پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
اصولگرایان حزبی ترند
سیدمرتضی نبوی همانقدر ساده و صمیمی است كه پیش از این دربارهاش شنیده و خوانده بودم.
ـ اگر اجازه بدهید صحبت را از اینجا آغاز كنیم كه در حال حاضر به چه كاری مشغول هستید و در عرصه سیاست چه فعالیتهایی را دنبال میكنید؟
كار اصلیام عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. در كنار آن یكسری كارهای مطالعاتی نیز انجام میدهم كه بیشتر بتواند برای عضویت بنده در مجمع كمك باشد. در این محل كه مصاحبه را انجام میدهیم نیز كارهای مطالعاتی انجام میشود كه نتیجهاش در فصلنامه راهبردی «یاس» منعكس میشود. تاكنون ۸ شماره از این فصلنامه كه درباره ابعاد مختلف توسعه مباحثی را مطرح میكند، منتشر شده است. علاوه بر این، عضو شورای مركزی جامعه اسلامی مهندسین نیز هستم كه در آنجا مسوولیت حوزه سیاسی و آموزشی را بر عهده دارم. فعالیت سیاسیام هم در قالب همین تشكیلات انجام میشود. همچنین از دیرباز مدیرمسوول روزنامه رسالت بودهام.
ـ با این معرفی، قصد دارم سوالی از شما درباره ارزیابی كلیتان از فضای سیاسی كنونی كشور بپرسم. این فضا به كدام سمت و سو پیش رفته است؟
به نظرم، فضای سیاسی كشور ما با نشاط و متحرك است. در آن هم رقابت هست، هم مشاركت. انتخابات اخیر شوراها، هم در حد بسیار خوبی از فضای رقابتی جدی برخوردار بود و هم مشاركت معقول و خوب. فضای سیاسی این مشخصه را نیز پیدا كرده كه از تنشهای آزاردهنده برای مردم فاصله گرفته و معتدلتر شده است. نمیشود گفت فضا بسته است، بلكه جریانهای فعال در چارچوب قانون اساسی به رقابت كاملا جدی مشغولند. در همین حال به نظر میآید وضع میتواند بهتر از این هم باشد بدینترتیب كه رقابتهای سیاسی قاعدهمندتر شوند. این امر باعث جلب اعتماد بیشتر مردم به احزاب میشود.
ـ براساس آنچه گفتید به نظرتان آیا احزاب به سوی شكوفایی گام برداشتهاند؟ آیا رقابتهای حزبی با توجه به الگوهای مشابه در دیگر كشورها به شكلی كه باید، وجود دارد و آیا ما پس از سه دهه پس از پیروزی انقلاب به الگوی بومی تحزب رسیدهایم؟
در گذشته رقابتهای سیاسی به منازعات تبدیل میشد كه آزار دهنده بود. فضای سیاسی هر كشور متاثر از فرهنگ سیاسی و شرایط بومی آن كشور شكل میگیرد. در گذشتههای دور كه فعالیتهای سیاسی و تشكیل حزب به صورت تقلیدی انجام میشد، اصولا احزاب، دولتی و بعضی رسانهها تا حدی وابسته بودند و چندان توجه مردم را به خود جلب نكردند. اما پس از پیروزی انقلاب جریانی را طی كردیم كه برخی فعالان سیاسی كه اوایل انقلاب ضدحزب بودند، امروز هوادار آن شدهاند. اكنون جریانهای فعال سیاسی كشور طرفدار حزب هستند. بخشی از قوانین مربوط به فعالیتهای حزبی در چارچوب قانون اساسی مشخص شده و قسمتی از آن نیز قواعدی است كه خود احزاب باید در تعامل با یكدیگر رعایت كنند. اینها خوشبختانه در چند سال گذشته حاصل شده است. برای مثال در دوران وزارت كشور آقای موسوی لاری، یك مجموعهای از دو جریان اصلی كشور كه زمانی چپ و راست میگفتند و حالا اصلاحطلب و اصولگرا گفته میشوند منشوری را تهیه كردند. قواعد این منشور درباره فعالیتهای حزبی، در خانه احزاب نیز به تصویب رسید. این نشاندهنده نوعی بلوغ سیاسی است.
به خانه احزاب اشاره كردید، به نظر میرسد این تشكل تجربه موفقی نداشته است.
با این حال این تشكل باعث شد احزاب رقیب كنار هم بنشینند و تاحدی با هم همكاری داشته باشند. اگر چه فعالیت خانه احزاب با فراز و نشیبهایی روبهرو بوده است اما در حد زیادی مشكلات این نهاد برطرف شده است. یك زمان گروههای اصولگرا از خانه احزاب بیرون آمدند اما بعد با یكسری حكمیتها، مسائل برطرف شد و در انتخابات اخیر هیات رئیسه خانه احزاب، همه حزبها در حد بالایی مشاركت كردند. اكنون اصلاحطلبان در شورای مركزی اكثریت را در دست دارند. میتوان انتظار داشت این خانه رقابتها را قاعدهمندتر كند و از احزاب حمایت كند. در كل از این بلوغ سیاسی راضی هستم.
ـ با توجه به این مباحثی كه مطرح شد، چه ارزیابی از فرهنگ رقابت سیاسی در كشورمان دارید؟
این فرهنگ در حال تكامل است. گرچه برخی میگویند فرهنگ تبعیت در كشور حاكم است، اما این طور نیست. در این سهدههای كه از انقلاب گذشته است، آگاهیهای سیاسی در سطح جامعه رو به افزایش گذاشته و مردم چه به صورت انفرادی، چه در قالب نهادهای مدنی یا احزاب، به صورت آگاهانه در روندهای سیاسی و سرنوشت خود مشاركت دارند حتی میبینیم كه گرایش مردم است كه به مسوولان خط میدهد.
ـ با توجه به سپری شدن انتخابات ریاست جمهوری نهم و انتخابات شوراها، در حال حاضر طیفبندی موجود در جریان اصولگرا به چه صورت است؟
در جریان اصولگرایی سه طیف یا ضلع اصلی داریم و طیفهای دیگری هم هستند كه ضلع چهارم این جریان را شكل میدهند. این طیفها به نامزدهایشان گره خوردند. یك طیف نامزدشان محمدباقر قالیباف بود كه به عنوان جریان اصولگرایی تحولخواه معروف شد. برای مثال جمعیت ایثارگران در این جریان، فعال است. یك طیف حامی علی لاریجانی بود كه در این طیف میتوان به جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری اشاره كرد. طیف دیگر حامی محمود احمدینژاد بود كه در دور اول انتخابات با عنوان حامیان دولت یا رایحه خوش خدمت به میدان آمد. اینها سه ضلع اصلی هستند. طیفهای دیگری هم مانند جبهه وفاق و كارآمدی كه در مجلس تشكیل شد و برخی دیگر طرفدار محسن رضایی بودند كه از انتخابات كنار رفت. با این حال طیفهای دیگری هم هست و به طور كلی اصولگرایان طیفهای گستردهای دارند.
ـ به دلیل وجود این طیفهای گسترده، در مقطع انتخابات ریاست جمهوری نهم شاهد نبود انسجام میان گروههای اصولگرا بودیم، به نوعی كه طبق اشاره شما نامزدهای مختلفی مطرح شدند. این نبود انسجام به هر حال باعث ضعف میشود. به نظر شما جریان اصولگرا برای رسیدن به وحدت در انتخابات آینده باید چه راهبردی را پیگیری كند؟ آیا این راهبرد در حال حاضر نیز پیگیری میشود؟
مجموعه اصولگرایان در چارچوب فعالیت در شورای هماهنگی یكپارچه بودند. چه در انتخابات شورای دوم شهر و چه مجلس هفتم این را شاهد بودیم. بعد در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم اصولگرایان به چند طیف تقسیم شدند. تلاش زیادی شد تا این وحدت یا ائتلاف اصولگرایان برقرار شود و برای مثال در شورای سوم هم شد، اما نتیجه نداد. با این حال این تلاش همچنان ادامه دارد. به نظر میآید با نگرانیهای پدید آمده نزد طیفهای مختلف اصولگرا، امید برای ائتلاف نزد آنها برای رقابت در مجلس هشتم بیش از گذشته شده باشد. گرچه صددرصد نمیشود امیدوار بود، اما این امید بیش از زمانی است كه وارد انتخابات شورای سوم شدیم.
ـ از ریشسفیدان و قدمای جریان اصولگرایی مانند شما انتظار میرود نقشی را در این بین بر عهده داشته باشید. اما وقتی از ائتلاف بین اصولگرایان صحبت كردید، از ضمایر و فعلهای سوم شخص استفاده كردید. در حال حاضر خود شما چه اقدامی را برای همگرایی و ائتلاف نیروهای اصولگرا انجام میدهید؟
من خیلی نقشی ندارم. چون با همه این طیفها رابطه صمیمی و دوستانه دارم، به هر یك كه میرسم از آنها تقاضا میكنم بلوغ سیاسی خود را بهتر به نمایش بگذارند و به شرط موفقیت كه ائتلاف یا ائتلاف حداكثری اصولگرایان است، برسند. من همیشه مبلغ این ایده بودم كه باید از یك سری خواستهای سلیقهای فاصله بگیریم و بتوانیم وحدت را در سطح كلان حفظ كنیم.
ـ برای رسیدن به هدف باید راهبرد داشت. جریان اصولگرا آیا راهبردی را برای رسیدن به ائتلاف دارد و آن را دنبال میكند؟
اگر پیروزی و كسب اكثریت در انتخابات مجلس هشتم را هدف قرار دهیم، راهبرد، ائتلاف حداكثری اصولگرایان خواهد بود. بهخصوص كه رقیبی سرسخت و جدی مثل اصلاحطلبان هستند كه ائتلاف را در شوراهای سوم تجربه كردند.
ـ خوب است كه به اصلاحطلبان اشاره كردید. سوال بعدیام در این باره بود كه به نظر شما این جناح چه حركتی را دنبال میكند؟
برای اصلاحطلبان نیز رسیدن به ائتلاف مشكل است. ما همگی در یك كشتی سواریم و ویژگیهای ما مشابهتهایی به هم دارد. همان طور كه بین ما مسائلی وجود دارد، حتما بین آنها هم همین مشكل هست. چه بهتر كه نه فقط در مواقع صرفا اضطراری ائتلاف كنیم بلكه قواعد ائتلاف و رقابت رعایت شود و طوری جلو برویم كه بازی برد – برد را شاهد باشیم. این برای نظام هم مفید خواهد بود. البته تفاوتی هم هست آن اینكه شاید در بین اصولگرایان مساله وحدت در اصول آنچنان مشكل نباشد، چون اصول روشن است. اما ممكن است در طیف گسترده اصلاحطلبان این مشكل وجود داشته باشد كه بعضا در اصول هم با هم اختلافاتی داشته باشند؛ اصولی كه در قانون اساسی به اصول لایتغیر مشهور است مانند اسلامیت، جمهوریت و ولایت فقیه.
ـ یكی از مسائلی كه برخی چهرههای شاخص جریان اصولگرایی مطرح كردهاند این است كه با توجه به ناموفق بودن تجربه تحزب در ایران، بهتر است بسیج و روحانیت به جای آن جایگزین شوند. شما چه نظری درباره این دیدگاه دارید؟
سراغ ندارم در اصولگرایان ، كسی به كار حزبی معتقد نباشد. همه طیفهای اصولگرا به كار تشكیلاتی و حزبی معتقدند و خودشان هم دارند تشكیلاتی عمل میكنند. شاید بعضی طیفها به بعضی دیگر از طیفها انتقاد داشته باشند كه برنامه ندارند.
توجه به آنچه ما در انتخابات شوراهای شهر شاهد بودیم و همانطور كه قبل از این شما در جایی گفتهاید، مردم در این انتخابات به چهرههای اصولگرا و معتدل رای دادند و افراطگرایان و ساختارشكنان را نپذیرفتند. در حال حاضر گرایش افكار عمومی را به كدام سمت و سو میبینید؟
آنچه اتفاق افتاده نشان میدهد گرایش مردم در كل به سمت اصولگراهاست. شرط تداوم این گرایش آن است كه اصولگرایان افكار عمومی را برای خود حفظ كنند و پاسخگوی مطالبات مردم باشند. كلید این امر اثبات كارآمدی است.
ـ به نظر شما مطالبات مردم در مقطع فعلی چه مسائلی است؟
نظرسنجیهای مختلف نشان میدهد همچنان مسائل اقتصادی در صدر مطالبات مردم است. امروزه مشكل مسكن یكی از مسائل مورد توجه مردم است، زیرا نسل جوان ما به هر حال به مسكن نیاز گسترده دارد. مسكن، هدف بورسبازی قرار گرفته است و قیمتها ناخوشایند بالا رفته. اشتغال همچنان برای خانوادهها مهم است. پس از آن، ناهنجاری اجتماعی در صدر مسائل قرار دارد. مشكل اعتیاد و ناهنجاریهای اخلاقی از جمله این مسائل هستند كه خوشبختانه برای حل این مسائل شاهد اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی هستیم. در همین حال اگر برای مثال به تهران نگاه كنیم، برای شهروندان تهرانی در صدر مطالباتشان مساله ترافیك و آلودگی هوا مطرح است.
ـ در انتخابات ۸۴ گفتید مردم به «گمشده» خود رای دادند. آیا این «گمشده» كه خواسته مردم است، در دور بعد انتخابات هم خواسته مردم خواهد ماند؟
من گفته بودم كه مردم در انتخابات ۷۶ هم دنبال تحول بودند. اما این تحول درست تفسیر و تاویل نشد و در حقیقت خواست جناح پیروز به اسم مطالبه مردم مطرح شد كه نتیجه نگرفتند. این مطالبه همچنان در انتخابات ۸۴ مطرح بود و مردم تحول میخواستند. این تحول در حقیقت یك قسمت كه به ظاهر برمیگشت و قسمت دیگرخواسته مردم تغییر در چهره مسوولان اجرایی بود، چون مسوولان گذشته از بعد از انقلاب یك مقدار به خصوص در چهرههای كلیدی اقتصادی، تكراری شده بود و مردم فكر میكردند باید تحولی ایجاد شود كه حالا در این دولت این تحول انجام گرفته است. غیر از آن هم، تحول در ساختار اقتصادی و اجرای صحیح اصل ۴۴ كه به گفته صاحبنظران میتواند منشا انقلاب اقتصادی باشد، بستگی به این دارد كه این تحولات در چهره مسوولان به ساختارهای اداری و اقتصادی هم منتقل شود و مردم شاهد كارآمدی باشند.
ـ اصولگرایان در حال حاضر جریان حاكم هستند. دولت به عنوان نمایندهای از این جریان وظیفه تقویت و جلب محبوبیت بیشتر برای اصولگرایان را دارد. آیا در این مدت گذشته از فعالیت دولت نهم شاهد تقویت وجهه اصولگرایان هستیم؟ باتوجه به سوال قبلی دوباره میپرسم آیا تحولخواهی مردم ادامه مییابد یا دولتی كه در سال ۸۴ انتخاب شده، بازهم در مسند قدرت میماند؟
قریب به دو سال گذشته تحولاتی صورت گرفته كه به نظرم مثبت است و به امید مردم افزوده است. برخی رفتارها باید با دقت بیشتری پیگیری شود و جاهایی كه نتایج مثبت به بار نیاورده است، باید مورد بازنگری و نقد قرار گیرد تا مسیر درستی اتخاذ شود. به طور ملموس مواجه هستیم با یكسری از تحولات در سیاستهای پولی كه به نظرم همه قبول دارند اگر از روشهای صحیح نرخ تسهیلات بانكی كاهش یابد میتواند به سرمایهگذاری و تولید كمك كند و فشار را از روی مردم بردارد و منجر به كارآیی بیشتر نظام بانكی شود. باید اینجا پخته عمل كرد و تحولات اقتصادی را با روشهای اقتصادی انجام داد. اگر تحولات اقتصادی صرفا دستوری باشند و همه آثارش را نبینیم میتواند نتایجی را به بار آورد كه مورد نظر عاملان ایجاد تحول نخواهد بود. برای مثال اگر این تصمیم منجر شود قیمت مسكن از این هم بدتر یا نوعی فساد در گرفتن تسهیلات ایجاد شود، میتواند نتایج منفی به بار آورد. ما صددرصد طرفدار تحول هستیم. جامعه دنبال تحول است و میخواهد فساد از نظام اداری حذف شود اما تحولات باید از مسیرهای تخصصی خود طی شود.ـ شما به عنوان یكی از ریشسفیدان جریان اصولگرایی و با توجه به تعامل دوستانهتان با طیفهای دیگر، آیا میتوانید به تشریح نگاه مجموعه اصولگرایان به تحولات ایجاد شده از جانب دولت بپردازید؟ برای مثال درباره سفرهای استانی، چه نگاهی به این ابتكار وجود دارد؟
به نظر میآید نگاه اصولگرایان مانند همین نگاهی باشد كه مطرح كردم. بالاخره برخی تحولات مثبت است و برخی قابل نقد. در مجموع همه اصولگرایان خواهان موفقیت دولت، مجلس و شوراهای شهر كه اصولگرایان در اكثریتاند، میباشند، چون عملكردش به پای كل اصولگرایان نوشته میشود.
ـ بعضی مواقع شاهد بودیم در سفرهای استانی مشكلاتی به دلیل نبود دید كاملا كارشناسی پیش آمده یا آن طور كه كارشناسان گفتهاند، سطح توقع مردم بالا برده شده است. در این باره چه نظری دارید؟
در سطح كلان طرفدار سفرهای استانی هستم. خیلی از گرهها میتواند وقتی رئیس جمهور و هیات وزیران از نزدیك با مسائل روبهرو شوند، باز شود. خیلی از تصمیمگیریها هزینه ندارد، فقط نیازمند یك تصمیم مدیریتی است كه با این حضور میتواند میسر شود. همیشه مردم وقتی احساس كنند مسوولانشان از آنها هستند، مشكلات خود را مطرح میكنند كه فرصتی مغتنم در سفرهای استانی است. منتها این تصمیمگیریها باید بر اساس پشتوانههای كارشناسی، در چارچوب امكانات و بودجههای مصوب باشد. قاعدتا انتظار به رعایت این موارد میرود. در صورتی كه تصمیمی بر این مبانی استوار نباشد، كسی آن را تایید نمیكند. توضیح در این باره را باید از مسوولان امر خواست. در سفارشات رهبر معظم انقلاب در سال اول دولت از دولتمردان خواسته شده است كه اعتنا به كار كارشناسی و نخبگان بیشتر باشد.
ـ شما پیش از این نیز از سیاست خارجی دولت نهم دفاع كرده و گفته بودید این دولت سیاست خارجیمان را از انفعال خارج كرده است. در خصوص بحث هستهای گفته بودید این مساله بر اساس سه اصل حكمت، عزت و مصلحت پیگیری میشود. روند فعلی، ابتكاری از جانب دولت است، یا راهبرد نظام؟
اینكه ما از فناوری هستهای برخوردار باشیم، سیاست راهبردی نظام بوده است. از زمان مهندس موسوی این شروع شده و ادامه یافته است. موضع نظام همیشه این بوده كه ایران میخواهد از حق خود در چارچوب قوانین بینالمللی برخوردار شود. این راهبرد در دولتهای مختلف ممكن است با سرعت و توان بیشتر پیگیری یا دچار فراز و نشیب شود. در دوره خاتمی یك زمانی ما طرف مقابل را آزمودیم كه آیا از طریق مذاكره و رفع ابهام و اعتمادسازی میتوان مساله را حل كرد، اما زمانی كه روشن شد آنها نمیخواهند حق قانونی ما را به رسمیت بشناسند در پایان دولت خاتمی كارخانه فرآوری اورانیوم اصفهان را دوباره راهاندازی كردیم. سیاست دولتها میتواند راهبرد نظام را تقویت كند. این راهبرد با سیاستهای دولت احمدینژاد تقویت شده است. یعنی از حالت اندكی انفعالی به حالت ابتكاری در آمده است.
ـ در مصاحبههای پیشینتان گفتهاید شما معتقد هستید دولت باید متخصصان بیشتری را به كار گیرد و علاوه بر استقبال از انتقادات، به انتقادات هم اعتنا بكند. مدت نسبتاً زیادی از این اظهارنظر گذشته است، اكنون چه نظری درباره این بخش از عملكرد دولت دارید؟ یعنی تعامل با نقد.
تا حدودی این مساله در دولت رعایت شده است و جا دارد بیش از این رعایت شود. این سخن راهبردی رهبری است كه هر چه بیشتر از ظرفیت اصولگرایان استفاده شود، میتواند بیشتر به كار دولت كمك كند. اگر این اصل را رعایت، قبول و عمل كنیم كه تصمیمسازی كار نخبگان و متخصصان است و تصمیمگیری كار مسوولان آن گاه تصمیمها میتواند پختهتر بوده، سریعتر به نتیجه برسد و نقص و معایب كمتری داشته باشد.
ـ دولت اكنون در چه زمینهای نیازمند مشاورههای كارشناسی بیشتر است؟
این امر فقط مشكل دولت نهم نیست. مساله توسعه همیشه در ایران با مشكل ساختاری رو به رو بوده است. در داخل میتوانیم نظام خود را اصلاح و حلقههای مفقوده را پر كنیم. نظام تصمیمگیری اقتصادی ما میتواند كارآمدتر از این باشد. این مشكل در زمان خاتمی و هاشمی و زمانی كه نخستوزیر داشتیم هم بود. باید به این مساله پرداخت و مراكز تصمیمگیر اقتصادی باید با هم ارتباطی منطقی با یكدیگر برقرار كنند كه تصمیمهایشان همدیگر را تقویت كند، نه خنثی. این مجموعهها باید در جهت تحقق چشمانداز ۲۰ ساله و رعایت اصل ۴۴ پیش بروند.
ـ گفته شده است كه دولت در اجرای سند چشمانداز ۲۰ ساله كند عمل كرده و از آن عقب افتاده است، در همین حال سخنگوی دولت میگوید دولت نهم از این سند پیش افتاده است. ارزیابی شما به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟
در بررسی ما در بودجه سال ۸۵ كه اولین بودجه دولت بود، كمتر این سیاستهای شاخص رعایت شده بود؛ برای مثال در زمینه كاهش وابستگی بودجههای جاری به درآمدهای نفت. اما بر اثر بیان همین اشكالات و انتقادات در بودجه ۸۶ این تا حد قابل قبولی رعایت شد، البته به شرطی كه بودجه تصویب شده با متممها مسیرش عوض نشود. این مستلزم مجاهده دولت است كه هزینههای جاریاش را كنترل كرده، وابستگیاش را به درآمدهای نفتی كاهش دهد و استفاده از صندوق ذخیره ارزی با احتیاط خیلی بیشتری انجام شود.
ـ اجازه دهید دوباره به بحثهای سیاسی جاری كشور بازگردیم. با توجه به انتخابات پیش رو، شورایی ۱۵ نفره مطرح است كه اطلاعات خاصی از آن منتشر نشده است. آیا شما اطلاعات خاصی از این شورا دارید؟ در همین حال از شورایی پنج نفره و شش نفره و نه نفره نیز سخن گفته میشود. این شوراهای اصولگرایان چه كاری را در حال حاضر انجام میدهند؟
آنچه میتوانم بگویم این است كه بر اساس تجربیات گذشته، اصولگرایان باید به یك شورای نمایندگی كه شخصیت حقوقی داشته باشد، برسند. حالا این شورا چه ۱۵ نفری باشد چه تعداد كمتر، اگر شامل نمایندگانی از اضلاعی كه گفتیم، باشد میتواند دستاورد مهم و خوبی باشد. این مقدمات است. شورای ریش سفیدان و معتمدین دیگر كارساز نیست. مهم، تشكیل نهاد نمایندگی است. برای مثال جبهه پیروان خط امام(ره) و رهبری عدهای را انتخاب كرده است. اگر به فرض طیف اصولگرایان تحولخواه نمایندگانش را معرفی و اگر طیف حامیان دولت هم نمایندگانش را معرفی كند، آنگاه اینها دور هم بنشینند به عنوان یك شخصیت حقوقی خواهند توانست تصمیم سازی و تصمیمگیری كرده و ائتلاف را شكل دهند.
ـ با توجه به پیش رو بودن انتخابات مجلس هشتم، برخی گروهها و احزاب از تعیین تاریخ ۲۴ اسفند برای این انتخابات ابراز نگرانی كردهاند. آنها میگویند شب عید كمتر كسی به فكر انتخابات است، یا مورد دیگری را مطرح میكنند مبنی بر اینكه اطلاعرسانی در این باره در نبود مطبوعات شبهاتی را ایجاد میكند. شما چه نظری در این باره دارید؟
انتخابات آن قدر مهم هست كه توجه مردم را به خود جلب كند. بنابراین ایرادی كه وارد شده است را نمیپسندم. در همین حال این گروهها میتوانند نظراتشان را با شورای نگهبان و وزارت كشور نیز در میان بگذارند.
ـ با توجه به عضویتتان در مجمع تشخیص مصلحت نظام، آینده طرح تجمیع انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری دهم را چگونه میبینید؟ مجمع كه اكنون مسوول حكمیت در این باره است، چه تصمیمی اتخاذ خواهد كرد؟
درباره مجمع نمیتوانم در این مصاحبه اظهارنظر كنم اما خودم كاملا مخالف هستم. مصالحی كه برشمرده میشود، در مقابل ضررهای زیادی كه وجود دارد، خیلی كم است. این طرح حتی مغایر قانون اساسی است. مردم نمایندگان مجلس را برای چهار سال انتخاب میكنند، نه بیشتر و رئیسجمهور را نیز برای چهار سال انتخاب كردهاند، نه كمتر.
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست