پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اندر احوالا ت عشق ناصرالدین شاه و کاندولیزا رایس


اندر احوالا ت عشق ناصرالدین شاه و کاندولیزا رایس
یحتمل تا به این یوم، قضیه نیم سده حکومت ناصرالدین شاه فرنگ گشته را از اطراف و اکناف شنفته اید و یحتمل تر، دقایقی پیرامون کثرت نسوان این سیاس قجری به خیالا ت فرمودن، نشسته اید. لیکن ما به عنوان قبله سیاسی عالم و من حیث شفاف سازی،لا یت نمودن امور و علل تعدد زوجات خود، سفره دل پهنا می کنیم.
عارض به حضورتان که در کلا ب نسوان مفخمه ما که هر کدام از کالچر و نجادی متفاوتیه بودند هیچ گاه خبری از عشق و لا وآتشین نشد که حال فهمیده ایم ایشان نه به خاطر سبیل های هومایونی بلکه به خاطر مال و منال، گرد ما چنان کفتار حلقه کرده بودند. در ازمنه امروزی نیز همین جماعت تحت التاثیر ماشینیسم و ایندوستریال، ماترکی جز انزوا و تنهایی برای ما نگذاشته اند که حتی ناجوانمردانه از بازی حیاتی خاله بازی نیز محروم مانده ایم. نانیوشان بگیرید که بعد آن همه ازدواج های بی حساب کتاب، تصمیم گرفته ایم پس از سال ها تجرد عاطفیه، بار دیگر شانس خود را امتحان کرده شاید که افتاد و یک با وفا دست ما گرفت تا از خلا » عاطفی، گوش اصغر آقا کر، در بیائیم.
موضوعیه مربوط به عشق فراجنونی ما به جمیل زاده دنیای پلتیک، امپراتیس کاندولیزا رایس می شود که طی چند فقره، نامه هایی عاشقانه را شخصا به پای کفترهای ملا قی و طوقی مخصوص، الصاق نموده و به سوی کاخ سفید، روان داشته ایم تاچه شود. حسابش که از دستمان در رفته لیکن منجیلک حرفون می کند که ما تا به حال پنجاه بار ازدواج نموده ایم و بانوی قشنگیان رایس، دفعه پنجاه و یکمی ماست که قصد تشکیل خانواده می نماییم!؟ قضیه آن بودکه کاندی جان به مملکت راس الخیمه و ابوظبی آمده بودند تا از راه دور با هم لا و بترکانیم که ناگاه روایتی از سوی مافیای عشقولا نه به ما رسید: ارایت کیف خلقت میمونا به اسما رایسا و جعلناه وزاره الا مورا خارجیا مملکتا اوتا زونیا لعل عاشقونا و رسما مجنونا حتی ایضا جوجتا اردکا زشتا. ( آیا ندیدی که میمونی به نام رایس خلق شد و وزیر امور خارجه مملکت او تا زونی شد تا عاشق و مجنون آن شوید هر چند که او جوجه اردکی زشت باشد).
دیگر این که این جوسازی ها و خرابکاری ها مربوط به شبابی عرب می باشد که رقیب عشقی ما محسوب شده این سخنان را پراکنده می کند تا ما را دلسرد نماید لیک ما پرو پا قرص سرحرفمان مانده ایم. گویا قاعده ای از رجال محاسن دار تا زیر سرشان بلند می شود فی الفور بی ظرفیت بازی از خود درآورده من باب اختیار نمودن زوجه جدید و اصطلا حا شلوار دویم، اقدامیه لا زمه را معمول می کنند. مع هذا، نمره ای از رجال سربلند شده به یکی اکتفا نکرده از برای زوجات سیم الی ماشا»الله نیز، اکشن می نمایند که معلوم نبوده از چه صیغه ای روی دست ما بلند شده اند؟! ترتیبا، دوشیزه رایس به امریه وقوف کامله دارند که میرزا ناصرالدین شاه از هر دستش، هنری ریخته که هیچ، با توجه به برگزاری جلوسیه ۱+۵، موقعیت را مناسب دیده فی العین همراه با دکتورهای القیک داخله به خدمت میرزا موهندس خاویار خان سولانایی رسیده تا خودی از خود نشان دهد; ما قبل رفتن به بچه رجل ها، سفارش کردیم تا یکی از بهترین توپ ها را برداشته من باب به رخ کشیدن تکنولوژی، نزد توپ چی ها هوا کنند.
اینکه شد و خودمان شخصا به عنوان صاحب القائله البته با کسب رخصت از بانو، توپ مربوطه را هوا کردیم لیکن من باب توفیق لاینتظر عملیات، گرد و خاک حاصله از پرتاب توپ تا شعاع دوسانتی پای ما محسوس گشت و ما فی الکل به خود بالیدیم که از اجنبی ها، مترقی تر بوده و به قاعده ای یاللعجب، ژست آوانگاردی گرفتیم. لیکن در عین ناباوری دیدیم که خاویارخان همچون خیار می خندد و دستش را بر روی شکم مبارک گذاشته عن قریب است که روده هایش مانند دندان های رونالدینیو بیرون بزند. جل الخالق، توپ مربوطیه نه تنها یک فرسخ هم عبور نکرده بود که همانا در کنار پای خودمان بر روی زمین افتاده چنان تشت رسوایی که ما را حسابی نزد اجنبی ها همانند داش سیاه، ضایع کند.
عارض به جانب شما که نماینده مخصوصیه شوروی، بسته پیشنهادی ما را به دوستان خود نشان داده و زیر عبارات انگلیسی آن که دچار غلط املایی بود را خط قرمز کشیده به ریش ما می خندیدند. پیگیر امورات شدیم، دیدیم که ریش ما مثل ریش کوراساوای جافنی قرمز نبوده لیکن من باب تعجیل حضور در این جلوسیه متاسفانه دیلماج کنندگان، بسته را نیک نبسته به علت اسپید، زیاده از ۵ سطر نامه نگاشته شده، هفت هشت سطر را اشتباه کتابت نموده اند؟! حسابی نزد معشوقه خود، کاندی جیگر ضایع شدیم که خدا نصیب مجنون نکند.
دیگر اینکه پدر عشق بسوزد که ما را بدفرم درگیر بانو رایس کرده عن قریب است که دچار جنون رادیکالی شده و طریق کوه و بیابان بگیریم. ایضا نمی دانیم که قاعده ای چگونه رجلیه و شهامتیه تجدید فراش را دارند آن هم با مقرری و حقوقیه ای قریب به نیم کرور تومان. مانده ایم که با خیاری کیلویی ۷۰۰ تومان، آنیونز کیلویی ۶۰۰ تومان و از همه مهمتر لوپ لوپ دانه ای ۱۵۰۰ تومان که هر کمر سفتی را شل می کند چگونه قاعده ای از رجال، قصد تجدید فراش یا مزاج می کنند.
سخن که باز هم سر به درازا کشیده لیکن نیک می دانید که در این وانفسای تموز، حرارتیه بر مغز فندقی رجال، تاثیر منفیه گذاشته و موجب می گردد که در آنی جوزدگی، دودمان اقتصادی شان بابت جلسات مهریه پردازی در عدلیه، به باد رود. لیکن در خفایا و زوایا اگر با وفایی پیدا شد که بابت صیغه و متعه اغفالتان کند، نخست دم نسایی همسر اوله خود را ببینید اگر وتو نکرد آنگاه عشقبازی کنید. اخیرا هم که آکتوریست ها، درسینما فیلمی اکران نموده اند با نام «زن ها فرشته اند» که جوک و طنز بوده و در لابه لای داستان به ملت می فهماند که زن ها نه تنها فرشته نبوده بلکه در کمین فرصتی بوده تا اگر رجل مادر مرده ای زیر سرش بلند شد با تشکیل یک اتحادیه هوویی و دست گذاشتن در یک کاسه، کاری کنند که رجل مربوطه، گوی سبقت را از پینوکیو ربوده و به جای ۹۹ قسمت در یک قسمت آدم شود; به حال آدمیت یک قسمتی می ارزد که دچار تعدد زوجیه شوید.
ناصرالدین شاه که زن می گرفتی همه عمر
دیدی که زن چگونه مهریه از ناصر گرفت
این شاه بیت تضمینی را من باب این آوردیم که از منه تغییر یافته و تحت العناوینی چون زن ذلیلی، فمنیست، زنم را دوست دارم و یخچال ساید باید ساید اینک رجال هستند که شوهر می کنند آن چنان که در این اواخر نام یکی از ایالا ت داخله را زنجان نامیده اند، تا اگر تنبوشه رجلی شکست و خدای نکرده از جان به وایف خود کمتر گفت، دست راستش را از میان دو سوراخ دماغش عبور داده فی النهایت از مچ پایش کانال زده، بیرون کنند به دست چپش متصل نمایند تا مانند ذوزنقه فیثاغورثی، اضلا ع بدنش ناهمگون شود و عبرت عالم گردد. روزگارتون عشرون، فعلا خداحافظون.
منبع : روزنامه مردم سالاری