جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا

علم و حکمت علی علیه السلام


علم و حکمت علی علیه السلام
ان ههنا لعلما جما (علی علیه السلام)
در مورد علم امام و پیغمبر عقاید مردم مختلف است گروهی معتقدند كه علم آنان محدود بوده و در اطراف مسائل شرعیه دور میزند و جز خدا كسی از امور غیبی آگاه نمیباشد زیرا آیاتی در قرآن وجود دارد كه مؤید این مطلب است.
▪ خداوند فرماید:
و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو)
(۱) كلیدهای خزائن غیب نزد خدا است و جز او كسی بدانها آگاه نیست) و همچنین فرماید: (و ما كان الله لیطلعكم علی الغیب) (۲) و خداوند شما را بر غیب آگاه نسازد) در برابر این گروه جمعی نیز آنها را بر همه امور اعم از تكوینی و تشریعی آگاه دانند و عده‏ای هم كه مانند اهل سنت بعصمت امام قائل نمی‏باشند امام را مانند دیگر پیشوایان دانسته و گویند ممكن است او چیزی را نداند در حالیكه اشخاص دیگر از آن آگاه باشند همچنانكه عمر در پاسخ زنی كه او را مجاب كرده بود گفت. (كلكم افقه من عمر حتی المخدرات فی الحجال) (۳) همه شما از عمر دانشمندترید حتی زنهای پشت پرده) .
بحث در این موضوع از نظر فلسفی مربوط است بشناسائی ذهن و دانستن ارزش معرفت آدمی و اینكه علم از چه مقوله‏ای میباشد و خلاصه آنكه علم انكشاف‏واقع است و بدو قسم ذاتی و كسبی تقسیم میشود (۴) .علم ذاتی مختص خداوند تعالی است و ما را بتصور حقیقت و كیفیت آن هیچگونه راهی نیست،و علم كسبی مربوط بافراد بشر است كه هر كسی میتواند در اثر تعلم و فرا گرفتن از دیگری دانشی تحصیل نماید.و شق سیم علم لدنی و الهامی است كه مخصوص انبیاء و اوصیاء آنها میباشد و این قسم علم مانند علم افراد بشر كسبی و تحصیلی نیست و باز مانند علم خدا ذاتی هم نیست بلكه علمی است عرضی كه از جانب خدا بدون كسب و تحصیل به پیغمبران و اوصیاء آنها افاضه میشود و آنان با اذن و اراده خدا میتوانند از حوادث گذشته و آینده خبر دهند و در برابر هر نوع پرسش دیگران پاسخ مقتضی گویند.
▪ خداوند درباره حضرت خضر فرماید : (و علمناه من لدنا علما) (۵) و ما او را از جانب خود علم لدنی و غیبی تعلیم دادیم) .
▪ حضرت عیسی علیه السلام كه از جانب خدا علم لدنی داشت بقوم خود گوید:
(و انبئكم بما تأكلون و ما تدخرون فی بیوتكم) (۶) .
(شما را خبر میدهم بدانچه میخورید و آنچه در خانه‏هایتان ذخیره میكنید.)
بنابر این آیاتی كه در قرآن علم غیب را از غیر خدا نفی میكند منظور علم ذاتی است كه مختص ذات احدیت است و در جائیكه آنرا برای دیگران اثبات میكند علم لدنی است كه بوسیله وحی و الهام (۷) از جانب پروردگار بدانها افاضه میشود و آنان نیز با اراده خدا از امور غیبی آگاه میگردند. فرماید:
(عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول (۸) ... (خداوند دانای غیب است و ظاهر نسازد بر غیب خود احدی را مگر كسی را كه برای پیغمبری پسندیده باشد.)
با توجه بمفاد آیات گذشته،رسول اكرم صلی الله علیه و آله كه سر حلقه سلسله عالم امكان و بساحت قرب حق از همه نزدیكتر است مسلما علم بیشتری از جانب خداوند باو افاضه شده و برابر نص صریح قرآن كریم كه فرماید (علمه شدید القوی (۹) آنحضرت برمز وجود و اسرار كائنات بیش از هر كسی آگاه بوده است و علم علی علیه السلام هم كه مورد بحث ما است مقتبس از علوم و حكم آنجناب است زیرا علی علیه السلام دروازه شهرستان علم پیغمبر بود.
▪ برابر نقل مورخین و اهل سیر از عامه و خاصه نبی اكرم فرموده است:
انا مدینهٔ العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب (۱۰)
▪ همچنین نقل كرده‏اند كه فرمود:
انا دار الحكمهٔ و علی بابها (۱۱) .
▪ خود حضرت امیر علیه السلام فرمود:
لقد علمنی رسول الله صلی الله علیه و آله الف باب كل باب یفتح الف باب (۱۲) .
یعنی رسول خدا مرا هزار باب از علم یاد داد كه هر بابی هزار باب دیگر باز میكند.
شیخ سلیمان بلخی در كتاب ینابیع المودهٔ مینویسد كه علی علیه السلام فرمود.
سلونی عن اسرار الغیوب فانی وارث علوم الانبیاء و المرسلین (۱۳) .
(درباره اسرار غیب‏ها از من بپرسید كه من وارث علوم انبیاء و مرسلین هستم) و باز نوشته‏اند كه پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود علم و حكمت بده جزء تقسیم شده نه جزء آن بعلی اعطاء گردیده و یك جزء به بقیه مردم و علی در آن یك جزء هم اعلم مردم است (۱۴) .
و از ابن عباس روایت شده است كه پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود:علی بن ابی طالب اعلم امتی،و اقضاهم فیما اختلفوا فیه من بعدی (۱۵) یعنی علی بن ابیطالب دانشمندترین امت من است و در مورد آنچه پس از من اختلاف كنند داناترین آنها در داوری كردن است.
ابن ابی الحدید كه از دانشمندان بزرگ اهل سنت بوده و نهج البلاغه را شرح كرده است گوید كه كلیه علوم اسلامی از علی علیه السلام تراوش نموده است و آنحضرت معارف اسلام را در سخنرانیهای خود با بلیغ‏ترین وجهی ایراد نموده است.
علی علیه السلام صریحا فرمود:سلونی قبل ان تفقدونی.بپرسید از من پیش از آنكه از میان شما بروم!و از این جمله كوتاه میزان علم آنجناب روشن میشود زیرا موضوع علم را قید نكرده و دائره سؤالات را محدود ننموده است بلكه مردم را در سؤال از هر نوع مشكلات علمی آزاد گذشته است و این سخن دلیل احاطه آنحضرت برموز آفرینش و اسرار خلقت است و چنین ادعائی بغیر از وی از كسی دیده و شنیده نشده است چنانكه ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه گوید همه مردم اجماع كردند بر اینكه احدی از صحابه و علماء نگفته سلونی قبل ان تفقدونی مگر علی بن ابیطالب (۱۶) .
علماء و مورخین (از عامه و خاصه) نوشته‏اند كه علی علیه السلام فرمود سلونی قبل ان تفقدونیـاز من بپرسید پیش از آنكه مرا نیابید بخدا سوگند اگر بر مسند فتوی بنشینم در میان اهل تورات باحكام تورات فتوی دهم در میان اهل انجیل بانجیل و در میان اهل زبور به زبور و در میان اهل قرآن بقرآن بطوریكه اگرخداوند آن كتابها را بسخن در آورد گویند علی راست گفت و شما را بآنچه در ما نازل شده فتوی داد و باز فرمود بپرسید از من پیش از آنكه مرا نیابید سوگند بآنكه دانه را (در زیر خاك) بشكافت و انسان را آفرید اگر از یك یك آیه‏های قرآن از من بپرسید شما را از زمان نزول آن و همچنین در مورد شأن نزولش و از ناسخ و منسوخ و از خاص و عام و محكم و متشابهش و اینكه در مكه یا در مدینه نازل شده است خبر میدهم (۱۷) .
علی علیه السلام با آنهمه علم و دانش در میان اشخاص جاهل و نادان افتاده بود و مردم جز تنی چند از خواص اصحابش از علم او بهره‏مند نمیشدند و مصداق سخن سعدی را داشت كه گوید:
عالم اندر میانه جهال‏
مثلی گفته‏اند صدیقان‏
شاهدی در میان كوران است‏
مصحفی در سرای زندیقان
علی علیه السلام همیشه آرزومند بود كه صاحب كمالی پیدا كند تا از مشكلات علوم و اسرار آفرینش با او بازگو كند و اشاره بسینه خود كرده و میفرمود:ان ههنا لعلما جماـدر سینه من دریای خروشان علم در تموج است ولی افسوس كه كسی استعداد فهم آنرا ندارد.
قوانین كلی طبیعی و اصول مسلمه‏ای كه مورد تحقیق دانشمندان اروپا قرار گرفته است در سخنان و خطبه‏های علی علیه السلام كاملا هویدا است و خطبه‏های آنحضرت مشحون از حقائق فلسفی و معارف اسلامی است كه دانشمندان و فلاسفه بزرگ مانند صدر المتألهین و غیره استفاده‏های شایانی از آنها نموده‏اند.
خلفای ثلاثه كه مدت ۲۵ سال مسند خلافت را اشغال كرده بودند چنانكه سابقا اشاره شد در رفع مشكلات علمی و قضائی از آنجناب استمداد میكردند.
در زمان خلافت آنحضرت دو فیلسوف یونانی و یهودی بخدمت وی مشرف شدند و پس از اندكی گفتگو از خدمتش مرخص گردیدند،فیلسوف یونانی گفت:فلسفه را از سقراط و ارسطو بهتر میداند،حكیم یهودی گفت:بتمام جهات فلسفه‏احاطه دارد (۱۸) .
شریفترین علوم علم مبدأ و معاد است كه در كلام علی علیه السلام به بهترین وجهی بیان شده است بطوریكه اسرار و رموز آنرا كسی جز آنحضرت نتوانسته است شرح و توضیح دهد.
حدیث نفس و حدیث حقیقت كه در برابر سؤال كمیل بن زیاد بیان فرموده مورد تفسیر علمای حكمت و عرفان قرار گرفته و در شرح آنها كتابها نوشته‏اند.هنوز برای عالم بشریت زود است كه بتوانند سخنان آن بزرگوار را چنانكه باید و شاید ادراك كنند.علی علیه السلام در حدود یازده هزار كلمات قصار (غرر و درر آمدی و متفرقات جوامع حدیث) در فنون مختلفه عقلی و دینی و اجتماعی و اخلاقی بیان فرموده و اول كسی است كه در اسلام درباره فلسفه الهی غور كرده و بسبك استدلال آزاد و برهان منطقی سخن گفته است و مسائلی را كه تا آنروز در میان فلاسفه جهان مورد توجه قرار نگرفته بود طرح كرده است و گروهی از رجال دینی و دانشمندان اسلامی را تربیت نموده كه در میان آنان جمعی از زهاد و اهل معرفت مانند اویس قرنی و كمیل بن زیاد و میثم تمار و رشید هجری وجود داشتند كه در میان عرفاء اسلامی مصادر عرفان شناخته شده‏اند (۱۹) .
علی علیه السلام در ادبیات عرب كمال تبحر و مهارت را داشت و قواعد علوم عربیه را او دستور تنظیم داد و علم نحو را بوجود آورد،در مسائل غامضه و مشكله جواب فوری میداد و معانی بزرگ و عالیه حكمت را در قالب كلمات كوتاه بیان مینمود،هر گونه سؤالی را درباره علوم مختلفه اعم از ریاضی و طبیعی و دیگر علوم بدون تأمل و اندیشه پاسخ میگفت و هرگز راه خطاء نمی‏پیمود،كسی از حضرتش كوچكترین مضرب مشترك اعداد را از یك تا ده سؤال كرد فورا فرمود:اضرب ایام اسبوعك فی ایام سنتك.
یعنی شماره روزهای هفته (۷) را در روزهای سال (۳۶۰) ضرب كن كه عدد منظور (۲۵۲۰) بدست خواهد آمد كه از یك تا ده بدون كسر به آنها قابل تقسیم است.
سرعت ادراك و انتقال،و تیز هوشی آنجناب بقدری بود كه همه را متحیر و متعجب میساخت چنانكه عمر گفت:یا علی تعجب من از اینكه تو بر تمام مسائل علمی و قضائی و فقهی احاطه داری نیست بلكه تعجب من از اینست كه تو هرگونه سؤال مشكلی را در هر موردی كه باشد بلافاصله و فوری و بدون اندیشه و تأمل جواب میدهی!حضرت فرمود ای عمر این دست من چند انگشت دارد؟عرض كرد پنج انگشت.فرمود پس چرا تو در پاسخ این سؤال اندیشه نكردی؟عرض كرد این واضح و معلوم است احتیاجی باندیشه ندارد،علی علیه السلام فرمود كلیه مسائل در نظر من مانند پنج انگشت دست در نظر تست!
علی علیه السلام در اسرار هستی و نظام طبیعت حكیمانه نظر میكرد و سخنانی در توحید و الهیات و كیفیت عالم نامرئی بیادگار گذاشته است كه در نهج البلاغه و سایر آثار او مندرج است.
پی‏نوشتها:
(۱) سوره انعام آیه ۵۹
(۳) سوره آل عمران آیه .۱۷۹
(۳) شبهای پیشاور ص ۸۵۲ نقل از تفاسیر و كتب عامه.
(۴) علم را بحضوری و حصولی نیز تقسم كرده‏اند ولی آنچه بمقصود ما نزدیك است همان تقسیم علم بذاتی و كسبی است.
(۵) سوره كهف آیه .۶۵
(۶) سوره آل عمران آیه .۴۹
(۷) كیفیت وحی و الهام از نظر فلاسفه و دانشمندان بجهات مختلفه تعبیر شده است برای توضیح مطلب بكتاب(ماهیت و منشاء دین) تألیف نگارنده مراجعه شود.
(۸) سوره جن آیه .۲۶
(۹) سوره نجم آیه .۵
(۱۰) مناقب ابن مغازلی ص ۸۰ـكفایهٔ الطالب باب ۵۸ ص ۲۲۱ـفصول المهمه ابن صباغ ص ۱۸
(۱۱) ذخائر العقبی ص ۷۷ـكشف الغمه ص ۳۳
(۱۲) خصال صدوق جلد ۲ ص ۱۷۶
(۱۳) ینابیع المودهٔ باب ۱۴ ص ۶۹
(۱۴) ینابیع المودهٔ باب ۱۴ ص ۷۰ـكشف الغمه ص ۳
(۱۵) ارشاد مفید جلد ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۱
(۱۶) كفایهٔ الخصام ص ۶۷۳ شرح نهج البلاغه جلد ۲ ص ۲۷۷
(۱۷) ینابیع المودهٔ ص ۷۴ـارشاد مفید جلد ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۴ـامالی صدوق مجلس ۵۵ حدیث ۱ـمناقب خوارزمی.
(۱۸) نقل از كتاب افكار اممـباید دانست كه ارسطو و امثال او را نمیتوان با علی علیه السلام قابل قیاس دانست زیرا بطوریكه گفته شد علم امام لدنی و الهامی است ولی علم دانشمندان تحصیلی و اكتسابی است و گفته آن فیلسوف هم از این نظر بوده كه او دانشمندتر از سقراط و ارسطو كسی را سراغ نداشت.
(۱۹) شیعه در اسلام ص ۲۰
منبع : امام علی