سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حتی هاشمی هم، زمان انقضا دارد ...!


حتی هاشمی هم، زمان انقضا دارد ...!
« ... من آقای هاشمی را نه اصلاح طلب می دانم نه اصولگرا. آقای هاشمی یک مبنایی دارد که بر اساس آن عمل می کند و هر جا منافعش در آن مبنا اصولگرایی باشد از اصولگرا ها حمایت می کند و هرجا منافعش اصلاح طلبی باشد از اصلاح طلب ها حمایت می کند. در طول این سالیان بعد از انقلاب، هم مخالفت ها و فشارهای زیادی از سوی آقای هاشمی علیه اصلاح طلب ها دیده شده هم حمایت...آقای هاشمی هیچ وقت محور اصلاحات نبوده...آقای هاشمی یک شخصیت بسیار قدرتمند در ساختار قدرت کشور است و رفتار آقای احمدی نژاد به گونه ای بوده که آقای هاشمی را درمقابل خودش قرار داده. خوب طبیعتا اینجا فرصت بسیار خوبی برای اصلاح طلبان فراهم شده که از این موقعیت و پتانسیل آقای هاشمی استفاده کنند... این یک سیاست عملگرایانه است که اصلاح طلب ها الان از آقای هاشمی حمایت می کنند و من کاملا" با این نوع سیاست عملگرایی موافقم و معتقدم درمقطع کنونی نباید هیچ اصلاح طلبی با آقای هاشمی برخورد تقابلی داشته باشد. در سیاست هیچ چیزی آرمانی نیست. ممکن است در حوزه سیاست کسی آرمانی حرف بزند اما همین آرمانی حرف زدن ها هم یکی از وسایل پیشرفت کار این فرد است نه واقعیت اعتقاداتش ! به همین دلیل من عمل گرایی را خیلی ترجیح می دهم ... من به یک سری اصول پایبندم اما برای پیشبرد این اصول از امکانات و شیوه های مختلف استفاده می کنم.
... برای ما مهم این است که به اصولمان برسیم ولی از راه های مختلف می توانیم به این اصول برسیم؛ یک روز با کمک آقای هاشمی و یک روز هم بدون کمک آقای هاشمی. یک روز با کمک افراطیون، یک روز هم بدون کمک افراطیون... »
اینها تنها نمونه هایی از صحبت های اخیر محمد علی ابطحی با یکی از پایگاه های پایگاه خبری بود که در آن با صراحت از مواضع اصلاح طلبان نسبت به شخص هاشمی رفسنجانی سخن رفته بود.
آنچه که بدیهی است ولی باز هم نیاز به تکرار آن محسوس به نظر می رسد ، این است که جماعت داعیه دار اصلاح طلبی و یا همان دوم خردادی ها، هیچ گاه حامی هاشمی رفسنجانی از روی اخلاص حقیقی نبوده اند و به عبارت بهتر هیچ گاه هاشمی را به خاطر هاشمی نخواسته اند، بلکه هر کجا که منافعشان اقتضا کرده به وی روی آورده اند و از طرفی دیگر هر کجا هم که وی را مغایر با رسیدن به اهدافشان و آنچه که می خواسته اند دیده اند، به سرعت باد تغییر چهره و موضع داده و اندکی نیز از تخریب وی دریغ نکرده اند. به نظر می رسد بهترین شاهد برای این مدعا همان است که در ابتدای این نوشته و از قول یکی از نزدیکترین افراد به سید محمد خاتمی آمد ، اما برای آگاهی بیشتر و هم چنین کم ترین تردید در این زمینه ذکر چند نمونه ی دیگر از اظهارات ضد و نقیض برخی چهره های اصلاح طلب نسبت به هاشمی رفسنجانی می تواند راه گشا باشد :
به عنوان مثال محسن میردامادی، احمد زید آبادی و بهروز گرانپایه از چهره های سرشناس اصلاح طلب هر کدام با نقدهای فراوان که حتی گاهی اوقات آن قدر تند بیان شده است که بوی تخریب را نیز به خود گرفته است در بسیاری از مقالات و مصاحبه های خویش و در اوایل دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی ثمرات ۸ سال حاکمیت هاشمی رفسنجانی را چنین توصیف می کنند :
وعده های عمل نشده ی عمران و آبادانی، عدم رشد و شکوفایی اقتصادی، تورم شدید و بیکاری گسترده، شکاف عمیق طبقاتی ، نارضایتی های فراوان عمومی، بستن فضای سیاسی و نقد کشور، نگاه ابزاری به دانشجویان، عدم اهمیت برای مقوله ی توسعه سیاسی، رشد برخی از افکار باطل در دانشگاه ها به خاطر عملکرد ضعیف دوران سازندگی و ... که همه و همه را فقط به خاطر عملکرد شخص آقای هاشمی می دانند و معنقدند که اگر هر کس دیگر جای وی بود بسیاری از این مشکلات رقم نمی خورد ، ولی آنچه در این میان قابل تامل به نظر می رسد این است که همان افرادی که هاشمی را به سرکوب دانشجویان و و ایجاد جو خفقان و بسته ی سیاسی متهم می کردند، در عرض کمتر از تنها ۶ سال ، شعار اصلی که در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و در بحبوحه ی رقابت بین هاشمی و احمدی نژاد انتخاب کردند این بود:
« برای مقابله با اختناق و و حشت به معین رای می دهیم ...!»
و گویی این جماعت، احمدی نژاد را که تا قبل از دوران ریاست جمهوری اش هیچ کس با زمینه های مدیریتی وی از جمله ایجاد آزادی های مدنی و یا ایجاد جو اختناق آشنایی نداشت را به طور کامل می شناختند(!) ولی از سویی دیگر همان عده ای که دوران سازندگی و حاکمیت هاشمی رفسنجانی را برابر با جو خفقان سیاسی و عدم نقد پذیری و فعالیت های سیاسی و ... می خواندند هیچ گاه گفته های قبلی خویش را به یاد نداشتند و می خواستند برای جلوگیری از ایجاد خفقان سیاسی این بار به همان کسی رای دهند که چند سال قبل نوک پیکان تخریب آنها قرار داشت ...
بی شک با گفته های اخیر محمد علی ابطحی که یکی از اعضای ارشد مجمع روحانیون مبارز و چهره های شناخته شده ی اصلاح طلبی است شکی در این قضیه باقی نمی ماند که حتی « هاشمی رفسنجانی » هم برای داعیه داران اصلاح طلبی دارای زمان انقضا است و او تا زمانی خوب است که بتوان از وی در راستای منافع سیاسی خویش استفاده کرد! و برای آنها هدف وسیله را توجیه می کند، حالا چه یک روز با هاشمی و چه یک روز بر هاشمی! تفاوتی نمی کند! مهم این است که منافع در خطر قرار نگیرند و این همان چیزی است که امروز از آن به عنوان سیاست ماکیاولیستی یاد می شود و تباین آشکار آن با شریعت علوی نیز بر کسی پوشیده نیست ؛ ولی همان طور که این جماعت در گذشته های نه چندان دور بارها هاشمی را مورد تخریب ها و ناسزا گویی های خود قرار دادند (که بیان برخی از آنها حرمت قلم را می شکند) این بار طبق همان حربه ی کاملا نخ نما شده سعی در تجلیل و تکریم هاشمی دارند و در عین حال که خود می دانند هیچ گاه با هاشمی نبوده و نیستند در تلاشند تا وی را به یکی از سران بزرگ اصلاح طلبی نیز مبدل سازند (!)
اما براستی آنچه در این میان بیش از همه ذهن را می آزرد دقت به این نکته است که براستی چرا در این مدت اقوال و افعال آقای هاشمی به گونه ای بوده است که این جماعت معلوم الحال در شرایط کنونی بتوانند با تبلیغات فراوان ایشان را یکی از نزدیک ترین چهره ها به خودشان معرفی کنند ؟ در واقع شاید نقد آنچه که به رفتار مدعیان اصلاحات مبنی بر عدم وجود یک رویه ی واحد در رفتار سیاسی آنان وارد است را بتوان در برخی زمینه ها ، عینا به شخص هاشمی رفسنجانی نیز وارد ساخت ، چرا که وی از طرفی از زحمتکشان و عوامل پر تلاش ثمردهی انقلاب اسلامی بوده است ولی بعضا برخی رفتارها و گفته هایش جز تعجب و تحیر اثر دیگری ندارد...
به عنوان نمونه، شنیده های اخیر مبنی بر انتشار برخی خاطرات از ایشان که با واقعیات زمان حضرت امام (ره) روح ناسازگاری دارد، سخنان وی در پیشنهاد مذاکره با آمریکا در تمام سطوح (!) را در تریبون مقدس نماز جمعه تهران بعد از فرموده های مقام معظم رهبری در رد دیدگاه حامیان مذاکره با آمریکا و برخی از اظهار نظر های شگفت از سوی اطرافیان و اعضای حزب کارگزاران مبنی بر اینکه اسلام نظام اقتصادی و سیاسی ندارد و صدها نمونه ناگفته ی دیگر که ذکر آنها در این نوشته نمی گنجد ، نشان دهنده ی این است که هاشمی رفسنجانی سال ۵۷ با هاشمی رفسنجانی سال ۸۶ آن قدر تفاوت داشته است که الان مورد حمایت عده ای باشد که در صورتی که مجال مناسبی در اختیار داشته باشند، از بسیاری از اقدامات هم (...) دریغ نخواهند کرد...
لذا در پایان به نظر می رسد آنچه که باید ذکر می شد، گفته شد و اگر هم نا گفته هایی هست ، برای آنان که باید بدانند، مفهوم و بی پرده است. چرا که آنانی که که امروز مدعی حمایت از هاشمی هستند بدون لفافه گفته اند که هر کجا منافعمان اقتضا کند از او حمایت می کنیم، ولی آقای هاشمی! چرا پس از ۲۹ سال از انقلاب اسلامی و حسن سوابقی که در کارنامه ی عملکرد شما مثبوت است، برخی از گفته ها، اقدامات و به خصوص شخصیت اطرافیان شما باید به گونه ای باشند که در چنین وضعیتی قرار بگیرید؟
امیر حسین ثابتی
همین مطلب در سپهر نیوز :
http://www.sepehrnews.ir/?p,۷۳۶۳
منبع : آریایی


همچنین مشاهده کنید