جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
آرزوی دراز
معنی آرزوی دراز و بازگشت آن - علاج آن - ضدّ آن کوتاهی آرزوست - اختلاف مرد در درازی آرزو - یاد مرگ آرزو را کوتاه میکند - شگفتا از کسی که مرگ را از یاد میبرد - مرگ بزرگترین بلاها و حوادث است - مراتب مردم در یاد کردن مرگ.
آرزوی دراز این است که کسی به ماندن و بقاء خود تا مدّتی دراز اعتقاد و اعتماد داشته باشد، و به همهٔ متعلّقات و ملحقات بقاء، از مال و خانه و خانواده و غیر اینها، رغبت و تمایل نماید؛ و این صفت از رذائل دو قوهٔ عاقله و شهوت است، زیرا اعتقاد مذکور ناشی از جهل است که متعلّق به قوهٔ عاقله است، و حبّ و میل وی به متعلّقات و توابع بقاء از شاخههای حب دنیاست. و بازگشت جهل او یا به اعتماد بر جوانی است که با وجود جوانی مرگ را بعید میشمارد، و بیچارهٔ مسکین فکر نمیکند که اگر پیران شهر خود را بشمارد صد یک اهل شهر نیستند، و این کمی و قلّت پیران به علّت آن است که مرگ در جوانان بیشتر است، و تا یک پیر بمیرد هزار کودک و جوان مردهاند؛ و یا تکیه بر تندرستی و نیرومندی خویش میکند و مرگ ناگهانی را دور میداند، و نمیاندیشد که این امر بعید نیست، و اگر هم مرگ مفاجات بعید باشد بیماری مفاجات بعید نیست و هر مرضی ناگاه عارض میشود، و چون بیمار شد مرگ را نمیتوان بعید شمرد.
و اگر این غافل تفکر مینمود، و میدانست که مرگ وقت ویژهای ندارد و جوانی و پیری نمیشناسد و زمستان و پائیز و تابستان و بهار برایش تفاوت نمیکند و روز و شب و حضر و سفر نزد او یکسان است، همواره به آن آگاهی و توجه داشت و از آن غافل نمیماند و خود را برای آن آماده میساخت؛ لیکن جهل به این امور و دوستی دنیا وی را به غفلت و آرزوی دراز برانگیخته است، و با اینکه گمان مرگ را همیشه پیشروی خود دارد ولی بهوقوع آن در مورد خویش نمیاندیشد و با اینکه هر روز چندین جنازه را تشییع میکند تشییع جنازهٔ خود را به خاطر نمیگذراند، زیرا این امر برای او به سبب تکرار مشاهدهٔ مرگ دیگران عادی شده ولی با مرگ خویشتن سروکار و الفتی ندارد از آنرو که واقع نشده و اگر واقع شود یکبار و آخرین بار است.
و امّا دوستی لوازم و متعلّقات بقاء: از مال و خانه و مرکب و املاک، که با آنها انس و الفت گرفت و مدتی دراز از آنها لذت بُرد، جدائی و مفارقت از آنها بر او گران میآید و دلش زیر بار فکر مرگ که سبب مفارقت از آنهاست نمیرود، زیرا هر که از چیزی خوشش نیاید آنرا از خود میراند. و مادام که انسان شیفه و دلباختهٔ آرزوهای باطل و دنیا و شهوات و لذات و دلستگیهای آن بود نفسش همواره آرزوی چیزهائی میکند که موافق مراد اوست، و مرادش بقاء در دنیاست، و همیشه در اندیشهٔ لوازم و متعلّقات بقاء یعنی اسباب دنیوی است.
پس دلش پیوسته به این فکر است و از یاد مرگ غفلت میورزد و آنرا نزدیک تصوّر نمیکند، و اگر احیاناً یاد مرگ و نیاز به آمادگی برای آن به خاطرش خطور کند در جوانی نفسش به او وعده میدهد که آماده شدن برای مرگ و آخرت را به تأخیر انداز تا بزرگ شوی در آن وقت توبه میکنی، و چون بزرگ شد و به پیری رسید آن را واپس میافکند تا فلان مزرعه را آباد کند یا از فلان سفر برگردد یا آن دختر را جهازگیری نماید و مسکنی برای این فرزند تهیّه کند، و پیوسته امروز و فردا میکند تا مرگ گلوی او را در وقتی که گمان نمیبرد میگیرد.
و در این حال بلا و گرفتاری او بزرگ میشود و حسرت و افسوسش دراز میگردد. و روایت است که بیشتر اهل دوزخ فریادشان از ”سوف“ (تأخیر انداختن و واپس افکندن کار) است و میگویند: ای دریغ و افسوس از ”سوف“! و این خیرهسر بیچاره نمیداند که کسی او را وعده میدهد که کار را از امروز به فردا افکند فردا هم با اوست و دست نیروی او دراز است و هر روز قوّتش بیشتر میشود، زیرا کسی که در دنیا فرو رفته تصور فراغت از آن هرگز برایش حاصل نمیشود، که حاجتش از آن برآورده شده است، و تنها کسی از آن فارغ میشود که یکباره دست از آن بدارد و آن را دور افکند.
● علاج آرزوی دراز
چون دانستی که منشأ آرزوی دراز جهل و نادانی و حبّ دنیاست، پس باید جهل را با فکر روشن و عاری از شوائب کوردلی و بهوسیلهٔ شنیدن مواعظ از نفوس پاک و مقدّس برطرف کرد. و هر که در احوال خود و روزگار خویش بیندیشد در مییابد که مرگ به او از هر چیز نزدیکتر است (زیرا: در دفتر حیابت بشر کس نخواهده است جز داستان مرگ حدیث مسلّمی - همائی)، و روزی ناگزیر جنازهٔ او را بردوش خواهند کشید و در گورش دفن خواهند کرد. و شاید خشتی که با آن لحدش را خواهند پوشانید از قالب درآمده و شاید کفن او از دست گازر برآمده باشد و او نداند.
و امّا حبّ دنیا را باید از دل خود بیرون کند بهاینکه در حقارت و بیارزشی دنیا و عزیزی و گرانبهائی آخرت بیندیشد، و در اخباری که در نکوهش و عقاب حبّ دنیا و رغبت به آن و در ستایش و ثواب ترک دنیا و بیمیلی به آن وارد شده تأمّل نماید۷ و بیان کافی این مطلب گذشت.
و همچنین سزاوار است که آنچهرا که در مدح ضدّ آرزوی دراز رسیده - یعنی کوتاهی آرزو که خواهد آمد - و آنچه را که در ذّم درازی آرزو وارد شده به یاد آورد، مانند این قول پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) : ”بیش از هر چیز بر شما از دو خصلت بیم دارم: پیروی از هوای نفس و آرزوی دراز. امّا پیروی از هوای نفس آدمی را از راه حق باز میدارد، و امّا آرزوی دراز همان دوستی دنیاست - سپس فرمود - خداوند دنیا را به کسی که دوست دارد و دشمن دارد میدهد و چون بندهای را دوست دارد به او ایمان عطا میکند، بدانید که دین (یا آخرت) را فرزندانی است و دنیا را فرزندانی. پس شما از فرزندان دین (یا آخرت) باشید و از فرزندان دنیا نباشید، بدانید که دنیا پشت کرده و میرود، و آخرت رو آورده و میآید، بدانید که امروز در روز عمل هستید نه در روز حساب، و بزودی در روز حساب خواهید بود که دیگر موقع عمل نیست.“ و نیر این سخن او (صلّی الله علیه وآله وسلم): ”پشتیبان این امّت به یقین و زهد نجات یابند، و باز پسینیان این امّت به بخل و آرزو هلاک شوند.“ و گفتار امیر مؤمنان (صلّی الله علیه وآله وسلم): هیچ بندهای امید و آرزو را دراز نکند مگر اینکه عمل را بد کنند.“
● کوتاهی آرزو
ضدّ درازی آرزو کوتاهی آرزوست و آن شعار مؤمنان و روش اهل یقین است، و از اینرو در امر به آن و نهی از ضدّ آن اخبار و روایات وارد شده است. رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود: ”چون صبح کنی فکر شب را مکن، و چون شب کردی در فکر فردا مباش، و از دنیای خود برای آخرت و از زندگی برای مرگ و از تندرستی برای هنگام بیماری ذخیره بردار، زیرا چه میدانی که فردا برایت چه پیش خواهد آمد و نامت در میان چه کسانی خواهد بود.“ و بعد از آنکه شنید که اُسامه کنیزی به وعدهء یک ماه خریده فرمود: ”اسامه دراز امید است، بهخدائی که جانم در دست اوست! هرگز چشم برهم نزنم که نپندارم پیش از آنکه برگیرم مرگ فرا رسد، و چشم ازهم بر نگیرم که نپندارم که پیش از آنکه بهم نهم مرگ درآید، و هیچگاه لقمهای به دهان نبرم که امید فرود بردن آنرا پیش از مرگ داشته باشم“، سپس فرمود: ”ای فرزندان آدم! اگر عقل دارید خود را از مردگان شمارید، به خدائی که جانم در دست اوست! آنچه شما را وعده دادهاند خواهد آمد و از آن گریز و گریزی ندارید.“
روایت است که شامگاهی بهمیان مردم آمد و فرمود: ”ای مردم! چرا از خدا شرم نمیکنید؟ گفتند: ای رسول خدا چه روی داده؟ فرمود: آنچه را که نخواهید خورد گرد میآورید، و به آنچه نخواهید رسید امید و آرزو دارید، و جائی را که سکونت نخواهید کرد میسازید.“
و فرمود: ”آیا همهٔ شما دوست دارید که به بهشت درآئید؟ گفتند: آری یا رسولالله! فرمود: آرزو را کوتاه کنید، و مرگ را در پیش چشم خویش دارید، و از خدا شرم دارید چنانکه شایسته است.“
و در دعای خود میگفت: ”خدایا من از دنیاییکه خیر آخرت را باز دارد، و از حیاتی که خیر مرگ را منع کند، و از آرزویی که مانع خیر عمل شود به تو پناه میبرم.“ و با توانائی به دستیابی به آب پیش از گذشت ساعتی، تیمّم میکرد و میفرمود شاید به آن نرسم.
و عیسی (علیهالسلام) فرمود: ”در اندیشه و اندوه روزی فردا مباشید، که اگر فردا زندگانی مانده باشد روزی نیز مانده باشد، و اگر زندگانی نمانده باشد غم روزیِ دیگران چه میبرید.“● یاد مرگ آرزو را کوتاه میکند
یاد مرگ آرزوی دراز را کوتاه میکند، و موجب بیقراری و کنارهگیری از خانهٔ فریب است و آدمی را برای سرای جاودانی آماده میسازد، و از اینرو در ”شکنندهٔ لذتها را بسیار یاد آورید“، پرسیدند: یا رسولالله! آن چیست؟ فرمود: “مرگ، هیچ بندهای نیست که حقیقتاً آن را یاد کند مگر اینکه فراخی دنیا بر او تنگ میشود و اگر شدّت و رنجی دارد و دلش از دنیا تنگ شده گشاد میگردد.
و فرمود:
مرگ ارمغان مؤمن است.
(تَحْفَهُٔ الْمَؤْمِنِ الْمَوْتُ )
و فرمود:
مرگ برای هر مسلمانی کفّارهٔ گناهان است.
(اَلْمَوْتُ کَفّارَهُٔ لِکُلِّ مُسْلِمٍ )
از آن حضرت (صلّی الله علیه وآله وسلم) پرسیدند:
”آیا کسی به شهیدان محشور خواهد شد [که در درجهٔ شهیدان باشد]؟“ فرمود: ”آری! کسی که شبانهروزی بیست بار از مرگ یاد کند.“
و فرمود:
مرگ را بسیار یاد کنید زیرا یاد مرگ گناهان را پاک میکند و میل و رغبت به دنیا را میکاهد.
(أکثِرُوا مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ، فَاِنَّهُ یُمَحِّصُ الذُّنُوبَ وَ یُزَهِّدُ فِیالدُّنْیا)
و فرمود:
مرگ پندآموزی بسنده است.
(کَفٰی بِالْمَوْتِ و اعِظاً)
و فرمود: ”مرگ را مرگ را، و چارهای از مرگ نیست، مرگ آنچهرا که در آن است آورد، لطف و راحت و رو آوردن مبارک به بهشت برین را برای اهل سرای جاوید که سعیشان برای آنجا و شوق و رغبتشان بهسوی آن بود آورد.“
و فرمود: ”کسی که شایستهٔ دوستی و ولایت خدا شود و سزاوار سعادت گردد، مرگ پیش چشمش آید و آرزو و امید به پشت سرش رود، و اگر درخور دوستی شیطان و شقاوت شود، آرزو پیش چشمش آید و اجل به پشت سرش رود.“
وقتی در محضر او (صلّی الله علیه وآله وسلم) بر کسی ثنای بسیار گفتند، فرمود: ”یاد مرگ بر رفیق شما چگونه است؟“، و گفتند: نشنیدهایم که یاد مرگ کند، فرمود: ”پس آنچنانکه شما میپندارید نیست.“
از آن حضرت (صلّی الله علیه وآله وسلم) پرسیدند: زیرکترین و کریمترین مؤمنان کیست؟ فرمود: ”هر که بیشتر یاد مرگ کند و برای مرگ آمادهتر و مهیّاتر باشد، ایشانند زیرکان که شرف دنیا و کرامت آخرت بردند.“
و امام محمد باقر (علیهاسلام) فرمود: ”مرگ را بسیار یاد کنید، که هر انسانی که آن را بسیار یاد کند به دنیا بیمیل و زاهد میشود.“
و امام جعفر صادق (علیهالسلام) فرمود: ”چون جنازهای را برداری فکر کن که گویا تو اوئی و فرض کن که از پروردگار خود درخواست نمودهای که تو را به دنیا برگرداند و چنین کرده است، بنگر که چه عمل را از سر خواهی گرفت“، سپس فرمود: ”شگفتا از ردمی که از اول تا به آخرشان را گرفته و حبس کردهاند، و آنگاه ندای کوچ و رحیل در میانشان بلند شده و ایشان مشغول بازیاند.“
و چون ابوبصیر از اندیشههای بدی که بر خاطرش میگذشت شکایت کرد، فرمود: ”ای ابا محمّد آن زمانی که را بندهای اندامهایت در قبر از یکدیگر جدا خواهد شد یادآور، در حالی که دوستانت تو را در گودالی دفن کرده و بازگشتهاند، و کرم از سوراخهای بینیات بیرون آمده و کرمها گوشت تنت را میخورند، هرگاه این حال را به یاد داشته باشی امور دنیا بر تو آسان خواهد شد.“ ابوبصیر گفت: به خدا سوگند! هر وقت غم و اندوه دنیا به من دست میداد یاد آن حال مرا در امر دنیا دلداری و آسانی بود.
و فرمود: ”هر که کفن او با وی در خانهاش باشد از غافلان بشمار نمیآید، و هرگاه به آن بنگرد اجری دارد“ و فرمود: ”یاد مرگ خواهشها و شهوات نفس را برطرف میکند، و گیاههای غفلت را میکَند، و دل را به وعدههای خداوند قوی و مطمئن میکند، و طبع را نرم و نازک میسازد، و اسباب و آثار هوی و هوس را درهم میشکند، و آتش حرص را فرو مینشاند، و دنیا را حقیر و بیقدر میگرداند، و این است معنای سخن پیغمبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) که فرمود:
فکر کردن یک ساعت بهتر است از عبادت یک سال.
(فِکْرُ ساعَهٔ خَیْرُ مِنْ عِبادَهِٔ سَنَهٍٔ)
و این در وقتی است که طنابهای خیمههای دنیا را باز کند و در آخرت محکم ببندد، و در نزول رحمت هرگاه با این صفت در یاد مرگ باشد شک نکند. و هرکه از مردن عبرت نگیرد و بیچارگی و عجز خود را هنگام مرگ بهخاطر نیاورد و طول توقّف خود را در قبر و حیرانی در قیامت را ملاحظه نکند امید خیر در او نیست.
و پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید: ”درهم شکنندهٔ لذّات را بسیار یاد کنید ...“، و آنگاه تمامی حدیثی را که گذشت ذکر کرد. سپس فرمود: و مرگ نخستین منزل از منزلهای آخرت و آخرین منزل از منزلهای دنیاست، خوشا حال کسی که هنگام نزول در نخستین منزل از منزلهای آخرت او را گرامی دارند و خوشا حال کسی که در آخرین منزل [از منزلهای دنیا] او را نیکو مشایعت کنند. و مرگ نزدیکترین چیزهاست به آدمی و او آنرا دورترین چیزها میپندارد، و چقدر انسان بر نفس خود جرأت دارد و حال آنکه در خلقت ضعیف و ناتوان است. و مرگ باعث نجات مخلصان و موجب هلاک گناهکاران است، و از اینروست که مخلصان و صالحان مشتاق مرگند و گناهکاران است، و از اینروست که مخلصان و صالحان مشتاق مرگند و گناهکاران از آن کراهت دارند، پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
کسی که دیدار خدا را دوست دارد خداوند نیز دیدار او را دوست دارد، و هر که ملاقات او را دوست ندارد او نیز ملاقات وی را دوست ندارد.
(مَنْ أَحَبَّ لِقاءَاللهِ أَحَبَّاللهُ لِقاعَدهُ، وَ مَنْ کَرِه لقاءَاللهِ کَرِهَاللهُ لِقاعَدهُ )
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست