پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
انتخاب آموزش ، انتخاب جامعه
● از آموزش و پرورش رسمی چه میخواهیم؟
یكی از رموز پیشرفت، تربیت فرهنگی و اجتماعیدانشآموزان است. در این رابطه سؤال این است كه مدارس ما برای تربیت فرهنگی ،اجتماعی و در نهایت برای تحقق هدفهای توسعه گرایانه چگونه عمل میكنند . زمانی كه مدرسه نزد جامعه مقبولیت داشته باشد، انتظارات و توقعات به سمت بهبود كیفیت پیش خواهد رفت و تلاشها و سرمایهگذاریها بهخاطر افزایش بهرهوری آن (یعنی تأمین نیازهای فوری و آتی جامعه) مشروعیت خواهد داشت. مهندسی ارزش در آموزش و پرورش به همین منظور موضوعیتپیدا میكند و ملاحظات اقتصادی در برنامهریزیهای آموزشی و درسی مورد توجه قرار میگیرند.
سالهای متمادی است، مدیران، معلمان و اولیای دانشآموزان از حجم زیاد كتابهای درسی مینالند و تحقق هدفهای آموزش و پرورش را ضعیف ارزیابی میكنند. آنچه كه در هدفهای آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفته است، در رفتار، عملكرد و مناسبات فارغالتحصیلان مشاهده نمیشود.
جریان آموزش در مدارس بهجای «پاسخ مدارس» باید «سؤال مدارس» را ترویج كند و به جای ارضای كنجكاوی، تحریك و تقویت كنجكاوی در میان یادگیرندگان را سرلوحه روشها و برنامهریزیهای درسی قرار دهد.
نباید هیچیك از استعدادهایی را كه همچون گنجینهای در درون هر كس نهفته است دست نخورده رها كرد. برخی از استعدادهایی كه بیشتر مورد غفلت قرار میگیرند، عبارتند از: قدرت استدلال، تخیل، توانایی جسمانی، حس زیباییشناسی، تمایل به ایجاد ارتباط با دیگران و جذبه طبیعی رهبری گروه كه این نیز نیاز به خودآگاهی بیشتر را ثابت میكند.
یكی از مهمترین آرمانهای جامعه، تربیت فرهنگی و اجتماعی و پرورش اخلاقی دانشآموزان است. در این رابطه سؤال اساسی این است كه مدارس ما برای تربیت فرهنگی ،اجتماعی و در نهایت برای تحقق هدفهای مصوب مجلس چگونه عمل میكنند؟
در نظام آموزشی ما ارزش به رفتارها نیست، بلكه به كسب دانشی است كه به گونه قالبی خواست نظام آموزشی دانشگاهی را برآورده میكند. كنكور و امتحان حرف اول و آخر را در نظام آموزشی میزند و قبولی در دانشگاه آمال و آرزوی اجتماعی و خانوادگی است.
چه جامعهای را میخواهیم بنا كنیم؟ چه گامهای عملی و مشخصی باید برای ساختنچنین جامعهای برداریم؟ چه نوع آموزشی در ساختن چنین جامعهای مورد استفاده است؟ چگونه چنین سیستمی را باید سازمان داد؟ چه چیزی به آن بدهیم و انتظار چه چیزی از آن داشته باشیم؟
انتخاب آموزش به کل جامعه مربوط میشود و مستلزم مذاکرات همه جانبه و دموکراتیک است. این مذاکرات نه تنها باید در مورد منابع و روشهای تأمین و سهم هریک از بخشها، بلکه در مورد اهداف و جهتگیریهای نظام آموزشی صورت گیرد.
ویژگیهای نامطلوب فرهنگی متناظر با استیلای روش تدریس توضیحی سخنرانی و مشابه آن بوده و میدانیم كه بهطور كلی در این روشها، برای دانشآموزان در فرآیند یاددهیـ یادگیری نقش فعالی قایل نمیشوند.
دانشآموزان اطاعت بیچون و چرای از معلم و عدم مشاركت خود در تصمیمگیری نسبتبه برنامهها و فعالیتهای آموزشی را تجربه میكنند، آنان میآموزند كه به آرا و افكار دیگران احترام نگذارند، چرا كه در فرآیند تعلیم و تربیت خود شاهد بودهاند كه آرا و افكار ایشان بیارزش تلقی شده است.
دانش آموزان به واسطه مواجهه با برخوردهای مستمر تحكمی و غیر استدلالی یاد میگیرند كه در اجتماع چنین منشی را به خدمت بگیرند.
با ندادن اجازه دخالت و اظهارنظر یا تصمیمگیری و اینكه همواره دیگران برای او تصمیم گرفتهاند و از او تابع بودن، طلب شده است، آنان با روحیه انقیاد و تسلیم در برابر شرایط موجود خو میگیرند. آنان به واسطه اینكه همیشه توفیق را به قیمت حذف دیگران از صحنه در نظام آموزشی تجربه كردهاند، فردگرایی و اصالت داشتن منافع فرد بر منافع جمع را بهعنوان یك سلوك و هنجار پذیرفته شده باور میكنند.
عدم رغبت به مشاركت و همكاری با دیگران در حل مسایل اجتماعی را نیز میتوان معلول این واقعیت دانست. آنان هیچگاه تحت استیلای روش مستقیم تدریس، در طول تحصیل، فرصت تمرین مهارتهای گروهیرا نیافتهاند.
مردم به نقشهای حیاتی آموزش و پرورش در جنبههای مختلف فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی وقوف كامل ندارند و بدین جهت كمتر نگران مشكلات آموزش و پرورش در مقایسه با سایر مسایل زندگی خود هستند و تا دادن جایگاه در خور و شایسته به آموزش و پرورش در خانواده و جامعه راه زیادی در پیش دارند.
ناكامیها، عدم توفیقها و اثربخشی كم تغییرات پی در پی نظام آموزشی و پرورشیرسمی در گذشته، شرایطی را بهوجود آورده است كه دیگر تغییر و اصلاح از بالا به پایین، كارسازنیست.یقیناً، هر دورانی، آموزش و پرورش خود را میطلبد. آموزش آینده مبتنی بر دانایی وقوه تفكر و خلاقیت است. مدیران و معلمان به توسعه مهارتهای حرفهای خود علاقهمندند و هرگاه اقدامات مناسبی در این زمینه صورت گیرد، مجدانه برای تحقق دانایی، فداكاری خواهند كرد.
همگی باور داریم كه آموزش و پرورش باید بهبود یابد. اما اگر ندانیم در كدام مسیر باید حركت كنیم و برای این كار هدفهای روشن و مشخصی نداشته باشیم، پیشرفتی به دست نمیآید.تلاشهای ارزشمندی كه در زمینههای مختلف مثل، تجهیز مدارس با فناوری جدید و...اگرچه با نیت خیر صورت گرفتهاند، ولی به موفقیت نخواهند رسید، زیرا به عنصر كیفیت توجه نشده است.
تمامی تلاشها و سرمایهگذاریها براساس یك برنامه كلی بهبود كیفیت، باید بهطور اساسی آنچه را كه در كلاسهای درس اتفاق میافتد، بهبود بخشد. در حال حاضر طرح و برنامههایی كه براساس چشمانداز كلی بهبود كیفیت باشد بهصورت اقدامات و برنامههای جدای از هم و نه مرتبط با یكدیگر اجرا میشود كه علاوه بر اینكه موفقیتی را به همراه نخواهد داشت، بلكه مدیران و معلمان را نیز خسته كرده است.
ریشه بسیاری از عدم موفقیتها در بدفهمیهاست، بنابراین تلاش و برنامهریزی برای رسیدن به ادبیات و فهم مشترك نزد كاركنان و مشتریان مدرسه، یك اقدام ضروری و راهبردی است.صرفنظر از ابهامات و كلیگوییها در تدوین و تدارك هدفهای آموزش و پرورش، متأسفانه در بیشتر اوقات با این واقعیت تلخ مواجه میشویم كه كمتر اتفاق میافتد مدارس، هدفهای آموزش و پرورش دوره تحصیلی مدرسه خود را با دقت مطالعه كرده و با بحث و گفتوگو به درك مشتركی رسیده باشند، در چنین شرایطی چگونه میتوان درك درستی از هدفها و مقاصد آموزشی و پرورشی داشته باشیم؟ چه باید كرد؟
مسئولان، كارشناسان، مدیران و كاركنان آموزشی در همه سطوح ملی، استانی،منطقهای و مدرسه در ابتدا باید از خود سؤال كنند، چند بار اتفاق افتاده است كه هدفهایآموزش و پرورش در دورههای مختلف تحصیلی را با دقت مطالعه كردهاند و با بحث و گفتوگو با یكدیگر به توافق رسیدهاند و درك مشتركی از فلسفه و اهداف آموزش و پرورش ایجاد شده است. متأسفانه نظام آموزش و پرورش ما فاقد فلسفه مكتوب و مستندی است كه چشم و چراغ راه سرمایهگذاریها و برنامهریزیهای آموزشی و درسی باشد؟
یقیناً تا زمانی كه فلسفه آموزش و پرورش ما و به دنبال آن هدفهای آموزش و پرورش از صراحت و شفافیت كافی برخوردار نباشد، امكان رسیدن به توافق و وفاق جمعیمیسر نخواهد شد. درس فلسفه آموزش و پرورش نیز كه سالهای متمادی در دانشگاههای ما تدریس میشود، صرفاً مجموعهای از مكاتب فلسفی است كه دانشجویان این درس كمتر فرصت مییابند در كلاسهای درس ضمن بحث و گفتوگو پیرامون ضرورت داشتنفلسفه آموزش و پرورش و چرایی فعالیتها، مفاهمه كنند و تقریباً نتیجه آن جز سردرگمی و حیرانی نخواهد بود.
به همین دلیل است كه متأسفانه نظام آموزش و پرورش ما، گرفتار وامگیری ناقص اصول، هدفها، محتوا و برنامههای درسی نظامهای آموزش و پرورش دیگر كشورها بهویژه آمریكا و اروپاست و طبیعی است كه این نظام، هماهنگی و سازگاری لازم با نظام ارزشها، باورها و نیازهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران را نداشته است.
در نظام آموزش و پرورش ایران، وفاق ذهنی و قلبی (نگرش) لازم در خصوص مهمترین اركان پرورش و آموزش انسان بهوجود نیامده است. فضای بدفهمی گسترش یافته است و تفاسیر و تعابیر گوناگون در مورد اینكه از آموزش و پرورش رسمی چه میخواهیم، چهرا میخواهیم و چگونه میخواهیم، غیرقابل احصا است.
بهمن حوریزاد
منبع : روزنامه همشهری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر آتش سوزی قوه قضاییه تهران پلیس اصفهان بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو قیمت سکه خودرو دلار بانک مرکزی حقوق بازنشستگان سایپا ایران خودرو کارگران
نمایشگاه کتاب سریال شهاب حسینی عفاف و حجاب کتاب جواد عزتی مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه اوکراین انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال پرسپولیس فوتبال علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر تبلیغات موبایل تلفن همراه اینستاگرام گوگل اپل ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه دیابت بیماری قلبی کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی