پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
وحدت و برادری در نهج البلاغه
![وحدت و برادری در نهج البلاغه](/mag/i/2/pu3mj.jpg)
۱) بزرگترین نتیجه و دستاورد نبوّت و رسالت پیغمبر (ص)، اتحاد بین مردمی كه متفرّق و متشتّت بودهاند، معرفی گشته است.
۲) تعیین جانشین برای پیغمبر، بخاطر ادامه همان وحدت و الفت بین مسلمین بوده است.
۳) خداوند به مردمی كه با یكدیگر اختلاف دارند، هیچگونه خیر و سعادتی نمیدهد.
۴) اتحاد با كراهت، بهتر از اختلاف با رضایت است.
۵) برای توجیه اختلاف نباید قرآن را توجیه كرد.
۶) تنها عامل عزّت و سیادت مردم، اتحاد و اتفاق است.
۷) كیفر تفرقه انداز چیست
۸) عوامل اتّحاد كدامست
۹) عوامل اختلاف چیست
۱۰) سیره و اخلاق علی (علیه السلام) در زمان حكومتش از بعد اتّحاد بین
مسلمین چه بوده است و امّا در باره هر یك از این ابعاد اگر بطور فشرده هم بخواهم بحث را مطرح كنم وقت زیادی لازم دارد و با این وقت كم شما نه ادعای معجزه از من دارید و نه میخواهید مطلب مثله شود بهر حال با توكّل بر خدا و عنایت به «لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» مطالبی را مطرح مینمایم و از برادران و خواهران محترم از اساتید معظم، میهمانان عزیزی كه از كشورهای سوریه، لبنان، مغرب، مالزی تشریف آوردهاند تشكّر میكنم كه این مقدار وقتشان را بمن میدهند.
●امیر المؤمنین علیه السّلام در سه مورد
از نهج البلاغه، بزرگترین دستاورد نبوت را ایجاد اتّحاد بیان میكند. پیغمبر اكرم (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) بیست و سه سال در میان مردم زندگی میكند، جنگ میكند، تبلیغ میكند، زجر و شكنجه میبیند و سرانجام مكتبی را كه كاملترین مكتب از لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و قضائی و همه ابعاد زندگی انسان تا قیامت است تأسیس میكند و از بركات این مكتب یكی اتّحاد است كه برقرار میفرماید.
امیر المؤمنین (علیه السّلام) میفرمایند: «قد صرفت نحوه افئدهٔ الأبرار و ثنیت إلیه أزمّهٔ الأبصار، دفن اللّه به الضّغائن و أطفأ به النّوائر، ألّف به إخوانا» بعد از این كه پیغمبر اكرم (ص) دعوت خویش را اظهار كرد، دلهای نیكان و پاكان متوجّه او گشت، عنان دیدهها بسوی او كشیده شد و خداوند متعال به بركت وجود او كینهها را دفن نموده و شعلههای عداوت را كه در سینهها بود فرو نشاند و مردم را با اخوّت و برادری بهم الفت داد.
و نیز میفرماید: «فصدع بما أمر به و بلّغ رسالات ربّه فلمّ اللّه به الصّدع و رتق به الفتق و ألفّ بهالشّمل بین ذوی الأرحام بعد العداوهٔ الواغرهٔ فی الصّدور و الضّغائن القادحهٔ فی القلوب» پیغمبر برای انجام فرمان خدا قیام كرد، رسالت پروردگارش را ابلاغ نمود.
خدا بوسیله او گسیختگیها را التیام داد، فاصلهها را پیوستگی بخشید و بین خودشان یگانگی برقرار ساخت... و نیز به همین مضامین مطالبی را فرموده كه در اینجا متن آنرا نقل میكنم: «إلی أن بعث اللّه سبحانه محمّداً رسول اللّه (ص) لإنجاز عدته و تمام نبوّته، مأخوذاً علی النّبیین میثاقه، مشهورهٔ سماته، كریما میلاده، و أهل الأرض یومئذ ملل متفرقّهٔ و أهواء منتشرهٔ، و طرائق متشتّتهٌٔ، بین مشبّه للّه بخلقه، أو ملحد فی اسمه، أو مشیر إلی غیره، فهداهم به من الضّلالهٔ، و أنقذهم بمكانه من الجهالهٔ» بطور خلاصه حضرت اشاره میفرماید كه خداوند به بركت وجود پیغمبر، مردم را از آن ضلالتی كه داشتند و مختلف و متشتّت بودند، رهانید.
● تعیین جانشینی پیامبر هم بخاطر ادامه الفت و محبت بوده است
میفرماید: «و أعظم ما افترض «سبحانه» من تلك الحقوق حقّ الوالی علی الرّعیهٔ و حقّ الرّعیهٔ علی الوالی فجعلها نظاما لالفتهم و عزّا لدینهم» بین مردم خداوند متعال حقوقی معیّن فرموده و بزرگترین این حقوق حقوقی است كه بین والی و رعیّت است و این حقوق باید رعایت بشود تا رشته الفت باقی بماند.
در جای دیگر میفرماید: مردم حاكم میخواهند. چه نیكوكار باشد و چه فاجر.
«لا بدّ للناس من أمیر برّ أو فاجر، یعمل فی إمرته المؤمن و یستمتع فیها الكافر»
● خداوند به هیچكس در نتیجه اختلاف خیر و سعادتی نمیدهد
«و انّ اللّه سبحانه لم یعط أحدا بفرقهٔ خیرا ممّن مضی و لا ممّن بقی» توضیحا عرض میكنم: هر انسان عاقلی كاری را كه انجام میدهد، بدون استثنا برای جلب خیر است. امیر المؤمنین علیه السلام میفرماید: هر كس كه با دیگری رشته محبّت و الفتی دارد زمانی كه میخواهد این رشته الفت را ببرد، پیش خودش خیال میكند به خیر و صلاح اوست امّا اشتباه میكند. حال چه به عنوان بریدن از فامیل یا از دوست باشد، چه به عنوان شیعه و سنّی، زیدی و إسماعیلی و... هیچكس با تفرقه چه در گذشته و چه در آینده بجائی نمیرسد.
در جای دیگر میفرماید: «و من یقبض یده عن عشیرته فإنّما تقبض منه عنهم ید واحدهٔ و تقبض منهم عنه أید كثیرهٔ» كسی كه در میان فامیلی است كه مثلا صد نفر میشوند اگر دست نیكی و تعاون بسوی آنها دراز كند از طرف آنها صد دست بسوی او دراز میشود. لیكن یكی داده و صد تا گرفته و آن كسی كه از فامیلش ببرد یا مثلا شیعه و سنی از هم ببرند، خود را از منفعت زیادی كه باید از طرف مقابل به ایشان برسد، محروم كردهاند.
● اتّحاد با كراهت از اختلاف با رضایت بهتر است
امیر المؤمنین (ع) میفرماید: «فإیّاكم و التّلوّن فی دین اللّه فإنّ جماعهٔ فیما تكرهون من الحقّ خیر من فرقهٔ فیما تحسبون من البّاطل» اگر میخواهی از رفیقت، دوستت و همكیشت ببری، و خوشحال میشوی كهاز او جدا شوی (روی حسابهای غلطی كه برای خودت كردهای) با وجود این كه راضی نیستی این كار را نكن و همبستگی و محبّت و الفت را ادامه بده. این كار بهتر است از این كه از او بریده شوی و خوشدل باشی و بروی كناری بنشینی
● برای توجیه اختلاف نباید قرآن را توجیه كرد
«و إنّه سیاتی علیكم من بعدی زمان لیس فیه شیء أخفی من الحقّ، و لا أظهر من الباطل... فاجتمع القوم علی الفرقهٔ و افترقوا عن الجماعهٔ كأنّهم أئمهٔ الكتاب و لیس الكتاب إمامهم» از حوادثی كه بعد از من برای مردم پیش میآید اینست كه مردم طوری هستند كه حق در بین آنها پنهان و باطل آشكار است... (تا به اینجا میرسد كه) مردم همگی اتّحاد میكنند بر اختلاف بر این كه از هم جدا بشوند، از جماعت ببرند، مثل اینست كه اینها پیشوای قرآن هستند نه قرآن پیشوای آنها نكته دقیقی كه حضرت اشاره میفرماید اینست كه: شما كه قرآن را قبول دارید و آنرا كلام خدا میدانید و به آن استناد میكنید، پس چرا از این آیات درس نمیگیرید كه: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»، «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُكُمْ»، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌٔ»، « إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّهًٔ واحِدَهًٔ»، «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ»، «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ»... پس چطور شده از همین قرآن كه سند معتبری نزد شماست، اختلاف و جدائی و تفرقه به دست میآورید ذهنتان را صاف كنید و در برابر این آینه مصفّی قرار دهید، نه این كه مثل خوارج محتویات مغزی خودتان را اصل قرار دهید و بر قرآن تحمیل كنید كه آنها آیه «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ» را گرفتند و آن بلوا و آشوب و اختلاف را بین مسلمین راه انداختند. امیر المؤمنین علیه السّلام میفرماید: «به قرآن بنگرید و متحد باشید».● تنها عامل عزّت و سیادت، اتّحاد است
مفصلترین خطبه در این زمینه، «خطبه قاصعه» است، و حضرت امیر (ع) در آن خطبه به اندازه چهار صفحه صحبت میكند و میفرماید: ای مردم در تاریخ گذشتگان فكر كنید و ببینید عامل عزّت و سیادت و شكست و زبونی آنها چه بود وقتی فكر كنید در خواهید یافت كه آنها زمانی عزّت و سیادت داشتند كه همدل و یگانه و متّفق بودند، و زمانی به خواری و ذلّت و سقوط گرائیدند كه تفرّق و جدائی و تشتّت بین آنها بوجود آمد.
سپس آن حضرت از گذشتگان امت پیامبران مثال میزند: اولا إسماعیل و یعقوب و اسحق، زمانی عزیز و آقا بودند كه با هم متحد بودند امّا بمحض جدائی و تفرقه، ذلیل شدند و بعد خود عرب را مثال میزند: قبل از ظهور اسلام، ببینید شما عربها چگونه اسیر دست اكاسره و قیاصره، دو ابر قدرت آن روز كه با هم متّحد شده بودند بودید، و شما را از وطن خودتان بیرون كرده بودند، و در كوهسارها و جاهائی كه نه علفی میروید جا داده بودند. استراحتی نداشتید، همنشین با شتر بودید، از پشم او برای خودتان لباس میساختید. هم غذایتان بود هم مركبتان. امّا وقتی رسول خدا آمد، زیر لوای اسلام متّحد شدید و به چه عزّت و سعادتی رسیدید و كسانی كه سابقا حاكم بر شما بودند، محكوم شما شدند وقتی كه این خطبه را مطالعه میكردم دلم میخواست جملهای را پیدا كنم كه بگوید عامل عزّت تنها اتّحاد نیست، بلكه دین و عقیده هم در آن دخالت دارد ولی هر چه فكر كردم، دیدم نه امیر المؤمنین (ع) این گونه میفرماید كه: اگر متّحد شوند به عزّت میرسند اگر چه كافر و مشرك باشند، و اگر متفرّق باشند بدون شك ذلیل میشوند. اكنون چند جمله از این خطبه شریف را میخوانیم: «فإذا تفكّرتم فی تفاوت حالیهم فالزموا كلّ أمر لزمت العزّهٔ به شأنهم و زاحت الأعداء له عنهم، و مدّت العافیهٔ فیه علیهم، و انقادت النّعمهٔ له معهم، و وصلت الكرامهٔ علیه حبلهم: من الاجتناب للفرقهٔ و اللزّوم للالفهٔ و التّحاضّ علیها و التّواصی بها»
(نه تنها الفت داشتند، بلكه یكدیگر را به الفت و مهربانی و اتّحاد، سفارش میكردند) «فانظروا كیف كانوا حیث كانت الأملاء مجتمعهٔ و الأهواء مؤتلفهٔ...» تا آنجا كه میفرماید: «بنعمه لا یعرف أحد من المخلوقین لها قیمهٔ لأنّها أرجح من كلّ ثمن و أجلّ من كلّ خطر».
گمان نمیكنم امیر المؤمنین در اینجا مبالغه فرموده باشد (كه احدی از مخلوقین، نعمت اتّحاد را نمیشناسد و قدرش را نمیداند) و یا عامّی باشد كه قابل استثنا باشد، بلكه واقعیّت را فرموده است.
● كیفر تفرقه انداز
امیر المؤمنین در نهج البلاغه میفرماید: «و الزموا السّواد الأعظم فانّ ید اللّه علی الجماعهٔ، فإنّ الشّاذّ من النّاس للشّیطان كما أنّ الشّاذّ من الغنم للذّئب ألا من دعا إلی هذا الشّعار فاقتلوه و لو كان تحت عمامتی هذه» میفرماید: همراه جماعت باشید كه خدا بالای سر جماعت است، و از افتراق و جدائی بپرهیزید، برای این كه هر گوسفندی كه از گله جدا شود طعمه گرگ میشود. كسی هم كه از جماعت و از سواد اعظم جدا بشود، نصیب شیطان میشود. (در انقلاب اسلامی هم دیدیم اشخاصی بودند این سخن امیر المؤمنین علیه السلام را نشنیدند و با ۳۶ ملیون جمعیت و تظاهرات همراه نشدند، در نماز جمعه نیامدند، كنار نشستند و جدا فكر كردند و نتیجه این شد كه شیطان آنها را گرفت و طعمه گرگ شدند و اكنون یا در زندان هستند یا جای دیگر و با خود میگویند: ای كاش سخن امیر (ع) را شنیده بودیم.) و در آخر میفرماید: هر كه شعار تفرقه بدهد یا از سخنش بوی تفرقه بیاید، او را بكشید حتّی اگر گوینده تفرقه زیر عمامه من باشد یعنی ولو من باشم، اگر ثابت كردید كه شعار تفرقه دادم، مانند شعار تفرقهای كه خوارج دادند، حق دارید مرابكشید البته روشن است كه تشخیص شعار تفرقه با فقیه عادل و مجتهد است.
● عوامل اتّحاد و عوامل اختلاف.
قبل از ورود در نهج البلاغه برای این بحث باید توضیحی عرض نمایم: احكام اجتماعی اسلام در مواردی كه دو نفر یا بیشتر با هم رابطه دارند، دستورهائی را بشكل امور وجوب و استحباب و یا حرمت و كراهت بیان فرموده است (و فرقی نمیكند كه مثلا بین همسایه با همسایه باشد یا گروهی با گروه دیگر) كه نتیجه این دستورها اتحاد، الفت و برادری بین آحاد مختلف مردم میشود. در اینجا فقط فهرستوار، مقداری از این دستورات و آداب را ذكر میكنم: نماز جمعه و جماعت (فكر كنید كه چقدر در ایجاد الفت مؤثر است)، سلام كردن، مصافحه و معانقه، تبسّم، ادخال سرور (اینها با همین عنوان در صحاح اهل سنت و كتب اربعه شیعه موجود است و برای هر یك حدود ده الی بیست روایت از پیغمبر و ائمه نقل شده است)، مشاوره كردن، نصیحت، تعاون، اصلاح ذات البین، نظافت (كه ۱۸۰۰ روایت در كتاب اوّل و دوّم وسائل راجع به نظافت مو و دندان و ناخن و حمّام رفتن و چگونه نگهداشتن لباس داریم)، امانت، عدالت، صداقت، مواسات، ترحّم، احسان به والدین، صله رحم، مراعات حقّ همسایه و هم صحبت، نوازش ایتام، ضیافت، قضای حوائج مؤمنین، حسن معاشرت، مطایبه و مزاح، بدرقه و استقبال مسافر رفتن، هدیه و سوغات بردن، عیادت مریض، تشییع جنازه، مصیبت دیده را تسلیت گفتن، كظم غیظ، زكات، انفاق، دعا كردن برای مؤمنین، پرسیدن اسم رفیقی كه تا حال ندیدهاید، تأخیر سفر تا سه روز بخاطر مریض شدن همسفر، چوب و سنگ را از سر راه مسلمین برداشتن و كنار گذاشتن، رفیق خود را به بهترین نام خواندن.
اینها و دهها مانند آن از اموری است كه اسلام نسبت به آن امر كرده است.
امّا امور منهیّه، (دقت كنید): نهی از گمان بد، تجسّس، دروغ، غیبت (ارتباط اینها را در ایجاد اختلافمیتوانید خودتان فكر كنید)، تكبّر، خودخواهی، تحقیر، استخفاف، شماتت، قطع رحم، عاقّ والدین، سخن چینی، خدعه، تزویر، كم فروشی، احتكار، طمع، ریا، نفاق، كینه توزی، در گوشی صحبت كردن در برابر دیگران، خلف وعده، تعصب بیجا و دهها عنوان دیگر.
امّا از دیدگاه نهج البلاغه: یكی از مطالبی كه خود عامل اختلاف است، مطرح كردن مطالب اختلافی است نام بردن از اشخاصی است كه سابق بودهاند و مردهاند و حساب آنها با خداست. «خطبه شقشقیه» را در نظر آورید. امیر المؤمنین (علیه السلام) در چند جمله، متن تاریخ را بیان میكند. گله و شكایت میكند از كسانی كه از ابتدا نسبت به اسلام و مسلمین كم لطفی كردند. در بین سخنرانی یك نفر برمیخیزد و نامهای بدست امیر المؤمنین (علیه السلام) میدهد. حضرت مشغول خواندن نامه شده و از سخن منصرف میشوند.
ابن عباس برخاسته تمنا میكند كه سخن را ادامه دهید. حضرت میفرمایند: «شقشقهٔ هدرت ثمّ قرّت» چند كلمه بر خلاف سبك و روش همیشگی سخن گفتم، دیگر تعقیب مكن. در باره عثمان بن عفّان، قضاوتی میكند و حتی قاتلینش را مجرم و گناهكار میداند و میفرماید: «استأثر فأساء الأثرهٔ، و جزعتم فأسأتم الجزع و للّه حكم واقع فی المستاثر و الجازع» روز قیامتی هست كه خدا بین عثمان و قاتلین او حكم میكند. شما بهشت و دوزخ آنها را معیّن نكنید.
در باره عایشه قضاوتی میفرماید و در آخر اضافه میكند: «و لها بعد حرمتها الأولی و الحساب علی اللّه» بهر حال بعد از همه حرفها، فراموش نمیكنم كه او چند سالی همسر پیامبر بوده است (و بعد با كمال احترام او را فرستاد) و حسابش با خداست. شما بهشت و دوزخ او را معیّن نكنید از این روشنتر خطبهای است كه حضرت در پاسخ فردی كه میگوید: با وجود این كه شما استحقاقتان برای خلافت بیشتر بود چرا شما را عقب زدند میفرماید: تو عنان زبان از كف دادهای سؤال بیجا میكنی، حالا وقت این سؤال نیست وقت جنگ صفّین است، امّا چون سؤال كردی برایت میگویم: خلافت چیزی است كه همه دوستش دارند. یك عدّه بخل ورزیدند، عدهای سخاوت كردند، عدهای هم گفتند نمیخواهیم، و در آخر میفرماید: «و الحكم للّه و المعود إلیه یوم القیمهٔ» روز قیامتی هست و تو بفكر آنجا باش. امروز سخن از جنگ صفّین است. در این باره صحبت كن، نه موضوعی كه سی و پنج سال پیش بوده است. این خطبه كوتاه را لازم است مراجعه نمائید.
به عقیده من اگر امروز امیر المؤمنین (ع) تشریف بیاورند در میان ما، و ما از ایشان سؤال كنیم قضیه جنگ شما در صفّین چه بود، میفرماید: آن قضیه گذشت، خداوند در روز قیامت به حسابها رسیدگی میكند. آنچه كه امروز مهم است، موضوع روز شما یعنی ذلّت مسلمین بعد از عزّتشان است، خیانتها و جنایتهای عدهای صهیونیست و اخراج مسلمین از كشورشان است، شما نشستهاید و نگاه میكنیدشما كه بهترین منابع ثروت را دارید، بهترین مراكز سوق الجیشی مثل كانال سوئز، باب المندب، تنگه داردانل، مالاكار، هرمز و جبل الطّارق را دارید، بهترین كتاب یعنی قرآن را دارید، روح زندگی در دست شماست. چرا باید ذلیل باشید من از آن جواب امیر المؤمنین علیه السّلام این طور میفهمم كه به قضیّه روز خود بپردازید. به این فكر باشید كه یك عده در ریاض مینشینند و كارشان اختلاف اندازی بین شیعه و سنی است. این را كوچك نگیرید. آنها شیطان مجسّم هستند. پنجاه سال درس شیطنت سیای آمریكا را خواندهاند، و حالا میبینند منافع آمریكا این طور حفظ میشود. امّا آن رحمت مجسّم خدا كه در جماران نشسته یعنی حضرت آیهٔ اللّه العظمی امام خمینی (مدّ ظلّه العالی)، بارها به اتّحاد توصیه فرمودهاند. اتّحاد بین دانشگاه و فیضیّه، بین ارگانها و نهادها، و بین همه اقشار مردم. این مسئله را هم نباید به سادگی از كنارش گذشت.
من فكر میكنم از زمانی كه نوجوان بوده، اوضاع تأسّف بار مسلمین را میدیده و غصّه میخورده و بعد از هفتاد سال فكر، به این نتیجه رسیده كه عامل عزّت مسلمین اتّحاد است. لذا میفرماید: «اگر اتّحاد داشته باشید هیچ صدمه و آزاری بشما نمیرسد و آمریكا نمیتواند هیچ غلطی بكند».
● در مورد سیره و اخلاق علی (ع) در زمان حكومت حضرت
از بعد اتّحاد بین مسلمین. از آنجا كه بررسی و بحث بیشتر میخواهد در گنجایش این مقال نیست و نیاز به فرصت دیگری دارد.
منبع : بلاغ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست