شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
تلاطم - TURBULENCE
سال تولید : ۱۹۹۷
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مارتین رنسوهوف و دیوید والدز
کارگردان : رابرت باتلر
فیلمنامهنویس : جاناتان برت
فیلمبردار : لوید اهرن دوم
آهنگساز(موسیقی متن) : شرلی واکر
هنرپیشگان : ری لیوتا، لارن هالی، هکتور الیزوندو، بن کراس، کاترین هیکس، ریچل تیکوتین و برندان گلیسن
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۰ دقیقه
قاتل زنجیرهای، ̎رایان ویور̎ (لیوتا) در هواپیمائی که او را به زندان میبرد، فرصتی مییابد و خود را آزاد میکند. سپس در پی آن برمیآید تا هواپیما را تحت کنترل خود درآورد، اما مقابلهٔ شجاعانهٔ یک مهماندار پر دل و جرأت به نام ̎تری هالوران̎ (هالی) نقشههای او را نقش بر آب میکند. ̎تری̎ تلاش میکند تا هواپیما را هدایت کند و با کمک یک مأمور برج مراقبت به نام ̎سام بئن̎ (کراس) آن را سالم بر زمین فرود آورد. در این بین ̎ویور̎ سعی میکند با زبانبازی او را از اینکار منصرف کند و ̎تری̎ نیز در تلاش است تحتتأثیر حرفهای او قرار نگیرد و هواپیما و مسافران را نجات دهد...
عجیب است که هر سال یک سوژه در سینمای معاصر آمریکا رواج مییابد. بهعنوان نمونه سال ۱۹۹۶، فیلمهائ با مضمون زندانی گناهکاری که میکوشید بار گناه خود را سبک کند، شایع بود (مثل اجاق گاز جیمز فولی) و در ۱۹۹۷ نیز گویا ربوده شدن هواپیما توسط جانیها و خلافکاران سوژهای همهگیر شده است. پس از هواپیمای محکومان (سایمن وست، ۱۹۹۷)، نوبت تلاطم است که با جایگزینی یک زن (هالی) بهجای نیکلاس کیج و تبدیل آن همه مجرم به یک نفر، بوئینگی را برای نزدیک به دو ساعت در آسمان نگاه دارد تا بلکه با میان زمین و آسمان قرار دادن آن، تماشاگر را نیز دچار احساس تعلیق (و یا تلاطم) کند! از سوئی تلاطم نیز مثل جیغ (وس کریون، ۱۹۹۶) میکوشد تا با نام فیلمها و کتابها، بازی و ترس و هیجان ایجاد کند. (اما این کجا و آن کجا!). لیوتا برای خلق یک قاتل زنجیرهای روانی چهرهای مناسب دارد ولی بازی او تقلیدی است از نمونههای پیشین سینمائی این شخصیتها. بهرغم آنکه ما او را حتی قبل از ورود به هواپیما میبینیم (شاهد نحوهٔ دستگیریاش، هنگامیکه سراغ قربانی جدیدی رفت، بودیم) اما اطلاعاتمان دربارهٔ او کافی نیست بلکه تنها با ارجاع به موارد مشابهی که در ذهن داریم، او را میشناسیم، اگر نه او حتی در تیپسازی نیز موفق نیست. اما نقطهٔ مقابل او ̎تری̎ است. همان نخستینباری که شب کریسمس او را میبینیم، چهرهاش، انتظار کشیدن، عشق و ناامیدی را منتقل میکند و بنابراین به او نزدیک میشویم و با مهربانیاش با قاتل با توجه به شناختی که از او پیدا کردهایم (زنی که نامزدش رهایش کرده و تنهاست و خوشقلب) بهنظرمان عجیب نمیرسد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست