چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

رقص ایرانیان در بهار فرهنگ


رقص ایرانیان در بهار فرهنگ
۱) شادمان‌ترین لحظه‌های زندگی صاحب این قلم، هنگامی است که یا در کلاس درس است یا در حال مطالعه و به تازگی زمانی است که در نمایشگاه کتاب قدم می‌زند. این شادمانی برای همه علاقه‌مندان به فرهنگ قابل درک است.
در این بخش، انسان چهره‌هایی را می‌بیند که عاشق کتابند و به نمایشگاه آمده‌اند تا با دیدن انواع کتاب‌ها، نشان دهند که ملتی اهل فرهنگ هستند، اهل فرهنگ باقی خواهند ماند. اساسا تجربه حضور در نمایشگاه انسان را با آدم‌های جالب یا ترکیبی از آدم‌های جالب روبه‌رو می‌کند که آروز می‌کند، ای کاش، همه دنیا نمایشگاه کتاب بود. نمایشگاه کتاب ایران همیشه پرشکوه بوده و با استقبال مردم فرهیخته این مرز و بوم روبه‌رو شده است. این استقبال هر ساله بیش از گذشته بوده و از آن جمله، نمایشگاه امسال در قیاس با سال‌های گذشته، از لحاظ حضور مردم، یکی از بهترین سال‌ها بوده است.
۲) همین جا یادآور می‌شود که این استقبال زیاد با توجه به فضایی که در اختیار نمایشگاه است، به تدریج به یک مشکل تبدیل شده و مسئولان دیر یا زود باید در ‌اندیشه گسترش فضای نمایشگاه باشند. امسال همچون سال‌های گذشته، شلوغی نمایشگاه در روزهای پنجشنبه و جمعه به اندازه‌ای بود که تقریبا مانع مهمی برای مشتاقان خرید کتاب در یک محیط خلوت و آرام و با حوصله است. این قبیل افراد ترجیح می‌دهند در روزهایی جز روزهای تعطیل به نمایشگاه بیایند تا بتوانند به آسانی به خرید کتاب‌های مورد علاقه خود بپردازند.
۳) با مروری می‌توان دریافت که تجربه سال گذشته در مصلی، سبب شده است تا مسئولان نمایشگاه امسال با درایت بیشتری به مسائل اصلی و حاشیه‌ای توجه کرده و پیش‌بینی‌های لازم را داشته باشند. در حالی که سال گذشته، کمتر از یک ماه فرصت برای آماده سازی فضای نمایشگاه بود و طبعا پر از اشکالات ریز و درشت، امسال با یک برنامه‌ریزی دراز مدت و به رغم مشکلات موجود، تقریبا بیشتر اشکالاتی که سال گذشته وجود داشت، حل و فصل شده بود؛ برای مثال، در سال گذشته خدمات جانبی به اندازه‌ای بود که صدای اعتراض بسیاری را درآورده بود، اما امسال این خدمات به حدی زیاد بود که کسانی به طعنه اظهار می‌کردند نمایشگاه ساندویچ و پیتزا شده است! جالب است، چیزی که سال گذشته، آن سویش مشکل بوده، امسال از سوی برخی از این سویش انتقاد شده است. مسلما این یک امتیاز است که هر شخصی در هر شرایطی بتواند نیازهای حاشیه ای خود را نیز در نمایشگاه برآورده سازد. با وجود چنین جمعیتی، تدارک لازم برای غذا، تفریحات حاشیه‌ای، سرویس بهداشتی و غیره در نمایشگاه تا اندازه‌ای فراهم بود. تقریبا فضاهای طراحی شده از این جهت، در چهارچوب امکانات، رضایت‌بخش بود.
۴) اصلی‌ترین بخش نمایشگاه که ناشران داخلی هستند، شبستان اصلی مسجد است؛ آرامشی که در این بخش هست، در کنار چینش غرفه‌ها، کتاب‌ها، راهروهای کدگذاری شده و فراخ، همه و همه یکی از زیباترین صحنه‌ها را به نمایش گذاشته بود. معماری زیبای مسجد، سقف‌های بلند و جایگیری همه ناشران خصوصی داخلی در این سالن، آرامش‌بخش روح و روان بازدید کنندگان است. اگر به یاد بیاوریم که در سالن‌های نمایشگاه قبلی، بخش فوقانی هر سالن چقدر گرد و غبار می‌گرفت، آن وقت آرامش شبستان مسجد ارزش خود را نشان می‌دهد.
۵) اما ناشران بزرگ امسال این فرصت را یافته‌اند که فضای بیشتری داشته باشند. برخی از این ناشران، الحق و الانصاف، چنان فروشی دارند که تقریبا منهای خریدهای عمده‌ای که ارشاد از آنان دارد، در سال این فروش را ندارند. از جمعیتی که در کنار غرفه‌هایی چون مرکز، ققنوس، سخن و... دیده می‌شود، می توان فروش بالای این ناشران را حدس زد. این فرصتی است که در اختیار آنان گذاشته شده و انسان گاه شاهد ناسپاسی برخی از آنهاست. امسال یک مشکل اساسی جدا شدن ناشران دانشگاهی، یک بخش در زیر زمین مسجد و دیگری در بخش فوقانی بود. مسلما مشکل فضا این اشکال را پدید آورده و این تبعیض آشکاری است که وجود دارد و برای سال آینده، باید حل و فصل شود.
۶) مسئولان ارشاد امسال نصیحت متخصصان را پذیرفتند که همه کتاب‌های عربی ریالی باشد. همین که شر خرید ارزی و رفتن به بانک و نوشتن کد و غیره از بین رفت، باید خدا را شاکر بود. حجم تخلفات و فساد در آن سیستم به اندازه‌ای بود که همه را عاصی کرده بود. با این حال، امسال در این بخش مشکلاتی وجود داشت، به گونه‌ای که به رغم آن که در مقایسه با سال گذشته اوضاع بسیار بسامان شده است، همچنان فضاسازی داخلی این بخش نازیبا و دون شأن ناشران و خریداران فرهیخته است. دلیل آن هم این است که ساختمان به لحاظ معماری آماده نیست. نیز چینش ناجور ناشران سبب سردرگمی افرادی می‌شود که تنها یک بار قصد گردش در این بخش را دارند. آنان نمی‌دانند از کجا باید آغاز‌کرده و به کجا ختم کنند. هرچه راهروهای بخش داخلی زیبا بود، بخش عربی کج و معوج و سردرگم بود.
۷) یک نکته شگفت، اظهارنظر کسانی است که با قیافه حق به جانب و این که گویا همه عالم را زیر پا گذاشته‌اند می‌گویند: در نمایشگاه‌های کتاب خارج تنها مخصوص ثبت سفارش است، اما اینجا تجارتگاه کتاب شده است! این افراد توجه ندارند که: اولا نمایشگاه‌هایی چون فرانکفورت، حتی ثبت سفارش هم نیست، بلکه فروش حق کپی رایت است؛ چیزی که در ایران نامفهوم است. دوم آن که کمتر ناشر و خریداری است که در نمایشگاه ما به ثبت سفارش راضی باشد. همه مشتاق آن هستند تا نقدا کتاب خود را بفروشند و بخرند و همانجا تحویل صورت گیرد. این روشی عالی است که هر کسی هرچه خریداری می‌کند، همان موقع دریافت می‌کند. در منطقه ما، همه نمایشگاه‌های کتابی که در کویت، امارات، بحرین، سوریه، و عربستان و حتی نقطه‌ای دورتر در مراکش برگزار می‌شود، دقیقا به همین صورت است. صد البته اگر ناشری بپذیرد کتابی را بفروشد، پولش را هم بگیرد و بدون هزینه یا با هزینه مختصر کتاب را درب خانه بفرستد، بسیار عالی است. برخی از ناشران این کار را آغاز کرده‌اند و این البته مطلع بسیار خوبی برای خدمت به مشتریان است.
و نکته دیگر آن که برای رعایت حال این افراد خارج دیده، بهتر است سال آینده سالنی به افرادی که تنها قصد نمایش کتاب‌هایشان را دارند، اختصاص یابد و صد البته حق مشارکت در فروش مستقیم را نداشته باشند. هرچند به نظرم حتی یک ناشر نیز به آن سالن نخواهد رفت!
۸) بدون شک، این وضعیت محصول اداره نسبتا خوب نمایشگاه بود. ده‌ها نفر از مسئولان نمایشگاه از صبح تا شام یکسره به دنبال حل دشواری‌های موجود برای هرچه بهتر برگزار شدن آن بودند. نظارت بر بخش‌های گوناگون، سبب نوعی آرامش برای خرید کتاب بود. نویسنده این نوشتار که روزهای پیاپی در نمایشگاه بود، در هر فرصت، شاهد حضور مسئولان و رسیدگی آنان به امور جاری بود. همین که آنان در دسترس بودند، فرصتی برای کسانی بود تا اشکالات را منتقل کرده و آنان راهکاری برای آن بیابند. امسال برخلاف دو سال گذشته، وزیر هم تقریبا یک روز در میان به نمایشگاه می‌آمد.
۹) آخرین نکته درباره برخی برنامه‌های تفریحی است. نویسنده به هیچ روی مخالف با برنامه‌های تفریحی نیست. اما در برخی از موارد، موسیقی تند و خارج از حد، فضا را نه تنها از معنویت تهی می‌کرد، بلکه‌اندکی رو به ابتذال می‌برد. می‌پذیرم که یکی از بهترین صحنه‌ها، نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشا بود، اما حق آن بود که در بخش و پخش موسیقی افراط کمتری می‌شد. این نکته مربوط به برخی از حواشی نمایشگاه در یکی دو نقطه معین است.
رسول جعفریان