دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
گوهر کمال و کرامت
پوشش اسلامی از احکام ضروری اسلام است و هیچ مسلمانی نمیتواند در آن تردید کند. زیرا هم قرآن مجید به آن تصریح کرده است و هم روایات بسیار به آن گواهی میدهند. به همین دلیل فقیهان شیعه و سنی به اتفاق به آن فتوا دادهاند.
پیشرفت صنعت و فناوری گرچه در روابط انسان با طبیعت و در زندگی مادی او تغییراتی ایجاد میکند اما موجب تغییر و تحول در ماهیت انسانی انسان نمیشود. همه چیز در طبیعت در حال دگرگونی و تغییر است ولی انسان همان انسان است و ارزشهای برخاسته از فطرت الهی وی ثابت هستند. ما نمیتوانیم انسانی را که هزار سال پیش میزیسته بیفرهنگ و انسان کنونی را متمدن بدانیم آن هم تنها به خاطر نبود آهن آلات و ابزارهای صنعتی؛ اختراعات به انسان شخصیت نمیدهند. انسان همان انسان است با همان نیازها، خواستهها، آرزوها و آرمانها. آنچه امروز تفاوت پیدا کرده ابزارها و راههای پاسخگویی به نیازها و خواستههایند.
خداوند متعال در آیه ۳۰ سوره نور نخست به مردان مسلمان و سپس در آیه بعد به زنان مسلمان فرمان میدهد از نگاه خیره به یکدیگر و چشم چرانی اجتناب کنند و در رعایت پوشش بدن از نامحرم کوشا باشند؛ “ای پیامبر، به مردان مومن بگو دیدگان خود را فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند. این کار برای پاکیزگی پاکیشان بهتر است، خداوند بدانچه میکنند آگاه است.”
“غض” در لغت عرب چنان که مرحوم طبرسی در مجمعالبیان(۱)، اصفهانی در مفردات گفتهاند به معنای فرو کاستن است. غض بصر یعنی کاهش دادن نگاه، نه بستن چشم. البته متعلق به این فعل و اینکه از چه چیز بایستی چشمان خود را فرو بندند ذکر نشده است اما با توجه به سیاق آیات بویژه آیه بعد روشن میگردد مقصود آن است که خیره خیره، زن نامحرم را تماشا نکنند و از چشم چرانی بپرهیزند. از سوی دیگر ممکن است مقصود از حفظ فرج در این آیه پاکدامنی و حفظ آن از آلودگی به زنا و فحشا باشد.
این دو آیه به معنای حفظ از نگاه دیگران و وجوب پوشش در مقابل نامحرم است، آن گاه خداوند متعال فلسفه این آموزه را نظافت و پاکی روح میداند و بر خلاف اهل جاهلیت قدیم و جدید که این ممنوعیت را نوعی محرومیت و اخلاق بیمنطق و به اصطلاح تابو (تحریمهای ترس آور رایج) میدانند میفرماید این پوشش به منظور طهارت روح بشر از اینکه پیوسته درباره مسائل مربوط به اسافل اعضا بیندیشد، واجب شده است. (۲)
حد و پوشش
در این آیه خداوند متعال در خصوص پوشش بانوان آنچه را بر آنان لازم است به دو شکل بیان میفرماید؛
الف) پوشیدگی سر و گردن
ب) پوشاندن زینتها
“خمر” جمع خمار و به معنای روسری و سرپوش است. جیوب از واژه جیب به معنای قلب و سینه و گریبان است و در تفسیر مجمعالبیان چنین آمده است: زنان مدینه اطراف روسریهای خود را به پشت سر میانداختند و سینه و گردن و گوشهای آنان آشکار میشد. بر اساس این آیه موظف شدند اطراف روسری خود را به گریبان بیندازند تا این موانع، مستور باشد.(۳)
چه نوع پوششی توصیه شده است؟
در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آنچه با توجه به کتب لغت و گفتار مفسران شیعه مانند علامه طباطبایی(۴) و فیض کاشانی و علمای اهل سنت مانند قرطبی صحیحتر به نظر میرسد آن است که جلباب، پوششی چادر مانند است نه روسری و خمار. از ابن عباس و ابن مسعود روایت شده است که منظور عباست. پس جلباب لباس گشاد و پارچهای است که همه بدن را میپوشاند. ضمنا همان گونه که مفسران بزرگ مانند شیخ طوسی و طبرسی فرمودهاند در گذشته دو نوع روسری برای زنان معمول بود. روسریهای کوچک که آنها را خمار یا مقنعه مینامیدند و معمولا در خانه از آن استفاده میکردند و روسریهای بزرگ که بیرون از خانه از آن استفاده میشد. زنان با این روسری بزرگ که جلباب خوانده میشد و از مقنعه بزرگتر و از رداء کوچکتر بود و به چادر امروزین شباهت داشت مو و تمام بدن خود را میپوشاندند. جلباب، پوششی است که روی همه پوششها به سر میکنند و سراسر تن را میپوشاند.
نزدیک ساختن جلباب (یدنین علیهن من جلبابیهن) کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن است یعنی چنان نباشد که چادر یا روپوش بزرگ تنها جنبه تشریفاتی و رسمی داشته باشد و همه پیکرشان را نپوشاند زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند که نشان دهد اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند و از نگاه چشمهای نامحرم نمیپرهیزند و از مصادیق و کاسیات عاریات، شمرده میشوند یعنی زنانی که بر اساس روایت نبوی ظاهرا پوشیده هستند ولی در واقع برهنهاند. در این صورت شایسته دوزخ و آتش قهر الهی هستند چنان که مردمی را به عیش شهوت خود آتش میزنند. روی عن رسولالله(ص) “صنفان من اهل النار لم ....”(۵)
قرآن میفرماید و فرمان میدهد: بانوان با مراقبت، جامهشان را برخود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهند اهل عفاف و حفظ تقوای دل به شمار میآیند. بخش پایانی آیه نیز بیانگر همین امر است یعنی پوششی مطلوب است که خود به خود دورباش ایجاد میکند و ناپاک دلان را نومید میسازد.(۶)
فلسفه پوشش بانوان
خداوند متعال درباره علت ضرورت پوشش اسلامی میفرماید: ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین (احزاب ۵۹) برخی این آیه را چنین معنا کردهاند؛ بدین وسیله شناخته میشوند که آزادند نه کنیز پس با آزار و تعقیب جوانان روبرو نمیشوند. بنابراین در عصر حاضر که مسئله بردگی از میان رفته این حکم نیز منتفی میشود.(۷) ولی باید گفت آیا ایجاد مزاحمت و آزار کنیزان رواست که خدای متعال به زنهای آزاد و غیر کنیز بگوید شما خود را بپوشانید تا شما را با آنها اشتباه نکنند و اشتباهی به جای آنها شما را مورد اذیت قرار دهند؟ حقیقت آن است که وقتی زن پوشیده و با وقار از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند فاسدان و مزاحمان جرات هتک حیثیت او را در خود نمییابند. بیمار دلانی که در پی شکار میگردند، زن دارای حریم را شکاری مناسب نمیبینند.
به عبارت دیگر، گر چه بر زنان کنیز حفظ پوشش کامل اسلامی واجب نباشد و گرچه شان نزول آیه طبق برخی مفسران اذیت و آزار زنان آزاده و غیر کنیز از سوی مردان بوالهوس باشد، اما نه شان نزول مقید یا مخصص مفاد دلیل به همان مورد خاص شان نزول است و نه اذیت و آزار زنان کنیز و متعرض شدن آنان جایز است و نه مفاد آیه شریفه آن است که شما خودتان را بپوشانید که با آنها اشتباه نشوید و به جای آنها، شما را اذیت نکنند. آیا اگر بر فرض حفظ پوشش اسلامی به نحو کامل بر زنان کنیز واجب نباشد، این بدان معناست که تعرض به آنها جایز است، تا در این صورت، زنان غیر کنیز مدل لباس خود را تغییر دهند تا با آنان فرق داشته باشند؟ هرگز چنین نیست، دست تعرض خیانتکاران و چشم چرانان و بوالهوسان باید قطع شود.
در روایات آمده است: “المراه ریحانه” (۸) زن همچون ریحانه یاشاخه گلی ظریف و خوشبو است. بیتردید، اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست گلچین مصون نمیماند. قرآن کریم، زن مطلوب را که در بهشت جای دارد، به مروارید محجوب و پوشیده در صدف تشبیه میکند: (کامثال اللولو المکنون( )واقعه: ۲۳) افزون بر این، گاه آنها را به جواهرات اصیلی همچون یاقوت و مرجان، که جواهر فروشان در پوششی ویژه قرار میدهند تا همچون جواهرات بدلی به آسانی در دسترس این و آن قرار نگیرند و ارزش و قدرشان کاستی نپذیرد، تشبیه میکند. بر این اساس، مرحوم علامه طباطبایی(۹) همین تفسیر را بر میگزینند. استاد شهید مطهری در این باره میفرماید: “حرکات و سکنات انسان گاهی زباندار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن زن معنادار است و به زبان بیزبانی میگوید: “دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن. گاهی بر عکس، با زبان بیزبانی میگوید دست تعرض از این حریم کوتاه است.”
بر این اساس، میتوان فلسفه حجاب را چنین بیان کرد:
-۱ حجاب اسلامی: پیام فرهنگ اسلامی
پوشش علاوه بر حفاظت از سرما و گرما، کارکردهای انسانی مهمتری دارد. یکی از کارکردهای آن، بار فرهنگی آن است. لباس، بیانگر شخصیت آدمی و سطح فکری و میزان پایبندی افراد به تقیدات اخلاقی و ضوابط اجتماعی است. نوع لباس حامل پیام است و زبان دارد. از این روست که لباس عروسی با لباس عزا متفاوت است و به دلیل پیام این دو لباس است که اگر در مراسم عروسی، لباس عزا پوشیده شود، فرد صاحب لباس زیر سوال میرود و در انظار عمومی انگشتنما میشود و چه بسا صاحبان مجلس، آن را توهین به خود تلقی کرده، از چنین فردی میرنجند. لباس خانه با لباس بیرون متفاوت است. لباس مراسم و مناسک عبادی مانند لباس نمازگزار، یا لباس حاجی، با لباس منزل و اداره فرق دارد. لباس مذهبیها با لباس اراذل و اوباش متفاوت است و افراد موجه اگر برای خواستگاری و یا برای گزینش اشتغال و یا حضور نزد شخصیت فرهنگی یا سیاسی یا مملکتی میروند، لباس همیشگی خود را نمیپوشند؛ چون لباس پیام دارد و حامل فرهنگ است، و گرنه به دلیل بار هر لباس، پاسخهای مناسب دریافت نمیکنند. به همین دلیل، لباس انسان، نخست تابع فرهنگ جامعه است و سپس تابع سلیقه او.
تغییر لباس، همواره پیامد تغییر یک فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نکند، نمی تواند با لباس خود وداع کند، تا فرهنگ یک قوم را نپذیرد، لباس آن را به تن نمیکند. از این رو، در احادیث وارد شده است که “من تشبه بقوم فهو منهم” هر که خود را به گروهی شبیه سازد، در این صورت او نیز از آن گروه است.
-۲ حجاب اسلامی: بیانگر شخصیت رشد یافته اسلامی
همان گونه که در روانشناسی اثبات شده است، رفتار هر کس از شخصیت او نشات میگیرد، همچنان که قرآن کریم این مطلب را تائید می کند: (قل کل یعمل علی شاکلته( )اسرارء ۸۴) بگو هر کس بر پایه ساختار (روانی و بدنی) خود عمل میکند؛ یعنی رفتار اشخاص، رنگ و بوی شخصیت آنها را میدهد.
به عبارت دیگر، شخصیت و باطن افراد به وسیله رفتار آنان قابل کشف است؛ چه اینکه “از کوزه همان برون تراود که دراوست” بر همین اساس، رفتارهای نا بهنجار نشان دهنده شخصیت ناسالم آن فرد است.
گوردون ویلارد آلپورت، یکی از اولین نظریه پردازان شخصیت، با مهم دانستن دوره بلوغ در شکلگیری شاکله و شخصیت انسان، بیشترین نقش را در تشکیل شخصیت، به نیتها، انگیزهها و مقاصد شخصی میدهد. با این رویکرد، نظامهای ارزشی افراد، که همان فلسفه خاصی است که هر فرد درباره زندگی دارد، مبنای ساختار شخصیت افراد میباشد. اگر بخواهیم بدانیم که هر شخص چگونه رفتار خواهد کرد، باید از مقاصد، نیات و اهداف بلند مدت او آگاه باشیم؛ یعنی هر کس طبق شخصیت شکل گرفته خود عمل می کند و اصولا تلاش و تکاپوی انسان در زندگی، برای رسیدن به همان مقاصد و اهداف و ارزشهاست. (۱۰)
نوع لباس با توجه به تعریف هرکس از انسانیت و ارزشهای انسان تفاوت مییابد. انسان مادینگر، که جز ظاهر دنیا حقیقتی را نمیبیند و نهایت قلمرو دیدش همان است که با چشم سر میبیند به طور منطقی جز به تن آرایی و دلبری از این و آن نمیتواند بیندیشد. در این صورت دیگر لباس وسیلهای برای پوشش تن نیست بلکه برای آرایش او و خودنمایی است.
زن مسلمان با الگوگیری از سرور زنان عالمیان یعنی حضرت زهرا(س) نهایت تلاش را در حریم گرفتن از نامحرمان دانسته، آن گاه که ضرورت شخصی یا اجتماعی، او را به حضور در عرصه فعالیتهای اجتماعی دعوت کند با پوشش مناسب شخصیت رشد یافته بر اساس ارزشهای اسلامی را نمایان ساخته، خود را از تهدید نگاه آلوده ناپاکان حفظ میکند.
غریزه جنسی بسیار نیرومند، عمیق و به تعبیر استاد شهید مطهری دریا صفت است(۱۱) هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میشود، همچون آتش که هر چه بیشتر به آن خوراک دهند شعلهورتر میگردد. برخورد انسان با غریزه شهوت همیشه به یکی از گونههای ذیل بوده است؛ رهبانیت و سرکوب کردن، آزاد گذاشتن، هدایت کردن.
اسلام، راه اعتدال را که راه مرسوم است انتخاب کرده و با قرار دادن مرزها و حدود، غریزه شهوت را در مسیر صحیح خودش هدایت نموده است. رعایت مرزها و حدود در اعمال غریزه جنسی را هنگامی که به صورت یک خلق و خوی نفسانی درآید عفاف یا عفت مینامند.
عدهای با مستمسک قرار دادن انسان حریص علی مامنع (انسان به هر چیزی که از آن منع شود حرص میورزد و به سوی آن تحریک میشود) سخنان امثال راسل و فروید را تکرار می کنند که تنها راه آرام کردن غرایز را ارضا و اشباع بیحد و حصر آنها میدانند. آنها مدعی هستند که قید و ممنوعیت، غریزه را توفانی و فرد را سرکش و منحرف و ناآرام میسازد و در یک کلمه محدودیت، غریزه را سرکوب و تولید عقده میکند اما این نادرست است چون همان گونه که استاد مطهری یادآوری نمودهاند و هر یک از ما در وجدان خود مییابیم، همه غرایز انسان یک سنخ نیستند تا حکم واحدی داشته باشند. در برخی از غرایز مانند گرسنگی، تشنگی و خواب پس از اشباع، رغبت انسان از بین میرود اما برخی دیگر سیری ناپذیرند.
بنابراین برای آتش غریزه دو چیز لازم است، یکی ارضای غریزه در حد نیاز طبیعی (پس رهبانیت نادرست است) و دیگری جلوگیری از تهییج و تحریک آن (پس اباحه گری و آزادی جنسی نادرست است.)
به همین دلیل اسلام برنامه هدایت را مد نظر قرار داده است و با این انگاره که اگر جامعه مملو از عوامل محرک شهوت گردد و حواس آدمی به طور مرتب در معرض امواج تحریک کننده این قوه قدرتمند قرار گیرد، کنترل آن و رعایت عفت جنس بسیار مشکل خواهد بود. لذا مقرراتی منطقی و سعادت بخش را وضع نموده است.
از این رو پوشش اسلامی، که هم عفاف است و هم آراستگی، طرح الهی است، ولی دعوت به برهنگی و بد حجابی و یا بیحجابی، نقشهای است که شیطان و یاران او طراحی و اجرا میکنند.
بنابر آنچه گذشت فلسفه حجاب، ایجاد مصونیت و حفظ گوهر عفاف است، نه محدودیت بیمنطق و محرومیت، چنان که حضرت علی(ع) میفرماید: “صیانت زن، او را شادابتر و زیباییاش را پایدارتر میکند.”(۱۲)
صغری صابرینیا- کارشناس رشته فقه و مبانی حقوق اسلام
پینوشتها:
-۱ فضلبن حسن طبرسی، مجمعالبیان وزمخشری، ج ۷ و ۸، ص ۳۶۱
-۲ مرتضی مطهری، مسئله حجاب، ص ۱۲۹
-۳ فضلبن حسن طبرسی، پیشین، ج ۷ و ۸، ص ۲۱۷
-۴ سید محمد حسین طباطبایی، (در تفسیر آیه ۳۲ سوره اعراف)، ج ۱۶، ص ۳۶۱
-۵ محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۲، ص ۲۵۹
-۶ مرتضی مطهری، پیشین، ص ۱۶۰ و ۱۶۱
-۷ هما میرزا وزیری، سیری دوباره در آیات حجات، پژوهشهای قرآنی، ش ۲۷ و ۲۸
-۸ شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۲۰
-۹ سید محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۱۶، ص ۳۶۱
-۱۰ گوردون آلپورت، رشد شخصیت، ترجمه فاطمه افتخاری، ص ۹۶ -۹۲
-۱۱ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۳۴
-۱۲ محمد محمدی ری شهری، پیشین، ج ۹، ص ۱۰۸
پینوشتها:
-۱ فضلبن حسن طبرسی، مجمعالبیان وزمخشری، ج ۷ و ۸، ص ۳۶۱
-۲ مرتضی مطهری، مسئله حجاب، ص ۱۲۹
-۳ فضلبن حسن طبرسی، پیشین، ج ۷ و ۸، ص ۲۱۷
-۴ سید محمد حسین طباطبایی، (در تفسیر آیه ۳۲ سوره اعراف)، ج ۱۶، ص ۳۶۱
-۵ محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۲، ص ۲۵۹
-۶ مرتضی مطهری، پیشین، ص ۱۶۰ و ۱۶۱
-۷ هما میرزا وزیری، سیری دوباره در آیات حجات، پژوهشهای قرآنی، ش ۲۷ و ۲۸
-۸ شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۲۰
-۹ سید محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۱۶، ص ۳۶۱
-۱۰ گوردون آلپورت، رشد شخصیت، ترجمه فاطمه افتخاری، ص ۹۶ -۹۲
-۱۱ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۳۴
-۱۲ محمد محمدی ری شهری، پیشین، ج ۹، ص ۱۰۸
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست