سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

توسعه سیاسی وموانع آن در ایران امروز


توسعه سیاسی وموانع آن در ایران امروز
توسعه سیاسی تبلور شکل گیری قالب فکری جدید که درآن فرآیندی نهادین از حرکت پیشرونده ولی متعادل ، خواه افزاینده و با ثبات سیاسی ایجاد می شود که در آن یک جماعت انسانی سیاسی به سوی مشارکت فعالانه سیاسی شهروندان خود داوطلبانه ، آگاهانه و عاقلانه گام بردارد تا برای کلیه مشکلات مختلف اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی خود را از لحاظ سیاسی با همدلی و به طور غیر خشونت آمیز راهجویی مدبرانه و پایا داشته باشند . ( سیف زاده ۱۳۷۵ ، ص۷۵ )
ساموئل هانتینگتون نوسازی سیاسی و توسعه سیاسی را از هم متمایز می کند : به نظر او نوسازی سیاسی عبارت است از گستردن آگاهی سیاسی به درون گروههای اجتماعی جدید و بسیج این گروهها به درون سیاست . اما توسعه سیاسی عبارتست از آفرینش نهادهای سیاسی دارای ویژگی های ؛ پیچیدگی ، استقلال و انسجام برای جذب و تنظیم مشارکت گروههای جدید و ترویج تغییر اجتماعی و اقتصادی در جامعه . به عقیده او مسأله اساسی سیاست ، لنگ لنگان رفتن توسعهٔ نهادهای سیاسی به دنبال توسعهٔ اجتماعی و اقتصادی است . ( امین زاده ۱۳۷۶ ، ص ۱۱۰ )
به زعم ایزنستات (۱۹۶۴ ) ، ، مشخصه مهم تحول و توسعه سیاسی تغییر پذیری حمایت و پشتیبانی سیاسی مردم و فقدان اتحاد قدرت سیاسی ناشی از وابستگی های سنتی است . در یک جامعه از لحاظ سیاسی متحول و توسعه یافته ، حکمرانان برای حفظ مقام و حق حکومت ، همواره بسیج حمایت و پشتیبانی بخش قابل ملاحظه ای از مردم نیاز دارند .( علاقه بند ۱۳۷۱ ، ص ۱۲۲ )
گابریل آلموند پیشنهاد می کند که بااندازه گیری و تعیین میزان تغییر در ساختار اجتماعی ، در الگوهای جامعه پذیری ، در تجدید نظر نسبت به نقش های سیاسی ، در نرخ تقاضاها ، در ایجاد گروههای نفوذ ، احزاب سیاسی و وسایل ارتباط جمعی ، در فرآیندهای اتحاد سازی و دادوستد در اجزای قانونی ، در تقسیم کار و کارکرد درون دیوانسالاری ، در اهمیت و انواع خروجی های سیاسی و در محیط های داخلی وبین المللی در نتیجه این خروجی ها ، این تغییرات را به عنوان شاخص های اندازه گیری توسعه سیاسی در نظر بگیریم .
● مهمترین موانع توسعه سیاسی درایران امروز عبارتند از:
۱) فرهنگ روستایی و عشایری : بررسی فرهنگ روستایی و عشایری حاکی از این واقعیت است که خویشاوندگرایی و احساس تعلق به ایل و طایفه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است . ریشهٔ این موضوع به تجربه های ایل و طایفه در مورد چگونگی حفظ امنیت و ادامه حیات آن بر می گردد . در این مجموعه فرد به تنهایی قابل تصور نیست بلکه فرد همان ایل است و ایل مساوی با فرد .
در فرهنگ روستایی و عشایری ارزیابی فرد منوط به موقعیت خانوادگی اوست .نقش هایی که واگذار می شود منحصراً به وی تعلق نمی گیرد بلکه کل خانواده را نیز شامل می شود. لذا وقتی عضوی از یک خانواده ارتقاء اجتماعی می یابد ، در حقیقت خانوادهٔ او ارتقاء پیدا می کنند . از طرفی فرد در زمان ارتقاء اجتماعی می کوشد تا دست سایر اعضای خانواده و قوم خویش را بگیرد تا آنها نیز از مزایای اجتماعی برخوردار شوند . این خصلت عشیره ای در حوزهٔ سیاست و اقتصاد ایران همچنان ادامه پیدا کرده است . ( سریع القلم ، ۱۳۷۷ ، ص ۳۸ )
۲) پایین بودن سطح آگاهی های سیاسی : دانیل لرنر آگاهی را اینطور تعریف می کند : یکی از عوامل پویایی اجتماعی ، آگاهی مردم است نسبت به حقوق و وظایف و پی بردن به علل اساسی مسائل اجتماعی بدانسان که روابط و مناسبات موجود در جامعه را بتوان بررسی کرد و از راه تجزیه و تحلیل درست آنها و نگرش عمیق و اصولی به بنیادهای اجتماعی توانایی عملی و فکری را بیشتر نمود . ›› ( لرنر ۱۹۵۸، ص۴۵ ) .
بدون شک مشارکت سیاسی نیازمند آگاهی است . اطلاع از وضع سیاسی حاکم و دیدگاههای مختلف موجود پیش نیاز مشارکت آگاهانه می باشد .
۳) عدم وجود احزاب کارآمد : به طور کلی می توان گفت که اکثریت قریب به اتفاق احزاب کنونی کشور متکی و وابسته به فردند نه به اصول و ارکان حزبی . بدین معنی که دیدگاه ها و مواضع حزبی باتغییر موضع فرد با نفوذ حزب دگرگون می شود ،نه با منافع حزبی . در این صورت نمی توان انتظار داشت که احزاب از کار آمدی قابل ملاحظه ای برخوردار باشند .
۴) پایین بودن سن رأی دهندگان : مهمترین نمود مشارکت سیاسی انتخابات است . بر اساس قوانین موجود در کشور سن انتخاب کنندگان ۱۶ سال تمام می باشد .
کم نیستند محققانی که با سن پائین رأی مخالفند. استدلال اصلی این عده آن است که افراد در سنین پایین تر بیشتر تابع احساسات و کمتر تابع ملاک و معیارهای عقلانی هستند . ( ایوبی ۱۳۷۹ ، ص ۲۷ )
از آنجا که افراد با سنین پایین از درک و قدرت تجزیه و تحلیل مواضع سیاسی ـ اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی عاجزند بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که رأی آنان بیشتر از روی احساسات و عواطف است تا آگاهی .
جدول سن انتخابات نشان می دهد که جز ایران و کوبا ، هیچ کشوری سن ۱۶ سال را برای انتخابات نپذیرفته است و این دو کشور پایین ترین سن انتخابات را دارا هستند . ( همان منبع ، ص ۲۸ )
علی بیرانوند
منبع : سایر منابع