سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

دریغ از یک تلنگر!


دریغ از یک تلنگر!
امروز، نخستین سالگرد سقوط هواپیمای «C-۱۳۰» است كه به علت سقوط دلخراش، ده‌ها تن از خبرنگاران و نیروهای ارتشی را به كام مرگ فرستاد. با گذشت چند روز دیگر نیز باید بنوسیم كه امروز؛ یعنی ۱۹ دی ماه، نخستین سالگرد سقوط هواپیمای حامل فرماندهان عالی‌رتبه سپاه است. در روزها و ماه‌های آینده، از جمله ۳۱ فروردین كه نقص فنی در یك فروند هواپیمای «ساها»، موجب كشته شدن یك كودك در مهرآباد شد، همین روند ادامه خواهد داشت تا ۶ آذر سال ۸۶ كه بگوییم نخستین سالگرد سقوط هواپیمای آنتونف سپاه و كشته شدن ۳۸ نفر مسافر و پرسنل آن.
همان‌گونه كه مقوله تروریسم، آدم‌ربایی، آدم‌كشی و تجاوزات جنسی در كشورهای غربی، پدیده‌ای عادی و بدون هیجان به شمار می‌رود، با دست به دست دادن و هماهنگی مردم و مسئولان، هم‌اكنون ایران سربلند ما در جایی قرار گرفته كه با سرافرازی بگوییم سقوط هواپیما و كرور كرور كشته شدن فرمانده و خبرنگار و دیگر مردم هم برای ما ایرانی‌ها عادی شده است. جا دارد كلاهمان را بالاتر گذاشته بر خود ببالیم و هیچ نگران نباشیم از این‌كه كی تاریخ خواهد توانست فرزندانی چونان احمد كاظمی و حنیف و دیگران برای خود و كشورمان بیاورد!
یك سال گذشت. غرض ما نیز از نوشتن این نوشتار، عرض تسلیت و گرامیداشت درگذشتگان این حادثه‌هاست اما در این میان، چند نكته و تلنگر باید خطاب به برخی شخصیت‌ها و دست‌اندركاران گفته شود:
۱) در سالیان پس از انقلاب، نوزده حادثه سقوط هواپیما كه نیمی از آنها متعلق به سپاه و ارتش بوده، به ثبت رسیده است. «بوئینگ ۷۲۷»، «ایلوشین»، «یاك»، «آنتونف»، «C-۱۳۰» و دیگر مدل‌ها از هواپیماهایی كه در این سالیان سقوط و صدها نفر را قربانی سانحه‌های دلخراش خود كرده است. نخستین حادثه مربوط به «بوئینگ ۷۲۷» ایران‌ایر بود كه جان ۱۲۰ نفر از هم‌وطنانمان را و آخرین آنها سقوط «آنتونف ۷۴» روسی بود كه جان ۳۸ نفر را گرفت.
این‌گونه كه پیداست، این سقوط‌ها تمامی نداشته و باید در آینده‌ای نزدیك، با توجه به اتفاقات پیش آمده و گزارش‌های موجود، سقوط بالگردها را نیز به جمع ناوگان سقوط هوایی، خوشامد گفت و تدابیر رسانه‌ای ویژه برای پوشش خبری و عزای عمومی آنها تدارك دید.
نقص فنی موتور هواپیما، اشتباه خلبان، وضعیت نامناسب جوی، كجی زمین و بسیاری علل دیگر در این حوادث، هر كدام چندین بار تكرار شده و به نظر می‌رسد بهتر است. برخی مسئولان محترم، پیش از آن‌كه فكری برای خرید و واردات هواپیما كنند، چاره‌ای برای بهانه‌های جدید خود بیندیشند.
۲) مردم ما همیشه و همه جا نشان داده‌اند كه بهتر از بسیاری مسئولان، می‌فهمند و ظرفیت درك دارند. باید به راحتی و در نهایت شفافیت به مردم اعلام كرد كه عمده اشكال‌های سقوط، تحریم و این‌كه ما نمی‌توانیم هواپیمای جدید بخریم است.
حال پرسش این است: آیا ما از اجاره هواپیما و یا خرید هواپیماهای دست دوم خوب، هم عاجزیم؟ آیا هواپیمایی كه پنج سال كار كرده و به نام هواپیمای مستعمل فروخته می‌شود، بهتر از بسیاری از هواپیماهای موجود نیست كه بعضی قدمتی چهل ساله دارند؟
۳) صداوسیما و مطبوعات فراموش نكنند كه بار اصلی اطلاع‌رسانی و پیگیری سرانجام و علل این‌گونه حوادث بر دوش آنهاست؛ سوای این‌كه باید در نظر داشت، تعدادی از كسانی كه در یكی از این حوادث جان سپرده‌اند، همكاران و دوستان رسانه‌ای ما بودند. نكند روزی برسد كه خودمان هم بپذیریم كه ما، ملت سر بزنگاه و جوزده هستیم. در روزهای آغازین هر حادثه، اشك‌ها چون سیل و اعتراض‌ها چون توفان از ما سرازیر و بلند می‌شود، اما پس از روزها و ماه‌ها اگر دیوارها چیزی شنیدند ما هم صدایی خواهیم شنید.
۴) دور از اخلاق است كه تا دستمان از دامان علل و اسباب غیبی و ظاهر كوتاه می‌شود، خلبان‌هایی را كه خود نیز قربانی سانحه بوده‌اند، متهم و مسبب اصلی حادثه اعلام كنیم. شاید اگر برخی از مقامات و مسئولان ما به اندازه‌ای كه به تخلفات سیاسی و معضلات به اصطلاح امنیتی اهمیت می‌دهند، به جان مردم و كم‌كاری و سهل‌انگاری‌هایی كه هر از چند ماه و هر ساله جوی خون راه می‌اندازد، اهمیت و توجه می‌كردند، وضع امروز بسیار بهتر و بی‌دغدغه‌تر از دیروز بود!
۵) در اینجا بحران مدیریت، نیز به عنوان یكی از عوامل اصلی پیشامدهای ناگوار این‌چنین رخ می‌نمایاند. اگر مدیریت صحیح دولتی در كنار مشاركت شركت‌های خصوصی، پیاده شود یقینا هم شركت‌های دولتی و هم خصوصی ما خواهند توانست هواپیماهای نو یا كاركرده اجاره كرده یا بخرند و هم آن‌كه از شدت وقوع چنین حوادثی بكاهد.
صدرا خلیلی