دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


لویی‌ فیلیپ‌ در هیات‌ یک‌ گلابی‌


لویی‌ فیلیپ‌ در هیات‌ یک‌ گلابی‌
بسط‌ و تكامل‌ كاریكاتور در قرن‌ نوزدهم‌ تحت‌ تاثیر دو رویداد عملی‌ قرار می‌گیرد. یكی‌ اتحاد كاریكاتور با روزنامه‌ است‌. تصاویر طنزآلود و كنایه‌دار دیگر به‌ شكل‌ اوراق‌ منفرد دیده‌ نمی‌شد و تصاویر روزنامه‌ها و مجلات‌ هفتگی‌ یا ماهیانه‌ را تشكیل‌ می‌داد. ابداع‌ مهم‌ دیگر استفاده‌ از چاپ‌ سنگی‌ بود كه‌ در سال‌ ۱۷۹۸ ابداع‌ شد و به‌ طراحان‌ بزرگ‌ و با استعدادی‌ چون‌ «هنری‌ دمیه‌» این‌ امكان‌ را می‌داد كه‌ از شكل‌ ورنگ‌ كه‌ دقیقاً و بسرعت‌ می‌شد آن‌ را به‌ تعداد زیادی‌ تولید كرده‌ و در چاپ‌ به‌ كار برد، استفاده‌ كنند. وقتی‌ كه‌ «بودلر» خط‌ «دمیه‌» را «بطور طبیعی‌ رنگ‌ شده‌» توصیف‌ می‌كند، در واقع‌ از تسلط‌ وی‌ برچاپ‌ سنگی‌ به‌ عنوان‌ یك‌ وسیله‌ ارتباطی‌ سخن‌ می‌گوید.
اكنون‌ این‌ فرانسه‌ بود كه‌ به‌ كاریكاتور خط‌ می‌داد نه‌ انگلستان‌ و «دمیه‌» بارزترین‌ كاریكاتوریست‌ اواسط‌ این‌ قرن‌ است‌.
تحت‌ حكومت‌ اعاده‌ یافته‌ «بورین‌»، كاریكاتوریست‌ها از میزان‌ معینی‌ آزادی‌ برخوردار بودند كه‌ مسلماً بیش‌ از آزادیی‌ بود كه‌ از روزهای‌ اولیه‌ انقلاب‌ به‌ بعد داشتند. طرفداران‌ شكست‌ خورده‌ بناپارت‌ از ارفاق‌ و ملایمت‌ دولت‌ استفاده‌ بردند. آنها «منسوخ‌كنندگان‌» را كه‌ اشكالی‌ سمبولیك‌ بود و به‌ جای‌ سبك‌ مبهم‌ و گنگ‌ مخالفین‌ خود یعنی‌ طرفداران‌ افراطی‌ سلطنت‌ به‌ كار می‌رفت‌ ابداع‌ كردند.
معذلك‌ كاریكاتوریست‌های‌ فرانسوی‌ می‌بایست‌ تا انقلاب‌ ژوییه‌ ۱۸۲۰ كه‌ به‌ آنها آزادی‌ عمل‌ كامل‌ داده‌ شد صبر می‌كردند. حكومت‌ لویی‌ فیلیپ‌ از نظر بسیاری‌ عصر طلایی‌ طنز ترسیمی‌ فرانسه‌ بود.
مطبوعات‌ تا مدت‌ زیادی‌ از آزادی‌ كامل‌ برخوردار بودند، اگر چه‌ «دمیه‌» بخاطر نشان‌ دادن‌ لویی‌ فیلیپ‌ به‌ شكل‌ «گارگاچوا» آدم‌ غول‌ پیكری‌ كه‌ در خوردن‌ و آشامیدن‌ اشتهای‌ فراوان‌ دارد. در اؤری‌ به‌ نام‌ «كاریكاتور» در سال‌ ۱۸۲۳ زندانی‌ شد. بعد از سال‌ ۱۸۳۵ قوانین‌ سانسور اشاره‌ صریح‌ به‌ افراد و موسساتی‌ خاص‌ را ممنوع‌ اعلام‌ كرد. از این‌ رو كاریكاتور از لحاظ‌ جنبه‌ سیاسی‌ محدودتر شده‌ و از لطافت‌ و زیركی‌ بیشتری‌ برخوردار شد.
مسلماً در رژیم‌ قلابی‌ لویی‌ فیلیپ‌ به‌ اندازه‌ كافی‌ بی‌عدالتی‌ و فساد برای‌ بروز خشم‌ و تغییر مردم‌ وجود داشت‌. دمیه‌ به‌ همراه‌ ناشر جسور خود چارلز فیلیپون‌، رژیم‌ را بی‌رحمانه‌ مورد حملات‌ خود قرارداد. فیلیپون‌ خودش‌ نیز كاریكاتوریست‌ بود و ابداع‌ كننده‌ تصویر مشهور متوالی‌ است‌ كه‌ چهره‌ پادشاه‌ در آن‌ بتدریج‌ تبدیل‌ به‌ گلابی‌ می‌شود.
گلابی‌ واژه‌ محاوره‌یی‌ در زبان‌ فرانسه‌ برای‌ سر بزرگ‌ و چاق‌ است‌. «چارلز فیلیپون‌ كه‌ سردبیر مجله‌ طنزگرای‌ «كاریكاتور» بود نخستین‌ كسی‌ بود كه‌ از شباهت‌ چهره‌ لویی‌ فیلیپ‌ با گونه‌یی‌ برآمده‌ به‌ شكل‌ گلابی‌ استفاده‌ كرده‌ و از آن‌ به‌ عنوان‌ سمبل‌ رژیم‌ سلطنتی‌ ژوییه‌ در كار خود بهره‌ می‌گیرد و این‌ طرح‌ را در سال‌ ۱۸۳۱ با عنوان‌ «لویی‌ فیلیپ‌ در هیات‌ یك‌ گلابی‌» می‌كشد كه‌ باعث‌ خشم‌ لویی‌ فیلیپ‌ می‌شود. از آنجا كه‌ از كلمه‌ گلابی‌ مفهوم‌ عامیانه‌ «ابله‌» نیز استنباط‌ می‌شود، تصویری‌ بسیار مناسب‌ و با ربط‌ می‌نمود كه‌ قوه‌ مخیله‌ مردم‌ را فوراً به‌ خود جلب‌ می‌كرد. این‌ اثر یكی‌ از مشهورترین‌ آثار كاریكاتور سیاسی‌ قرن‌ نوزدهم‌ می‌شود.»
یكی‌ از موثرترین‌ حقه‌های‌ طنز و كنایه‌ «دمیه‌» استفاده‌ از اشكال‌ شخصی‌، بویژه‌ «راتاپویل‌» و «رابرت‌ مكر» است‌. «راتاپویل‌» چیزی‌ بود كه‌ «هنری‌ جیمز»، دوستدار «دمیه‌»، آدم‌ شوخ‌ و ژنده‌ پوش‌ سیاسی‌ یا آدم‌ انگشت‌ به‌ دهان‌ عوام‌ فریب‌ و راهنمای‌ خلق‌ می‌نامید. حال‌ آنكه‌ «مكر» كه‌ در اصل‌ شخصیتی‌ از یك‌ نمایش‌ ملودرام‌ متداول‌ و عوام‌ پسند است‌، آدم‌ گول‌ زن‌ و بد ذاتی‌ را نشان‌ می‌داد كه‌ به‌ هركاری‌ دست‌ می‌زند. مكر مثل‌ «موسیو پرودم‌»، شخصیتی‌ كه‌ نمونه‌یی‌ از خود راضی‌ از طبقه‌ متوسطه‌ جامعه‌ را نشان‌ می‌داد و توسط‌ كاریكاتوریست‌، هنرپیشه‌ و مولفی‌ به‌ نام‌ «هنری‌ مونیر» ابداع‌ شده‌ بود و بعد از آن‌ هنرمندان‌ آن‌ را اتخاذ كرده‌ در آثار خود به‌ كار می‌بردند، جنبه‌ تازه‌یی‌ از ارتباط‌ و اتحاد قدیمی‌ بین‌ كاریكاتور و تئاتر را نشان‌ می‌دهد. این‌ شخصیت‌های‌ ابداعی‌ یك‌ ارتباط‌ روایتی‌ به‌ طرح‌هایی‌ كه‌ بطور مرتب‌ ولی‌ جداگانه‌ در مجلات‌ فكاهی‌ منتشر می‌شد بخشید و نوعی‌ آمیختگی‌ و تركیب‌ را به‌ وجود آورد، ضمن‌ اینكه‌ خوانندگان‌ ماجراهای‌ خود را هفته‌ به‌ هفته‌ دنبال‌ می‌كردند.
«دمیه‌» در روزهای‌ آخر حرفه‌ خود، بیشتر به‌ مضامین‌ سمبولیك‌ و كنایه‌دار مثل‌ صلح‌، جنگ‌، پروس‌ و فرانسه‌ پرداخت‌ و آثاری‌ با زیركی‌ و جامعیتی‌ به‌ وجود آورد كه‌ در تاریخ‌ كاریكاتور نظیر ندارد. اگرچه‌ دمیه‌ برجسته‌ترین‌ كاریكاتوریست‌ عصر خود به‌ شمار می‌رود، معذلك‌ بی‌رقیب‌ هم‌ نبود و بعضی‌ از آنها هنرمندان‌ شایسته‌یی‌ بودند. دو تن‌ از این‌ هنرمندان‌ با استعداد به‌ اسامی‌ مستعار «گاوارنی‌» و «گراندویل‌» بودند. گاوارنی‌ در مقایسه‌ با «دمیه‌» مثل‌ رولند سون‌ در مقایسه‌ با «گیلری‌» است‌، هنرمندی‌ برجسته‌ كه‌ در كمدی‌ آداب‌ و رسوم‌ تخصا دارد. «بودلر» وی‌ را بطور غیرمنصفانه‌یی‌ بخاطر اینكه‌ بیش‌ از اندازه‌ ادیبانه‌ است‌ از كار بركنار كرد. «بودلر» می‌گفت‌ «وی‌ همیشه‌ به‌ دنبال‌ روش‌هایی‌ است‌ كه‌ از این‌ راه‌ به‌ دنیای‌ هنرهای‌ پلاستیكی‌ «تغییرپذیر و قالبی‌» وارد شود». گراندویل‌ دنباله‌رو سنتی‌ در زمینه‌ طنز ترسیمی‌ شناخته‌ شده‌ است‌ كه‌ با نشان‌ دادن‌ افراد به‌ شكل‌ حیوانات‌، آنها را به‌ تمسخر می‌كشید. «گراندویل‌» تا سال‌ ۱۸۳۵ یك‌ كاریكاتوریست‌ سیاسی‌ بود كه‌ در این‌ زمینه‌ دارای‌ تالیفات‌ بسیاری‌ است‌، بعد از این‌ سال‌ به‌ نقاشی‌ برای‌ كتاب‌ها پرداخت‌. اغلب‌ متونی‌ كه‌ مورد استفاده‌ وی‌ قرار می‌گرفت‌ به‌ شكل‌ خاصی‌ ساخته‌ می‌شد تا مناسب‌ كار وی‌ باشد و در این‌ میان‌ از مشهورترین‌ انتشارات‌ وی‌ «صحنه‌هایی‌ از زندگی‌ خصوصی‌ جانوران‌» در سال‌ ۱۸۴۲ و «جهانی‌ متفاوت‌» در سال‌ ۱۸۴۴ را می‌توان‌ نام‌ برد. اینها نكات‌ طنزآلود و جنبه‌های‌ خیالی‌ و تفننی‌ را به‌ شیوه‌یی‌ بسیار دقیق‌ و طعنه‌آمیز در هم‌ ادغام‌ می‌كنند، شیوه‌یی‌ متفاوت‌ با سایر كارتونیست‌های‌ قرن‌ نوزدهم‌ فرانسه‌.
انقلاب‌ ۱۸۴۸، لویی‌ ناپلئون‌ و امپراتوری‌ دوم‌ را به‌ قدرت‌ رساند. كاریكاتور باشدت‌ بیشتری‌ مورد سانسور قرار گرفته‌ محدودتر از رژیم‌ سلطنتی‌ ژوییه‌ شد و به‌ دوری‌ جستن‌ از موضوعات‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ جدی‌ گرایش‌ پیدا كرد. در نتیجه‌، كاریكاتور از جدیت‌ و اهمیت‌ كمتری‌ برخوردار شده‌ به‌ نوع‌ سبك‌تر آن‌ تنزل‌ یافت‌، كاریكاتوری‌ كه‌ سرشار از چیزهای‌ تازه‌ و نوظهور بود، اختراعات‌ جدیدی‌ چون‌ عكاسی‌ (بعضی‌ از عكاسان‌ مشهور هم‌ مثل‌ «نادار» و «كارجات‌» خود از كاریكاتوریست‌های‌ معروف‌ بودند)، تحولاتی‌ در مد و سرگرمی‌های‌ عمده‌. در فرانسه‌ افرادی‌ كه‌ به‌ كار هنری‌ اشتغال‌ داشتند علی‌رغم‌ تنزل‌ كارشان‌، اشتیاق‌ و قوه‌ ابتكار خود را حفظ‌ كردند، چرا كه‌ دیگر نشریه‌ بانفوذی‌، مثل‌ پانچ‌ در انگلستان‌، وجود نداشت‌ و تمامی‌ مجلات‌ طنز و فكاهی‌ در سبقت‌ جستن‌ بر یكدیگر به‌ رقابت‌ برخاسته‌ بودند.
با سقوط‌ امپراتوری‌ دوم‌ بعد از شكست‌های‌ سخت‌ در جنگ‌ فرانسه‌ و پروس‌، كاریكاتوریست‌ها مجددا به‌ برخی‌ از انگیزه‌ها و عوامل‌ محرك‌ خود دست‌ یافتند. این‌ حالت‌ موجب‌ پیدایش‌ طنز و هجو شدیدی‌ شد. امپراتور ساقط‌ شده‌ موضوع‌ بسیاری‌ از كنایات‌ خشن‌ و بی‌ رحمانه‌ قرار گرفت‌، و در مارس‌ ۱۸۷۱ زمانی‌ كه‌ سرنوشت‌ فرانسه‌ زیر پای‌ آنها قرار داشت‌، «دمیه‌» اثر «صلح‌» را منتشر نمود. اگر چه‌ آثار اخیر «دمیه‌» هنوز هم‌ كاریكاتور محسوب‌ می‌ شد، معذلك‌ طرح‌های‌ وی‌ اكنون‌ از مضامین‌ انتزاعی‌ چون‌ جنگ‌، صلح‌، مسابقه‌ تسلیحاتی‌، و فرانسه‌ و پروس‌ برخوردار بود. این‌ امر تا اندازه‌یی‌ ناشی‌ از اعمال‌ قوانین‌ شدید سانسور در دوران‌ امپراتوری‌ دوم‌ بود. از این‌ رو، وی‌ قادر نبود به‌ انتقادهای‌ فردی‌ و كارتون‌های‌ روزهای‌ اولیه‌ كه‌ از مضامین‌ سیاسی‌ آشكار برخوردار بود، بپردازد. علت‌ دیگر این‌ امر، فشارهای‌ روزافزون‌ سیاست‌های‌ اروپایی‌ بود كه‌ مانع‌ رشد افكار عمومی‌ می‌ شد. كارتون‌هایی‌ كه‌ «دمیه‌» بین‌ سال‌های‌ ۱۸۶۰ تا ۱۸۷۱ طراحی‌ كرد، بیانگر حس‌ پیش‌بینی‌ هنرمند است‌، چرا كه‌ وی‌ جنگ‌ بین‌ فرانسه‌ و پروس‌ را اجتناب‌ناپذیر می‌دید.شبیه‌سازی‌ این‌ اثر سنتی‌ است‌. مرگ‌ به‌ شكل‌ یك‌ اسكلت‌ بر میدان‌ جنگ‌ حكمفرما است‌. ولی‌ مثل‌ چوپان‌های‌ یونانی‌ تاجی‌ از گل‌ بر سر داشته‌ در حال‌ نواختن‌ نی‌ صلح‌ است‌، كنایه‌ و طنز این‌ اثر ساده‌ خرد كننده‌ و دندان‌شكن‌ بوده‌ و طرح‌ آن‌ در هیچ‌ طبقه‌بندی‌ ساده‌یی‌ جای‌ نمی‌گیرد.
برخی‌ از مجلات‌ طنزآلود و فكاهی‌ آلمان‌ در این‌ دوره‌ چندان‌ دوامی‌ نیافت‌. بطور مثال‌ مجله‌ «لورچ‌ كوگلن‌» تنها تا سال‌ ۱۸۵۱ دوام‌ یافت‌ و به‌ دلیل‌ جریمه‌های‌ سنگینی‌ كه‌ دولت‌ باواریا بر آن‌ تحمیل‌ می‌كرد سرانجام‌ كارش‌ به‌ شكست‌ منتهی‌ شد.
در خلال‌ نیمه‌ دوم‌ این‌ قرن‌، برخی‌ از مجلات‌ دیگر حالت‌ ارتجاعی‌ بیشتری‌ به‌ خود گرفته‌ از كارتون‌ سیاسی‌ به‌ طنز اجتماعی‌ برگشتند و در این‌ زمینه‌ فعالیت‌ بیشتری‌ از خود نشان‌ دادند. در كار كاریكاتوریست‌هایی‌ چون‌ «ابرلندر»، «مگندورفرو» بالاتر از همه‌ «ویلهلم‌ بوچ‌»، سبكی‌ جدید و خاص‌ خود دیده‌ می‌شود كه‌ در آن‌ از خطوط‌ مختصر و دقیق‌ روشنی‌ استفاده‌ شده‌ است‌ كه‌ منعكس‌كننده‌ سبك‌ نئوكلاسیزم‌ است‌. معذلك‌، كاریكاتور آلمان‌ سال‌ها بعد با ظهور تصاویر بسیار دقیق‌ و قوی‌ و عضلانی‌ كه‌ توسط‌ مجله‌ «سیمپلی‌ سی‌سی‌موس‌» انتشار یافت‌، به‌ نقطه‌ اوج‌ خود رسید.
در سال‌ ۱۸۴۸ تنها چهار مجله‌ فكاهی‌ و طنز در ایتالیا انتشار یافت‌ كه‌ به‌ ترتیب‌ انتشار عبارتند از (رم) دن‌ پیرلون‌، آرلكچینو (ناپل‌)، اسپریتوفولتو (میلان‌)و فیچی‌ اتو (تورین‌).
مهمترین‌ و مبارزترین‌ این‌ مجلات‌ «فیچی‌ اتو» بود چرا كه‌ در تورین‌، محل‌ ستادهای‌ نهضت‌ اتحاد اقوام‌ ایتالیایی‌ زبان‌، منتشر می‌شد، «وردی‌» كه‌ یك‌ مصنف‌ بود به‌ دلیل‌ شخصیت‌ بزرگش‌ و نیز به‌ جهت‌ شركت‌ در تلاش‌ برای‌ استقلال‌ ملی‌، موضوع‌ مطلوب‌ كاریكاتورها قرار گرفت‌. حتی‌ نام‌ وی‌ به‌ صورت‌ شعار در آمد «زنده‌ باد وردی‌» خلاصه‌ شده‌ عبارت‌ «زنده‌ باد امانوئل‌ ایتالیا» بود.
اولین‌ آثار بزرگ‌ كاریكاتور در ایالات‌ متحده‌ امریكا بین‌ سال‌های‌ ۳۶۱۸۲۶ در اثنای‌ حكومت‌ جكسون‌ انتشار یافت‌. این‌ امر به‌ دلایلی‌ دوگانه‌ روی‌ داد. یكی‌ شخصیت‌ بی‌پرده‌ و صریح‌ جكسون‌ بود كه‌ هیچ‌ گاه‌ از زیر بحث‌ و مجادله‌ شانه‌ خالی‌ نمی‌كرد. زمانی‌ راجع‌ به‌ خودش‌ چنین‌ اظهار داشته‌ بود: «من‌ راجع‌ به‌ هر چیزی‌ عقیده‌یی‌ خاص‌ خود دارم‌، و وقتی‌ به‌ این‌ عقیده‌ برسم‌ آن‌ را آشكارا دنبال‌ می‌كنم‌ بدون‌ توجه‌ به‌ اینكه‌ ببینم‌ كه‌ كسی‌ با من‌ همزبان‌ و همراه‌ است‌». و دلایل‌ دیگر استفاده‌ از چاپ‌ سنگی‌ بود. در سال‌ ۱۸۴۱ «نشریه‌ فكاهی‌ امریكایی‌» منتشر شد و موفقیت‌ مجله‌ پانچ‌ در انگلستان‌ بزودی‌ منجر به‌ انتشار مجله‌یی‌ مشابه‌ به‌ نام‌ «پانچی‌ نلو» در امریكا شد. معذلك‌، نخستین‌ مجله‌یی‌ كه‌ در زمینه‌ كاریكاتور سیاسی‌ از قوام‌ بیشتری‌ برخوردار شد، مجله‌ هفتگی‌ «هارپر» بود كه‌ در سال‌ ۱۸۵۷ بنیان‌ نهاده‌ شد. دو سال‌ بعد مجله‌ «وینتی‌ فر» به‌ دنبال‌ آن‌ انتشار یافت‌.
توماس‌ ناست‌ كه‌ اولین‌ كاریكاتوریست‌ سرشناس‌ امریكایی‌ است‌، در نهضت‌ امریكا در خلال‌ جنگ‌ داخلی‌ و همچنین‌ خلع‌ سلاح‌گروه‌ فاسد «توید»، در نیویورك‌ دست‌ داشت‌.
لینكلن‌ وی‌ را «بهترین‌ مامور تازه‌كار و سرحال‌ ما» نامید، و ژنرال‌ گرانت‌ اظهار داشت‌ كه‌ وی‌ برای‌ حفظ‌ امریكا تا آنجا كه‌ برای‌ یك‌ انسان‌ مقدور است‌ تلاش‌ كرده‌ است‌.
«ناست‌» در برابر «توید» رقیب‌ شایسته‌یی‌ به‌ شمار می‌رفت‌. اثری‌ به‌ نام‌ «مغزهای‌ گروه‌ توید»، خود «توید» را با كیسه‌یی‌ از دلار به‌ جای‌ سرش‌ نشان‌ می‌دهد. این‌ اثر یكی‌ از ویرانگرترین‌ اتهاماتی‌ است‌ كه‌ تاكنون‌ توسط‌ یك‌ طراح‌ هجوپرداز خلق‌ شده‌ است‌. ناست‌ همچنین‌ «فیل‌» حزب‌ جمهوریخواه‌ و «خر» آزادیخواه‌ (طرفدار حزب‌ دموكرات‌) را ابداع‌ كرد. سمبول‌هایی‌ كه‌ امروزه‌ هم‌ در زمینه‌ موضوعات‌ سیاسی‌ امریكا به‌ كار می‌رود.
موضوع‌ طنز اجتماعی‌ از میدان‌ وسیعی‌ برخوردار بود. سیاهپوستان‌ و پیروان‌ فرقه‌ مورمن‌ كه‌ تعدد زوجات‌ آنها طراحان‌ طنزنویس‌ را مشعوف‌ و مجذوب‌ خود كرده‌ بود، مضامین‌ مطلوب‌ طنزهای‌ اجتماعی‌ را تشكیل‌ می‌داد. همچنین‌ برداشت‌هایی‌ در زمینه‌ نهضت‌ زنان‌ وجود دارد كه‌ فكر جامعه‌ امریكای‌ قرن‌ نوزدهم‌ را، به‌ همان‌ میزانی‌ كه‌ حقوق‌ زنان‌، جامعه‌ امروزی‌ امریكا را به‌ تشویش‌ انداخته‌ است‌، دستخوش‌ آشفتگی‌ و زحمت‌ كرد.
كاریكاتور در قرن‌ نوزدهم‌ انگلستان‌ تحت‌ تسلط‌ و نفوذ مجله‌ پانچ‌ كه‌ در سال‌ ۱۸۴۱ بنیان‌ نهاده‌ شده‌ بود و مشهورترین‌ و پردوام‌ترین‌ مجله‌ طنز آلود و فكاهی‌ جهان‌ است‌ قرار داشت‌.
با وجود این‌، كاریكاتور قرن‌ نوزدهم‌ انگلستان‌ بطور قطع‌ بیش‌ از ارزش‌ واقعی‌ خود مورد ارزیابی‌ قرار گرفته‌ است‌. دیگر «دمیه‌» انگلیسی‌ وجود ندارد، و از این‌ رو رقیب‌ انگلیسی‌ شایسته‌یی‌ برای‌ توماس‌ ناست‌ دیده‌ نمی‌ شود. «تاكدی‌» كه‌ رمان‌نویس‌ است‌ و علاقه‌ شدیدی‌ به‌ تكامل‌ نشریه‌ پانچ‌ در روزهای‌ اولیه‌ آن‌ داشت‌ و خود نیز كاریكاتور كار می‌كرد، طرح‌های‌ طنزآلود و فكاهی‌ انگلیسی‌ را بعد از فوت‌ «رولندسون‌»و «گیلری‌» جمع‌آوری‌ كرد. وی‌ با حالتی‌ متكبرانه‌ اظهار داشت‌، «ما روش‌های‌ خوب‌ و پست‌ را شسته‌، شانه‌ كرده‌ و آموزش‌ داده‌ایم‌.»«جان‌ لیچ‌» كاریكاتوریست‌ واقعی‌ اوایل‌ دوره‌ ویكتوریا در واقع‌ به‌ عنوان‌ پادزهر مشرب‌ خشن‌ عصر گذشته‌ مورد استقبال‌ معاصرین‌ قرار می‌گیرد. «دیكنز» اظهار داشت‌: «آثار وی‌ همیشه‌ طرح‌هایی‌ از یك‌ نجیب‌زاده‌ بود.»
به‌ هر حال‌، طراحان‌ بزرگی‌ چون‌ «تنیل‌»، «هری‌ فرینس‌»، «چارلز كین‌» و «فیل‌می‌» وجود داشتند معذلك‌، كاریكاتورهای‌ آنها علی‌ رغم‌ اینكه‌ گاهی‌ كنایه‌دار و نیشدار بوده‌ و مضامین‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ را زیركانه‌ مورد تفسیر خود قرار می‌دادند، فاقد خشونت‌، تخطی‌ از اصول‌ اخلاقی‌ و قوت‌ بخشیدن‌ به‌ احساسی‌ است‌ كه‌ جزو لاینفك‌ آثار كاریكاتوریست‌ های‌ بزرگ‌ است‌. بطور مثال‌ تصاویری‌ كه‌ «تنیل‌» برای‌ كتاب‌ «آلیس‌ در سرزمین‌ عجایب‌» خلق‌ كرد به‌ مراتب‌ بهتر از كاریكاتورهای‌ او است‌، چرا كه‌ در دنیای‌ تخیلی‌ «لوییس‌ كارول‌» واقع‌ شده‌ بود. در واقع‌ قوه‌ ابتكار و تخیل‌ به‌ وضوح‌ در كاری‌ دیده‌ می‌شد كه‌ برای‌ انتشار در نظر گرفته‌ نشده‌ بود، منجمله‌ در تصاویر نامرتب‌ و غیراستادانه‌ «ادوارد لیر» برای‌ اشعار غیرمسجع‌ خودش‌ و در طرح‌های‌ مجذوب‌ كننده‌یی‌ كه‌ به‌ عنوان‌ فراغت‌ از كارهای‌ جدی‌تر توسط‌ نقاشان‌ دوره‌ قبل‌ رافائل‌ مثل‌ «دافنه‌ گابریل‌ روستی‌» و «ادوارد برن‌ جونز» كشیده‌ شد. در دهه‌ ۱۸۹۰، با ظهور «بردسلی‌» اوضاع‌ و احوال‌ متحول‌ شد. «بردسلی‌» ابتدا كاریكاتوریست‌ نبود، معذلك‌ كارهای‌ پراكنده‌ وی‌ در این‌ مسیر می‌توانست‌ بسیار كوبنده‌ باشد. مثال‌ تصاویر چهره‌ «وانلد» نویسنده‌ و شاعر انگلیسی‌ كه‌ با تصاویر بعدی‌ «سالومه‌» در هم‌ آمیخته‌ شد. آثار تزیینی‌، خیالی‌ و تكان‌ دهنده‌ «بردسلی‌» هنرمندان‌ از خود راضی‌ دوره‌ ویكتوریا را واداشت‌ تا زبان‌ تجسمی‌ جدیدی‌ را به‌ رسمیت‌ بشناسد.
منبع : روزنامه اعتماد