قصه های علی و گلی

یکی بود یکی نبود. یک علی بود و یک گلی. گلی و علی توی کتاب قصه شان زندگی می کردند. یک روز موقع غروب حوصله آن ها سر رفته بود برای همین تصمیم گرفتند وبه لبه کتاب آمدند و تالاپ از توی کتاب بیرون پریدند.
اما همین که پریدند، شالاپ، کلاه علی افتاد توی آب رودخانه. رودخانه هم کلاه را بغل کرد و با خودش برد. خب اگر دوست دارید بدانید بقیه قصه چه می شود و چه بلایی بر سر کلاه علی می آید، خودتان بقیه قصه را بخوانید.
کتاب زیبا و خواندنی «قصه های علی و گلی» را نویسنده خوب کشورمان خانم لاله جعفری نوشته و نقاشی های قشنگش را علی خدایی کشیده است. این کتاب را انتشارات به نشر آستان قدس چاپ کرده و قیمتش ٦٠٠ تومان است. کتاب قصه های علی و گلی برای بچه های دبستانی به خصوص دومی ها و سومی ها مناسب است. این کتاب چند داستان دارد به نام های: کلاه، ببعی، عروسی و ...
این هم قسمتی از قصه بازی که در همین کتاب چاپ شده: گلی و علی توی کتاب قصه شان خوابیده بودند و به غروب خورشید نگاه می کردند که یک دفعه پروانه ای بال زد و آمد روی کتاب نشست. بعد پرید روی شانه گلی، پرید روی شانه علی و خندید و گفت: بازی بازی، می آیید بازی؟ سر و ته بازی و بعد هم هر سه تایی سر و ته شدند و شروع کردند به بازی ...

منبع : روزنامه خراسان