جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
تحولات بینالمللی فراتر از بحث «رمه و شبان»
جهان در شروع هزاره سوم در متن و حاشیه دستخوش تغییراتی در لایههای زیرین و رویین خود بود که به واسطه نقش ایالات متحده در راه انداختن جنگهای سریالی ناشی از حوادث تروریستی یازدهم سپتامبر و سیاست یکجانبه این کشور در دنیای تک قطبی فعلی تا حدود زیادی پنهان مانده یا نادیده گرفته میشد. تحمیل تئوری نولیبرال در واقعیت میدانی سیاستهای «ریگانیسم - تاچریسم» در آستانه فروپاشی جهان چندقطبی و پایان جنگ سرد در دو سوی آتلانتیک، راه را برای تئوریها و فرضیهپردازیهای بسیار خام و اشتباه ایدهپردازانی چون «فرانسیس فوکویاما» و «ساموئل هانتینگتون» با مولودهای ذهنی آنان چون «پایان تاریخ» و «جنگ تمدنها» باز کرد تا سیاستمداران، تحلیلگران و گروهی از روشنفکران دوران کودکی هزاره سوم را به گمراهی رهنمون کند. موضوعی که بیش از هر چیزی به تقویت چنین نظرات و فرضیات اشتباه در بین محافل سیاسی و گروههای نظری کمک کرد تغییرات پراتیک و دگرگونیهای حوزه میدانی جهان متفاوت کنونی بود که ظاهرا کسی پاسخ درست و قانعکنندهای برای تغییرات جهشی آن و چرایی روندهای شتابنده آن نداشت. از طرف دیگر کمحوصلگی فردیت انسانی که شکلگیری دورانهای تاریخی را عجولانه به سال و دهه تنزل میدهد، تکلیف عالم واقع را در عوالم ذهن در یک «رویامندی فرویدی» در بستر واپسگرایی سنتهای مذهبی با عدول از اختیار و اکتساب دموکراتیک به تعیین تکلیف و ارجحیت حاشیه بر متن تحمیل کرد.
در هر دوره تاریخی از کمونهای اولیه، بردهداری، فئودالیته تا کاپیتالیسم کنونی همیشه یک قدرت یا هژمونی برتر در مسیرهای تاریخی موجود نقش تعیینکنندهتری ایفا کردهاند ولی این هرگز به مفهوم مشروعیت دائمی و ماندگاری ارزشی بازیگر برتر نبوده است. یک روز در کمونهای اولیه غارنشین، قدرتمندترین عضو گروه یا در مرحله تکامل یافتهتر آن، گروه برتری که از گستردگی جمعیتی و نیزهها یا تبرهای سنگی متکاملتری برخوردار بودند خود را بر دیگر کلونیهای رقیب تحمیل میکردند. قدرتهای برتر یا هژمونهای اصلی در دوران بردهداری و فئودالیته نیز موجودیت خود را در یک مقطع زمانی بر دیگران تحمیل کردهاند بدون اینکه این واقعیت سند و مشروعیتی برای تداوم تاریخی و ارزشی این برتری به حساب آید، چنانچه هم اینک امپراتوریهای ایران، روم و یونان به دوران سپری شده باستان تعلق داشته و هیولای قدرت پرتغال، اسپانیا و بریتانیا در هیبت کشتیهای جنگی و فتوحات آنان در پروندههای مختومه شده گذشته شامل مرور زمان شده است.
در تمامی این دورانها نیروهای غالب و مغلوب در بستر زمانی خاص خود نقش تاریخی و دوران ساختی خود را ایفا کرده و فردای روزگار آنان را در موقعیت متفاوتی قرار داده است. از روزگار باستان تا به امروز هیچ نیروی سیاسی – اجتماعی، ملت، دولت، نژاد، مذهب و بهطورکلی هیچ بازیگری نبوده است که قادر به تعیین تکلیف اساسی و بنیادین برای چینشهای ژئوپلیتیک و تعیین هویت و موجودیت برای گروه یا ساختار رقیب در فردای غیرقابل پیشبینی باشد چرا که در غیر این صورت ارزشهای ماقبل مدرنیته مشروعیت خود را بر دوران مدرنیته و جهشهای تکنولوژیک – دموکراتیک کنونی نیز تحمیل میکرد. جهان کنونی حداقل بعد از عصر نوزایی تاریخ در سدههای اخیر همواره با بازیگرانی روبهرو بوده است که هر یک در زمان خویش جایگاه ابرقدرتی و هژمونیک را دارا بودهاند و مهر برتری خود را بر ورقهای تاریخ معاصر زدهاند. پرتغال، اسپانیا و بریتانیا در اوج ابرقدرتی خود تنها برای همان دوران قادر به فخرفروشی بودهاند و افول قدرت آنان نه به میل که بر اساس یک واقعیت تاریخی و دیالکتیک تحولات اجتماعی اتفاق افتاده است. ایالات متحده آمریکا که بعد از جنگ جهانی اول گامهای استوار خود را برای تعیین هویت و موجودیت هژمونیک برداشت و از خاکستر جنگ جهانی دوم ققنوس نوتولد خود را در هیبت همای پیروزی بر شانههای واشنگتننشینان قرار داد و جهان را مقهور خود کرد، نمیتواند از این قاعده کلی مستثنی تلقی شود.
قدرت آمریکایی و ارزشهای آمریکایی نیز تنها برگی از این تاریخ پر فراز و نشیب خواهد بود که در جهان همیشه در حال تکامل تاریخی، نقش خود را بازی میکند و اتفاقا در فردای فروپاشی جهان دوقطبی و تحمیل سیاست یکجانبه آمریکایی بر جهان کنونی نشان داد که چقدر بد و مغرورانه این نقش و گام برداشتن در مسیر اشتباه را میپیماید. هیچ ابرقدرتی چه در جهان باستان و چه در جهان مدرن تا به امروز به میل خود مسیر برتری و قدرتمندی رقیب را هموار نکرده است و واشنگتن نیز در عالم واقعیت تاکنون نشان داده است که حتی در این میان حاضر نیست اروپای سرمایهداری و متحد طبیعی خود را هم به بازی برابر بگیرد. تکلیف واشنگتن در مقابل روسیه و چین که کاملا از روابط آتلانتیکی جدا هستند از پیش معلوم است و اینکه در این وضعیت رقابت بر همکاری ارجحیت دارد قابل شک و تردید نیست. طی دهههای اخیر بعد از واقعیت یافتن دیپلماسی پینگ پنگ «ریچارد نیکسون» در مقابل چین که در اوج دوران جنگ سرد تا حدود زیادی برای کیش و مات کردن رقیب اصلی (شوروی) انجام شد، روابط دوجانبه بین چین و آمریکا را از چنان گستردگی ذاتی و شکلی برخوردار کرده است که بعضا موجب اشتباه در درک ماهیت بنیادین این موضوع در بین تحلیلگران شده است. همزمان سیاست متفاوت «دنگ شیائوپنگ» رهبر اسبق چین که با تجدیدنظر در مواضع مائوییستی ساختار سوسیالیستی چین موجب یک ارتباط متقابل و دوسویهای بین این ساختار با مکانیسم اقتصاد بازار گردید بیش از پیش به این گمان دامن زد که پکن در مسیر سرمایهداری و لیبرالیسم با واگذاشتن ارزشهای سوسیال خود ارزشهای لیبرال را پذیرفته است. اساس این مبناپذیری اشتباه در تحلیل موجب شد تا رشد دو رقمی اقتصاد چین را نیز تحت تاثیر و منوط به پذیرش ارزشهای اقتصاد بازار بدانند در حالی که هیچگاه به این سوال پاسخ داده نشده است که این چگونه ارزش مشروعی است که در بستر و ساخت روتین و هارمونیک خود هم اکنون با رکود و بحران روبهرو بوده و رشد منفی را تجربه میکند ولی در یک ساختار دوسویه و ناهمگون به لحاظ ساختاری موجب رشد دو رقمی شده است.
در همتنیدگی اقتصاد بینالمللی از جمله اقتصاد پکن – واشنگتن در شرایط کنونی خارج از قاعده ارزشگذاری مصنوعی و ذهنی یک واقعیت عینی است که خود را بر محیط پیرامونی تحمیل کرده است. دلیل این واقعیت قابل اثبات را به راحتی میتوان در تاریخ معاصر یافت، زمانی که جستوجوگران و ماجراجویان اروپایی با کشتیهای خود قاره آمریکا را کشف کردند هرگز فکر نمیکردند که موجب افول سرزمین مادری خود در مقابل محیط مکشوفه جدید خواهند شد. کدام پرتغالی، اسپانیایی، بریتانیایی، فرانسوی، ایرلندی و دیگر اروپایی را میتوان سراغ گرفت که طی یک بازگشت تاریخی حاضر باشند امکانات قارهای و ملی خود را در اختیار کسانی قرار دهند که به اصطلاح از غرب وحشی دیروز ابرقدرت آمریکایی امروز را در مقابل اروپای متحد و پیشرفته اعتبار بخشیدند. در گزارش تحلیلی «شورای ملی آمریکا» تحت عنوان «روندهای جهانی ۲۰۲۵: جهان تغییر یافته» که طی ۱۸ ماه مطالعه با حضور صدها کارشناس برجسته انتشار یافته است گفته میشود که آمریکا در حال از دست دادن مواضع برتر خود میباشد. اتفاقا در این گزارش قید شده است که جهان در حال انتخاب الگوی کاپیتالیسم دولتی است و به جای آنچه کشورها مدل توسعه غربی را برای رشد خود برگزینند ترجیح میدهند که از الگوی موجود چین و روسیه استفاده کنند.
از طرف دیگر با توجه به ماهیت سودمندگرای سرمایه و همان دلیل همیشگی هواداران نظام سرمایهداری مبنی بر نقش غریزه انسانی برای کسب موقعیتهای بهتر میتوان پذیرفت که بسط همکاری رو به تزاید چین و آمریکا و همچنین هجوم سرمایههای غربی به سمت این کشور بیش از آنکه به ارزشهای لیبرال متکی باشد به بستر مناسبتر جهت سود و ارزش افزوده بیشتر سرمایههای مهاجر وایسته بوده است. بعد از پایان جنگ سرد و کم رنگ شدن رقابتهای نفیگرایانه ایدئولوژیک در بین ساختارهای ملی و منطقهای، هیچ ساختاری خود را بر مبنای از بین بردن ساختار رقیب ساماندهی نکرده است و به همین دلیل چین و آمریکا نیز فراتر از این درک سلبی از دنیای معاصر به ناچار در چارچوب همکاری – رقابت ایفای نقش میکنند. همانگونه که آمریکای معاصر نشانه اقتدار و تثبیت هژمونیک اروپای قدیم نبوده است، چین امروز نیز هیچ سنخیتی با ایده اثبات ارزشها و ساختار آمریکای کنونی نخواهد داشت چرا که اعتبار و ترقی هر ساختار ملی یا منطقهای نه در حاشیه که در متن و ساختار درونی خود انجام میگیرد.
روابط متقابل، دوستی یا دشمنی، میتواند در زمره عوامل تاثیرگذار در مسیر حرکتی دیگر ساختارها مورد محاسبه و تحلیل قرار گیرند و هر برداشتی مبنی بر نقش تعیین کنندگی آنان از اساس اشتباه است. این درک اشتباه طی سالهای اخیر به بهترین شکل اثبات شده است چرا که نئوکانهای آمریکایی نیز تصور میکردند که ارزشهای خود را میتوانند به دیگر ساختارهای حاشیهای تحمیل کنند و به همین دلیل بحث شکستخورده خاورمیانه بزرگ و جنگهای سریالی افغانستان و عراق را آزمودند که بطالت آن در عمل در مقابل دیدگان همگان قرار دارد. درس بزرگ تاریخ این نکته را گوشزد میکند که هیچ ارزش ملی، سیاسی، فرهنگی، منطقهای، نژادی، مذهبی، جغرافیایی و اقتصادی کامل و جهانشمول نخواهد بود و در مسیر حرکت تاریخ در بهترین وضعیت «پالایش ارزشها» و تاثیر متقابل آنان فارغ از تکلیفسازیهای مصنوعی دفتر همیشه نابسته ارزشهای شناخته شده و ناشناخته تا به امروز، موتور محرکه رشد و توسعه جهانی و همکاریهای دوجانبه بین کشورها خواهد بود.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست