جمعه, ۳۰ شهریور, ۱۴۰۳ / 20 September, 2024
مجله ویستا
تحقق رویای چینی؟
آیا میتوان در مقابل رویای آمریکایی، از رویای چینی نام برد؟ آیا میتوان در برابر رویای آمریکایی که بر پایه مصرف و اصل مبادله، ترویج مد و پیروی از الگوهای مختلف سرمایهداری سامان یافته است که آن را تحت لوای تکثر فرهنگی در قالبی محدود جا میزند، از رویای همشکلی و همسانی آدمهایی نام برد که در سازمانی بسته، یکجور لباس میپوشند و یکجور رفتار میکنند آن هم براساس الگویی از پیش تدوینشده؟ اگر رویای آمریکایی در تحقق میل میکوشد و آزادی عمل و اراده را در خرید و مصرف کالاهای هر روزه تبلیغ میکند و در برابر فرد برانگیخته، تنوعی از جنس و موقعیت فراهم میآورد تا سمتوسوی امیال غریزی به مصرف و میل عطشناک به خرید معطوف شود و از این طریق فرد تکبعدی را تحت نظارت خود در بیاورد، اما رویای چینی با تبلیغ کار در سازمان متشکل و ارزشدهی صرف به آن در قالب مصالح جامعه، آدمهایی را جار میزند که مثل هماند و از خلال این روند همسانی، راحت تحت نظر قرار میگیرند و راحتتر هدایت میشوند. افتتاحیه و اختتامیه المپیک چین، شاید نمود تحقق این رویا باشد: رویای چینیکردن جهان. رویای آدمهای متحدالشکل و منظم در سازمانی نظامیافته در قالب گروههای منظم کار. این دو مراسم، متکی بود بر خیل عظیم افراد منظم و با هماهنگی دقیق در اجرای وظایف. آنچه بهعنوان امر زیبا در این مراسم به نمایش درآمد و به عنوان حد اعلای زیبایی دهان جهانیان را خیره کرد و چینیان را غرق در لذت، حاصل تلفیق دقیق تکنولوژی و آدم بود: شبکهای منظم از آدمها در ساختاری تنظیمشده براساس اهداف از پیش معین، برمبنای تواناییهای تکنولوژیک.
این زیبایی، همان چیزی است که روند رسیدن به آن را پنهان میکند. آدمها در غایتی حل میشوند که راه ِ دسترسی به زیبایی موعود است. تصویر و تصور چندباره این زیبایی در ذهن، پس از مشاهده آن، ذهن را از پرداختن به مسیری که به این زیبایی صوری ختم شده است ناتوان میکند. تکنولوژی به کار میآید تا با یکسویهکردن آدمها و پرداختن به بعد عملی و کارای جسم آدمی، از او همچون بخشی از خود و ابزاری مابین نیت و تحقق آن در هدفی والا سود جوید. انسان به تن و کارایی جسمی خود فروکاهیده میشود تا بهعنوان یک شی موثر، میانجی صاحبان قدرت و شبکهای شود که به آن هدفها منجر میشود. شکوه و زیبایی این دو مراسم در تلفیقی است که از آدم و تکنولوژی صورت میگیرد تا حد نهایی توانایی هردو تجسم یابد و این روند تحت رهبری مراجعی صورت میگیرد که روابط و مناسبات ساختار را چنان تنظیم کردهاند که دسترسی به این حد نهایی را ممکن میسازد. این مرجع، از آدمی، تنها تن و کاری را میگیرند که میتواند انجام دهد و تمام جنبههای دیگر کنار گذاشته میشود. در سایه این هدف مقرر، تمام امکانات بسیج میشوند تا راه دسترسی به این غایت تسهیل شود.
این روند مستلزم سلطهای است تا هریک از اجزا از انجام وظایف محوله تخطی نکنند و در مرحله بعد با میل آن را انجام دهند. این سلطه که ورای اهدافی، در پیشانی ساختار مقررشده، هدف غایی و نهایی چنین ساختار منظمی است که در ضمن، شرط تضمین بقا و کارایی آن نیز هست. نظارت و حلول در تمام ارکان زندگی و زیست آدمی به سلطهای تام و تمام شکل میدهد و آدمها را همچون برآمدگیهای چرخ دندهای در میآورد که چرخ صنعت آنان را میچرخاند. آنچه ما میبینیم و دهانمان بازمیماند و چشممان خیره، نه فردفرد آدمی و نه تکنولوژی، که عملکرد هماهنگ و منظم یک سیستم واحد است. زیبایی که بانیان مراسم به آن مینازند، در قالب این سیستم واحد تجلی مییابد. تدوینکنندگان این مراسمها بهخوبی توانستهاند از تواناییهای تکنولوژیک خود در بهخدمتدرآوردن و استفاده از تن و جسم آدمی در تحقق برنامههای خود سود برند. درست به این دلیل که انگار بدون هریک از این دو دسترسی به این هدف ممکن نمیبود. این مراسم این نکته را جا میاندازد که با استفاده بهینه از تکنولوژی و آدم و ترکیب و تلفیق دقیق هردو میتوان به چشم اندازهای وسیعی دست یافت که در غیاب نظم و تدبر کافی چنین تلفیقی، رسیدن به آن ناممکن است. این روش، آدمها را تا آن جا به رسمیت میشناسد که بتواند در قالب چنین وحدتی، به آنها سروشکل دهد.
در پای چنین تفکری است که آدمی قربانی اهدافی میشود که سلطه راه ِ وصول به آنهاست. تجلی این سیستم در گروی کار بیوقفه منظم، سازمانیافته و دستشستن از وجوهی است که گمان میرود به عملکرد سیستم خدشه وارد میکند. نظام سلطه، این وجوه را از کار میاندازد و آن را به خدمت خود درمیآورد. همه وجوه دیگر در هدفی کلی حل میشود. غایتی وعده داده میشود و سازوکار روابط اجتماعی براساس «آن» غایت تنظیم میشود. تمام روابط انسانی در سایه چنین مناسبات اجتماعی کمرنگ میشود. آدمها بهناچار مختارند(!) خود را با این مناسبات هماهنگ کنند و به بخشی از آن بدل شوند. فرد از خود به درمیآید تا جزیی از یک سیستم موفق اجتماعی شود. رفتار فرد با این کلیت هماهنگ میشود تا موقعیتی را برای او به ارمغان بیاورد.
موقعیت و رسیدن به آن در این کلیت است که چگونگی رفتار معیار فرد را مشخص میکند. استانداردهایی شکل میگیرد که فرد بهعنوان شیء درون این معیارها بهطور مکانیکی تعریف میشود. هر جز از این ساختار با هدفی بنا نهاده میشود و فرد که حالا جزیی از آن است با کارکرد عینی که به او اختصاص یافته وفق مییابد. این نظام، انسانها را همچون ذاتی هماره ثابت و یکسان بهخدمت خود درمیآورد و در مناسباتی قرار میدهد که اصل مبادله را محقق میسازد. انتخاب او از میان گزینههایی است که درون این کلیت اجتماعی براساس تقسیم کار در برابر او قرار میگیرد و تواناییهایاش مطابق با نیاز و خواستی بروز مییابد که در این تقسیم کار معین شده است. در این سلطه، هر چیز ِ متفاوت تابعی میشود از نیات جمع که در تحقق نیات زعمای جمع، پنهان گشته است. روابط قدرت پوشانده میشوند تا آنچه هست جزیی از اهداف جمع تصویر شود. غایت موعود برآیند نیت تکتک افراد بهحساب میآید نه خواست نیرویی برتر. فرد از خود خالی میشود تا پذیرای اهداف متعالی شود. اهدافی که جز با انطباق کامل با الگوها و معیارهای سیستم میسر نخواهد بود. فرد خود را کنار میگذارد تا به این جریان مداوم بپیوندد.
این نظم که بر نفی تکتک ِ افراد مبتنی است، مشروعیتاش را از درونیکردن ارزشهایی که هم از ساختار سرچشمه میگیرد و هم ضامن بقای آن نیز هست.
روابط قدرت چنان بههنجار میشوند که فرد مختارانه تن به آنها میسپارد. درونیشدن این هنجارها رابطه فرد با کلیت اجتماعی را بهصورت امری مختارانه درمیآورد که ضامن شکلی از سلطه است که خشونت را به لایههای پنهانتر میراند. در این وضعیت مرز میان منافع واقعی و موجود کم رنگ میشود و فرد منافع خود را در تحقق اهداف کلیت میبیند و نه غیر از آن. این را میتوان در داوطلبانهبودن خادمان و شرکتکنندگان مراسم دید. همه از همه چیز خود بهراحتی میگذرند تا بخشی از رویداد عظیمی باشند که قرار است چیزی برای آنها به ارمغان بیاورد. آنها خود را داوطلبانه در اختیار سیستم و جبر حاکم به آن میسپارند. خود را میکاهند، از خود میزنند و همه را داوطلبانه انجام میدهند؛ بدون مزد و منمت تا حتی کالاییبودن رابطه نیز تغییر کند و به چیزی دیگر استحاله شود.. روابط قدرت چنان درونی شده است، معیارها چنان طبیعی جلوه کردهاند که این امر ممکن میشود. منافع واقعی پنهان میشوند، فرد امکان تشخیص منفعت خود را چنان از دست میدهد که این نفع کلی را به عناون نفعی اجتماعی و برتر بپذیرد.
اگر در رویای آمریکایی یک نوع آزادی در میان انتخابهای مختلف در قالب همان کلیت جلوه میکند، رویای چینی راه چنین انتخابهایی را نیز میبندد و کار هماهنگ را بهعنوان تنها راه زیست و نیل به هدف بهبود اجتماع تبلیغ میکند.
محمدرضا جعفری
منبع : روزنامه کارگزاران
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست