چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

گر حکم کند که مست گیرند...


«بازخوانی مشروطه» در پی كشف «علل ناكامی های آن» بی آنكه به «انباشت تجربه تاریخی» بینجامد، حلقه ای دیگر از پروسه ای تكراری است كه با در «سبیل نشاندن» حافظه جمعی، سعی در ایجاد نوعی همذات پنداری مازوخیستی در «خوانش» از گذشته تاریخی می نماید.
«لذتی» كه با منها كردن «من» نویسنده و خواننده از «متن» این ناكامی ها، علل را در عقب ماندگی و كاستی های «همه جز من» جست وجو می كند.
از انتشار «وقایع اتفاقیه» تا روزنامه های جدیدالولد و از «تاریخ بیداری ایرانیان» تا انبوه كتب سزارین شده در سال های اخیر در باب «چرایی عقب ماندگی» ما ایرانی ها، روشنفكران و ژورنالیست های ایرانی بیش از هر كس در دامن زدن به پروسه فوق الذكر موثر (اگر نگوییم مقصر) بوده است. چه آنكه با نوعی «خودمنزه بینی» افراطی، چراغ گرفتن بر جامعه یا دولت را به مراتب بر آئینه گرفتن بر خود مقدم دانسته است.
از نگاه او (روشنفكر ایرانی) «ماشدگی» ما یا برآمده از «خلقیات» خاص توده نظیر «دین خویی»، «قهرمان پروری»، «نخبه كشی» و... بوده است و یا از اساس ناشی از «بی تدبیری» دولتمردان و «توطئه» استعمارگران و «فساد» طبقه حاكم.
و این میان روشنفكر ایرانی با «كنار كشیدن» خود از این عرصه، با «ساده سازی»هایی از جنس فوق به روایتی «مرثیه گونه» از تاریخ دست می یابد. روایتی برای گریستن و فراموش كردن.
تحلیل دقیق و غیرجانبدارانه جنبش مشروطه خواهی به عنوان نمونه ای تیپیك از جنبش های ناكام صدساله اخیر، حكایت از آن دارد كه مجموعه ای از «بی سوادی عوام» و ناآگاهی آنها از درك مفهوم واقعی مشروطه، «بی تدبیری» دولتمردان و بداندیشی های آنها در كنار «آشفتگی ها» و اختلافات روشنفكران و عدم درك واقع بینانه آنها از توانایی ها و خواست های جامعه منجر به «انسداد» این جنبش ها گردیده است.
شاید تعبیر احمد كسروی در كتاب «تاریخ مشروطه ایران» (به ویژه گفتار پنجم از بخش نخست) بیش از هر چیز مبین این حقیقت باشد. آنجا كه «مصادره مفهوم مشروطه» از جانب روشنفكران در مسیر نیت های خود را، هم پای نادانی پیروان مشروطه از علل ناكامی های این جنبش به حساب می آورد و در ویژگی های روزنامه نگاران و روشنفكران آن دوره چنان می نویسد كه: «هیچ یك از آنان كمی در خود سراغ نمی داشتند و نیازی به یاری گرفتن نمی دیدند، بلكه هر یك در پی یاد دادن بودند.»
آری، در ناكامی های جنبش های ایرانی!! روشنفكر ایرانی همان اندازه مقصر است كه توده ناآگاه و دولتمردان بی تدبیر و
گر حكم كنند كه مست گیرند
در شهر هر آنكه هست گیرند.
*عضو شورای عمومی دانشگاه
تبریز و علوم پزشكی

علی اصغر احسانی*
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید