مهارت، مبتنی بر منطق و عقل سلیم است، آموزشگیرنده در زمان بسیار کوتاهی قادر خواهد شد تا از روش منظمی برای حل مسئلههای فوری استفاده کندو در ضمن، احساس کفایت و کنترل بیشتری بر موقعیتهای دشوار زندگی بیابد.
● گامهای اساسی در حل مشکلهای زندگی:
۱) اصلاح باورهای اشتباه خود نسبت به مسئله:
از آنجائی که بیشتر ما دچار خطاهای شناختی متعددی هستیم مانند ”حالا که از این درس افتادم، پس هیچوقت نمیتواند شاگرد موفقی باشم“ یا ”اگر دانشجوی خوبی بودم، دچار مشکل تحصیلی نمیشدم“
چنین دیدگاهی نسبت به مسئلهها، امکان هرگونه اقدام موفقیتآمیزی را از ما سلب میکند و بهجای اینکه منجر به حل مسئله شود، باعث دور زدن مکرر آن میگردد. در اصطلاح، این افراد را بهجای ”راهحلمدار“، ”مسئلهمدار“ میگویند.
پس در گام اول، میبایستی به تصحیح این نگرشها بپردازیم. در چنین شرایطی، استفاده از مشاوران متخصص میتوانند کمککننده باشد.
۲) تعریف دقیق مسئله:
در بسیاری از موارد، تعریف دقیق و مشخصی از مسئلهای که در حال حاضر با آن روبهرو هستیم، نداریم. ما بهطور معمول با سبدی پر از مسئلههای گوناگون که به شکل مستقیم و غیرمستقیم در ارتباط با یکدیگر میباشند، روبهرو هستیم. در این موارد، تهیهٔ فهرستی از مسئلهها و تعیین اولویتهای هر یک، بسیار مفید است.
برای این کار باید بتوانیم به سئوالهای زیر پاسخ دهیم:
مسئلهٔ حاضر چیست؟ کی شروع میشود؟ کجا شروع میشود؟ چهکسی یا چهکسانی در این مسئله، نقش دارند؟
در نهایت نیز باید مسئله را تا میتوانیم به ابعاد کوچکتر و سادهتری تقسیم کنیم.
۳) پیدا کردن راهحلهای زیاد و یادداشت کردن آنها:
بهخاطر داشته باشیم که در این مرحله، کمیت راهحلها (تعداد راهحلها) مهمتر از کیفیت آنهاست. بنابراین بهتر است ذهن خود را باز بگذارید و هر راهحلی که به ذهنتان میرسد را روی کاغذ بیاورید. هدف مهم در این گام، این است که از کمیت (فهرست طولانی راهحل) به کیفیت (بهترین و مناسبترین راهحل) دست پیداکنیم.
۴) ارزیابی راهحلها و انتخاب:
برای این کار، نوشتن مزیتها و عیبهای یک راهحل در دو ستون جداگانه، بسیار کمککننده است. سئوالهائی که در این گام باید پاسخ دهید، این است که ”هرکدام از راهحلها برای خودم، خانوادهام و دیگران مفید است یا مضر؟“ ”آیا انجام این راه، مرا به هدف اصلی میرساند یا نه؟“ ”آیا این راهحل، متناسب با ارزشهای من و جامعهام میباشد؟“
۵) انتخاب راهحلهای مناسب:
انتخاب راهحل مفید و سودمند، براساس روش مرحلهٔ قبل (برگهٔ سود و زیان یا تشکیل دو ستون سود و زیان) صورت میگیرد. پس راهحلهائی که هم برای خودمان و هم برای دیگران، خوب و مفید است؛ انتخاب میکنیم و از میان آنها مناسبترین را برمیگزینیم. با انتخاب راهحل، باید بتوانیم برای سئوالهای مرحلهٔ قبل نیز پاسخهای روشن و بدون ابهام پیدا کنیم.
۶) اجرای راهحل مفید:
تنظیم برنامهٔ زمانبندی مشخص برای اجرای راهحل نهائی، بسیار ضروری است؛ این کار به ما کمک میکند با نظم و برنامهای خاص، راهحل را به اجرا درآوریم.
در این مرحله نیز، میتوانیم راهحل موردنظر را به گامهای کوچکتر و سادهتر تقسیم کنیم. برای نمونه اگر مسئله، یافتن شغل است، میتوانیم بهترتیب زیر عمل کنیم:
▪ مراجعه به مراکز کاریابی
▪ خواندن آگهی روزنامهها
▪ مراجعه به مراکزی که به تخصص، تجربه یا توان ما نیاز دارند
▪ تماس حضوری با افرادی که به نوعی میتوانند کمککننده باشند و ...
۷) ارزیابی راهحلها و جایزه دادن به خود:
ارزیابی، فعالیتی است که در تمام مرحلهها ضروری بوده و در این مرحله، ضروریتر؛ زیرا در صورت غیرمؤثر بودن هر گام، میتوانیم راهحل و یا شیوههای مناسب دیگری را بیابیم.
در صورت کسب موفقیت، به خود پاداش دهید. بهطور نمونه چیزی را که مدتها آرزوی خریدنش را میکردید، برای خود خریداری کنید و یا برنامه و فعالیتی خاص مانند رفتن به تئاتر و ... را برای خود تدارک ببینید. پاداشها هم در تداوم و هم در یافتن شیوههای مناسب برخورد با مسئلهها، ما را یاری میدهند.
منبع : مجله شادکامی و موفقیت
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست