جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
نگاهی به زندگی ومرگ وسه ولد مه یرهولد
وسه ولد امیلو ویچ مهیر هولد» در دهم فوریه سال ۱۸۷۴ در شهر «پنزا» متولد شد. والدین او آلمانیتبار اما شهروند و مقیم روسیه بودند. وی در فاصله سالهای ۱۸۹۶ تا ۱۸۹۸ در مدرسه فلارمونیك مسكو دورهٔ تئاتر و بازیگری را گذراند. او پیش از این دو ترم در رشته حقوق در دانشگاه مسكو درس خوانده بود و به جز دوران دبیرستانش، تجربه تئاتری عمیقی نداشت. نامزد او در دورهٔ بازیگری كه میگذراند، از یكی از استادانش (الكساندر دانچنكو) تعریف كرد و مهیر هولد به این ترتیب به بازیگری كشیده شد. پس از این به مدت چهار سال تا ۱۹۰۲ به عضویت گروه تئاتر هنر مسكو درمیآید و با «اُلگا كنیپر» (همسر چخوف) از بهترین بازیگران شیوه استانیسلاوسكی همگروه میشود و نقش «ترپلف» در نخستین اجرای «مرغ دریایی» را ایفا میكند.او در ۱۹۰۲ از تئاتر هنر مسكو جدا میشود و در تفلیس گروهی به نام «درام نو» تشكیل میدهد و آثاری را روی صحنه میبرد. در ماه مه سال ۱۹۰۵ استانیسلاوسكی از او دعوت میكند تا در استودیویی مجاور با تئاتر هنر مسكو به تحقیق و تجربه در حوزه نظریاتش ـ كه جدید مینمودند ـ بپردازد. مهیر هولد تا دسامبر همین سال در «استودیو تئاتر» میماند اما دوباره به تفلیس بازمیگردد. در ۱۹۰۶ از طرف «ورا كومیسار ژوسكایا» در سن پطرزبورگ دعوت به كار میشود. روشهای خاص او در اجرا، به مذاق گردانندگان این تئاتر خوش نمیآید. او در فاصله سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۸ در تئاتر سلطنتی پطرزبورگ و نیز استودیو تئاتر همین شهر به كار، اجرا و آموزش میپردازد. پس از انقلاب اكتبر ۱۹۱۷ در روسیه و تحولات اجتماعی، سیاسی و هنری خاص این دوره، نوعی تئاتر خیابانی در شوروی رواج یافت كه «تئاتر تبلیغی» (Agitation) نام گرفت و بیش از سه هزار گروه فعال را دربرگرفت. این نوع تئاتر كه در جهت تقویت انقلاب و در وصف اهداف و بیان رشادتهای سربازان انقلاب بود، بهصورت میدانی و خیابانی اجرا میشد. مهیر هولد نیز كه خود یكی از همین گروهها را كارگردانی میكرد در دوره كوتاهی مسئولیت رهبری و اداره این نوع تئاتر را بر عهده داشت. در سال ۱۹۲۳ «تئاتر مهیر هولد» تأسیس میشود و برای نخستینبار پس از بیست و پنج سال فعالیت تئاتری، مهیر هولد صاحب یك مكان ثابت برای ارائه آثارش و تربیت بازیگران مورد نظرش میشود.
ـ تا سال ۱۹۳۴ كه استالین قدرت را به دست میگیرد و «ژدانوف» وزارتِ فرهنگ او را اداره میكند، تحت لوای دستورهای مستقیم لنین، تئاتر هنر مسكو، استانیسلاوسكی و مهیر هولد ـ كه همواره از پشتیبانی استادش برخوردار بود ـ بهطور مرتب به كار خود ادامه میدهند. اما در این سال، «ژدانوف» تئوریِ «رئالیسم سوسیالیستی» را ارائه میدهد و همهٔ هنرمندان را به ارائهٔ آثاری در این حوزه فرا میخواند. مهیر هولد كه نظراتش به هیچ ترتیبی با این فرضیاتِ انقلابی هماهنگ نمیشود در جلسات سخنرانی و كلاسهای درس، به نقد و بیان اشكالات رئالیسم سوسیالیستی میپردازد:
«هنرمندان روسیه باید آثار كهن را به كتابخانهها برگردانند. ما نیاز به متن داریم. ما باید برای تئاتر بهدنبال ایده و فكر خلاقه باشیم. ما باید بدون هیچ ترسی متون را مطابق با نیاز خود بازنویسی كنیم. باید متن را با همكاری بازیگران و بر اساس بداههسازی آنها خلق كنیم. باید از روشهای روانشناسانه در هنر پرهیز كرد...»
در هفدهم سپتامبر ۱۹۳۷ در مقالهای با عنوان «تئاتر بیگانه» در روزنامه «پرلودا»، از قول رئیس تئاتر شوروی نوشته شد:
«در آغاز بیستمین سال جشن انقلاب بزرگ سوسیالیستی از بین هفتصد تئاتر حرفهای شوروی، فقط یك تئاتر است كه بدون تولید هنری برای بزرگداشت انقلاب كبیر است و آن تئاتر مهیر هولد است.»
در همین سال، تئاتر مهیر هولد تعطیل و او بیكار شد. او در یك سال و با هزینهٔ شخصی خود یك سالن سه هزار نفری ساخت، اما باز به او اجازه كار ندادند، با وساطت استادش استانیسلاوسكی، او را به تئاتر مخروبهای در مسكو میفرستند. پس از چند ماه، در سال ۱۹۳۸، استانیسلاوسكی او را بهعنوان دستیار خود دعوت میكند و وقتی كه در آگوست همین سال، استانیسلاوسكی بیمار میشود، این مهیر هولد است كه اجرای «ریگولوتو» را آماده میكند. استانیسلاوسكی در همین سال میمیرد اما در بستر مرگ، اینگونه سفارش كرد:
«از مهیر هولد مواظبت كنید. او تنها میراث روح من در تئاتر است. چه در اینجا و چه در هر جای دیگر.» در ژوئن سال ۱۹۳۹ در كنفرانس سراسری كارگردانان روسیه در مسكو، مهیر هولد چهارمین سخنران بود. یكی از شاگردان او در زندگینامهاش نوشته است كه مهیر هولد در سخنانش تلاشهای خود را حقیقی و راستین دانسته است و هیچ اقراری به اشتباه بودن آنها نكرد و حتی به انكار رئالیسم سوسیالیستی پرداخت! پس از این كنفرانس او به لنینگراد (پطرزبورگ) برگشت. مهیر هولد در بیستم ژوئن دستگیر شد و به جرم مخالفت با دولت مركزی به سیبری و به اردوگاه زندانیان محكوم به مرگ فرستاده شد. در فوریه سال ۱۹۴۰ در زندانی در مسكو اعدام شد. (البته بهتر است بگوییم به طرز مشكوكی مُرد.) چند روز بعد همسرش را در منزل شخصیاش با چاقو تكهتكه كردند. جسد او را در اطراف مسكو یافتند. همسرش «زینا یدا رایخ» نیز از بازیگران گروه او بود. پس از فروپاشی شوروی سابق و در سال ۱۹۹۰ با تلاشهای دختر بزرگ او منزل مهیر هولد به موزه تبدیل و آثار و عكسهای به جای مانده از او در آنجا گردآوری شد. در طول حدود نیم قرن، آثار، نوشتهها و نظریات او در شوروی چاپ نشد و از حوزه آموزش مدارس تئاتری كنار گذاشته شد؛ اما مهیر هولد بدون شك با تأثیری كه بر كارگردانان پیشرو اروپایی داشت در دهه چهل و پنجاه بزرگترین تأثیر را در حیطه اجرا در قرن بیستم داشته است.
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست