چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا


دستاورد استراتژیک


دستاورد استراتژیک
اگر چنان که شواهد نشان می دهد، گفت وگوهای سه جانبه بیش از یک دهه به سرانجام و به عقد قرارداد ساخت خط لوله گاز از ایران به پاکستان و هند بینجامد، انصافاً رویدادی بزرگ و به لحاظ ژئوپولتیک بسیار مهم اتفاق افتاده است.
پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق، محاصره ایران برای جلوگیری از ایجاد هرگونه خط لوله انتقال انرژی به خارج، همواره بخش اصلی سیاست ایالات متحده امریکا در اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی را تشکیل داده که به ویژه در سال های اخیر، کمابیش با سکوت رضایتمندانه مسکو همراه بوده که هرگز ورود یک بازیگر مهم به صحنه بین المللی عرضه و تقاضای انرژی به ویژه گاز را خوش نمی داشته و نمی دارد.
فشار تقاضای جهانی برای انرژی در دهه اخیر همواره این سیاست واشنگتن علیه تهران را نهایتاً خنثی کرده و موجب شده حتی متحدان ایالات متحده نیز با وجود اختلافات شدید با ایران نتوانند بر وسوسه ورود به بازار انرژی ایران غلبه کنند. اما با این همه، پس از یک رشته اقدامات موفقیت آمیز در سال های نیمه نخست دهه ۱۳۷۰ در احداث خطوط لوله انتقال گاز به ترکیه و ترکمنستان، در دهه اخیر از یک سو فشارهای امریکا و همسایگان ایران، و از سوی دیگر اختلافات دیرینه هند و پاکستان با یکدیگر، مانع جدی شدن طرح احداث خط لوله انتقال گاز ایران به این دو کشور بوده است. انتقال گاز طبیعی از طریق خط لوله تنها در محدوده ای مشخص (۲۵۰۰ کیلومتر) صرفه اقتصادی دارد و برای انتقال به مسافتی دورتر تنها از کشتی های گرانقیمت مخصوص می توان استفاده کرد.
بنابراین براثر این محاصره استراتژیک جمهوری اسلامی ایران با وجود مذاکرات فراوان و حتی توافقات مکتوب با بسیاری از شرکت ها و کشورهای جهان عملاً نتوانسته به یک صادرکننده حتی نیمه مهم در بخش گاز جهان تبدیل شود.
از این جنبه که چنین محاصره ای با وجود صدور گاز ارزان تر از قرارداد منعقده با ترکیه سرانجام شکسته می شود و نیز از این لحاظ که سرانجام دو قدرت منطقه ای رقیب -هند و پاکستان- پس از ده ها سال به هم اعتماد می کنند و به چنین توافق طولانی مدت ۲۵ ساله ای می رسند، قرارداد در حال انعقاد اهمیت تام دارد.
هم ایران و هم انرژی که کشور ما یک تامین کننده بزرگ آن از اکنون تا یکصدسال آینده هست و خواهد بود، بسی مهم تر از آنند که تلاش های بی سابقه برای محاصره اقتصادی و ژئوپولتیک بتواند علیه آن کارساز باشد.
یک نکته فنی و غیرسیاسی اما به همان اندازه مهم است که عجالتاً و متاسفانه ما گازی برای صادرات نداریم و جاری شدن گاز در خط لوله صلح منوط به فزونی گرفتن تولید گاز به مصرف آن در داخل است. آمارهای رسمی وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران بیانگر آن است که در سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ سالانه بین ۵ تا ۶ میلیارد مترمکعب گاز به ایران «وارد» شده و در قبال آن همواره کمتر از ۴ میلیارد مترمکعب گاز به خارج صادر شده است.
در حال حاضر، ما عملاً واردکننده گاز به صورت خالص هستیم و گازی برای صادرات نداریم که بخواهیم طبق توافقات اولیه با هند و پاکستان روزانه ۱۰۰ میلیون مترمکعب - سالانه ۳۵ میلیارد مترمکعب - به این دو کشور صادر کنیم. سیاست های قیمت گذاری انرژی در ایران ظرف یک دهه اخیر چنان نادرست و فاجعه بار بوده که در ۱۰ سال گذشته مصرف داخلی گاز را سالانه به طور متوسط ۱۲ درصد افزایش داده و مثلاً مصرف گاز طبیعی کشور امسال ۳/۲ برابر کل مصرف سال ۱۳۷۵ خواهد بود.
از این روست که تقریباً در هر زمستان کشور با کمبود گاز روبه روست و هر سال به مدت یک تا سه هفته گاز مصرفی صنایع قطع می شود و حتی سال گذشته صدور گاز به ترکیه با همه اهمیت استراتژیک آن به مدت یک هفته قطع شد.
اگر کشور ما می خواهد دستاورد استراتژیک یک عقد قرارداد ساخت خط لوله گاز و پیروزی ناشی از آن به یک شکست تبدیل نشود، باید با فراهم کردن همه شرایط و عوامل داخلی و بین المللی به روند سرمایه گذاری های سال های ۱۳۷۵ به این سو در بخش انرژی و به ویژه گاز شتاب بیشتری بدهد و از آن مهم تر، سرانجام روزی به شهوت سیری ناپذیر افزایش مصرف داخلی لگام بزند. با این تجربه عوام زدگی داخلی در تغییر قیمت بنزین و آن اوضاع بین المللی در جذب سرمایه خارجی در صنعت گاز، چشم انداز البته چندان روشن نیست.
سعید لیلاز
منبع : روزنامه شرق