سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
آشنایی با مبانی خانواده درمانی
● مقدمه
آندره موروئا(Andre . Maurois) زندگینامه نویس فرانسوی میگوید: « دوست شما عاشق هوشتان است و معشوقه شما عاشق جذابیتتان، اما عشق خانواده دلیل نمیخواهد؛ شما در خانواده متولد میشوید و با اعضای آن همخون هستید. با این حال، خانواده میتواند بیش از هر کس دیگری در دنیا، شما را عصبانی کند (سانتراک،۱۳۸۵).
"خانواده" (Family) به عنوان یک سیستم اجتماعی، شامل گروهی از افراد است که از طریق ازدواج، تولیدمثل و پرورش فرزندان با هم زندگی میکنند. این سیستم و سازمان اجتماعی در طول تاریخ نقش حیاتی برای رشد و پیشرفت و اجتماعی شدن نوع انسان ایفا کرده است. خانواده بدون شک مهمترین سازمانی است که بسترساز رشد و رفاه جسمی، روانی و اجتماعی کودک و عامل رسیدن وی به تعادل (فیزیکی، روانی و اجتماعی) است (وود ، ۱۹۹۶). اجتماعیشدن و آشنایی با قوانین، نقشها و ارزشهای فرهنگی به طور طبیعی در خانواده صورت میپذیرد (وتر و گیل ۱۹۸۷)؛ و کودک در تعاملات ابتدایی خود با خانواده به یک موجود اجتماعی تبدیل میشود. به همین دلیل هم از دیربازعملکرد خانواده مورد توجه روانشناسان بوده است (والش، ۱۹۹۳).
اما خانواده نه تنها یک سیستم است، بلکه به عنوان یک زیرسیستم از جامعه انسانی نیز محسوب میشود وعواملی از قبیل نژاد، موقعیت اقتصادی و اجتماعی، آموزش، نقش جنسی، کشور محل اقامت، مهاجرت، مذهب، ارتباطات سیاسی و مرحله چرخه زندگی خانواده، برآن تاثیر میگذارد (کاسلو و همکاران، ۱۹۹۵).
پیچیدگی ناشی از نحوه تاثیر و تعامل این عوامل متعدد در شکلگیری ماهیت و مفهوم خانواده در هر فرهنگ، تعریف "عملکرد خانواده"(Family Functional) یا "ناکارآمدی خانواده"(Dysfunctional) را مشکل میسازد (والش، ۱۹۹۳).
"کارآمد" اساسا به معنی "کارآ"(Workable) است. این مفهوم به قضاوت درباره سودمندی الگوهای خانواده در کسب هدفها اشاره دارد. ناکارآمدی به الگوهای خانوادگی ناسودمند و ترسیم تعاملات همراه با استرس و رفتارهای مرضی برمیگردد. در موقعیتهای مشکلساز، فشارزا یا تنشآمیز خانوادهها استرس را تجربه میکنند و اعضای خانواده در این شرایط احساس ناراحتی، تنش و عجز میکنند. موقعیت استرسزا ممکن است سیستم خانواده را مختل کند، مگراینکه خانواده بتواند الگوی ناکارآمد موجود خود را با شرایط جدید تطبیق دهد و آن را اصلاح نماید (بالارد ، ۱۹۷۹). مک کوبین و همکاران (۱۹۸۰) خاطرنشان کردهاند استرسهایی که خانوادهها با آنها مواجه هستند به دو نوع تقسیم میشوند: طبیعی و غیرطبیعی. در این نگرش استرس «طبیعی» خانواده در ارتباط با دورههای انتقالی به دوره والد شدن، جداشدن فرزندان، بازنشستگی و مانند آن برمیگردد.
استرسهای «غیرطبیعی» خانواده همراه با جنگ، بلایا، بیماری، از دست دادن عضوی از خانواده، مهاجرت و غیره است. (به نقل از موسوی، ۱۳۸۲)
واقعیت این است که اگر یکی از اعضای خانواده دارای اشکال رفتاری ـ روانی باشد، میتوان ردپای آن را در روابط خانوادگی جستوجو کرد. در بسیاری از موارد اشکال رفتاری عضو خانواده مانند کودک یا نوجوان مستقیما از روابط غلط خانوادگی سرچشمه میگیرد. (احمدی، ۱۳۸۴).
سالها قبل، عدهای از رواندرمانگرها متوجه شدند که درمان کودکان بهانهای برای والدین است تا خودشان جهت "مصاحبههای درمانی" به درمانگاه مراجعه نکنند.
بسیاری از متخصصان بالینی از روی حدس متوجه شده بودند این خیلی بیمعنی است که هفتهای دو ساعت روی کودک کارکنند و بعد او را به خانهای بفرستند که تغییر نکرده است(محیطی که درایجاد مشکل وی نقش داشته است). درنتیجه، گفتوگو با والدین در هنگام بازی کردن کودک در اتاق بازی درمانگاه متداول شد. درحقیقت بسیاری از متخصصان بالینی متقاعد شدند که این مصاحبهها نقش موثری در بهبود رفتار کودکان بازی میکنند تا تجربههای اتاق بازی. خانوادههایی که دارای کودکان علامتی (بیمار) هستند، معمولا خواستههای ضد و نقیضی (Contradictive) از درمانگر دارند و خواهان آن هستند که نشانههای مرضی، بدون ایجاد هرگونه تغییر در سیستم آنان تغییر یابد. نحوه برخورد درمانگر با این گونه تناقصها، استفاده از یک رشته تعاریف دوباره جدی و موثر است که به گونهای نشانه مرضی را به سیستم ربط میدهد که شخص نمیتواند بدون ایجاد تغییر در دیگری در خود تغییری ایجاد کند. با انجام چنین کاری درمانگر امکان یک گفتوگوی درمانی را فراهم میسازد. در چنین گفتوگویی موضوع اصلی، دیگر نحوه رفع نشانه مرضی نیست، بلکه محور بحث حول عواقب حذف نشانه مرضی میچرخد. بدین معنی که گفتوگوی درمانی دیگر محدود به بررسی مشکل و مسائل مربوط به آن، مانند بیمار کیست؟ علت آن چیست؟ و چهطور میتوان از دست آن خلاص شد؟، نمیشود. بلکه مسئله اصلی مورد بحث این است که سیستم خانواده چگونه قادر است بدون آن مشکل به کار خود ادامه دهد؟ چه کسانی در غیاب آن مشکل متاثر خواهند شد؟ چگونه تحت تاثیر آن قرارمیگیرند و بالاخره اینکه این بار چهکار خواهند کرد؟
از طریق این گونه تعریف دوباره مدون، ذهن اشخاص دچار بحران و تلاطم مفهومی میشود و به تبع آن خانواده به طور فزایندهای حس میکند که نظم دادن از طریق نشانه مرضی دشوار میباشد و برای نظم بخشیدن به شیوه دیگری روی میآورد (مینو چین و فیشمن، ۱۳۸۱). این تجربههای بالینی راه را برای ظهور جنبش خانواده درمانی هموار کردند (فریس ۲۰۰۲).
● تعریف خانواده درمانی
خانواده درمانی مداخلهای است که بر تغییر تعاملات بین اعضای خانواده متمرکز است و در آن تلاش میشود کارکرد خانواده به عنوان واحدی متشکل از تک تک اعضای خانواده بهبود یابد. بالینگری که به خانواده درمانی میپردازد میکوشد الگوهای بین نسلی غیرقابل انعطافی را که سبب ناراحتی در درون افراد یا در روابط بین فردی میشود، درهم بشکند. در خانواده درمانی میتوان دغدغههای هر یک از اعضای خانواده را مطرح نمود. اما این روش درمانی بیشتر بر روی کودکان موثر است. زیرا واقعیت روزمره کودکان مستقیما تحت تاثیر بافت خانواده قرار دارد.
▪ مسایل نظری
بنابرنظریه نظام خانواده (Family System Theory)، خانواده واحدی است که به طوری عمل میکند که اعتدال (هومئوستاز) تعاملهایش به هر قیمتی حفظ شود. در خانواده درمانی هدف آن است که الگوهای اغلب پنهانی که تعادل این گروه را حفظ میکند، آشکار و گروه به مقاصد این الگو پی ببرد. خانواده درمانگران عموما معتقدند عضوی از خانواده که برچسب بیمار به او تعلق گرفته، کسی است که از نظر خانواده "مشکل" تلقی میشود، باید سرزنش گردد و لازم است کمک شود. حال آنکه هدف خانواده درمانگر آن است که به خانواده کمک کند که دریابند علائم آن فرد بیمار، فیالواقع در خدمت کارکرد محوری خانواده یعنی حفظ اعتدال آن بوده است. در فرآیند خانواده درمانی الگوهای ارتباطی تکرار شونده و نهایتا قابل پیشبینی کشف میشود که رفتار فردی را که بیمار تلقی شده، تداوم میبخشد و نیز بازتاب آن است.
وجه لاینفک نظریه نظام خانواده درجاتی از این اعتقاد است که رابطه زن و شوهر قویا بر ماهیت نظام اعتدالی خانواده اثر مینهد.
یکی از خانواده درمانگران صاحب نظر این مفهوم را به این صورت بیان کرده است که زن و شوهر "معماران خانوادهاند" (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
● سیر تحول خانواده درمانی
خانواده درمانی در اواسط قرن بیستم به عنوان یک درمان مشهور شناخته شد. بخشی از این تاخیر معلول سلطه طویل المدت روانکاوی بود (فیرس، ۲۰۰۲). روانکاوی آنگونه که فروید بدان شکل داده بود، نقش روابط خانوادگی در رشد شخصیت را قبول داشت؛ هر چند فنون درمانی آن فردگرا بود. "آکرمن" کسی بود که صورتبندیهای روانکاری را در بررسی خانواده به کارگرفت و لذا یکی از بنیانگذاران خانواده درمانی به شمار میآید. "آدلر" و "سالیوان" نیز بر این حوزه رشد تاثیرگذاشتهاند. نظریه عمومی سیستمها که توسط زیست شناسی به نام "برتلانفی" پیشنهاد شده است، پدیدههای ظاهرا بیارتباط را مولفههای یک نظام کلی "خود تنظیمی" میداند که دائما در جستوجوی حالت استقرار در موقعیتهای متغیر است. در مورد خانواده تاکید بر این موضوع است که اجزا چگونه یک کل را میسازند؟ چگونه سازمان مییابند و چهطور با هم تعادل دارند؟ (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ۱۳۸۶) همچنین دو دیدگاه رفتارگرایی و انسان گرایی راه را برای ظهور درمانهای دیگری در خانواده درمانی هموار کردند. از مشکلات افراد تفسیرهای سیستمی به عمل آمد و مشکلات آنان تظاهر یک اختلال خانوادگی در نظر گرفته شد. این دیدگاه جدید در مورد مشکلات بالینی بیش از هر جایی در مفهومبندی اختلالات روانی شدیدی چون اسکیزوفرنی مشهود بود. "تئودور لیدز" و گروه تحقیقاتی وی در سببشناسی اسکیزوفرنی، نقش خانواده را مطرح کردهاند. وقتی زن و شوهری نمیتوانند نیازهای روانی و هیجانی یکدیگر را رفع کنند، یکی از آنها اتحاد بیمارگونهای با فرزندش برقرار میکند و در نهایت اسکیزوفرنی وی را تسریع میکند.
مشاهدات "باون" (۱۹۶۰) روی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی که همراه با پدر و مادرشان برای مدتی در بیمارستان زندگی میکردند، وی را به این نتیجه رساند که کل واحد خانواده بیمار است، نه بیمار. (فیرس ، ۲۰۰۲)
● خصوصیات کلی خانواده درمانی
خانواده درمانی دارای خصوصیاتی است که آن را از درمان انفرادی متمایز میکند. برای مثال، اعضای خانواده دارای ملاک قضاوت، پیشنیه و زبان مشترکی هستند که ممکن است برای درمانگر ناآشنا باشند. درمانگر باید با نقشهای خانواده و خرده فرهنگ مخصوص آن آشنا شود. سپس از این آشنایی در جهت ارتباط با اعضای خانواده یا رویارویی با آنان استفاده کند. در عین حال درمانگر باید گسلش عاطفی خود را حفظ کند و یک بخش خانواده را به نفع بخش دیگر رها نکند. البته این کار دشواری است. چون اعضای خانواده غالبا درمانگر را وارد منازعات خود بر سر قدرت یا دفاعهای خویش در برابر ارتباط آزاد میکنند. یکی از بخشهای معمول خانواده درمانی، اخذ شرح حال و سنجش است.
مشکل فعلی باید مطرح و بررسی شود. ممکن است پسر خانواده بزهکار باشد یا دختر خانواده روابط جنسی متعددی داشته باشد. بررسی تفسیر هر یک از اعضای خانواده از مشکل، کار جالب و از لحاظ تشخیصی کار مهمی است. معمولا شرح حال خانواده گرفته میشود. این کار نیز میتواند تبعاتی داشته باشد. وقتی مشکل خانواده در چارچوب خانوادههای پدری والدین خانواده و زندگی دوران تجرد و ازدواج آنان مورد بررسی قرار میگیرد، شیوه ارتباط کودکان بهتر و درک آنان بیشتر میشود. طرح یک چشماندز کلی از سابقه و پیشینه خانواده ـ پدربزرگها و مادربزرگها و هدفها ،آرزوها، ترسها و ضعفهای آنان- قوه درک همدلی و تحمل اعضای خانواده را افزایش میدهد. به این ترتیب ملاک قضاوت جدیدی فراهم میآید.
کودک بهتدریج میفهمد که قربانی شدن آرزوهای مادر در پای خانواده، برای مادرش چه معنایی و پدرش چه برداشتی از سوء رفتار پدرخود داشته است. والدین در محیط کنترل شده خانواده درمانی (با بررسی وضعیت فعلی فرزندانشان) به یاد فشار همسالان روی خودشان میافتند (فیرس، ۲۰۰۲).
● چه وقت باید خانواده درمانی کرد؟
قواعد دقیق و قطعی خاصی وجود ندارد که نشان بدهند چه موقع باید خانواده درمانی انجام داد. خانواده درمانی غالبا با نوجوانی که بیمار اصلی است، شروع میشود. گاهی مشکلات بیمار آنقدر به خانواده پیوند میخورد که خانواده درمانی تنها درمان و اقدام ممکن است. گاهی نیز خانواده جلوی پیشرفت درمان بیمار را میگیرد یا در برابر توصیههای درمانگر مقاومت میورزد. در نتیجه با درگیرکردن خانواده در درمان، بخشی از این مقاومت رفع میشود. گاهی نیز مشکلات بیمار (یا حتی بهبود بیمار در حین درمان) به شدت تحت تاثیر ساختار خانواده است و درمان کل خانواده را ضروری میسازد. در پارهای موارد بحرانهای خانوادگی (مثل مرگ یکی از اعضای خانواده) کل خانواده را دچار آسیب میکند.
برخی از خانوادهها بر سر ارزشها اختلاف دارند. برای مثال، نوجوانی که مصرف مواد مخدر را شروع میکند یا عضو یک فرقه خاص میشود، ارزشهای کل خانواده را زیر سوال میبرد. در چنین مواردی خانواده درمانی اقدامی منطقی است و بالاخره گاهی بهترین راه حل برای مشکلات زناشویی یا جنسی است. ولی خانوادهدرمانی دوای هر دردی نیست و همیشه مناسب نمیباشد. گاهی خانواده مورد نظر آن قدر از همگسیخته است که چنین مداخلاتی بینتیجه خواهند بود. گاهی نیز برخی از اعضای خانواده اصلا همکاری نمیکنند. در برخی موارد نیز خیلی زود معلوم میشود که یکی از اعضای خانواده به شدت دچار اختلال است و اصلا همکاری نمیکند یا آنقدر اخلال میورزد که حضورش به کل فرآیند خانواده درمانی لطمه میزند.
چون خانواده درمانی روی چند نفر اجرا میشود، باید مقرون به صرفه بودن آن را نیز در نظر بگیریم. اگر چه خانواده درمانی ممکن است برای عضو بیمار خانواده مفید باشد، اما گاهی برای دیگر اعضای خانواده عواقب سویی دارد. بعضی از خانوادهها مثل بعضی از افراد، "قوا" یا "توان روان شناختی" کافی برای تحمل بحثها و مسایل قابل طرح در جلسات خانواده درمانی را ندارند. بنابراین تصمیم گیری برای اینکه خانواده درمانی چه موقع قابل استفاده است، یک تصمیم گیری سخت بوده و منوط به سنجش دقیق و دقت و حساسیت بالینی زیاد میباشد (فیرس ، ۲۰۰۲).
از نظر درمان با اینکه ممکن است درمانگران مختلف در مورد یک هدف درمانی برای یک خانواده بهخصوص توافق داشته باشند، اما فنون آنها برای رسیدن به این هدف متفاوت خواهد بود. درمانگران که هر کدام شخصیت و مهارتهای مخصوص به خود دارند، به شیوههای خاصی رابطه برقرار میکنند. اگر سبک کار خودشان را بشناسند و قبول داشته باشند، توانایی خود را بهتر میتوانند بهکار گیرند(مینوچین ، ۱۳۷۳).
تدوین :
سپیده رمزی ـ دبیر مجلهی خانواده درمانی گروه سلامت روان سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)
منابع:
- احمدی، سید احمد(۱۳۸۴). مقدمه ای بر مشاوره و روانشناسی. اصفهان. نشر دانشگاه اصفهان.
- سانتراک، جان دبلیو.(۱۳۸۵). زمینه روانشناسی. ترجمه مهرداد فیروزبخت. تهران. انتشارات رسا.
- فیرس، ای. جری و تیموتی،جی . ترال.(۱۳۸۵). روان شناسی بالینی. ترجمه مهرداد فیروزبخت و سیف الله بهاری. تهران. انتشارات رشد.
- کاپلان و سادوک.(۱۳۸۵). خلاصه روانپزشکی. ترجمه حسن رفیعی و خسرو سبحانیان. تهران . انتشارات ارجمند.
- گلدنبرگ، ایرنه و گلدنبرگ، هربرت.(۱۳۸۶). خانواده درمانی . ترجمه حمیدرضا حسین شاهی برواتی و همکاران. تهران. انتشارات روان.
- موسوی، اشرف السادات.(۱۳۸۲). خانواده درمانی کاربردی با رویکرد سیستمی. تهران. انتشارات دانشگاه الزهرا، پژوشکده زنان.
- مینوچین، سالوادور و فیشمن، اچ. چارلز.(۱۳۸۱). فنون خانواده درمانی. ترجمه فرشاد بهاری و فرح سیا. تهران. انتشارات رشد.
- مینوچین، سالوادور.(۱۳۷۳). خانواده و خانواده درمانی. ترجمه باقر ثنایی. تهران. انتشارات امیرکبیر.
سپیده رمزی ـ دبیر مجلهی خانواده درمانی گروه سلامت روان سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)
منابع:
- احمدی، سید احمد(۱۳۸۴). مقدمه ای بر مشاوره و روانشناسی. اصفهان. نشر دانشگاه اصفهان.
- سانتراک، جان دبلیو.(۱۳۸۵). زمینه روانشناسی. ترجمه مهرداد فیروزبخت. تهران. انتشارات رسا.
- فیرس، ای. جری و تیموتی،جی . ترال.(۱۳۸۵). روان شناسی بالینی. ترجمه مهرداد فیروزبخت و سیف الله بهاری. تهران. انتشارات رشد.
- کاپلان و سادوک.(۱۳۸۵). خلاصه روانپزشکی. ترجمه حسن رفیعی و خسرو سبحانیان. تهران . انتشارات ارجمند.
- گلدنبرگ، ایرنه و گلدنبرگ، هربرت.(۱۳۸۶). خانواده درمانی . ترجمه حمیدرضا حسین شاهی برواتی و همکاران. تهران. انتشارات روان.
- موسوی، اشرف السادات.(۱۳۸۲). خانواده درمانی کاربردی با رویکرد سیستمی. تهران. انتشارات دانشگاه الزهرا، پژوشکده زنان.
- مینوچین، سالوادور و فیشمن، اچ. چارلز.(۱۳۸۱). فنون خانواده درمانی. ترجمه فرشاد بهاری و فرح سیا. تهران. انتشارات رشد.
- مینوچین، سالوادور.(۱۳۷۳). خانواده و خانواده درمانی. ترجمه باقر ثنایی. تهران. انتشارات امیرکبیر.
منبع : خبرگزاری ایسنا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست