شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

پایان غم انگیز نهضت ملی شدن نفت


پایان غم انگیز نهضت ملی شدن نفت
صنعت نفت ایران امسال یکصد ساله شد. مرور مهم ترین رخداد های یک قرن گذشته، بازخوانی نقش نفت در سناریوی معاملات سیاسی است؛ نقشی که آینده جهان را نیز در اختیار دارد. وجود گنجینه های عظیم نفت، جایگاه محوری به ایران بخشید و کشورهای صنعتی غرب را به مداخله در موازنه قدرت در خلیج فارس کشاند. اما در تمام تحولات صنعت نفت در این منطقه، ایران همواره پیشگام بوده است. فصل جدید و مهم این تحولات با ملی شدن صنعت نفت ایران گشوده شد و نفت به عنوان مهم ترین ابزار استراتژیک هدف بازی قدرت های بزرگ استعماری قرار گرفت. اقداماتی که دولت هایی نظیر انگلیس و امریکا و روسیه جهت حفظ منابع نفتی خود انجام دادند، همواره در تضاد با سیاست های دولت ایران بود و نتیجه یی جز تعمیق استعمار نداشت. مصائب ملی شدن نفت اما پایانی نداشت. تنها سه سال از روزهای طلا یی اتحاد ملی زیر بیرق سیاه نفت می گذشت که نهضت ملی به ورطه نابودی افتاد و با انعقاد و تصویب قرارداد کنسرسیوم در سال ۱۳۳۳، صنعت نفت به دامان استعمار بازگشت.
در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران، امتیاز شرکت نفت انگلیس ملغی اعلام شد و مخالفت شدید و نامه تهدیدآمیز این دولت به شاه را در پی داشت. همچنان که انگلیس در انتظار فرصت مناسبی بود، سرلشگر فضل الله زاهدی در ایران زمام امور را به دست گرفت. مضیقه مالی شدیدی که دولت با آن روبه رو بود، راه را برای نفوذ چندین باره انگلیس هموار کرد و دولت زاهدی که برای فراهم کردن منافع مالی و رفع بحران چشم به کمک دولت امریکا و انگلیس داشت خط مشی دیگری در پیش گرفت. هر چند اخذ تصمیمات جهت رفع بحران مستلزم بازنگری در قانون ملی شدن صنعت نفت بود اما جز از راه تفسیر جدید آن به نتیجه یی نمی رسید. پس از کودتای ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲و براندازی دولت مصدق و احیای روابط گذشته دولت های غربی با ایران، زمینه حضور و سلطه شرکت های بین المللی نفت بر منافع نفتی کشور فراهم شد. شاه نیز با پذیرش اصل «مشارکت برابر در سود حاصل از نفت»، فعالیت های دکتر مصدق را برای ملی کردن صنعت نفت نادیده گرفت. به این ترتیب با قرارداد کنسرسیوم نفت سال ۱۳۳۳، برگی از تاریخ معاصر ایران ورق خورد.
● استعمار بار دیگر بر ایران سایه افکند
مذاکرات هیات نمایندگان ایران با نمایندگان کنسرسیوم فقط سه ماه و نیم به طول انجامید و زنگ آغاز استعمار ایران با شیوه یی نوین بار دیگر نواخته شد. دولتمردان آن روز، مشکل نفت و از همه مهم تر، مشکل اقتصاد ایران را گرهی می دیدند که فقط به دست قدرت های بزرگ گشوده می شد. حتی به نظر می رسید همه در قراردادهای کنسرسیوم برای تلفیق و انطباق قوانین ملی شدن صنعت نفت با اصول کمپانی های کارتل تلاش می کنند. تشکیل کنسرسیوم اما همان پیروزی زود هنگام انگلیس و شکست ایرانیان در اتحاد ملی بود. دکتر مصدق که در طول برگزاری مذاکرات کنسرسیوم در زندان به سر می برد، قرارداد را خیانتی آشکار به ملت ایران خواند و اظهار کرد؛ «تا زمانی که ایرانیان بر صنعت نفت خود تسلط ندارند، نخواهند توانست از استقلال و آزادی واقعی برخوردار شوند.» نفوذ کنسرسیوم از این حد هم فراتر رفت و تسلط بر اقتصاد نفتی جهان و به خصوص بر دولت های خاورمیانه به اوج خود رسید. در نتیجه مذاکرات دو طرف، توافقات اولیه برای «قانون فروش نفت و گاز» صورت گرفت. هفت کمپانی بزرگ نفت موسوم به «هفت خواهران» اجازه یافتند با هزینه دولت در هر نقطه از خاک ایران به عملیات اکتشافی و استخراج دست بزنند و نماینده انحصاری خرید و فروش و توزیع نفت باشند. شرکت ملی نفت ایران در این میان فقط عنوان «مالک» چاه های نفت و تصفیه خانه ها و تجهیزات را یدک می کشید.
این «کارتل بین المللی نفت» شامل کمپانی «بریتیش پترولیوم» با ۴۰درصد و پنج کمپانی بزرگ نفت امریکا به نام های «استاندارد اویل، کالیفرنیا اویل، سوکونی، تگزاکو و گلف» با ۴۰در صد سهام و کمپانی انگلیسی- هلندی «شل»- متعلق به روچیلدها از یهودیان ثروتمند دنیا- با ۱۴درصد سهام و کمپانی CFP فرانسه با۶ درصد سهام می شد. در آن دوران ۸۷درصد نفت خاورمیانه در انحصار · شرکت فوق بود. اختیارات و امکانات وسیعی در بنادر، راه آهن، سرویس تلفن و تلگراف و هواپیمایی ایران برای کنسرسیوم مهیا شد و حوزه امتیاز و شعاع عملیات از بلوچستان تا جنوب کرمانشاه و جزایر ایران را دربر می گرفت که همان ناحیه مورد تقاضای قرارداد ۱۳۱۲بود. معامله با کنسرسیوم، ایران را از تعقیب مختصر ارتباطاتی که با بازارهای خارجی برقرار کرده بود، محروم کرد. تاکید نمایندگان کنسرسیوم بر شناسایی حق مالکیت ایران بر تاسیسات نفتی جنوب حین قرارداد، بازی سیاسی نه چندان زیرکانه یی بود و هیچ نفعی عاید ایران نشد. دکتر علی امینی وزیر دارایی و سخنگوی هیات نمایندگان ایران ضمن مذاکرات با تاکید بر مسائل مهم نفت ایران، نمایندگان کنسرسیوم را به تمرکز بر رعایت قوانین ملی شدن صنعت نفت دعوت کرد.
اما نکاتی که دکتر مصدق طی مذاکرات نهضت ملی شدن صنعت نفت به نفع ایران مورد موافقت قرار داده بود، مورد بی اعتنایی طرف قرارداد قرار گرفت و به تفاوت وضعیت ایران در مقابل سایر کشورهای نفت خیز خاورمیانه توجهی نشد. به نظر نمایندگان «کارتل بین المللی نفت» بسیاری از اهداف قانون ملی شدن صنعت نفت غیرعملی بود و دولت ایران را به اصلاح آن ترغیب می کرد. پس همبستگی و قدرت سیاسی این کمپانی بازارهای دنیا را از نفت ایران بی نیاز ساخته بود و کفه ترازو به نفع آنها پایین رفت. با منع دخالت ایران در کنترل عملیات و روند تولید و تصفیه نفت، نفوذ دولت در این صنعت به حداقل رسید. کنسرسیوم مدت قرارداد را ۵۰سال پیشنهاد کرد اما با مخالفت ایران روبه رو شد، زیرا دولت نمی خواست این توهم ایجاد شود که قرارداد جدید دنباله قرارداد قدیم «دارسی» است. براساس توافق نهایی و به این دلیل که ایران از مرحله تهیه و نصب تجهیزات و بهره برداری گذشته بود و نیازی برای تامین فرصت عملیات مقدماتی اکتشاف نداشت، قرارداد ۲۵ساله بسته شد. سرانجام هر چند شرایط کنسرسیوم به همه قوانین ملی شدن صنعت نفت و خواسته های دولت ایران تحقق نبخشید، اما در ۲۹مهرماه ۱۳۳۲با ۱۱۳رای به تصویب مجلس شورای ملی رسید. قرارداد کنسرسیوم تامین کننده منافع ایران در این برهه از زمان بود اما تبعاتش تا سال ها دامنگیر دولت و مردم شد.
● نیمه پنهان نفت، تاریک تر از همیشه
درباره انطباق قرارداد کنسرسیوم با قوانین ملی شدن صنعت نفت سخن های بسیار و تفاسیر متفاوتی بیان شده است. نمایندگان کنسرسیوم زیرکانه از ورود به بحث قوانین طفره رفتند و درست و نادرست تصمیمات را به عهده سیاستمداران ایران نهادند تا در آینده بر آنها خرده نگیرند که قرارداد منافی قوانین ایران است. در تعبیر و تفسیر از عنوان ملی شدن یا دولتی کردن صنعت نفت و نحوه واگذاری عملیات، نظرات موافق و مخالف بسیاری ابراز شد اما واکنش هیات نمایندگان ایران و در راس آنها دکتر علی امینی و در پی آنها نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا، مثبت بود. فقط عده قلیلی از طرفداران نهضت ملی شدن صنعت نفت لب به اعتراض گشودند و روسای صنفی اعتصاب به راه انداختند و بازار تهران دو روز به تعطیلی کشیده شد. مساله یی که سیاستمداران پس از تصویب قرارداد در سکوت و ابهام از آن گذشتند، تفاهمنامه ها و قرارداد هایی بود که جداگانه و پنهانی بین کمپانی های عضو کارتل بسته شد. «موافقتنامه شرکا»، «شرکتنامه و اساسنامه صاحبان سهام» و «سند قرارداد» برای همیشه از دید ایران پنهان ماند. دولت امریکا عقیده داشت افشای مفاد هر یک از آنها در روابط خارجی این کشور و در عرصه بین الملل تاثیر نامساعد خواهد گذاشت. در این توافقنامه ها شرایط و شیوه خرید نفت، کنترل تولید جهت جلوگیری از عرضه بیش از تقاضا و اصول کار کارتل بیان شده بود و به این ترتیب کنسرسیوم می توانست نحوه تولید و فروش نفت و درآمد ایران را طبق سیاست هایش تغییر دهد. آنچه در پشت صحنه روابط میان اعضای کنسرسیوم می گذشت بیش از همه تحت تاثیر سیاست های دولت امریکا بود.
ایالات متحده در دوره پس از جنگ جهانی دوم و برای مقابله با نفوذ کمونیسم به قدرت دولت هایی نظیر انگلیس جهت همراهی در این راه نیاز داشت. در عین حال از هر شیوه یی بهره می گرفت تا از نفوذ انگلیس در ایران بکاهد و در منطقه خاورمیانه با ایجاد یک سازمان نظامی از منافع حیاتی اش و مهم تر از همه نفت پشتیبانی و حفاظت کند. سیاست های اقتصادی این کشور برای رقابت آزاد اهمیت زیادی قائل بود و ایجاد کارتل های عظیم این آزادی را به وضوح تهدید می کرد. در چنین شرایطی که مقارن با بحران نفت در ایران شد، منافع این کشور برخلاف سیاست هایش اقتضا کرد به تشکیل شرکت های بین المللی نفت روی بیاورد. استدلال دولت امریکا این بود که «به خاطر حفظ آزادی و استقلال ایران و بازگشت آن کشور به مقامی که بحق باید در جامعه دنیای آزاد داشته باشد، لازم بود اقدامات خارق العاده یی برای تصفیه نفت و تجدید توانایی مالی ملت ایران به عمل آید. بنابراین در حدود مقتضیات و با پیروی از دستور های شورای امنیت ملی و رئیس جمهور، طرحی به منظور تشکیل کنسرسیوم شرکت های نفتی تنظیم شد.» پس بی اعتنایی دولت پهلوی به ثمرات مبارزات ملت ایران برای ملی کردن صنعت نفت، آنچنان طمع امریکا را بر انگیخت که حتی قوانین خود را برای دستیابی به آن زیر پا گذاشت.
دولت انگلیس هم از این سفره نفت بی نصیب نماند و شرکت «بریتیش پترولیوم» غرامت لغو امتیاز نفت و فروش بخش داخلی و تصرف تاسیسات پالایشگاه کرمانشاه را که بالغ بر ۷۶میلیون لیره می شد، گرفت و مبلغ ۲۱۴میلیون لیره هم از شرکای جدیدش به عنوان سهام عمده وصول کرد.
مینا شاهمیری
منابع
۱- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه کاظم فیروزمند، حسن شمس آوری، محسن مدیر شانه چی، نشر مرکز، ۱۳۸۶
۲- روحانی، فواد، تاریخ ملی شدن صنعت نفت ایران، انتشارات فرانکلین، ۱۳۵۲
۳- موحد، محمد علی، خواب آشفته نفت، جلد اول، نشر کارنامه، ۱۳۷۸
۴- نجاتی، غلامرضا، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران، انتشارات شرکت سهامی انتشار۱۳۶۴.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید